محمد تنگستانی
هنر موسیقی در ایران بعد از انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون با محدویتها و سانسورهای بیشماری دست به گریبان بوده است. نیاز به مجوز حمل و نگهداری آلات موسیقی در منزل که در اولین سالهای انقلاب اسلامی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر میشد و یا ممنوع بودن نمایش آنها و نواختن نوازندگان در تصاویری که از صداوسیمای جمهوری اسلامی پخش میشوند، نمونههای کوچکی از این محدودیتها به شمار میروند. اما در کنار سانسورهای دولتی، خودسانسوریهای فرهنگی نیز سهمی بهسزا در عدم انتشار و ماندگاری بخشی از موسیقی بومی و محلی ایران دارد؛ به عنوان مثال، برخی از مقامها و تصنیفهای بومی و محلی به دلایل گوناگونی بازخوانی نمیشوند که درنهایت منجر به نابودی آنها خواهد شد. این خودسانسوری، ریشه در عدم تعهد برخی از هنرمندان بومی و یا تعصبات مذهبی و ايدئولوژیک حکومت ایران دارد که تلاش در اسلامی کردن فرهنگ و هنر داشته است. «ایرانوایر» در این بخش از سری گفتوگوهایی که برای شما تهیه کرده، به سراغ تعدادی از نوازندگان و خوانندگان موسیقی رفته است.
«عرفان پایدار»، خواننده «رپ» ساکن امریکا، زاده شهر اصفهان و متولد سال ۱۳۶۲ است. از آخرین کارهای هنری او میتوان به آلبوم موسیقی «آيت الترپ» اشاره کرد. از او پرسیدهایم:
موسیقی رپ در یک دهه گذشته توسط مسوولان فرهنگی در ایران بارها مورد انتقاد قرار گرفته است و تا کنون هنرمندان این حوزه موسیقی نتوانستهاند آلبومی به صورت رسمی و با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر کنند. این ژانر از موسیقی را میتوان ممنوعترن ژانر موسیقی در ایران دانست، این در حالی است که بین جوان و نوجوانان ایرانی محبوبیت زیادی دارد. به نظر شما موسیقی رپ توانسته است به کمک شبکههای اجتماعی و گستردی اینترنت، سانسور را در عرضه و معرفی خود از بین ببرد؟
ـ اینترنت، سایتهای موسیقی و بعدها کانالهای تلگرامی در معرفی موسیقی ما کمکرسان بودهاند. اما به این پرسش میشود از چند زاویه نگاه کرد؛ پخش موسیقی رپ از طریق تلویزیون و برنامههای رسمی ممنوع است. بچههای ما نه میتوانند کنسرت داشته باشند و نه آلبومهای مجاز تهیه و عرضه کنند. اینها همه محدودیت و سانسور است. تا زمانی که ما این مشروعیت را نداشته باشیم، یعنی سانسور وجود دارد. رپ بین همه ژانرهای موسیقی بیشترین مخاطب را در ایران دارد. اما به اجبار و با سانسور، هنوز موسیقی ما «زیرزمینی» محسوب میشود و آنگونه که باید، نه پخش و نه دیده میشود.
در یک دهه گذشته، با گستردگی شبکههای اجتماعی در جامعه ایران، برخی از تعاریف معانی خود را از دست دادهاند؛ به عنوان مثال، تعریفی که از موسیقی زیرزمینی در یک دهه گذشته بوده، امروزه دیگر هویتی ندارد. چه تعریفی از موسیقی زیرزمینی دارید؟
ـ آن موسیقی که تابو باشد، همچنان زیرزمینی است. اگر شبکههای اجتماعی و سایتها نبودند، هنوز ما قادر به پخش آهنگهایمان نبودیم. تا زمانی که در قانون ما را به رسمیت نشناسند، ما همچنان زیرزمینی هستیم. اما تعریف من از موسیقی زیرزمینی آن نوع از موسیقی است که پخش آن در جامعه راحت نباشد و پرداختن به آن جرم محسوب شود.
آهنگسازان لسآنجلسی تا چند دهه پیش در ایران مخاطب زیادی داشتند اما حالا ماجرا برعکس شده است و خوانندگانی که تن به سانسور دادهاند و مروج تفکرات استبداد فرهنگی هستند، مخاطب زیادی پیدا کردهاند.
ـ موسیقی خارج از کشور و موسیقی لسآنجلسی با مردم فاصله گرفته است و دیگر دغدغه مردم جامعه ایران نیست. جامعه به جلو قدم برداشته است اما آن جنس از موسیقی به خاطر دوری آهنگسازان و خوانندگان از جامعه، درجا زده است. آنها، نوازندگان و خوانندگان موسیقی «پاپ» از سلیقه مردم دور شدهاند در حالی که این اتفاق برای خوانندگان رپ خارج از ایران رخ نداده است. بخشی از این اتفاق به سن و دور بودن هنرمندان و نیز عدم شناخت سلیقه مردم و بخشی دیگر به این ارتباط دارد که جامعه ایران ۸۰ میلیون نفر است. در بین این ۸۰ میلیون نفر، قاعدتا موزیسینهای با استعداد بیشتری وجود دارد تا چند میلیون ایرانی خارج از کشور که چند هزار نفر از آنها شاید اهل هنر و موسیقی باشند. اما بخش مهمی که در این اتفاق سهم دارد، سرمایهگذاریهای دولتی است. وقتی در ایران چیزی مُد شود، یعنی مردم استقبال کردهاند. عملا در ایران چیزی مُد و یا دیده میشود که حمایتهای رسانهای و مالی از آن شده باشد. طبیعی است چیزی که در ایران مخاطب پیدا کند، بیرون از کشور هم ایرانیها آن را گوش میکنند. در حالی که در دهه ۶۰ به قول شما، ماجرا برعکس بود. آن زمان فضا در ایران کاملا بسته و حتی موسیقی پاپ هم غیرمجاز بود. تمام خوانندگان شناخته شده ایرانی، همه خارج از ایران بودند. الان چند دهه گذشته است و نسل جوان خوانندگان خودش را پیدا کرده است.
هنر موسیقی یکی از مهجورترین هنرها در چهار دهه گذشته بوده است. اوایل انقلاب اسلامی در ایران برای حمل و نگهداری آلات موسیقی، افراد مجبور به اخذ مجوز بودند. در دهههای گذشته حکومت جمهوری اسلامی تلاش کرده است با حذف و سانسور، فرهنگ و تفکرات ایدئولوژیک خود را در جامعه عمومی کند. گمان میکنید سیستم فکری حکومت ایران در هدایت سلیقه مخاطب موفق بوده است؟
ـ صد درصد در هدایت سلیقه مخاطب موفق بودهاند. خودشان به جایی رسیده و متوجه شدند که جلوی موسیقی را نمیتوانند بگیرند. برای همین شروع به سرمایهگذاری و هدایت سلیقه مخاطب به سمت ایدئولوژیهای خودشان کردند. آنها موسیقی را به نفع خودشان مصادره کردند. جدا از این که برایشان درآمد مالی هم داشته است. البته به تازگی شنیدهام دارند تعریفی جدید از موسیقی زیرزمینی و رپ عرضه میکنند. گویا به تعدادی رپر کاملا وابسته به خودشان میخواهند مجوز انتشار آلبوم بدهند. خب معلوم است که دارند روی این افراد سرمایهگذاری میکنند. این سرمایهگذاری برایشان هم سود مالی دارد و هم سود فرهنگی. با معرفی کردن و مجوز دادن به این رپرها، میخواهند موسیقی رپ را هم به انحراف بکشند.
خیلیها میگویند سلیقه مردم را نمیشود عوض کرد. شاید هم همین طور باشد. چرا که هیچ چیز در دنیا سیاه و سفید نیست. اگر مردم با آن موسیقیها خوشحال هستند و به قول معروف حال میکنند، خب متاسفانه یا خوشبختانه، دارند حال میکنند. اما به نظر من سرمایهگذاریهای دولت و حکومت به شدت تاثیرگذار بودهاند. به طور کلی، تعداد کمی از خوانندگان در ایران فعالیت میکنند اما کنسرتهایشان داخل و خارج از کشور پرمخاطب هستند. با پررنگ کردن خوانندگان و موزیسنهای وابسته، هنرمندان معترض و مخالف حکومت هم نقششان کمرنگ شده است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر