close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
خبرنگاری جرم نیست

مگر دیوانه‌ام در شهرستان بمانم و استعدادم را نابود کنم؟

۲۴ مرداد ۱۳۹۷
ایران فقط تهران نیست
خواندن در ۴ دقیقه
مگر دیوانه‌ام در شهرستان بمانم و استعدادم را نابود کنم؟

بخش اول

محمد تنگستانی

پروژه جدید ایران‌وایر «ایران فقط تهران نیست» نام دارد. در این پروژه قصد داریم با کمک شما،هنرمندان و هنرآموزانِ شهرستان‌ها و روستاهای سراسر کشور را معرفی و با آنها گفت‌وگو کنیم. اولویت هم هنرمندانی هستند که یا در رسانه‌های غیرمستقل ایران سانسور شده‌اند و یا به دلیل «شهرستانی» بودن، به آن‌ها اهمیت داده نشده است.ما بدون گزینش و یا جهت‌گیری سیاسی، آنها را به مخاطبان «ایران‌وایر» معرفی خواهیم کرد.

در بخش اول این پروژه،اولویت ما هنرمندان استان‌های خوزستان، اصفهان و خراسان است. برای مشارکت در این پروژه و یا معرفی هنرمندانی که در شهرستان‌ و یا روستای شما زندگی و فعالیت می‌کنند،می‌توانید با info@iranwire.com با ما در تماس باشید.

شیوا در معرفی خود می‌گوید:

 

شیوا موسی‌زاد، متولد چهارم فروردین ۱۳۷۳در شهر خرم آباد هستم. در حال حاضر دانشجوی سال سوم بازیگری تئاتر در دانشگاه هنر ومعماری تهران.

فعالیت ادبی وهنری‌ام را از نوجوانی با شعر، داستان، تئاترعروسکی و صحنه‌ای شروع کردم. باوجود اینکه در خانواد‌ه‌ای اهل ادب و هنر به‌ دنیا آمدم اما خواست آن‌ها بر این بود که رشته تحصیلی‌ام چیزی غیر از هنر و ادبیات باشد. اما همین فضایی که من در آن رشد کردم مرا بیشتر به سمت وسوی هنروشعر سوق می‌داد وهمیشه این تضاد بین روحیات من وآن‌چه خانواده‌ام می‌خواستند وجود داشت.

نهایتا با سرسختی و لجاجتی که داشتم بعد از دوسال تحصیل در رشته بیولوژی، دانشگاه لرستان، انصراف دادم و به تهران آمدم.

کار هنری‌ام را در خرم آباد شروع کرده بودم، آن هم با تمام سختی‌ها و نبود امکانات و پایین بودن سطح سواد اجتماعی. زمانی که در خرم‌آباد کار می‌کردم فهمیدم باید به جایی بروم که چیزهای بیشتر و جدیدتری را بیاموزم و کشف کنم و فضای هنری خرم‌آباد این پتانسیل را نداشت. نه تنها خرم‌آباد بلکه هیچ شهر و مرکز استانی به اندازه تهران این پتانسیل را ندارد. نه اینکه بخواهم بگویم در شهرم فرهنگ وجود ندارد و یا مردم با هنر ارتباط برقرار نمی‌کنند، نه. موضوع این است که همه چیز حتی اطلاعات و سوادآموزی در تهران خلاصه می‌شود. تا زمانی که در شهرستان کار کنی، به تو به چشم یک هنرمند شهرستانی نگاه می‌کنند. کافیست که ساکن تهران باشید. آن وقت می‌شوید بازیگر شهرستانی که خودش را بالا کشیده است وبه تهران رسیده است. بدون اینکه فکر کنند من همان آدم هستم و همین توانایی را در شهرستان هم داشتم.

تابستان‌ها در خرم‌آباد هنگام  تمرین تئاتر در پلاتوها حتی یک کولر هم نبود و ما درگرمای طاقت فرسا با عشقی که به تئاتر داشتیم ساعت‌ها تمرین می‌کردیم. تازه اگر پلاتویی به ما می‌دادند باید خیلی هم خوشنود و راضی می‌بودیم .

انجمن هنرهای نمایشی (وانجمن‌های دیگر هنری و ادبی)شهرستان هیچ‌گونه برنامه مدونی برای جذب و پرورش استعدادهایی که وجود دارند، ندارد وحتی این را هم بگویم که گاها آموزش‌هایی غلط به هنرجوها داده می‌شود. هیچ میزان و سنجشی برای آموزگاران هنری نیست که سطح سواد و توانایی آن‌ها را بیازماید. نسل‌های پیشین هم به هیچ وجه اطلاعات خودشان را در این زمینه به روز نمی‌کنند و نتیجه‌اش این می‌شود که نسل جدید براساس متدهای خودشان و به صورت خودکار و در اکثر مواقع به غلط ، راه‌شان را درچیزی غیر از هنرناب ادامه می‌دهند.

ارشاد اسلامی هیچ بودجه ای برای کمک به هنرمندان درنظر نمی‌گیرد و تمام هزینه‌هایی که مثلا برای بستن یک تئاتر اعم از طراحی لباس، صحنه، گریم و ... صورت می‌گیرد برعهده کارگردان و اعضای گروه است که عمدتا هم بی‌کیفیت از آب درمی آید.

تمام این‌ها قسمت خوب ماجراست! همین که گروهی می‌خواهد شروع به کار هنری کند از ابتدا تا انتهای کار مدام زیر ذره‌بین اداره ارشاد یا حوزه هنری، حتی دیگر اعضای انجمن است و باید با تمام این حواشی و مشکلات و موانعی که وجود دارد دست وپنجه نرم کند.

محدودیت‌هایی که برای تئاتر وجود دارد درشهرستان‌ها بسیار بیشتر است. در انتهای تمرین‌ها بازبینی که انجام می‌شود همان حکم حذف یا سانسور را دارد.  نشان ندادن یک سری حرکات فیزیکال و حجاب کامل خانم ها و غیره و غیره. مگر دیوانه‌ام در شهرستان بمانم و استعدادم را نابود کنم؟

نگاه جنسیتی بدی بین هنرمندهای شهرستان وجود دارد که هر لحظه به دنبال این است که خراش و زخمی بر روح هنرمند زنی که در این زمینه فعالیت می‌کند، بیاندازد و اگر عزمت راسخ نباشد و قوی نباشی از همان ابتدا متوقف خواهی شد.

البته این نگاه جنسیتی در همه جا به چشم می‌خورد اما نوع و جنسش در شهرستان بسیار مهلک‌تر و وحشتناک تر است تا جایی که به زندگی شخصی و حریم‌هایت وارد می‌شوند و مدام درگیر قضاوت‌های یک سری می‌شوید که دقیقا برای همین کار وارد این فضا شده‌اند. این هم برمی‌گردد به ریشه‌های سنتی و مردسالاری و زن ستیزی که بین به اصطلاح هنرمندان وجود دارد. یک جور تضاد شخصیتی‌ای که بین سنت و مدرنیته گیر افتاده‌اند و تکلیف‌شان با خودشان مشخص نیست.

تمام این موضلات و مشکلات بر سر راه هنرمندی که دغدغه‌اش هنر است وجود دارد که نهایتا منجر به پا پس کشیدن خیلی ها از این داستان می‌شود و ترجیح می‌دهند به زندگی عادی خودشان ادامه دهند و از هنر فاصله بگیرند.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان‌وایر

«درگیری فیزیکی» در فرودگاه ایلام در پی لغو پرواز

۲۴ مرداد ۱۳۹۷
خواندن در ۱ دقیقه
«درگیری فیزیکی» در فرودگاه ایلام در پی لغو پرواز