پرسشگری شهروندان از عملکرد مدیران و مقامهای دولتی در نظام جمهوری اسلامی ایران طی چهار دهه گذشته همواره با توهین، ارعاب و برخوردهای امنیتی همراه بوده است. ناکارآمدی در سیاستگذاریهای کلان کشور نیز هرچند زندگی را بر قشر بزرگی از مردم در ایران سخت کرده ولی هرگز با دلجویی یا عذرخواهی از سوی مقامات عالیرتبه و مسوولان دولتی جواب داده نشده است. افزایش میزان تورم، بیکاری، دزدیهای خیابانی و فساد اداری در سالهای اخیر به بالاترین حد ممکن رسیده است و اعتراضات گسترده مردمی هم هربار با سرکوب خشن از سوی حکومت مواجه میشود که خود نشان دهنده وخامت کیفیت حکمرانی در ایران است.
حال در کنار این ناکارآمدیها و بالارفتن روزافزون فقر در ایران، افزایش توهین، فحاشی و عصبانیت مسوولان نظام از مردم نیز شگفتانگیز است.
در آخرین موارد، توهین «کیانوش جهانپور»، مسوول روابط عمومی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سخنگوی سازمان غذا و دارو به منتقدان واکسن ایرانی که از واژه «پفیوز» استفاده کرد و طرز نشستن عجیب «عیسی کلانتری»، رییس سازمان حفاظت محیطزیست با پاهای کاملا باز مقابل خبرنگاران زن آسیبدیده در حادثه اتوبوس ارومیه، موجی از انتقادهای خبرنگاران و شهروندان را در فضای مجازی برانگیختند.
در پاسخ به اعتراض شهروندان و اهالی رسانه نسبت به این دو اتفاق، جهانپور دوباره در توییتر نوشت که منتقدان واکسن ایرانی لایق فحشهایی بدتر از پفیوز هستند و «سعید نمکی»، وزیر بهداشت با دفاع از جهانپور گفت: «هجمههای زیادی به او وارد است و از او خواستیم باز هم تحمل کند.»
عیسی کلانتری نیز طرز نشستن خود را «طبیعی» عنوان کرد و در پاسخ به خبرنگار پایگاه خبری«امتداد» گفت: «این حرفهای مزخرف را بعضی همکاران شما درمیآورند. نحوه نشستن من مثلا چهطور بود؟ نحوه نشستن همیشگی من همینطور است. چه عذرخواهی؟ برای چه؟ چه اتفاقی افتاده است که عذرخواهی کنیم؟»
در پاسخ به این ادعای کلانتری که گفت نحوه نشستن او همیشه همینطور است، چندین کاربر در توییتر عکسهایی قدیمی از طرز نشستن وی در جلسات مختلف مقابل رهبر نظام ایران یا رییسجمهوری منتشر کردند که هیچ شباهتی با نشستن او مقابل خبرنگاران نداشت و کلانتری را مودبانه و با پاهایی بسته نشان میدادند.
«حسن موسوی چلک»، رییس «انجمن مددکاران اجتماعی ایران» نیز در واکنش به گفتههای اخیر رییس سازمان محیطزیست به خبرگزاری «ایسنا» گفت: «حداقل کار این بود که کلانتری خودش استعفا میداد. حتی شده استعفای صوری. چون مگر چند ماه دیگر از این دولت مانده است؟ مصاحبه او به مراتب داغ دل را بیشتر کرد و اصلا سخنانی قانعکننده نبود. کار بعدی این بود که مثلا افرادی که مرتبط با این موضوع بودند را عزل کند اما نکرد.»
«بددهانی» و «تنفر از عذرخواهی» انگار خصیصهای است که نسل به نسل به مدیران این نظام منتقل میشود. از ابتدای انقلاب اسلامی ایران که «روحالله خمینی»، بنیانگذار جمهوری اسلامی خطاب به منتقدان و مخالفانش از واژههایی همچون «حرامزاده»، «علف هرز» و «اراذل و اوباش» استفاده میکرد تا حالا که آیتالله «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی ایران به منتقدانش «سگ هار» و «نفهم و مفلوک» میگوید و آنها را دارای «خوی توحش» عنوان میکند، این چرخه ادامه دارد.
پس عجیب نیست که اطرافیان رهبر ایران مانند «حسین شریعتمداری»، «غلامعلی حداد عادل»، «حسین سلامی»، «اسماعیل قاآنی» و سایر مدیران ارشد یا میانی نظام هم با فحش و ناسزا به شهروندان منتقد و آسیبدیده حمله کنند.
وضعیت روانی و تربیتی مدیران نظام جمهوری اسلامی بسیار وخیم است
«سعید پیوندی»، جامعهشناس و استاد «دانشگاه لورن» فرانسه با بیان اینکه استفاده از چنین کلمات و ادبیاتی از سوی مسوولان جمهوری اسلامی ایران نشان دهنده فرهنگ غالب میان مقامهای دولتی و حکومتی در ایران است، خاطرنشان میکند: «آنها به هیچ عنوان خود را ملزم به پاسخگویی به مردم نمیدانند.»
این فارغالتحصیل دکترای جامعهشناسی وعلوم تربیتی از «دانشگاه پارس» به«خبرنگاری جرم نیست» میگوید: «در همین دو مورد اخیر از بیادبی و فحاشی مسوولان ایرانی دیدیم که آنها پس از انتقادها و عصبانیت گسترده مردم در شبکههای اجتماعی، نهتنها از مواضع خود عقبنشینی نکردند و راضی به عذرخواهی نشدند بلکه دوباره حمله کردند و رفتار خود را درست و مناسب دانستند. این واکنش یعنی این مدیران با دستور، پرخاش و روحیه طلبکارانه شرایط را مدیریت میکنند. دلیل این که این افراد چنین فیلترینگ گستردهای را بر روی اینترنت اعمال میکنند و حالا هم به دنبال قطع اینترنت بینالمللی و گسترش اینترنت داخلی هستند، همین است. زیرا از پرسش، انتقاد و شفاف شدن کارنامه مدیریت خود میترسند.»
سعید پیوندی، عضو «مرکز ملی تحقیقات دانشگاهی فرانسه» با ستایش میزان آگاهی و شعور جمعی در شهروندان ایرانی می گوید: «ما میبینیم که ایرانیها در شبکههای اجتماعی نسبت به چنین فحاشیها و رفتار زشت مدیران مملکتی واکنش نشان میدهند و آنها را دعوت به رعایت رفتاری انسانی و ادیبانه میکنند. این اتفاق بسیار نیکو و قابل ستایشی است که نشان میدهد اکثریت مردم ایران تحت تاثیر آموزههای جمهوری اسلامی نیستند و بد و خوب را تمیز میدهند. مردم به مسوولان میگویند این ادبیات و رفتار پرخاشگرانه و توهینآمیز را قبول ندارند و اگر نظامی دموکرات و مبتنی بر رای واقعی مردم در ایران مستقر بود، بدون شک هیچکدام از این افراد را در منصبهای مهم مملکتی نمیدیدیم.»
به گفته او، تلاش مدیران نظام برای توهین به خبرنگاران و شهروندان پرسشگر به این دلیل است که میدانند با چنین روحیهای از سوی مدیران بالادستی حمایت میشوند و برعکس، عقبنشینی و عذرخواهی شاید موجب برکناری آنها شود.
پیوندی تکرار دایمی توهینها از سوی مسوولان و اصرارشان بر آن را نشان دهنده اتفاقی نبودن این برخوردها عنوان میکند: «در جوامع دموکراتیک دو راه برای بیان اعتراض و عقبنشینی مدیر متخلف وجود دارد؛ یکی انتقاد شهروندان از طریق بیانیهها، تجمعها و اعتراض در شبکههای اجتماعی و دیگری انتشار حقیقت از سوی رسانههای مستقل. حکومت ایران هردو این موارد را سرکوب میکند. امروزه میبینیم که رسانههای داخلی توسط خط قرمزهای حکومتی مهار و شهروندان زیادی هم روزانه بابت طرح انتقاد در شبکههای اجتماعی بازداشت میشوند. متاسفانه وضعیت روانی و تربیتی مدیران نظام جمهوری اسلامی بسیار وخیم است.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر