close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
خبرنگاری جرم نیست

مرگ زیر شکنجه، اعدام و زندان؛ حاصل روزنامه‌نگاری‌ستیزی حکومت

۱۲ آبان ۱۳۹۹
نیلوفر رستمی
خواندن در ۹ دقیقه
مرگ زیر شکنجه، اعدام و زندان؛ حاصل روزنامه‌نگاری‌ستیزی حکومت

 روز دوم نوامبر (۱۲ آبان) روز جهانی پایان دادن به مصونیت ارتکاب جرم علیه روزنامه‌نگاران است. این در حالی‌ است که فقط طی دهه ۱۳۹۰ شمسی، مرگ زیر شکنجه تا صدور حکم اعدام و زندان و محرومیت‌های دیگر نتیجه ابراز عقیده روزنامه‌نگاران، شهروندخبرنگاران و فعالان شبکه‌های اجتماعی بوده است، بدون آن‌ که مسئولان چنین مجازات‌هایی در برابر افکار عمومی پاسخ‌گو باشند.  

هشت سال پیش در تاریخ ۹ آبان ماه ۱۳۹۱، «ستار بهشتی»، کارگر، وبلاگ‌نویس و فعال فیسبوکی، به دلیل نوشته‌هایش از سوی «پلیس فتا» دستگیر شد و طبق آن‌چه در «سامانه بهشت زهرا تهران» ثبت شده است به دلیل شکنجه بازجویش چهار روز بعد در تاریخ ۱۳ آبان فوت کرد.  

ستار بهشتی پس از شکنجه در بازداشتگاه پلیس فتا به «بند ۳۵۰ زندان اوین» فرستاده شد. پس از مرگ او، ۴۱ نفر از زندانیان این بند در نامه‌ای اعلام کردند که ستار بهشتی در روزهای ۱۰ و ۱۱ آبان در این بند بوده و آثار شکنجه در تمام قسمت‌های بدنش دیده می‌شده است. در این نامه گفته شده بود که ستار در بازداشتگاه از سقف آویزان شده و به سر و گردنش ضربه وارد شده است.    

هفت سال بعد حکم اعدام یک روزنامه‌نگار از سوی دستگاه قضایی کشور بدون هیچ‌گونه توضیح و مستندات قانونی صادر شد. «روح‌الله زم»، بنیان‌گذار سایت و کانال «آمدنیوز»، اکنون در بازداشتگاهی نامشخص منتظر اعلام رای نهایی خود است. طبق آخرین اظهارنظر در پرونده او، «غلامحسین اسماعیلی»، سخن‌گوی قوه قضاییه، در جمع خبرنگاران اعلام کرد که حکم نهایی از سوی دادگاه تجدیدنظر صادر شده، اما هنوز اعلام نشده است. حکمی که به گمان بسیاری تایید اعدام اوست.  

زم در خاک عراق در مهر ماه ۱۳۹۸ از سوی ماموران سپاه پاسداران ربوده و به ایران آورده شد. او مدتی بعد با ۱۳ مورد اتهامی از جمله افساد فی الارض روبه‌رو شد. او در ۶ جلسه دادگاه بسیاری از اتهاماتش را نپذیرفت و گفت فقط کار خبرنگاری کرده است. آقای زم دو بار نیز مجبور به اعتراف تلویزیونی شد. اولین بار ساعتی پس از انتقالش به ایران و بار دیگر چند ماه پس از بازداشت و در حالی که زیر تیغ اعدام بود مجبور شد روبه‌روی خبرنگاربازجو بنشیند و به سوالات او پاسخ دهد.   

بین مرگ و حکم اعدام این دو نفر، «کیومرث مرزبان»، طنزنویس مطبوعات، بیشترین حکم زندان را در دهه ۱۳۹۰ در میان روزنامه‌نگاران و اهل قلم داشته است. او در تاریخ چهارم شهریور ۱۳۹۷ از سوی ماموران سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شد و پس از آن در دادگاه انقلاب به اتهامات متعدد مجموعا به حکم سنگین ۲۳ سال و ۹ ماه حبس محکوم شد. این حکم یک سال پس از بازداشت او در شهریور ۱۳۹۸ صادر شد و مدتی بعد نیز عینا از سوی دادگاه تجدیدنظر تایید شد. با این حال نهایتا این حکم که با سروصدای زیادی همراه شد به ۶ سال زندان کاهش یافت. او هم‌اکنون در بند عمومی چهار زندان اوین به سر می‌برد.   

حداقل طی یک سال گذشته و بر اساس آن‌چه رسانه‌ای شده است، فعالان رسانه‌ای مانند «عالیه مطلب‌زاده»، «خسرو صادقی بروجنی»، «شبنم آشوری»، «کیوان صمیمی»، «بابک طهماسبی»، «امیررضا امیرتیموری»، «امیر بابایی»، «مصطفی محب‌کیا»، «کوثر کریمی»، «امان محمد خوجملی»، «ماندانا صادقی»، «داریوش معمار»، «کوروش کرم‌پور»، «سیدحسن موسوی»، «روزبه پیری»، «اسماعیل محمدولی» و «مهدی محمودیان» به دلیل نوشته‌هایشان احضار، بازداشت موقت، محکوم و یا برای اجرای حکم به زندان منتقل شده‌اند.  

همچنین «هنگامه شهیدی»، روزنامه‌نگار، با حکم هفت سال و نیم زندان در بند زنان زندان اوین و شهروندخبرنگارانی مانند «سهیل عربی» در زندان تهران بزرگ به سر می‌برند.

«رضا معینی»، مسئول بخش ایران «گزارشگران بدون مرز» با تاکید بر این که میزان خشونت علیه روزنامه‌نگاران و متعاقبا بخشودگی از مجازات برای عاملان آن در دهه ۱۳۹۰ به شدت افزایش یافته است، به «خبرنگاری جرم نیست» می‌گوید: «این اتفاق رابطه مشخصی با مجموعه دستگاه قضایی ایران دارد. این دستگاه مستقل نیست و اصلی‌ترین پناه‌گاه جنایت‌کاران علیه حقوق بشر و روزنامه‌نگاران است؛ از "محسنی اژه‌ای" تا "قربانعلی دری نجفی" تا خود "ابراهیم رئیسی" و قاضی "مرتضوی" و "مصطفی پورمحمدی" همه این‌ها جنایتکارانی هستند که نقش مستقیم در خشونت و جنایت‌ها داشتند و امروز در دستگاه قضایی ایران حکم می‌دهند و قضاوت می‌کنند. طبیعتا با این‌گونه آرایش دستگاه قضایی نمی‌توانیم متوجه شویم که چه بر سر "ابراهیم زال‌زاده" آمده است که در سال ۱۳۷۶ ناپدید شد و بعد به قتل رسید و یا "زهرا کاظمی"، روزنامه‌نگار ایرانی-کانادایی، یا قتل مشکوک "امیدرضا میرصیافی" تا "علیرضا افتخاری"، خبرنگار "ابرار اقتصادی"، که در جریان تظاهرات سال ۱۳۸۸ کشته شد، و یا "هاله سحابی"، روزنامه‌نگار و فعال حقوق زنان، که در مراسم خاک‌سپاری پدرش کشته شد و ستار بهشتی. تا امروز تمام این جنایت‌ها بدون پاسخ مانده‌اند. مسئولان این جنایت با برخورداری از بخشودگی از مجازات با خیال راحت دارند زندگی می‌کنند.»

رضا معینی در ادامه معتقد است که در کنار آن یک اتفاق بزرگ خوب در طی دهه ۱۳۹۰ روی داده است: «درست است در این دهه ۱۳۹۰ وضع بازداشت‌ها علیه روزنامه‌نگاران در ایران بدتر شده است، اما در کنار آن اطلاع‌رسانی با شکسته شدن سدهای جمهوری اسلامی پیش‌ رفته است. امروز خیلی بهتر می‌توانیم هم چهره‌های جنایتکار و هم آمرانش را با کمک رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی بشناسیم و با توجه به گسترش اطلاع‌رسانی و رسا بودن صداها خواسته دادگاهی شدن عاملان این جنایت‌ها نیز بیشتر شنیده می‌شود.»

غیر از آن که روزنامه‌نگاران به صورت تک نفری می‌توانند همواره مورد خشونت و تهدید قرار گیرند، اما گاهی هم سپاه پاسداران یا وزارت اطلاعات دست به بازداشت گروهی روزنامه‌نگاران برای ایجاد موج سرکوب در جامعه زده‌اند.  

در بهمن و اسفند ۱۳۹۱، یعنی در همان سال که ستار بهشتی فوت کرد، وزارت اطلاعات روزنامه‌نگارانی از حوزه‌های سیاسی، اجتماعی، هنری و طنز مانند «پوریا عالمی»، «محمدجواد روح»، «پژمان موسوی»، «امیلی امرایی»، «اکبر منتجبی»، «ساسان آقایی»، «جواد دلیری»، «نسرین تخیری»، «نرگس جودکی»، «کیوان مهرگان»، «حسین یاغچی»، «صبا آذرپیک»، «علی دهقان»، «سلیمان محمدی» و «میلاد فدایی‌اصل» را بازداشت کرد. وزارت اطلاعات پس از بازداشت فله‌ای آن‌ها، در اطلاعیه‌ای این تعداد روزنامه‌نگار را وابسته به «بی‌بی‌سی فارسی» و جاسوس معرفی کرد. 

 هفت سال بعد این بار سپاه پاسداران، در بهمن و اسفند ۱۳۹۸، به خانه حداقل هفت روزنامه‌نگار یورش برد، خانه‌ها را تفتیش، برخی از وسایل شخصی روزنامه‌نگاران را ضبط و آن‌ها را به شکل پیاپی احضار کرد. از جمله این روزنامه‌نگاران «یغما فشخامی»، «محمد مساعد»، «یاسمن خالقیان»، «مازیار خسروی»، «مولود حاجی‌زاده»، «احسان بداغی» و «شبنم نظامی» بودند.   

در نهایت محمد مساعد طی حکمی از سوی دادگاه انقلاب در شهریور ۱۳۹۹ به ۴ سال و ۹ ماه حبس، ۲ سال ممنوعیت از کار روزنامه‌نگاری و توقیف لوازم ارتباطی محکوم شد. این روزنامه‌نگار از ماه‌ها پیش از بازداشت نیز از نوشتن در شبکه‌های اجتماعی منع شده بود.   

 یاسمن خالقیان، روزنامه‌نگار دیگر این گروه نیز ترجیح داد از کشور خارج شود. 

رضا معینی در پاسخ به این سوال که آیا در واقعیت می‌توان عاملان جنایت علیه روزنامه‌نگاران را به پاسخ‌گویی واداشت و یا نام‌گذاری این روز تنها یک نشان سمبلیک است، می‌گوید: «این روز سمبلیک اما حقوقی است. یعنی این روز از سوی مجمع سازمان ملل تعیین شده است و اگر سازمان ملل را اصلی‌ترین سازمان برای گرد آمدن دولت‌ها در کنار هم و برای آینده‌ای روشن و صلح‌آمیز و بدون جنایت در نظر بگیریم، بله حتما باید به این روز توجه کرد. افزون بر این که این روز جنایت‌هایی را هم که علیه روزنامه‌نگاران روا شده‌اند یادآوری می‌کند. واقعیت این است که طی ۱۰ سال گذشته تعداد مرگ‌ومیر و کشتار روزنامه نگاران افزایش یافته و به همین دلیل هم اهمیت مساله آزادی اطلاع‌رسانی در رابطه با پیشرفت و توسعه کشورها یکی از مسائل سازمان ملل بوده است. این توضیح را هم بدهم که هم شورای امنیت سازمان ملل و هم مجمع سازمان ملل چندین مصوبه در رابطه با مبارزه با بخشودگی از مجازات داشته‌اند. از سال ۲۰۰۶ این قطعنامه‌ها به اجرا درآمده‌اند و بخشی از حقوق بین‌الملل هستند. به عبارتی اگر این قطعنامه اجرا شود یا نه بحث دیگری است اما عملا در بسیاری از کشورهای جهان این موضوع عملی شده است. به طور مثال در سال گذشته یکی از فاجعه‌ترین کشتار روزنامه‌نگاران در طی ۵ سال گذشته در فیلیپین انجام شد که نزدیک به ۳۰ روزنامه‌نگار کشته شدند. دادگاه برگزار شد و بسیاری از آمران و عاملان این جنایت محکوم شدند. همین امروز در فرانسه دادگاه برای عاملان اصلی قتل شارلی ابدو در جریان است. بنابراین، اقداماتی در حال انجام است.» 

اما به گفته رضا معینی، ایران در این زمینه نیز برای خودش ساز دیگری را می‌زند: «اما درباره ایران مسئله به شکل کلی فرق می‌کند، چرا که جمهوری اسلامی از آغاز تا امروز عملا بر مبنای بخشودگی از مجازات بنا شده است و این بخشودگی مجازات نوعی تبعیض در قبال شهروندان است؛ یعنی اگر تا امروز در این ۴۱ سال بخواهیم نگاه کنیم [در مورد] هیچ کدام از روزنامه‌نگارانی که کشته شدند از همان فردای ۲۲ بهمن تا امروز عاملان و آمران قتل‌های آن‌ها مجازات نشده‌اند. این همان چیزی است که سازمان گزارشگران بدون مرز در رابطه با ایران می‌گوید که بخشودگی از مجازات در ایران یکی از اصلی‌ترین علل خشونت علیه روزنامه‌نگاران است.» 

ماجرای آزار روزنامه‌نگاران ایرانی فقط داخل مرزها جریان ندارد، بلکه در سال‌های گذشته بارها روزنامه‌نگاران شاغل در رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور و نیز اعضای خانواده‌هایشان تهدید شده‌اند و حتی تعدادی از کارمندان بی‌بی‌سی فارسی از حق معامله در ایران منع شده‌اند.  

با این حال قوه قضاییه، حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی و پلیس فتا که همگی به نوبه خود در تلاش برای سرکوب روزنامه‌نگاران هستند، همیشه از پی‌گرد قانونی نسبت به مجازات‌های انجام‌شده مصون باقی مانده‌اند و از سوی دیگر پشت هر تریبونی که امکانش را یافته‌اند اخبار آزارها را تکذیب کرده‌اند.   

«محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه ایران، در گفت‌وگویی با شبکه تلویزیونی «پی‌بی‌اس» در سال ۱۳۹۴ مدعی شد:‌ «ما افراد را به خاطر عقایدشان زندانی نمی‌کنیم... کسانی که قانون را زیر پا می‌گذارند، نمی‌توانند پشت عنوان روزنامه‌نگار یا فعال سیاسی پنهان شوند.»  

«حسن روحانی»، رئیس‌جمهور، نیز در شعارهای انتخاباتیش در دوره اول ریاست‌جمهوری فراتر از این‌ها رفت و گفت: «چرا باید زندانی سیاسی داشته باشیم؟ ما باید کاری کنیم که همه زندانیان آزاد شوند.» با این حال پس از ریاست‌جمهوری او، وزارت اطلاعات که زیرمجموعه دولت است بسیاری از روزنامه‌نگاران و فعالان شبکه‌های اجتماعی را بازداشت کرد.  

تلخ‌تر این که گاهی پیامدهای این آزارها تا سال‌ها با روزنامه‌نگار زندانی باقی می‌‌ماند و رهایی از آن با مرگ تمام می‌شود، «علی عجمی»، روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر ۳۷ سالش بود که در دریاچه شهر هیوستون ایالت تگزاس آمریکا خود را غرق کرد. او در سال ۱۳۸۸ در روستای زادگاهش در حوالی سبزوار بازداشت شد و به ۲ سال زندان و محرومیت از تحصیل محکوم شد. علی پس از آزادی از ایران مهاجرت کرد، اما چند سالی پس از ورودش به آمریکا زیر فشار رنج‌های گذشته به زندگی پایان داد.  

 

برای دیدن اخبار و گزارش‌های بیش‌تر درباره رسانه و خبرنگاری به سایت خبرنگاری جرم نیست مراجعه کنید.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش ويژه

قسمت دوازدهم؛ چه خبر

۱۲ آبان ۱۳۹۹
ادبیات و شما
خواندن در ۱ دقیقه
قسمت دوازدهم؛ چه خبر