تنها چند ساعت از انتشار نسخه قانونی فیلم «مسخرهباز»، فانتزی معمایی نامتعارف «همایون غنیزاده» که اولین ساخته سینمایی اوست، گذشتهبود که کارگردان در یادداشتی از مخاطبان خواست این نسخه را نبینند؛ چون «مخدوش است و مورد تایید کارگردان نیست.» در ادامه این اتفاق، چهارشنبه یکم مرداد ۱۳۹۹ نیز روابطعمومی فیلم این توضیح رسمی را منتشر کرد: «ضمن تایید توقف نمایش نسخه مخدوش و ناقص مسخرهباز توسط فیلمیو، نمایش نسخه مورد تایید کارگردان جایگزین شده است. متاسفانه این سایت هنوز مسئولیت خود را نپذیرفته و عذرخواهی نکرده است.
مشکل فنی و مخدوش بودن فیلم چنان واضح و مبرهن بوده که با تذکر و اعتراض مخاطبان مواجه شده و یک بار تماشای فیلم قبل از نمایش که حداقل کار حرفهای آن سایت محترم است، میتوانست جلوی وقوع این مسئله را بگیرد.
در نهایت قابل ذکر است، متعاقباً نتیجه تلاش عوامل برای جمعآوری کامل نسخههای مخدوش دیگر در فضای مجازی و دیویدی اعلام خواهد شد.
پخش مادر این فیلم بر عهده سایت فیلیمو بوده و همین نسخه در دیگر سایتهای پخش و فضای مجازی منتشر شده است.»
اشاره انتهایی متن روابطعمومی فیلم به این است که سایتهای دیگری همچون «نماوا» و همچنین سایتهای دانلود قانونی فیلم مانند «هکس دانلود»، «حلال دانلود»، «منظوم» و غیره نیز به طور طبیعی و طبق روند رایج، فیلم را از سایتی که به طور رسمی انتشار نسخه مادر آن را به عهده داشته است، بازنشر میکنند.
در شرایطی که حتی مدخل ویکیپدیای مربوط به یک بازیگر یا فیلمساز ایرانی نیز در صورت انتشار اطلاعات نادرست درباره او در محیط وب، همان اشتباه را تکرار میکند، بعید به نظر میرسد امیدی به جمعآوری نسخه ناقص یک فیلم باشد، چون بعد از کپی، دانلود و بازنشر، دیگر نمیتوان این چرخه را کنترل کرد و یکسره باید بعد از تماشای کامل هر نسخه، به این که صحیح یا ناقص است، پی برد.
در ادامه یادداشت روابطعمومی فیلم و در مقابل، سایت فیلیمو اعلام کرد: «فیلیمو بدون هیچگونه دخل و تصرفی، نسخه ارسالی از سوی تیم مسخرهباز را منتشر کرده است (با وجود عدم هماهنگی صوت و تصویر در ۵ دقیقه پایانی فیلم).
هماکنون میتوانید نسخه مورد تایید آقای غنیزاده و تیم محترمشان را بدون هیچگونه ناهماهنگی صوت و تصویر و دخل و تصرف در فیلمیو تماشا کنید.
مسئولیت بخشی از حرفه ماست. مسئول باشیم و مسئولیت حرفهای خود را به دور از جنجال بپذیریم.»
لحن طعنهآمیز جملات انتهایی متن فیلیمو و تاکید بر مسئولیتپذیری این سایت، در حالی است که روابطعمومی فیلم مسخرهباز، در تشریح جزئیات خدشهای که بر نسخه اصلی فیلم وارد آمده، آشکارا جانب احترام و احتیاط را رعایت کرده و به آن چه بر سر فیلم آمده، اشاره دقیق نکرده است و در واقع خواسته است سایت فیلمیو را هدف اعتراض شدیداللحن قرار ندهد. به تعبیر دیگر، گروه فیلم کوشیدهاند از آن «جنجال»ی که فیلمیو میگوید نباید به راه میافتاد، بپرهیزند و با تشریح نکردن جزئیات آن خدشه، جنجالی به پا نکردهاند؛ جزئیاتی که اگر طرح و بیان میشد، مناقشهای جدی پدید میآورد.
ماجرا این است که در نسخه مسخرهباز که ابتدا منتشر شد، در اواخر فیلم که شخصیت «کاظم آقا سلمانی» (با بازی تحسینشده «علی نصیریان») بالای گودال وسط سلمانیاش میایستد و ناگهان به قالب نقش مشهور دیگر نصیریان در سینما و تلویزیون ایران یعنی «ابوالفتح صحاف» در سریال «هزاردستان» درمیآید و به «سرگرد کیانی» (رضا کیانیان) شلیک میکند، به جای صدای شلیک ابوالفتح صدای گریه پیرمرد سلمانی میآید.
صدایی که متعلق به حدود دو دقیقه بعدتر فیلم است. این سینک نبودن صدا و تصویر در ظاهر نکتهای صرفاً فنی به نظر میرسد اما در اصل، به حذف مونولوگ مشهور ابوالفتح منجر میشود که میگفت «انجمن مجازات، خائنین به ملت را به سزای اعمالشان میرساند.»
در واقع در بخشی از فانتزی هدفمند فیلم، صدای نقش نصیریان که طبق صدابرداری سر صحنه، صدای خود اوست، به صدای «ناصر طهماسب» دوبلور نقش نصیریان در هزاردستان ساخته زندهیاد «علی حاتمی» بدل میشود تا آن تکگویی را به موقعیت داستانی «مسخرهباز» پیوند بزند. این تمهید احتمالاً برای تماشاگر فیلم که سی و اندی سال بعد از سریال حاتمی و در انتهای دهه ۱۳۹۰ خورشیدی ساخته شده است، نکاتی را تداعی میکند: حالا و در دورانی که به سر میبریم، «خائنین به ملت» چه کسانی هستند؟!
حذف چنین بخش مهمی از یک فیلم و جایگزینی صدای صحنههای جلوتر، فقط یک اتفاق فنی نیست. حذف بخشی است که سانسور معمولاً از آن با صفت «بودار» یاد میکند. جمله و تعبیری را از فیلم منها میکند که میتواند تداعیکننده جامعه همزمان با سال ساخت و اکران فیلم باشد و فقط به زمان و مکان وقوع داستان فیلم محدود نشود. حتی اگر طبق ادعای سایت منتشرکننده، نسخهای که در ابتدا به دست آنها رسیده است، با این ناهماهنگی عجیب صدا و تصویر همراه بوده، باید بعد از بازبینی دقیق و کامل به اطلاع گروه سازنده فیلم میرسید و ایراد مورد نظر پیش از آپلود، برطرف میشد. در نتیجه، خود این که خدشه مفهومی و همراه با دلالت سیاسی-اجتماعی بر پیکره فیلم وارد آمده و نه فقط لطمهای فنی، به قدر کافی «بودار» به نظر میرسد.
اما سوال مهمتر اینجاست که اساسا سازندگان یک فیلم تا کجا باید به سکوت روی بیاورند و اشاره به هر نکته و مسئلهای را با احتیاط و رعایت ملاحظات فراوان همراه کنند؟ همه به یاد داریم که نخستین حرفهای غنیزاده در زمان دریافت دو جایزه «هنر و تجربه» و بهترین فیلم اول کارگردانان در «جشنواره فجر» دو سال پیش، از این جهت که برای دریافت یکی از جوایز به نشان اعتراض، جوانی افغان را روی صحنه فرستاد و برای دریافت جایزه دیگر خودش روی سن حاضر شد و گفت یکی از دو جایزه را خوش دارد و آن یکی را نه، بسیار مورد انتقاد منتقدان قرار گرفت.
از جمله، نگارنده بابت روش «یک بام و دو هوا» که در عملکرد او دیده میشد، از او انتقاد کرد. اما کمتر از یک سال بعد، غنیزاده با خواندن شعر بهشدت طعنهآمیزی از «سیف فرغانی»، شاعر اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری، در مراسم برگزیدگان منتقدان سینمایی، به وقایع آبان ۱۳۹۸ اشاره صریحی کرد و گفت نپرداختن به این حوادث تلخ، موجب خجالت خواهد بود.
فقط مطلع این شعر برای توصیف وضع موجود، کافی به چشم میآمد: «هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد/ هم رونق زمان شما نیز بگذرد.» بعد از آن، این خویشتنداری و بازگو نکردن جزئیات لطمهای که به نسخه اصلی فیلم «مسخرهباز» در انتشار نسخه اینترنتی وارد شده، واکنش بعدی او در برابر اتفاقات، حول و حوش کارش بوده است.
در حالی که همین لحن خوددارانه نیز از سوی سایت منتشرکننده، نیت ایجاد جنجال داشته! میتوان گفت که بعد از طی مراحل نظارتی تا زمان دریافت مجوزهای ساخت و نمایش و بعد مجوز جداگانه پخش ویاودی، حالا فیلمساز باید با کنترل فنی موبهموی تکتک نسخههای منتشرشده فیلمش، تلاش خود برای جلوگیری از جرح و تعدیل فیلم را تا رسیدن به دست و چشم و گوش مخاطبی که در خانهاش نشسته است، ادامه دهد و در این مسیر، به هیچ چیز هم اعتراض نداشته باشد! هر چه قدر هم حذف بخش مهمی از فیلمش «به طور تصادفی»، عجیب و دارای جهتی مشخص به نظر بیاید.
سایتهای پخش آنلاین فیلم و سریال، این روزها و در انتشار سریالهای نمایش خانگی که با هیاهوی بسیار میکوشند مخاطب جذب کنند، حتی از سفارش به اینفلوئنسرها و اینستاگرامرهای خارج از کشور نیز اِبایی ندارند.
جالب و احتمالاً خندهآور است که بدانید این کار عجیب و در تضاد با انواع شعارهای همسو با نگرش رسمی، از حدود یک سال پیش با تبلیغات فیلمهای ایرانی در صفحات مجازی مانند «پلنگ ایرونی» آغاز شد و حالا دامنهاش به جایی رسیده است که مثلاً یک خانم ایرانی ساکن کانادا یا استرالیا که مبلغ لباسهای برندهای مختلف یا لوازم آرایش است، در استوریهای حساب اینستاگرامی خود به تبلیغ سریالهایی چون «آقازاده» میپردازد و آنها را «قشنگ» توصیف میکند. مفرحتر آن که بابت احتیاط سایتهای سفارشدهنده تبلیغات و برای رعایت چارچوبهای مجاز به دستور وزارت ارشاد و نگاه رسمی، این خانمهای اینفلوئنسر در استوری تبلیغی سریالها کلاه به سر دارند، چون از آنها خواستهاند حجاب خود را در حین تبلیغات اینچنینی رعایت کنند! اما اگر به طور تصادفی استوری قبلی یا بعدی همین افراد را ببینید، با بیکینی در ساحل در حال آفتاب گرفتن بودهاند یا خواهند بود.
به نظر میرسد اتفاقات «تصادفی»، رعایتهای تصادفی و نیمبند و البته حذف و سانسورهای نامحسوس، همچنان رو به افزایش و گسترش است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر