با تودیع وثیقه 600 میلیون تومانی آزاد شدهاند و در نامههای جداگانه از مسوولان تئاتر، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دوستان و آشنایانشان تشکر کردهاند. هر دو سالها است که در حوزه تئاترفعالیت میکنند. «مریم کاظمی»، کارگردان تئاتراست و «سعید اسدی» مدیر تئاترشهر .
روز یکشنبه، پس از این که نمایش »رویای شب تابستان» با دستور قضایی متوقف شد، کارگردان نمایش و مدیر تئاترشهر بازداشت شدند و برای هر کدام قرار وثیقه 300 میلیون تومانی تعیین شد. دلیل بازداشت و توقف نمایش آنها، پخش تیزری از نمایش در فضای مجازی بود که گفته میشود مجوز و تایید مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را نداشته است.
«شهرام کرمی»، مدیر کل هنرهای نمایشی درباره بازداشت یک روزه این دو هنرمند گفته بود که آنها برای ارایه پاره ای توضیحات احضار شده بودند اما روند رسیدگی به ماجرا تا پایان وقت اداری طول کشیده و منجر به بازداشت موقت آنها شده است.
این اولین بار نیست که اهالی تئاتربرای ارایه «پارهای توضیحات» از سوی قوه قضاییه احضار میشوند. یکی از پیشکسوتان تئاتربه «ایرانوایر» میگوید: «قبل از انقلاب، بیشتر سانسورها، سانسورهای محتوایی بودند. مثلا فکر میکردند چیزی در نمایشنامه نباشد که مخالفت با رژیم تلقی شود. اما از بعد از انقلاب، علاو بر سانسور محتوایی، سانسورهای روی صحنه هم جایگاه ویژهای دارند. لباس، آرایش، فاصله زن و مرد، دست نزدن به یکدیگر، پوشش موی زنان و هر چیزی که به قول معروف تحریکشان میکند، سانسور میشود.»
او تا به حال چند بار برای ارایه توضیحات احضار شده است: «یک بار بعد از بیش از 30 اجرا، نمایش را توقیف و من را احضار کردند. میگفتند این نمایش یک اشل کوچک از ایران است و شما دارید به وضع کشور انتقاد میکنید. در حالی که نمایش بازبینی شده و همه مجوزهای لازم را گرفته و چند شب بیش تر تا پایان اجرا باقی نمانده بود.»
این کارگردان تئاتربازجویانی را که با او حرف زده بودند، آدمهای کم سواد و پر از سوءتفاهم توصیف میکند و میگوید: «مثلا می گویند فلان جملهها باید حذف شوند یا در این متن چرا اینقدر از این کلمهها استفاده شده است. کلمهها و یا جملههای بدی نبودند اما به عقیده آقایان، مخاطبان را یاد شخص اول کشور و یا مسوولان رده بالا میانداختند.»
سال 1389 همین مشکل برای نمایش «کالیگولا» به وجود آمد. این نمایش را «همایون غنیزاده» براساس اثر معروف «آلبرکامو» روی صحنه برده بود اما در اواسط اجرا متوقف شد. مسوولان از کارگردان نمایش خواسته بودند که دو کلمه «اقتصاد» و «عدالت» را از متن نمایش حذف کند. این دو کلمه را «محمود احمدینژاد»، رییس جمهوری وقت ایران در سخنرانیهایش بیش از دیگران استفاده میکرد.
یکی دیگر از حواشی اجرای کالیگولا در آن سال هم تعهد کتبی بود که از کارگردانش گرفته بودند. همایون غنیزاده مجبور به امضای برگهای شده بود که روی آن نوشته بودند: «هرگونه تشویق تماشاگران مخالف به عهده کارگردان است.»
او البته بعدها در گفت وگویی با خبرگزاری «ایلنا» تاکید کرد که منظور «اداره نظارت و ارزشیابی» وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را از «تماشاگران مخالف» نفهمیده است و فقط به خاطر این که زحمات گروهش هدر نروند، متن را امضا کرده است تا بتواند نمایش را ادامه دهد.
برای اجرای تئاتر، ابتدا باید نمایشنامه از سوی وزارت ارشاد تایید شود. پس از تایید نمایشنامه، سالن اجرا مشخص میشود و بعد «شورایِ بازبینی نمایشِ» این وزارت خانه نمایش را میبیند و ممیزیهایی را برای اجرای عمومی آن در نظر میگیرد.
یکی از بازیگران جوان تئاتربه «ایران وایر» میگوید: «راستش خیلی از تئاتری ها میدانند که شورا به چه مواردی حساسیت دارد و اصطلاح "اجرا برای بازبینی" بینشان رایج شده است.»
به گفته این بازیگر، در اجرا برای بازبینی، خود بازیگران بخشهایی از دیالوگها یا اجراهایشان را که فکر میکنند شورای نظارت و ارزشیابی ایراد میگیرد، حذف میکنند: «یک نوع خودسانسوری است؛ یعنی اجرای کامل انجام نمیدهیم که بتوانیم در اجراهای عمومی، همه نمایش را داشته باشیم.»
با این حال، این روش همیشه هم جواب نمیدهد. بسیاری از تئاتر با این استدلال که اجرای روی صحنه با اجرای بازبینی منطبق نیست، توقیف میشوند: «سال 1390 اجرای نمایش "خشکسالی و دروغ" به کارگردانی "محمد یعقوبی" به همین دلیل چند روز متوقف شد. میگفتند اجرا با اجرای بازبینی منطبق نیست. بعد از 10 شب اجرا هم آمدند و بیش تر از 20 مورد اصلاحی دادند. بعد نمایش را متوقف کردند و گفتند اجرای دوباره منوط به اصلاح این موارد است.»
این بازیگر می گوید در زمان اجرای بازبینی حال خوبی ندارد: «یادم می آید سر یک نمایش، در زمان بازبینی یکی از اعضای شورا هر دیالوگی من می گفتم، یک چیزی یادداشت میکرد . آنقدر این کار را ادامه داد که من واقعا نمیفهمیدم چه میگویم. همه اش فکر میکردم لابد بعد از اجرا قرار است من را ببرند.»
بعد از این بازبینی، نمایش مجوز اجرای عمومی برای جشنواره نمیگیرد: «گفتند صلاح نیست اجرا بروید. به همین سادگی!»
یکی دیگر از موضوعاتی که به گفته این بازیگر حساسیت زیادی روی آن وجود دارد، بداهه گویی است: «در تئاترهایی که بازیگران بداهه میگویند هم سختگیری بیش تر است. گاهی مدیران سالنها از ترس، خودشان زودتر از دیگران کار را سانسور میکنند.»
اشاره او به توقف اجرای نمایش«پاییز» به کارگردانی «نادر برهانی مرند» در سال 1393 است: «"امیر جعفری" در این نمایش بداههگویی داشت. "مجید سرسنگی"، رییس تماشاخانه "ایرانشهر" اجرا را متوقف کرد و گفت دلیلش این است که در این بداهه گویی، ترویج لمپنیسم وجود دارد!»
اما او تجربه دیگری هم دارد که به قول خودش هم خندهدار است و هم غمانگیز: «دریک اجرا، یکی از اعضای بازبینی به کارگردان گفته بود لباس زیر یکی از بازیگران زن مشخص است و رنگش صورتی است. کارگردان هرچه نگاه می کند، متوجه نمی شود. وقتی به خودبازیگر هم می گوید، او هم متوجه نمی شود. جالب تر این که یادش نبوده لباس زیرش چه رنگی است. خلاصه هرچه نگاه میکنند، متوجه نمیشوند تا این که بازیگر میرود چک میکند و می بیند که آقای بازبین به شدت دقیق بوده و درست متوجه شده است! اما این که چرا بقیه اعضای گروه دقت او را نداشتهاند، سوالی است که هنوز جوابش مشخص نشده.»
یک کارگردان تئاتربه «ایران وایر» میگوید: «من فکر میکنم در همه اجراها، کسی از طرف شورای بازبینی حضور دارد و اجرا را بررسی میکند.»
او در اجرای یک تئاتربینالمللی در «جشنواره فجر» که بهمن ماه هر سال به مناسبت سالروز پیروزی انقلاب 1357 برگزار می شود، یک تجربه جالب دارد: «وسط اجرا، روسری یکی از بازیگران خارجی افتاد. یکباره چراغهای صحنه خاموش شدند و صحنه را تاریک کردند. تماشاچیها حرف میزدند و بازیگران متوجه نبودند چه خبر شده است. تا این که با اشاره به طرف حالی کردند که روسری را بیاندازد روی سرش! چراغها دوباره روشن شدند و اجرا از سر گرفته شد.»
خاطره او مربوط به حدود 15 سال پیش است: «آن وقت همه موبایلها مثل الان دوربین نداشتند. اگر هم داشتند، فیلم برداری و عکس برداری با دوربینهای موبایل همهگیر نبود. اما یادم می آید چند عکاس در اجرا حضور داشتند که موقع خروج، حراست دوربینهایشان را گرفت و چک کرد که از زمان بیحجابی بازیگر عکسی نداشته باشند.»
به گفته این کارگردان، مطالبی که خبرگزاری «فارس» و یا روزنامه «کیهان»، رسانه های تندرو درباره نمایشها مینویسند هم به نوعی خط و مشی برخورد با نمایشها را تعیین میکند. او از برخوردی که با نمایش «هداگابلر» در ایران شد، میگوید: «تمام گروه این نمایش را بازجویی کردند. چون خبرگزاری فارس نوشته بود که ترویج مشروب خواری و ابتذال کرده است.»
نمایش هدا گابلر در سال 1389 توقیف شد. خبرگزاری فارس دو روز پیش از توقیف این نمایش گزارش داده بود: «عادیسازی شرب خمر و حالات مستی پس از آن به صورت تلویحی با پوشش خوردن آب پرتقال و نیز برقراری رابطه نامشروع به صورت علنی و آشکار از نکاتی است که در این نمایش مبتذل دیده میشود.»
کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی برای این نمایش جلسه تشکیل داد و چند نماینده محافطهکار برای تذکر به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت امضا جمع کردند و به شدت به انتقاد از اجرای این نمایش پرداختند.
توقیف و بازجویی دست اندرکاران این نمایش یکی از تلخ ترین برخوردها با دستاندرکاران تئاتردر سالهای اخیر به شمار می رود که هنوز از ذهنها پاک نشده است.
«جعفر والی»، هنرمند پیشکسوت تئاترچندی پیش از مرگش در یک سخنرانی گفت: «یادم میآید تئاتر هداگابلر توقیف شد چون نماینده مجلس ما ادعا میکرد که "ایبسن" (نویسنده این نمایشنامه) نماینده موساد است. آیا این آدمها میخواهند برای زندگی ما تعیین تکلیف کنند؟ آن هم در شرایطی که همیشه هویت هر تاریخی با هویت فرهنگی آن سنجیده میشود؟ دلم برای تئاترتنگ شده است. من شبها خواب تئاترمیبینم و همیشه دچار کابوس تئاترهستم.»
هدا گابلر، نوشته «هنریک ایبسن»، نویسنده سرشناس نروژی است که در سال 1890 منتشر شد و نخستین بار، 120 سال قبل، در سال 1891 در آلمان روی صحنه رفت. درست مثل رویای شب تابستان، از آثار منظوم «شکسپیر» که از سالها پیش بارها در کشورهای مختلف به اجرا درآمده است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر