از روز دوشنبه چهارم اسفند ۱۳۹۹ که نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به روی سوختبران معترض بلوچ در نقطه صفر مرزی «آسکان» در سراوان آتش گشودند، ویدیوها، عکسها و گزارشهای بسیاری توسط مردم معترض و شهروندخبرنگاران به دست فعالان مدنی، حقوقبشری و رسانهها رسیده است. اما در کنار این ویدیوها و گزارشها، ظاهرا ارتش سایبری جمهوری اسلامی نیز بیکار ننشسته است و با دست به دست کردن برخی تصاویر و ویدیوهای جعلی که مربوط به بلوچستان و حوادث سراوان نیستند یا در سالهای قبل اتفاق افتادهاند، سعی کرده است صحت همه گزارشها را خدشهدار کند.
«ایرانوایر» درباره اهمیت راستیآزمایی و دقت روزنامهنگاران و فعالان مدنی پیش از انتشار این ویدیوها و گزارشها با «عبدالستار دوشوکی»، پژوهشگر و فعال سیاسی بلوچ و مدیر مرکز مطالعات بلوچستان در لندن گفتوگو کرده است.
آیا انتشار ویدیوها و گزارشهای جعلی در بلوچستان سابقه داشته است؟
بله، این در گذشته سابقه داشته است اما در مورد بلوچستان ما دو مشکل اساسی داریم؛ اول اینکه خود ارتش سایبری رژیم سعی میکند ویدیوها، عکسها و خبرهای جعلی را برای لوث کردن واقعیت امر به دست فعالان حقوق بشری یا فعالان مدنی بلوچ برساند که در نهایت ثابت شود که این خبرها حقیقت ندارند و از سطح باورپذیری مردم در رابطه با مسایل استان سیستان و بلوچستان کم شود. دوم اینکه علاوه بر خود ماموران رژیم، متاسفانه در بخش کوچکی از فعالان بلوچ هم دقت لازم برای راستیآزمایی اخبار، ویدیوها و عکسها وجود ندارد. چون معتقدند هر کاری از دست جمهوری اسلامی ساخته است. آنها فکر میکنند چون ما درگیر یک جنگ با جمهوری اسلامی هستیم، نه تنها امکانات لازم برای راستیآزمایی را نداریم بلکه هرچه خبرهای ضدرژیم بیشتر باشند، به نفع ما است. به عقیده من این درست نیست، زیرا از اعتمادسازی که لازم است برای هموطنان خود و نهادهای بینالمللی و حقوق بشری داشته باشیم، میکاهد و به جای اعتبارسازی، اعتبار زدایی میکند. از این نظر، این دو مشکل اساسی وجود دارد؛ از یک طرف تعصب احساسی در بخش کوچکی از فعالان بلوچ و از طرف دیگر جمهوری اسلامی که به این نقطه ضعف ما آگاه است و این نوع گزارشها را بهصورت بسیار هوشمندانه و هدفمند به دست ما میرساند که آنها را منتشر کنیم تا بعد بگوید که فلان ویدیو دروغ بوده است، بنابراین صحت بقیه اخبار و گزارشها را هم زیر سوال میبرد.
آیا در بین ویدیوها و گزارشهایی که در روزهای اخیر از بلوچستان مخابره شده، ویدیوهای جعلی هم وجود داشتهاند؟
در مجموع کل خبرهایی که از استان سیستان و بلوچستان در عرض چهار روز گذشته منتشر شدهاند، صحت دارند. البته ممکن است یک یا دو گزارش جعلی بوده و از طرف سایبریها منتشر شده باشند.
شما با مواردی مواجه شدهاید؟
در مورد خود من روز دوشنبه اتفاق افتاد. عکسی بود از مادری که فرزند جوان کشته شدهاش را در آغوش گرفته بود و برخی از رسانههای محلی بلوچ نوشته بودند که این یک سوختبر بلوچ است که توسط سپاه کشته شده و در آغوش مادرش است. من در ویدیویی که ساخته بودم، از این عکس استفاده کرده بودم. باید اعتراف کنم که دقت لازم را در درستیسنجی عکس نکرده بودم. بعد دوستی به من گفت که به یک سایت نزدیک به سپاه مراجعه کنم. آنجا متوجه شدم که عکس مربوط به دو سال پیش در پاکستان بوده است. زمانیکه رژیم تعداد زیادی از هموطنان بیگناه ما را میکشد، ما احساساتی میشویم. این احساسات مثل بهمن بر سر ما میریزند و بر تعقل ما غلبه پیدا میکنند و برخلاف رسانههای حرفهای که باید این مسایل را راستیآزمایی کنند و بعد در معرض افکار عمومی قرار دهند، سریع آن را منتشر میکنیم تا شرح ظلمی که بر ما میرود، به گوش جهان برسد. بنابراین، متاسفانه فرصت راستیآزمایی نداریم.
به عقیده من، کارنامه جمهوری اسلامی به اندازه کافی سیاه است، لازم نیست که ما قلم را برداریم و با قلم سیاه خط بزنیم که کارنامه جمهوری اسلامی سیاهتر شود. بالاتر از سیاهی که رنگی نیست. از این نظر به عقیده من ما در پروسه یادگیری هستیم تا اخباری را منعکس کنیم که راستیآزمایی شده و واقعیت دارند، وگرنه جمهوری اسلامی میتواند از آنها سوء استفاده کند و با نشان دادن اینکه بخشی از این گزارشها و ویدیوها جعلی و ساختگی هستند یا در مکان و زمان دیگری اتفاق افتادهاند، اعتبار بقیه اخبار و ویدیوها را هم که صحت دارند، زیر سوال ببرد. بنابراین باید حساسیت لازم را به خرج دهیم.
اما راستی آزمایی همانطور که خودتان هم گفتید، امکانات لازم دارد و بسیار وقتگیر است. چهطور با امکانات محدود این کار را انجام دهیم؟
درست است، ما واقعا امکانات لازم را نداریم. اما باید به یاد داشته باشیم که وقتی برای مثال ۱۰۰ عکس یا ۵۰ ویدیو از منطقه میرسد، طبیعتا خود ماموران وزارت اطلاعات و سایبریهای نظام هم بیکار ننشستهاند. آنها بهتر از هر کسی و به شکل حرفهای میتوانند دوغ و دوشاب را قاطی کنند و به خورد مردم بدهند. این قاطی کردن دوغ و دوشاب، راست و نادرست میتواند بر علیه ما به کار گرفته شود.
چهطور صحت عکسها و ویدیوها را بسنجیم؟
در مورد عکس، میتوان آن را روی گوگل آپلود کرد و گوگل عکسهای مشابه آن را به شما نشان میدهد. در موردی، عکسی که من استفاده کرده بودم، از این طریق متوجه شدم که یکی از سایتهای سایبری نظام عکس را منتشر کرده و گفته بود که دروغ است. با مراجعه به آن سایت، متوجه شدم. ولی پیش از انتشار در گوگل میتوانید این کار را انجام دهید. من وقتی این کار را انجام دادم، تازه فهمیدم که این عکس در سال ۲۰۱۹ در فیسبوک و توییتر بلوچهای پاکستان توییت شده بود. در مورد ویدیو هم باید دنبال شواهدی بگردیم که نشان دهند که مربوط به مکان و زمان ادعا شده است؛ مثلا امروز من ویدیویی را دیدم که در آن دو خانم کشته شده بودند و بچهها فریاد میزدند. برای من مشخص بود که آن خانم لباس بلوچی به تن نداشت. بعد در اطراف اجساد، بقایای انفجار وجود داشت و چند نفر کشته شده بودند. مشخص بود که بمبگذاری بود. در ضمن حرفهایی که رد و بدل میشدند هم مشخص بود که زبان فارسی افغانستانی است. در ویدیو یک تاکسی هم بود؛ یک تاکسی سفید و زرد. در گوگل که سرچ کردم، متوجه شدم تاکسیهای کابل سفید و زرد هستند. بنابراین فهمیدم که این ویدیو برای بلوچستان ایران نیست و مربوط به افغانستان است.
نقش شهروندخبرنگارها و معترضانی که ویدیوها را تهیه میکنند در این میان چیست؟
در دنیای اینترنتی امروز، اکثر خبرها و گزارشها از طرف شهروندخبرنگارها میآیند. اما انتشار آنها اغلب از طرف افرادی است که هویت نامشخصی دارند. برای اینکه نگران هستند مبادا جمهوری اسلامی هویتشان را شناسایی کند. در چنین شرایطی ماموران امنیتی هم میتوانند خود را به جای شهروندخبرنگاران جا بزنند و ویدیوهایی که حقیقت ندارد را برای فعالان حقوق بشری، روزنامهنگاران و فعالان مدنی بفرستند. به طبع، جمهوری اسلامی امکانات بسیار بیشتری از شهروندخبرنگاران دارد و به صورت بسیار حرفهای گویا که انسان دلسوختهای این ویدیو را تهیه کرده و فرستاده است، عمل میکند. درست است که در دنیای فعالیت سیاسی و مدنی امروز امکان بروز این خطاها وجود دارد ولی حضور شهروندخبرنگاران ضروری است. بنابراین وظیفه اصلی تشخیص سره از ناسره که امر مشکلی است، بر دوش فعالان مدنی و روزنامهنگاران است. ما اگر حداقل آگاهی و حساسیت را برای راستیآزمایی گزارشها و ویدیوها داشته باشیم، امکان این کار وجود دارد. هر چند وقتگیر است.
شهروندخبرنگاران چهطور ویدیوها را تهیه کنند که امکان اثبات درستی آنها وجود باشد؟
مثلا میتوانند از یک روزنامه در همان ویدیو فیلم بگیرند که نشان دهد این تصویر مربوط به زمان خاصی است که حادثه اتفاق افتاده است. سعی کنند که از خیابانها و تابلوهایی که مشخصا مربوط به محل و شهر مشخصی است، سریع فیلم بگیرند. متاسفانه در اغلب موارد این اتفاقات مشابه تیراندازی است و تا فرد دوربین خود را در بیاورد و از جایی که شناسنامه آن محل است، مثل یک تابلو یا نام خیابان فیلم بگیرد، ممکن است واقعه و سوژه اصلی را از دست بدهد. بنابراین مهم نیست که اول یا آخر ویدیو باشد. شهروندخبرنگاران میتوانند اول از خود حادثه فیلم بگیرند و بعد دوربین را سریع بچرخانند و در دورنما، از جایی که نشان میدهد مربوط به شهر و محله خاصی است، فیلم بگیرند.
برای دیدن اخبار و گزارشهای بیشتر درباره رسانه و خبرنگاری به سایت خبرنگاری جرم نیست مراجعه کنید.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر