سرطان فک، چندین بیماری و عامل دیگر دست به دست دادند تا جان «قاسم آهنینجان»، شاعر اهوازی را در ۶۳ سالگی بگیرند. انتشار تصاویری از وضعیت تلخ او مدتی پیش از فوتش، در حالی که در خیابان با لباس آبی رنگ بیمارستان نشسته بود و البته روایتهای ضد و نقیض از ماههای پایانی زندگی او که بیشتر از سوی شاعران، نویسندگان و روزنامهنگاران عنوان شدهاند، باعث شدند تا نام آهنینجان پس از مرگش بیش از هر زمان دیگر در طول زندگی او شنیده شود.
روایت اول؛ از ابتلا به سرطان تا فوت در بیمارستان
قاسم آهنینجان روز سهشنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۴۰۰ در بیمارستان جان باخت. اولین روایت از وضعیت او را «عرفان مردانی»، مشاور رییس دانشگاه علوم پزشکی «جندیشاپور» اهواز مطرح کرد. او گفت آهنینجان در بیمارستان بستری بود و حدود سه هفته پیش، با بهبودی نسبی، درخواست بازگشت به منزلش را داد.
او آدرس منزلش را در اختیار کارکنان اورژانس قرار داده بود اما در مراجعه به محل، مشخص شد که این آدرس مربوط به منزل سابق این شاعر بوده که در اثر سیل و آبگرفتگی در بهار سال ۱۳۹۸ اهواز تخریب شده است. مردانی دلیل ارایه آدرس اشتباه از سوی آهنینجان را ابتلای او به بیماری «آلزایمر» عنوان کرد.
نکته حائز اهمیت این است که به ادعای «محمد جوروند»، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان، این شاعر نه برای ترخیص که تنها برای ساعاتی درخواست مراجعه به منزل خود را کرده بود.
تصاویر منتشر شده از این شاعر که روی جدول یک خیابان نشسته است، نه با لباس عادی که اغلب در هنگام ترخیص میپوشند بلکه با لباس مربوط به بیماران، دقیقا مربوط به همین دقایق یا ساعات است.
ویدیوی این اتفاق، پس از فوت آهنینجان بارها در شبکههای اجتماعی منتشر و باعث شد برخی از همکاران او خبر دهند این شاعر را به دلیل فقر مالی از بیمارستان بیرون کردهاند.
«داریوش معمار»، روزنامهنگار و شاعر در توییتر خود نوشته است: «کجای دنیا بیمار را با لباس بستری، با آن وضع ظاهر و شرایط که روشن است، در خیابان مرخص میکنند. شما بپرسید پرونده پزشکی ۲۰ روز آخر زندگی آهنینجان شامل اسناد چکآپ روزانه، آزمایشها، تجویز دارویی و ویزیت پزشک کجاست؟»
مشاور رییس دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز اما گفت پس از اینکه کارکنان اورژانس بیمارستان متوجه شدند آدرس منزل آهنینجان صحیح نیست، او را سریع به بیمارستان بازگرداندند و طی سه هفته اخیر تا زمان فوت به علت بیماری سرطان در همین بیمارستان تحت مراقبت بود.
کلید واژه ماجرای درگذشت این شاعر اهوازی، «فقر» او است؛ موضوعی که باعث دو جبهه شدن همصنفان آهنینجان و به پر بحثترین موضوع طی چند روز گذشته در شبکههای اجتماعی تبدیل شده است.
عرفان مردانی، مشاور رییس دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز اما موضوع بیرون کردن این شاعر از بیمارستان به دلیل فقر را رد کرد و گفت ویدیو منتشر شده از آهنینجان در خیابان موجب برخی «قضاوتهای ناصحیح» در این باره شده است: «این ادعا که ایشان به علت مشکلات مالی تحت درمان قرار نگرفتند، کاملا اشتباه و عاری از واقعیت است.»
روایت دوم؛ آهنینجان فقیر نبود
در تایید این روایت، «بهمن ساکی»، «محسن بوالحسنی» و چندین نفر دیگر که خودشان را دوستان نزدیک به آهنینجان معرفی میکنند، مطالبی را در شبکههای اجتماعی منتشر کردهاند. بهمن ساکی، نویسنده و شاعر، ماجرای فقیر بودن آهنینجان را «وارونهسازی حقیقت» دانسته است. او در پستی اینستاگرامی که ساعاتی پس از انتشار حذف شد، گفته است سه بار برای عمل جراحی این شاعر در بیمارستانهای تهران وقت گرفته شده و بلیت نیز تهیه شده بود اما او از عمل سرباز زد.
«محمد جوروند»، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان شامگاه سهشنبه ۱۴ اردیبهشت گفت به دلیل بیماریهای متعدد آهنینجان، امکان انتقال او به تهران وجود نداشته است. جوروند در خصوص فوت این شاعر گفت آهنینجان مدتی با بیماری سرطان فک درگیر بود و پیگیریهای زیادی برای درمان وی انجام شد اما پیشرفت بیماری شدید بود و همزمان چند بیماری را با هم داشت که امکان انتقال وی به تهران را غیرممکن کرد.
بهمن ساکی توضیح داد که آهنینجان پس از بستری شدن در بیمارستان اهواز با میل خودش، حدود ۴۵ روز پیش تنها بستگان او، از جمله برادر و برادرزادهاش به دلایل شخصی توانایی حضور در بیمارستان را نداشتند.
ساکی همچنین گفت پس از تخریب منزل آهنینجان بر اثر سیل، دولت خانهای به ارزش ۴۰۰ میلیون تومان در کوی «یوسفی» اهواز برای او خریدار کرد و به نام او زد.
در بخش دیگری از گفتههای ساکی، به موضوع بیمه تکمیلی این شاعر توسط سازمان بهزیستی نیز اشاره شده است: «نکته مهمی که باید اضافه کنم، این است که آقای آهنینجان گویا بیمه تکمیلی بهزیستی را هم داشتهاند و از بخش قابل توجهی از هزینه درمان و یا شاید همهاش معاف بوده است.»
همچنین محسن بوالحسنی، شاعر و روزنامهنگار طی متنی که در اختیار «مریم زهدی»، خبرنگار بخش فارسی «بیبیسی» قرار گرفته، آورده است که هزینههای بیمارستان به هر شکل پرداخت شدهاند و موضوع بیرون کردن این شاعر از بیمارستان صحت ندارد.
با این حال، بوالحسنی، روزنامهنگار شاغل در روزنامه «ایران» در این متن که زهدی در توییتر خود منتشر کرده است، میگوید آهنینجان تحت تاثیر داروهای مسکن بوده، هوش و حواس نداشته و آدرس خانهاش را اشتباه ارایه کرده است. این در حالی است که مشاور رییس دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز گفته است آهنینجان اخیرا دچار بیماری آلزایمر شده بود. براساس نوشته بوالحسنی، خانه جدیدی توسط یک خیر برای آهنینجان خریداری شده بود که این موضوع نقض ادعای بهمن ساکی مبنی بر تهیه خانه از سوی دولت است.
از دیگر اشخاصی که در اینباره اظهار نظر کردهاند، میتوان به «مرضیه لارکی» که در بخش معرفی حساب کاربری توییتر، خود را علاقهمند به مباحث توسعه و محیطزیست معرفی کرده است، اشاره کرد. او نیز با تایید بیشتر مطالب عنوان شده در خصوص فقیر نبودن آهنینجان، در خصوص منزلی که پس از سیل در اختیار این شاعر قرار گرفته بود، نوشته است: «از طرف سازمان برنامه و بودجه سرپناهی درخور در محله یوسفی اهواز در اختیار ایشان قرار داده شد و از محله قدیمی به خانه جدید نقل مکان کرد.»
او همچنین نوشته که این شاعر از سوی اداره ارشاد اسلامی خوزستان بیمه هنرمندان بوده و برای او حقوق ماهیانهای واریز میشده است.
روایت سوم؛ شاعری که پیش از مرگ جان باخت!
پس از فوت قاسم آهنینجان، شاعر اهوازی، واکنشها با توجه به انتشار ویدیوی تلخ وضعیت این شاعر در خیابانهای اهواز به اوج رسید.
«مهدی یزدانیخرم»، نویسنده و منتقد ادبی با قلمی تند، با گلایه از خودش، همصنفانش و مخاطبان، در صفحه اینستاگرامش روایتی از آخرین تماس تلفنی آهنینجان نوشته است: «در یکی از آخرین تلفنهایاش به من که به سختی هم حرف میزد، از ته دل گریست و گفت "خیلی درد میکشم". گفت "دیشب در خواب خون بالا آوردم". گفت "کمک نمیخواهم" اما میخواست و من نادان باور کردم یا خواستم باور کنم. گفت از مولایام خواستهام بمیرم. فقط مرگ... بعد گفت دکترها نمیپذیرندش چون نوع نادری از سرطان دارد که کمعلاج است و خیلی دکترها محترمانه ردش کردهاند... گفتم بیاید تهران. گفت آمده و برخی پزشکها که البته نامشان را هم آورد و روزی خواهم نوشت، حاضر نشدهاند تحت نظر بگیرندش.»
مهدی یزدانیخرم معتقد است مرگ آهنینجان با احترام نبوده است: «کسی به او احترام نکرد چون همه در کار خویش بودیم. همه خواب بودیم. چه قدر خوشحالام که امروز کنار مادرش آرام میگیرد و ما را با غفلتی که کردیم، تنها میگذارد.»
این نویسنده ساعتی پس از انتشار این مطلب و همزمان با انتشار سایر روایتها، از جمله نوشته بهمن ساکی که مستقیما یزدانیخرم را خطاب قرار داده بود، کامنتهای پست خود را بست.
داریوش معمار نیز طی چندین توییت، روایتها در خصوص عدم فقر این شاعر را رد کرده و نوشته است برای این ادعای خود مستنداتی دارد. او تاکید کرده است: «ایشان به دلیل عدم توانایی پرداخت هزینه بیمارستان در خیابان رها شدند.»
این شاعر و فعال رسانهای اهوازی که برای اولین بار ماجرای آبگرفتگی خانه آهنینجان را در سال ۱۳۹۸ رسانهای کرده بود، همچنین آورده است: «ماجرای آبگرفتگی خانه آهنینجان را من رسانهای کردم و بعد از انتشار، بغل هزار آخوند و مسئول او را اسکان ندادند. با بدبختی، تا بازسازی خانه، به او مثل همه جایی دادند که بخوابد و بعد هم بیرونش کردند.»
روایت چهارم؛ شاعر مرگ خویش میداند
قاسم آهنینجان ۲۶ شهریور ۱۳۳۷ در شهر اردبیل متولد شد. اما در اهواز بزرگ شد و به زندگی خود ادامه داد. ادبیات را از اواخر دهه ۶۰ و با انتشار شعرهایش در مجله «دنیای سخن» آغاز کرد. پس از آن، «ذکر خوابهای بلوط»، «شاعر مرگ خویش میداند»، «خون و اشراق بر ارغوان جوشنها»، «بخت تاریک در آفاق بنفشه و پروانه»، «گلی برای غریبان تا همیشه»، «برق رگها بر پولاد دریا» و... از او به چاپ رسیدند.
محتوا و مضامین شعری آهنینجان، مذهبی و در مورد «اهل بیت»، «دفاع مقدس»، «شهدای مدافع حرم» و «انقلاب اسلامی» بود. او همچنین در سال ۱۳۸۶، برنده بهترین فیلمنامه در «جشنواره سراسری فیلم وحدت» شده بود.
قاسم آهنینجان پس از یک دوره طولانی مبارزه با سرطان فک، سهشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰، در ۶۳ سالگی از دنیا رفت.
پیکر او صبح روز پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت در قطعه هنرمندان «بهشتآباد» اهواز به خاک سپرده شد.
برای دیدن اخبار و گزارشهای بیشتر درباره رسانه و خبرنگاری به سایت خبرنگاری جرم نیست مراجعه کنید.
مطالب مرتبط:
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر