بخش دوم
محمد تنگستانی
در ادبیات کلاسیک ایران، شاعران بیش تر به صورت زن پرداخته و پستان، گردن، ران و مابقی اندام این بخش از جامعه را یا نادیده گرفته و یا کم تر به آن اشاره کردهاند. در نتیجه، حضور زن و اندامش به عنوان یک ابژه از قرنهای گذشته تا کنون کمرنگ و کمرنگتر شده است.
از طرف دیگر، نگارگری ایرانی و محوریت غالب صورت زن در گذشت زمان، ناخودآگاه جامعه امروز را آن قدر تحت تاثیر گذاشته است که اغلب زنان ایرانی زیبایی را فقط در صورت خود دنبال میکنند. آن چنان که بسیاری عقیده دارند یکی از دلایل جراحی صورت در ایران، همین نکته فرهنگی است.
البته سانسور فقط مختص به حکومت جمهوری اسلامی و چند دهه گذشته نیست و ریشه در تاریخ مذهبی و اسلامی ایران دارد. اما در چهار دهه گذشته بدون تردید هنرمندانی بودهاند که اندام زن را به مساوات یک انسان با رعایت تفاوتهایی فیزیکی به تصویر کشیدهاند ولی هیچکدام از این آثار توسط گالریها و نمایشگاههای رسمی در ایران عرضه نشدهاند.
در اولین بخش از این گفتوگو، «آزاده خواجهنصیری»، نقاش 39 ساله ساکن اسپانیا در خصوص حذف اندام زن از هنر نقاشی در چهار دهه گذشته گفت: «ما توانستهایم آناتومی را از کتاب و عکس و یا مدلی که مانتو و مقنعه به تن داشت، یاد بگیریم. دیدن گردن و شانه در مدرسه برای ما دخترها محال بود. آقایان باز راحتتر بودند و میتوانستند گردن و ران یک مرد را ببینند... در مدرسه مدلی که برای ما میگذاشتند، یکی از همکلاسیهایمان بود با مانتو و مقعنه. بعد ما باید حرکت گردن و شانه را طراحی میکردیم. خب مضحک است. البته در دهه 70 که وارد دانشگاه شدم، فضا کمی بازتر شد اما باز هرگز مانند یک دانشجویی که در یک کشور آزاد تحصیل کرده باشد، نبودیم. ما ندیدن و لمس نکردنهایمان را نقاش میکردیم.»
او گفت گاهی به طنز به دوستانش میگوید آنها شنیده بودند که نقاشی تجسمی است، برای همین میخواستند ما آناتومی را تجسم کنیم و بکشیم:«منظورم این است که معنی آن ها از هنر تجسمی با واقعیت هنرهای تجسمی متفاوت بوده و هست.»
در ادامه، دومین بخش از این گفتوگو را میخوانید:
در ایران گالریهای هنری مجبور به رعایت قوانین جمهوری اسلامی هستند. در نتیجه، آثاری که به نمایش می گذارند، از فیلتر سانسور دولتی گذشته اند. سانسور در هنر چه پیامدهایی به همراه دارد؟
ـ سانسور با هنر در منافات است. زمانی که دانشجو بودم، برخی از اساتید که همصدا با تفکرات دولتی بودند، وقتی که ما شکایت میکردیم، میگفتند سانسور سبب خلاقیت شما میشود. مثلا به ما میگفتند به جای پستان در آناتومی یک زن، دو سیب بگذارید و این را نماد خلاقیت میدانستند. این خندهدارترین و کمیکترین جمله و اتفاقی است که در زندگی هنریام شنیدهام. هیچ وقت دیگر نشد این افراد را ببینم و از آن ها بپرسم مگر فلان نقاش در سانسور و خفقان بود که نقاشیهایی که از خود به جا گذاشته، تاریخ هنر را دگرگون کرده است. سانسور در هنر هیچ جایی ندارد. هنر با تفکر، اندیشه و آدمی سروکار دارد. مگر میشود فکر و اندیشه کسی را زندانی و یا حذف کرد؟
البته در ایران اسلامی اگر سانسور نباشد، عجیب است. سانسور فقط در حوزه هنر خلاصه نمیشود، در ابتداییترین رفتارهای اجتماعی سانسور ریشه دوانده است. از همان سال های کودکی ما با سانسور مواجه بودهایم. برای مثال، بدون تردید تکتک ما ایرانیها شاهد این بودهایم که مادری هنگام دادن شیر به فرزندش، چادر و یا پارچهای در گرمای تابستان بر روی پستان خود و صورت فرزند نوزادش کشیده است. این هم سانسور محسوب میشود. در ایران مانکن ها را در ویترین فروشگاه های عرضه لباس سانسور میکنند. اغلب مانکنها در ایران بدون سر هستند. شما تصور کنید این کار از لحاظ زیباشناسی چه قدر جلوه شهر را زشت و ترسناک میکند. مانکنها سر ندارند که مبادا کسی تحریک بشود. بدن ما زنها در وضعیتهای مختلف در جامعه سانسور میشود. ما در جامعه نمیتوانیم سوار دوچرخه و یا موتور بشویم چون آقایان تحریک میشوند. سانسور فقط برای هنر پیامد ندارد، سانسور برای بدن، فکر و هر تفکری ضرر دارد و مانع از بروز خلاقیت میشود.
مورخان برای شناخت بهتر تاریخ و گذشته، از آثار هنری استفاده میکنند. اندام زن در چهار دهه گذشته، یعنی بعد از روی کار آمدن جمهوری اسلامی یا از آثار هنری حذف و یا اگر در آثار نقاشی به تصویر کشیده شدهاند، به آن ها اجازه عرضه عمومی داده نشده است. نقاشیها و آثار هنری عرضه شده در گالریها و موزهها چه سهمی در تاریخنگاری برای آیندگان دارند؟
ـ هنر بیان گر وضعیتی اجتماعی از زمان اکنون خود است. هرچه قدر که ما به جمله «هنر برای هنر» باور داشته باشیم، باز هنر بازتابی از جامعه است. بدون تردید، نه تنها مورخان بلکه بازدیدکنندگان و مردم عادی که در آینده نقاشیهای رسمی عرضه شده توسط حکومت را که میبینند، خواهند گفت: «فضایی مستنبد و خفقان زده بر ایرانِ آن زمان حکم فرما بوده است.»
حالا شاید ته دلشان هم بگویند بیچارهها چه زجری کشیدهاند. البته بدون تردید با به وجود آمدن شبکههای اجتماعی و اینترنت، سانسور نه تنها در ایران بلکه در هیچکجای جهان ماندگار نخواهد شد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر