بخش اول
محمد تنگستانی
پروژه جدید ایرانوایر «ایران فقط تهران نیست» نام دارد. در این پروژه قصد داریم با کمک شما،هنرمندان و هنرآموزانِ شهرستانها و روستاهای سراسر کشور را معرفی و با آنها گفتوگو کنیم. اولویت هم هنرمندانی هستند که یا در رسانههای غیرمستقل ایران سانسور شدهاند و یا به دلیل «شهرستانی» بودن، به آنها اهمیت داده نشده است.ما بدون گزینش و یا جهتگیری سیاسی، آنها را به مخاطبان «ایرانوایر» معرفی خواهیم کرد.
در بخش اول این پروژه،اولویت ما هنرمندان استانهای خوزستان، اصفهان و خراسان است. برای مشارکت در این پروژه و یا معرفی هنرمندانی که در شهرستان و یا روستای شما زندگی و فعالیت میکنند،میتوانید با info@iranwire.com با ما در تماس باشید.
مرتضی فیضی در معرفی خود میگوید:
سال ۱۳۷۳ در خانوادهای کارگر و تهیدست در استان گیلان به دنیا آمدم و ساکن شهرستان لوشان هستم. گمان میکنم آدم مستعد و با استعدادی بودم اما به دلیل مشکلات مالی در خانواده هرگز نتوانستم به هنر آنگونه که باید بپردازم. مثلا برای خرید تجهیزات نقاشی یا خرید یک ساز همیشه مشکل داشتم و دارم. به ناچار به این خاطر که نوشتن هزینه ای نداشت به سمت ادبیات آمدم و شروع به نوشتن کردم. شهرستان لوشان از لحاظ هنری، نسبت شهرهایی مانند رودبار وضعیت بدتری دارد. گویا هنر در لوشان نه تنها اهمیت ندارد بلکه مرده است.
در کنار اینها دوران نوجوانی گاهی برای خودم مینوشتم، به خیال خودم شعر میگویم و از قدرت تخیل خودم در نوشتن لذت زیادی میبردم، همین باعث شد ادامه بدهم. برای نوشتن نیازی به پول نیست.
فردی تلاش کردم و پیشرفت داشتم؛البته درین حرفه هم باید دانشآموز بود و آموخت که متاسفانه در شهرستانها از این خبرها نیست.
دو سال میشود که به رشت مهاجرت کردهام. اوائل خوشحال بودم که به شهری بزرگتر با امکانات بهتری آمدهام. اما فقر این مهاجرت و اینچیزها سرش نمیشود. وقتی نداری هرکجای دنیا که باشی نداری. رشت و غیررشت سرش نمیشود. تمام وقت کار میکنم. از آدم بیگاری میکشند تا ماهی ۸۰۰ هزارتومان دستمزد داشته باشی. کارهای پاره وقتها هم فایده ندارد و سبب میشود فقط کرایه تاکسی را داشته باشی. برای رفتن به کلاسهای موسیقی و پرداختن به علاقههای شخصی در شرایط فعلی باید سه شیفت کار کرد که در توان کسی نیست. متاسفانه در رشت هم آنگونه که باید در جلسات ادبی به شعر نمیپردازند.
در انقلاب ۱۳۵۷ هنرمندان نقشی کلیدی داشتند به عنوان مثال شاعران پیامبران احزاب سیاسی بودند. آیا هنر و هنرمندان استان شما در اعتراضات اخیر دی ۱۳۹۶ حضور داشتند و کنار مردم بودند؟
ـ نه تنها انقلاب ۱۳۵۷ ایران بلکه در هر انقلابی که رخ داده است هنرمندان ایفای نقش کردهاند. این وظیفه هنرمند متعهد است که حضور داشته باشد. برای مثال ترانه "یار دبستانی" از منصورتهرانی که فرا حکومتی است و به هیچ حکومتی ارتباط ندارد و به باور من از آن همه جنبشهای آزادیخواه است.
با واژه پیامبر برای شاعر موافق نیستم مگر اینکه آشنازدایی شود. که احتمالا شده است. واژه پیامبر یک نگاه دینی سنتی به ذهن منتقل میکند و پای تقدس و تعصب به میان کشیده میشود که این القاب هیچ ربطی به شاعر و شعر ندارند؛
ما آمدهایم بگوییم انسان نیاز به هیچ پیامبر و رهبری ندارد، این اشتباه محض است شاعر یک حزب بودن برچسب ایدئولوژیک زدن است، شاعر متعلق به هیچ حزبی نیست اما تفکرات سیاسی و ایدئولوژی خودش را دارد و در کارش تاثیر گذار و دخیل است؛ شاید همین اشارهای به فلسفه آزادی باشد.
اما درمورد حضور هنرمندان در اعتراضات اخیر نمیتوانم نظر کلی بدهم؛ اما آنچه در فضای مجازی شاهد بودم در ایران تعداد محدودی هنرمند از جنبش مردمی پشتیبانی کردند آنهم محتاط در حد نوشتن چندسطر بیخطر.
تنها هنرمندان خارج از کشور که اتفاقا آنها هم محدود هستند به شکل رادیکال حمایت کردند.
یک نوشته از مرتضی فیضی :
سفره؛
اتفاقی ست تا گاهی پای نگاه هم بنشینیم
از چشمهای مادرم سیر شوم
سیییر بشوم
آنقققدر؛ رسیده به خرخره ام
بدوم به خیابان
پدرم را مشت کنم برادرم را شعار
شاید
چند سهم شوکر
یک قرص باتوم
تا پنج انگشت به معدهام برسد
بلوار مظلوم از سینهام کبود شود
نگاه قرمزم برود
سمت نفتخیزترین یادوارههای پوسیده
بعد همانجا
لابلای چمنهای سیاه
چهل سال غرق بشوم
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر