بخش اول
محمد تنگستانی
عدم عضویت ایران در «معاهده جهانی کپیرایت»، یکی از بزرگترین مشکلات هنرمندان ایرانی در جهان هنر محسوب میشود. در ایران آثار هنری قبل از انتشار و پخش باید از فیلتر سانسور عبور کنند. جمهوری اسلامی ایران به دلیل سانسور آثار هنری و اسلامیزه کردن آثار منتشر شده نمیتواند یکی از اعضای معاهده کپی رایت باشد. این مشکل در حوزههای مختلفی مانند، ترجمه و چاپ کتاب، انتشار آلبوم و آهنگهای موسیقی، فیلم و عکاسی وجود دارد.
در سالهای گذشته بارها عکاسان ایرانی نسبت به انتشار بدون اجازه عکسهایشان در رسانههای دولتی و حکومتی ایران اعتراض کردهاند. دو سال پیش، «عباس عطار»، عکاس نام دار و فقید ایرانی در اعتراض به انتشار و سانسور عکسی که از آیت الله «محمود طالقانی» در سال ۱۳۵۸ گرفته بود، نامهای به سردبیر روزنامه «شرق» فرستاد و سانسور عکس خود را با سانسور عکسها در دوران شوروی مقایسه کرد. او از روزنامه شرق خواسته بود که عکس آیت الله طالقانی در حال کشیدن سیگار را دوباره بدون سانسور منتشر کند. این روزنامه وابسته به جریان اصلاحطلب علاوه بر عدم رعایت کپیرایت، سیگاری که در دست آیت الله طالقانی بود را سانسور کرده بود.
در این گفتوگو، «ایرانوایر» به بهانه حضور «امین خلقت»، عکاس ایرانی ساکن آلمان در نمایشگاه بزرگ «Photo Popup Fair»، با این عکاس 36 ساله زاده رشت به عدم عضویت ایران درمعاهده کپیرایت و مشکلاتی که عکاسان ایرانی با آن رودررو هستند، پرداخته است.
امین خلقت در عکسهایش تلاش میکند فکر و اندیشه فردی را با فضایی سانتیمانتال تلفیق و عرضه کند. در اغلب آثاری که تاکنون از او در نمایشگاهها و یا سایتها عرضه و منتشر شده اند، استفاده از رنگ محدود به رنگهای سرد میشود و یا کاملاً سیاهوسفید هستند.
«انجمن عکاسان ایران» تا کنون نتوانسته است آن گونه که باید، از حقوق مولف در برابر انتشار بدون اجازه آثارشان حمایت کند. خارج از ایران آیا انجمن و یا اتحادیهای وجود دارد که حامی عکاسان ایرانی باشد؟ چرا یک اتحادیه عکاسان مستقل ایرانی در خارج از ایران برای حمایت از حقوق معنوی و مادی آن ها وجود ندارد؟
ـ در سالهای گذشته، سوشال مدیا تاثیر زیادی بر آدمها در برخورد با عکس و هنرعکاسی گذاشته است. روزانه ما شاهد انتشار عکسهای زیادی در شبکههای اجتماعی، مخصوصا «اینستاگرام» هستیم. این یعنی نسبت به قبل بیش تر با عکس و عکاسی رودرو بودهایم. چشم مخاطب تربیت شده است و روزانه عکسهای زیادی را میبیند، لایک میکند یا این که به اشتراک میگذارد. یعنی جامعه به عکس عادت کرده است. این عادت سبب میشود که دشواریها، مهارتها و نگاه آکادمیک و دقیق عکاسان حرفهای بین هزاران یا میلیونها عکس منتشر شده نادیده گرفته شوند و یا اصلا دیده نشوند. ایران هم جدا از جهان نیست. به همین شکل، مردم عادت کردهاند. جدا از این که هنرعکاسی در ایران نسبت به ادبیات و نمایش و دیگر هنرهای سنتی، اتفاقی جدید محسوب میشود. برای همین جای کار زیادی هست. در ایران به دلیل این که حکومت اسلامی در راس کار است، به هنر اهمیت داده نمیشود و هنر و هنرمندان در جایگاه اصلی خودشان نیستند. در کشوری که حکومتش به دنبال عملی کردن ایدهها و فکرهای مذهبی و سیاسی خودش باشد، نباید زیاد انتظار داشت. حداقل تا زمانی که سانسور وجود دارد، نباید این گونه انتظار داشته باشیم. آن ها دارند تلاش میکنند که اتفاقی هنری در راستای لذت عمومی با تعاریف استاندارد جهانی شکل نگیرد. در ایران خیلی از اتفاقات هنری رخ نمیدهد. هنر زاده ذهن هنرمندان است و حکومت جمهوری اسلامی با فکر آزاد و رعایت قوانین جهانی مشکل دارد. در ایران انجمن عکاسان وجود دارد که طبق قوانین جمهوری اسلامی فعالیت میکند و نمیتواند خارج از آن قوانین قدم بردارد. در ایران احترام نگذاشتن به حقوق یکدیگر، اتفاقی عادی و معمولی است و در چهار دهه گذشته نهادینه شده است. اما خارج از ایران، به این دلیل که در کشورهای اروپایی و امریکایی موضوع سانسور و سرقت اثر هنری یا وجود ندارد و یا مانند ایران نیست، من و مابقی همکاران هنرمندم دغدغهای نداشتهایم. ما در جهانی آزاد زندگی میکنیم که از همه حقوق و قوانین میتوانیم استفاده کنیم. این که بیاییم یک اتحاده یا انجمن تشکیل بدهیم که به کمک همکاران عکاسمان در ایران بشتابیم، یک کار صنفی است. حقیقتا ما خارج از ایران مستقل کار میکنیم و دغدغه این هم وجود ندارد. نه این که به فکر نباشیم و نخواهیم به عکاسان ایرانی اهمیت بدهیم، اتفاقا برای خود من دغدغه است اما خب این اتفاق نیفتاده است. من در آلمان زندگی و کار میکنم. قانون رعایت کپیرایت در این جا الزامی است. وکلایی در آلمان کار و فعالیت میکنند که تخصص آن ها پیگیری حق و حقوق هنرمندان است. آن ها متخصص در بررسی سرقتهای هنری هستند. دولت آلمان این امکان را فراهم کرده است. این وظیفه دولت ایران است اما خب آن ها خودشان نقض کننده حقوق مولف هستند و عکاس را سانسور میکنند. با موضوع کپیرایت باید ریشهای و اساسی برخورد بشود. حالا فرض کنید یک انجمن یا اتحادیه هم ما تاسیس کردیم، در صورت مساله تاثیری ندارد. مهم ترین نقض کننده حقوق مولف، دولت ایران است. آیا ما میتوانیم دولت ایران را با یک انجمن عوض کنیم یا این که سبب بشویم آن ها سانسور کنند؟ من که بعید میدانم. جامعه عکاسان ایرانی هنوز به آن بلوغی که باید، نرسیده است. ما هنوز به این نتیجه و بلوغ نرسیدهایم که دور هم، چه در داخل و چه در خارج از ایران، جمع بشویم و اول خودمان به حق و حقوق خودمان احترام بگذاریم.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر