یکی از مصادیق اتهاماتش، ساخت فیلمی درباره «مسیح علینژاد»، روزنامهنگار ایرانی است. دیگر مصداق اتهامات او، تحقیقات برای ساخت فیلمی با موضوع «دختران خیابان انقلاب» بوده است و همچنین همراه داشتن روبانی که روی آن نوشته بود: «جمهوری اسلامی انتخاب من نیست.»
به همین دلایل، به تحمل ۴۲ ماه زندان محکوم شد؛ حکمی که خودش میگوید برای یک نظام سیاسی باید مایه خجالت و شرمساری باشد.
درباره «نوید میهندوست»، کارگردان، مستندساز و فیلمنامهنویس ایرانی صحبت میکنیم که حالا هر لحظه انتظار این را میکشد که ماموران به خانهاش هجوم بیاورند و او را برای اجرای حکم با خود ببرند.
خودش درباره سه مصداق اتهامی که در پروندهاش ثبت شدهاند، به «خبرنگاری جرم نیست» میگوید مستند مسیح علینژاد را زمانی ساخته است که این روزنامهنگار در ایران زندگی میکرد. مستند دختران خیابان انقلاب را هنوز نساخته است و اعتقاد نداشتن به جمهوری اسلامی هم طبق قانون، جرم نیست.
نوید میهندوست، ۴۹ ساله، متولد نوشهر مازندران است و کارگردانی سریالهای تلویزیونی «دیوار شیشهای» و «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» و فیلم سینمایی «هرچی خدا بخواد» را در کارنامهاش دارد.
او اعتقاد دارد رسالت اصلی هنرمندان، دفاع از حقیقت و مبارزه با جهل و ظلم است.
میهندوست تصمیم گرفت در دورانی که سینماگران زیادی با وصل شدن به بدنه حکومتی سینمای ایران منفعت زیادی کسب میکنند، سمت مردم بایستد و مستقل باشد.
او درباره ماجرای بازداشت و محاکمه خود گفت: «در باغ کتاب تهران و در بحبوحه اعتراضات مردمی در آبان سال ۱۳۹۸ توسط حراست این مجموعه و به جرم این که روبانی با متن جمهوری اسلامی انتخاب ما نیست همراهم بود، بازداشت شدم. فردای آن روز آزاد شدم اما چون موبایلم را از من گرفتند و پیامهای من با مسیح علینژاد را که درباره بازداشت برادرش حرف زده بودیم خواندند، مجددا ۱۳ آذر ۱۳۹۸ احضار شدم و این بار توسط وزارت اطلاعات به مدت دو ماه در بند ۲۰۹ زندان اوین بازداشت بودم. در طول مدت بازداشت، از من پرسیدند چرا درباره مسیح علینژاد فیلم ساختهام که من گفتم زمانی این فیلم را ساختم که او در ایران روزنامهنگاری میکرد و به خارج از کشور مهاجرت نکرده بود. پس طبعا ساخت مستند درباره روزنامهنگاری که به صورت قانونی در ایران فعالیت میکند، نباید جرم باشد.»
او ادامه داد: «اتهام بعدی که بازجویان وزارت اطلاعات به من وارد کردند، درباره تحقیق و پژوهش من برای ساخت فیلم دختران خیابان انقلاب بود که به حجاب اجباری اعتراض داشتند. گفتم این اتهام نیز بیمورد است زیرا من هنوز این فیلم را نساختهام و اصلا کسی نمیداند که موضع من در این فیلم چهگونه است و چه میخواهم بگویم. من در مرحله تحقیق و مصاحبه از بازداشتیهای این پرونده بودم که دستگیر شدم. سوال بعدی آنها این بود که چرا روی روبان نوشته بودم جمهوری اسلامی انتخاب من نیست. پاسخ دادم طبق قانون اساسی، هر شهروندی حق دارد هرگونه که دوست دارد، فکر و آن را بیان کند. نمیتوانند که مردم را مجبور به رای دادن به یک نظام با زور کنند.»
نوید میهندوست بر اساس رای شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران که جلسه آن در تاریخ هشتم دی ۱۳۹۹ برگزار شده بود، به تحمل سه سال و شش ماه زندان محکوم شد؛ سه سال زندان به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق عضویت در گروههای مخالف نظام به قصد براندازی» و شش ماه زندان به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی».
او به رای صادر شده اعتراض کرد اما دادگاه تجدیدنظر در اسفند ۱۳۹۹ بدون آن که توضیحات این کارگردان و وکیلش را بشنود، حکم اولیه را عینا تایید کرد.
خودش میگوید: «سه سال زندانی که من به آن محکوم شدم، مربوط به فعالیتهای هنری و فیلمسازی من است و شش ماه آن به خاطر ابراز عقیدهام بر روی یک روبان. اصلا طبق قانون تفکیک جرایم، دادگاه من باید در دادسرای فرهنگ و رسانه برگزار میشد، نه دادگاه انقلاب. چون این دادگاه صلاحیت رسیدگی به پروندههای فرهنگی و هنری را ندارد. همچنین برای دادگاه تجدیدنظر هم اصلا ما را صدا نکردند و قاضی بدون بررسی پرونده، حکم اولیه را تایید کرد. وقتی نگاه آقایان به همهچیز سیاسی باشد، نتیجه همین میشود. یعنی بدون آن که حتی یک فریم درباره دختران خیابان انقلاب ساخته باشم، به سه سال زندان محکوم شدم. یا مگر در سال ۱۳۵۷ خودشان درباره ماهیت نظام از مردم رایگیری نکردند؟ خب من که آن زمان نمیتوانستم رای بدهم، حالا خواستم رای خود را روی یک روبان ابراز کنم. کجای این کار، فعالیت تبلیغی علیه نظام است که شش ماه زندان برایش میبرند؟»
از نوید میهندوست درباره وضعیت این روزهای سینمای ایران سوال کردیم؛ این که وظیفه اخلاقی هنرمندان در قبال جامعه را چه گونه میبیند و آیا هنرمندانی مانند «اصغر فرهادی» را میتوان «مردمی» و «دغدغهمند» دانست؟
پاسخ داد: «حقیقتا چیز زیادی از سینمای ایران باقی نمانده است. برنامه آنها از ابتدا همین بود که سینما را حکومتی کنند و کردند. شما ببینید مثلا در دهه ۶۰، چه کارگردانانی در سینمای ما پرچمدار بودند و حالا چه کسانی هستند. از بیضایی و تقوایی و کیارستمی و حاتمی رسیدهایم به مهدویان و آبیار و حاتمیکیا. خب از هر لحاظ که نگاه کنیم، این سقوط است. ممیزی و سانسور هم که روزبهروز بیشتر میشود و حتی داد خودیهای نظام را هم درآورده است. در دو سال اخیر فقط سیستم نمایش خانگی را داشتیم که کمی از فضای آزادتری بهره میبرد اما مدیران صداوسیمای حکومتی آن را هم تاب نیاوردند و با تاسیس یک سازمان غیرقانونی به نام ساترا، آن را قلع و قمع کردند. در دو دهه گذشته، سعی کردند تا امثال مجید مجیدی و ابراهیم حاتمیکیا را به عنوان سینماگران انقلابی به دنیا معرفی کنند و حالا هم امثال مهدویان و آبیار را. اما اکنون نتیجه چیست؟ از دست دادن جشنوارههای خارجی به دلیل نزول کیفیت.»
نوید میهندوست معتقد است انتظار شهروندان از اصغر فرهادی برای بیان مشکلات جامعه ایران از طریق تریبونهای بینالمللی، انتظاری درست است زیرا فرهادی ادعای دغدغهمندی و بیان معضلات فرهنگی و اجتماعی را دارد.
او افزود: «انتظار حداقلی از فیلمسازی که خودش را فیلمساز حوزه اجتماعی معرفی کرده، این است که یک مطالبه اجتماعی و غیرسیاسی مردم کشورش را از تریبون کن بیان کند. متاسفانه فرهادی فقط بلد است حرفهایی محافظهکارانه و مغالطهآمیز بزند. آیا حالا درد مردم ایران ناآگاهی است یا دیکتاتوری؟ اگر جرات بیان تحلیلی صحیح را نداری، لااقل سکوت کن، نه این که یکی به نعل بزنی و یکی به میخ. متاسفانه فیلمسازی فرهادی هم همینطور است. فیلمی در خارج از کشور ساخته اما بازیگر خانمش با لباس آستین بلند در رختخواب است چون نگران است که نکند روزی نگذارند در ایران فیلم بسازد. او دارای موضعی غیرمدرن است و نقدهایش در فیلمهایی مانند جدایی نادر از سیمین هم فقط متوجه طبقه متوسط جامعه است. در دنیای مدرنی که دموکراسی توسط طبقه متوسط ایجاد شده، این یک نگاه عامدانه است و معنی دارد.»
نوید میهندوست میگوید این انتظار از فردی مانند عباس کیارستمی وجود نداشت چون بر خلاف فرهادی، فیلمهای کیارستمی از مضمونی انسانی و جهانی برخوردار بودند و چندان به مسایل اجتماعی رجوع نمیکرد.
میهندوست گفت: «کیارستمی در ژانر خودش هم سعی کرد تا جای ممکن تابع دستورات نظام نباشد؛ مثلا هوشمندانه حجاب را دور زده بود و خلوت زن و مرد را نشان نمیداد. یا وقتی در خارج ایران فیلم میساخت، دیگر قوانین جمهوری اسلامی را کنار میگذاشت؛ مثلا فیلمی ساخته است که جمهوری اسلامی به دلیل نوع پوشش ژولیت بینوش، نمیتواند آن را پخش کند. ما کسی را مجبور نمیکنیم که حرف دلخواه ما را بزند اما وقتی هیچکدام از دغدغههای اجتماعی ملت ایران مانند حجاب اجباری، نبود واکسن، سرکوب خوزستان یا قطعی اینترنت در صبحتهای فرهادی جای ندارند و در عوض میرود از مظلومیت مردم فلسطین سخن میگوید، پس باید انتظار شنیدن انتقاد را هم داشته باشد. چهطور فیلمساز تایلندی میتواند از نبود واکسن در کشورش سخن بگوید اما فرهادی نمیتواند؟»
نوید میهندوست که حالا در انتظار پاسخ دیوان دیوان عالی کشور برای ثبت اعتراض خود و توقف اجرای حکم زندان است، در پایان صحبتهایش از این نوع اندیشه اصغر فرهادی که گفته بود بازیگر فقط بازیگر است هم انتقاد کرد و گفت: «معنای این نوع نگاه این است که به بازیگر مثابه شیء نگاه کنیم. آیا بازیگر عقل و شعور ندارد که بداند نباید در فیلمی امنیتی که علیه منافع مردم کشورش است، بازی کند؟ من نمیگویم باید بازیگر را به خاطر این که یک بار در فیلمی حکومتی بازی کرده است، کلا تحریم کنیم اما میگویم باید نقدش کنیم و بابت همکاری او با دشمنان ملت هزینهساز باشیم. این که بگوییم به ما ربطی ندارد فلانی قبلا کجا بازی کرده است، یعنی ولنگاری و بیمسوولیتی. ضمن این که میدانیم در این فیلمها چه پولهای کلانی را برای بازیگران و کارگردانها خرج میکنند و همین ریختوپاشها در سالهای اخیر باعث شدهاند سینمای مستقل نابود شود. فرهادی حداقل میتوانست بگوید بهتر است امیر جدیدی دیگر در فیلمهای حکومتی بازی نکند اما باز هم به دنبال توجیه بود.»
نوید میهندوست معتقد است صدور حکم ۴۲ ماه زندان برای او کاملا غیرقانونی است و این که یک کارگردان را تنها به جرم فیلمسازی و ابراز عقیده زندانی کنند، مایه آبروریزی برای نام ایران خواهد بود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر