close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
خبرنگاری جرم نیست

بحران کاغذ در ایران؛ تعطیلی و لاغر شدن روزنامه‌ها

۷ مهر ۱۴۰۰
پویان خوشحال
خواندن در ۸ دقیقه
بحران کاغذ در ایران؛ تعطیلی و لاغر شدن روزنامه‌ها

افزایش قیمت کاغذ در سه سال اخیر و ادامه روند گرانی کاغذ در ایران طی ماه‌های گذشته علی‌رغم اینکه نگرانی‌های بسیاری در میان اهالی فرهنگ و رسانه ایجاد کرده است بلکه دانش آموزان و دانشجویان را هم با مشکل مواجه ساخته است. افزایش ۲۵ درصدی قیمت کتاب‌های درسی از جمله اصلی ترین این دغه ها است. در عین حال افزایش قیمت کاغذ طی سال‌های اخیر باعث به تعطیلی کشیده شدن بسیاری از رسانه‌های مکتوب در ایران شده است. این موضوع در شهرستان‌ها وخیم‌تر نیز بود؛ چرا که پدیده گرانی کاغذ توام با هجوم مشکلات اقتصادی به مردم، افزایش قیمت دلار و شیوع ویروس کرونا مزید بر علت شد تا رسما سود حاصل از فروش نشریات به صفر برسد.

«سعید»، شاغل در یک کیوسک اجاره‌ای در تهران است. او در خصوص فروش نشریات طی این روزها به «ایران‌وایر» می‌گوید: «بارها شنیدم که چند جوان از فاصله نسبتا دور می‌گویند آنجا یک دکه روزنامه‌فروشی هست و بعد که می‌رسند، سیگار می‌خرند. فکر می‌کنم همین توضیح به اندازه کافی به سوال شما که گفتید وضعیت فروش روزنامه این روزها چطور است، پاسخ دهد.»

به گفته سعید تیراژ روزنامه‌ها کاهش معناداری یافته و همان تعداد معدود نیز به فروش نمی‌رسد. او می‌گوید: «پنجشنبه‌ها، روزنامه‌های هفتگی که فروش نرفته را جمع‌آوری می‌کنیم که برگشت بزنیم. تقریبا روزنامه‌ای نیست که به طور کامل فروش برود و حتی برگشتی دارد. بعضی روزنامه‌ها که اصلا هیچ فروشی ندارند. آن‌هایی که فروش می‌روند هم یا ورزشی هستند یا کسانی که تهیه می‌کنند عموما خرید سازمانی دارند. مثلا راننده فلان شرکت است که می‌آید چند روزنامه مختلف را با هم می‌خرد. در کل حال روزنامه‌ها خوب نیست.»

سعید از روی کاهش فروش روزنامه‌ها حدس می‌زد که مردم باعث و بانی اصلی عدم فروش هستند. او دلایلی چون شیوع کرونا و عدم تمایل مردم به خرید نشریات با توجه به وجود فضای مجازی را دلیل اصلی کاهش خرید، روزنامه‌ها عنوان کرد. سعید اما به تولید نهایی محصول نگاه می‌کرد. روزنامه‌ای که آماده به دست او می‌رسد برای فروش، حال اینکه اصل ماجرا احتمالا در جای دیگری پنهان است.

بی‌ثباتی قیمت کاغذ، بلای جان صاحبان مطبوعات

از تیراژ واقعی روزنامه‌های ایران اطلاعاتی در دست نیست. آنچه مشخص است طی دهه ۱۳۹۰ و به‌ویژه نیمه دوم این دهه، تیراژ نشریات دچار سقوطی معنادار شده است.

مطبوعات ایران سالانه به بیش از ۶۰ هزار تن کاغذ نیاز دارند. از این مقدار ۶ هزار تن از کارخانه‌های ایران تامین می‌شود و ۵۴ هزار تن نیز از کشورهای دیگر به ایران وارد می‌شود.

پیش از اینکه مشکلات حوزه کاغذ به وجود بیاید، این میزان کاغذ توسط تجار کاغذ با استفاده از ارز ۴۲۰۰ تومانی که به ارز «جهانگیری» نیز معروف است، وارد می‌شد. از حدود سال ۱۳۹۷، با قطع ارز وارداتی و وجود مشکلاتی برای واردکنندگان، قیمت کاغذ به مرور بالا و بالاتر رفت.

هرچند وقتی حرف از بازار ایران می‌شود، نمی‌توان پدیده احتکار را نادیده گرفت. این روند رو به رشد ادامه یافت تا در سال ۱۳۹۸ که خود را کاملا نشان داد. قیمت کاغذ از حدود سه سال پیش با قیمت کمی بیش از ۱۰۰۰ تومان به مرور به کیلویی ۱۷ هزار تومان و در حال حاضر به کیلویی ۲۴ هزار تومان رسیده است.

در بررسی تاثیر افزایش قیمت‌ محصول نهایی مرتبط با کاغذ که در اینجا یک روزنامه یا مجله است، تنها نمی‌توان افزایش قیمت کاغذ دخیل دانست. به گفته مدیر مسئول یکی از مجلات معروف در تهران به «ایران‌وایر» که نخواست نامش فاش شود، از سال ۱۳۹۷، افزایش قیمت کاغذ، زینک، فیلم و چسب باعث شد تا شیب تندی در مشکلات مربوط به تولید نشریات به وجود آید.

به عقیده او آن‌چه بیش از افزایش قیمت‌ها طی سال‌های اخیر صاحبان نشریات را آزرده، «بی‌ثباتی» در قیمت بوده است. او در این‌باره توضیح داد: «ما نمی‌دانیم که شماره بعد، کاغذی برای چاپ خواهیم داشت یا خیر. وقتی من بدانم که کاغذ کیلویی مثلا ۲۴ هزار تومان است، برنامه‌ریزی می‌کنم برای تامین آن اما در حال حاضر وضعیت طوری شده که برای چاپ هر شماره، از کاغذهای مختلف استفاده می‌کنیم. بی‌ثباتی باعث شده تا قیمت‌ها ناگهان افزایش یا حتی کاهش پیدا کند اما این موضوع همچنان آزاردهنده است. به عبارتی وضعیت به جایی رسیده که برای هر چاپ مجبوریم به سراغ یک نوع کاغذ خاص برویم.»

او می‌گوید هیچ چشم‌اندازی برای ثبات کاغذ در کشور وجود ندارد.

کاهش صفحات روزنامه‌ها به دنبال افزایش هزینه چاپ

گرانی کاغذ، تنها به افزایش قیمت نشریات منتهی نشده است. برخی مدیران مسئول تا آنجا که توانستند قیمت‌ روزنامه‌ها و مجلات را افزایش دادند. در سوی دیگر ماجرا کاهش تمایل شهروندان به دنبال کردن تحلیل‌ها و خبرها از مطبوعات و افزایش قیمت‌ها باعث شد، کمتر و کمتر به سراغ نشریات بروند. از این‌رو بود که افزایش قیمت پلکانی مطبوعات نیز دیگر در تامین منابع تاثیرگذار نبود.

اینجا بود که گرانی قیمت کاغذ تبدیل به یک بیماری خود ایمنی شد به جان تحریریه‌ها. کمبود و نبود کاغذ باعث شد تا برای تامین هزینه‌ها، صاحبان رسانه تصمیم به کاهش صفحات روزنامه یا مجله بگیرد. طی سال‌های اخیر تعدادی از روزنامه ۱۶ صفحه‌‌ای به ۱۲ صفحه مانند روزنامه «شرق» و «ابتکار»، «آرمان» و «اعتماد» و حتی به هشت صفحه مانند روزنامه «همدلی» کاهش پیدا کردند.

در این بین حتی گرانی کاغذ و لوازم مربوط به چاپ از جمله زینک از رنگ و لعاب صفحات نشریات نیز کاست.

مدیرمسئول یک نشریه در ادامه گفت‌وگو با «ایران‌وایر» در خصوص این موضوع گفت: «راه حل اول تعطیلی کامل بود. راه حل دوم کاهش صفحات مجلات و روزنامه‌ها بود. تعداد مطبوعات نیز از چهار رنگ به دو رنگ و در نهایت به تک رنگ تغییر پیدا کردند. متاسفانه شاهد هستیم برخی روزنامه‌ها نیز روزهای پنج‌شنبه که تیراژ پایین‌تری دارند برای کاهش هزینه‌ها، صفحه یک روزنامه که از اهمیت بالایی برخوردار است را سیاه و سفید منتشر می‌کنند.»

کاهش صفحات، تعدیل و اخراج نیرو به همراه داشت

از تبعات کاهش صفحات روزنامه‌ها و مجلات می توان به افزایش تعدیل نیرو اشاره کرد. طی دو سال اخیر خبرهایی از تعدیل یا اخراج روزنامه‌نگاران یا اعضای تیم فنی تحریریه‌ها با هدف کاهش هزینه‌ها صورت گرفت. این موضوع بیشتر گریبان روزنامه‌های خصوصی را گرفته بود.

اخیرا «ثمر فاطمی» (خبرنگار قضایی)، «میلاد علوی» (حوزه مجلس) و «مهدی روزبهانی» (حوزه احزاب)، خبرنگاران روزنامه «اعتماد» از کار بیکار شدند و در پی این اقدام مسئولان روزنامه «مرجان زهرانی» (خبرنگار حوزه دولت) نیز استعفا کرد.

پیش از این آن نیز اخراج گسترده روزنامه‌نگاران از روزنامه‌های شرق و شهروند، با واکنش گسترده‌ای همراه شده بود. اخراج‌ها به صورت موردی و با هدف کاهش سرویس‌ها نیز در سایر روزنامه‌ها به امری متداول تبدیل شده است.

ایران فقط تهران نیست

در شهری مثل تهران، احتمال اینکه روزنامه‌نگار پس از اخراج از یک رسانه، در رسانه دیگری مشغول به کار شود، به مراتب بیشتر از شهرستان است. در شهرستان‌ها اتفاقاتی مشابه در حوزه کاغذ و زینک رخ داده است که وضعیت را برای رسانه‌های محلی بسیاری بغرنج‌تر کرده است.

مدیرمسئول یک روزنامه در استان گیلان که سابقه مدیریت چندین روزنامه را برعهده داشت و در حال حاضر فعالیت‌های او به سایت خبری تقلیل یافته، در گفت‌وگو با «ایران‌وایر» می‌گوید: «اختصاص یارانه به همه نشریات دارای مجوز در سراسر کشور یکسان است؛ اما چند نکته وجود دارد. تعداد تیراژ برای وزارت ارشاد تعیین‌کننده کاغذی است که اختصاص می‌دهند. هم‌چنین یک روزنامه سراسری یا در اینجا محلی، دست‌کم ۷۰ درصد شماره سالانه خود را باید به چاپ برساند تا مشمول یارانه شود. این موضوع برای هفته‌نامه‌ها و مجلات نیز صادق است. در نتیجه موضوع نظم در انتشار مهم‌ترین عامل برای اختصاص یارانه کاغذی است.»

در ادامه این روزنامه‌نگار دردسرهای مراحل دریافت کاغذ یارانه‌ای را شرح می‌دهد: «در ابتدا از مرکز استان من مدیر مسئول ارجاع می‌شوم به اتحادیه ناشران در تهران. سپس از اتحادیه حواله می‌دهد به انباری که کاغذها در آنجا است؛ جایی در محدوده کهریزک در تهران. با هزار مکافات باید خودم را برسانم آنجا و زمان تحویل متوجه می‌شوم که باید هزینه‌های انبار را هم بدهم. چرا کاغذ را می‌دهند به انباری در آن سوی تهران، آن هم در بیابان که من روزنامه‌نگار به این اندازه هزینه کرایه و انبار بدهم؟ همین روال باعث شد که دیگر قید کاغذ یارانه‌ای را بزنم. در نهایت هم روزنامه‌هایی که چندین سال برایشان زحمت کشیدم به تعطیلی کشیده شد.»

این در حالی است که به گفته این روزنامه‌نگار یک بار بدون اینکه کاغذی دریافت کند، به نام او فرد دیگری کاغذها را دریافت کرده بود: «با توجه به این دردسرها از دریافت کاغذ منصرف شدم. یک‌بار تماس گرفتند که کاغذ شما را تحویل دادیم. این در حالی بود که من اصلا برای دریافت کاغذ اقدام نکردم. شکایتی نزد وزارت ارشاد بردیم و نتیجه این هم نداشت».

او با انتقاد از نحوه توزیع روزنامه‌ها در شهرستان‌ها، گفت: «شما به تهران نگاه نکنید که قدم به قدم کیوسک‌ قرار دارد. در مراکز استان هم تا حدودی وضعیت خوب است؛ اما در شهرستان‌ها، روزنامه‌ها نه تنها درست توزیع نمی‌شود، بلکه اساسا چیزی به عنوان مرکز فروش روزنامه وجود ندارد. مثلا یک سوپرمارکت چند جعبه گذاشته جلوی مغازه و روزنامه می‌فروشد. برای خرید ساندویچ نیاز به ساندویچ‌فروشی است. وقتی روزنامه‌فروشی در شهرستان‌ها به شکلی که باید وجود ندارد، اساسا مردم چه‌طور به خرید روزنامه ترغیب شوند؟»

ارز کاغذ تامین شد، واردات آغاز می‌شود

طی روزهای اخیر «یاسر احمدوند»، معاون جدید فرهنگی وزیر ارشاد خبر داد که «ارز مصوب برای واردات کاغذ به زودی تخصیص می‌یابد و فرآیند واردات آغاز خواهد شد.»

در صورت تحقق این وعده احتمالا به صورت موقتی و چند ماهه شاهد حل مشکل کاغذ در ایران باشیم. هرچند به نظر نمی‌رسد واردات کاغذ بتواند در قیمت آن تاثیر بسزایی بگذارد؛ چرا که در حال حاضر ناشران و مطبوعات نه لزوما با گرانی قیمت کاغذ، بلکه با «موجود نبودن کاغذ» دست‌وپنجه نرم می‌کند. تحقق این وعده به معنای فراهم شدن بخش اولیه عرضه این کالا در ایران است و باید منتظر بود و دید چه زمانی می‌توان شاهد کاهش قیمت کاغذ و در پس آن رونق گرفتن کار اطلاع‌رسانی در کشور بود.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

شرکای آقازاده‌ها در فدراسیون فوتبال؛ رانت ۵۲ میلیارد تومانی از خزانه دولتی؟

۷ مهر ۱۴۰۰
پیام یونسی‌پور
خواندن در ۵ دقیقه
شرکای آقازاده‌ها در فدراسیون فوتبال؛ رانت ۵۲ میلیارد تومانی از خزانه دولتی؟