رییس پیشین سازمان صداوسیما گفته چند هزار نفر در دورهای که ریاست سازمان را برعهده داشته است، از سوی دستگاههای امنیتی «ممنوعالکار» و «ممنوعالورود» بودهاند.
«محمد سرافراز» که از ۱۵ آبان ۱۳۹۳ تا ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵ ریاست صداوسیما را برعهده داشت، در تایید این که استعفایش به خاطر مسایل امنیتی بوده، به «شرق» گفته است: «بخشی از دخالتهای خارج از سازمان این بود که دستگاههای امنیتی میگفتند اینها ممنوعالکار و ممنوعالورود به سازمان شوند. من با این حرف مخالفت ندارم چون یک دستگاه امنیتی وظیفه دارد در این موارد تحقیق کند و نظر بدهد. ولی مشکلی که اتفاق افتاد، این بود که مثلا باید فهرست شفاف و روشنی از هنرمندان و کارشناسانی که ممنوعالورود و ممنوعالکار بودند، وجود میداشت که وجود نداشت. چیزهای پراکندهای بود که شامل چند هزار نفر میشد.»
به گفته او، این قسمت در مسوولیت مستقیم وزارت اطلاعات بوده است.
به نوشته این روزنامه، سرافراز تنها رییس سازمان صداوسیما بود که کمتر از دو سال از مقام خود استعفا کرد در حالی که تنها رییس این دستگاه بوده که در ساختار رسانهای آن رشد کرده بود. او که پیش از انتصاب به سمت ریاست صداوسیما، معاون برون مرزی این سازمان بود، در مورد ساختار معیوب صداوسیما هنگام شروع به کارش به عنوان رییس گفته است:«تعداد زیادی نیرو داشت که خیلیها براساس رابطه و سفارش آمده و در بدو ورود آموزشهای لازم را ندیده بودند. تازه هر چه زمان میگذشت، تعداد نیروها و مدیریتها بیشتر و سازمان رسانهای به سازمان پیچیده و تنبل اداری تبدیل میشد.»
به گفته او، سازمان در آن مقطع حدود ۲۰ هزار نیروی رسمی و حدود ۲۰ هزار نیروی غیررسمی داشته است: «هیچ کجای دنیا یک بنگاه رسانهای کارآمد۴۰ هزار نیروی کارمند ندارد. حجیمترین بنگاه رسانهای در جهان را داریم که در مقایسه با خروجی ناچیز آن، عملکردش تقریبا غیرقابل دفاع است. تازه میان این تعداد نیرو، حدود سه هزار مدیر وجود داشت!»
سرافراز با اشاره به این که یک معاون سازمان بیش از ۲۰ مدیر کل و مدیر مستقیم داشته، گفته است: «موتور محرکه سازمان برای فعالیتهای توسعهای هزار میلیارد تومانی بود که به شکل ارزی به سازمان آمد.»
او با اشاره به این که دولت در آن زمان حدود هزار ميليارد تومان به سازمان کمک ميکرد و سازمان هم حدود هزار ميليارد تومان درآمد بازرگاني داشت، گفته است:«در دولت آقای احمدینژاد، وقتی درآمدهای نفتی زياد شد و ارز زيادی به کشور آمد، نزديک به يک ميليارد دلار از صندوق ذخيره ارزی به صداوسيما اختصاص داده شد که به نرخ آن زمان حدود هزار ميليارد تومان میشد. اين مبلغ به سازمان، جدای از بودجه رسمی که در محاسبات معمول دولتی میآيد، اضافه شده بود و سازمان خيلي از فعاليتهاي توسعهایاش را با آن پول انجام داد. اما در دو سال آخر برعکس شد. چون صداوسیما با بودجه جاریاش اداره نمیشد، پایان هر سال متمم بودجه هم میگرفت؛ مثلا دولت آقای روحانی به آقای ضرغامی در پایان سال متمم بودجه ۱۰۰میلیاردتومانی هم اضافه میداد. علاوه بر اینها، در مقاطعی مدیران وقت سازمان بخشی از املاک سازمان را فروختند تا بودجههای جاری را تأمین کنند؛ مثلا در "الهیه" ملکی بود که بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان فروخته شد. در کنار اینها، تمام شبکهها، مراکز استانی و مرکز بهداشت سازمان هم بدهی داشتند. بودجه سازمان حدود دو هزار میلیارد تومان و مخارجش دو هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان بود!»
رییس پیشین صداوسیما گفته است: «در قسمت درآمدها، میتوانم بگویم در بخشهایی مشکل و زدوبند وجود داشته اما شرایط هزینهای و درآمدی سازمان طوری بود که این بودجه قطعا کفاف نمیداد و یکی از راههایمان این بود که در هزینهها صرفهجویی کنیم.»
او با انتقاد از تبلیغ صداوسیما برای خود گفته است:«شما به نحوه مدیریت شبکههای معروف دنیا بنگرید، رییس کدامیک از آنها را میشناسید؟ چندبار در منظومه شبکهای سیانان، رییس آن صحبت کرده است؟ چندبار رییس بیبیسی جهانی مصاحبه کرده است؟ چندبار برای خودش تبلیغ کرده و از طریق رسانهاش، خبری درباره خودش پخش کرده است؟! من همیشه منتقد رؤسای صداوسیما بودهام که بیشازحد از این آنتن به نفع خود خبر و مصاحبه پخش میکنند.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر