استان وایر- «مجید رضاییان»، استاد علوم ارتباطات اجتماعی و روزنامه نگار پیشکسوت کشوردر مراسم تشییع «محمدرضا رستمی» گفت: «به چهکسی تسلیت بگویم آنها که مطرودند، در زندان اند، یا اگر بیروناند، نمیتوانند قلم بزنند؟»
محمدرضا رستمی، روزنامهنگار حوزه فرهنگ و هنر در زادگاهش «اسدآباد» همدان تشییع و بهخاک سپرده شد. او بامداد پنج شنبه ۲۹ مهر بعد از جراحی مغز در بیمارستان شهدای تجریش در تهران، دار فانی را وداع گفت.
به گزارش همدان پرس، روز جمعه در مراسم تشییع و خاکسپاری این خبرنگار حوزه فرهنگ و هنر و سینمایی کشور، جمعی از اصحاب رسانه، اهالی سینمای کشور، همشهریان و مسوولان استانی و محلی و نیز بیش از 40 نفر از همکاران و دوستان وی در رسانه های مختلف همچون خبرگزاری های ایسنا، ایلنا، مهر، خبرآنلاین و روزنامه های شرق، شهروند و ایران حضور داشتند.
بهگزارش آنا، در این مراسم، «مجید رضاییان»، استاد علوم ارتباطات اجتماعی و روزنامه نگار پیشکسوت کشور گفت: «نمیدانم باید به چه کسی تسلیت بگویم؟ به جامعه خبرنگاران باید تسلیت بگویم؟ به خودم باید تسلیت بگویم؟ به خانوادهاش باید تسلیت بگوییم؟ امروز هم که این جا جمع شدهایم، همه شوک هستیم. هیچکس باور نمی کند.»
او ضمن تسلیت به خانواده این روزنامه نگار گفت:«تسلیت به تکتک روزنامهنگاران ما که هرکدام بهنوعی در غربتاند؛ بعضیها مطرودند، بعضیها در زنداناند، بعضیها هم اگر بیروناند، آنگونه که باید و شاید نمیتوانند قلم بزنند. رضا رستمی خون دل خورد ولی منصف هم بود و آنچه را که باید انجام میداد، انجام داد.»
این استاد دانشگاه از خصوصیات رضا رستمی گفت:«اگر در هر رسانهای کار میکرد، بهشدت وفادار بود. خیلی منصف بود و روزنامهنگار منصف شما بهتر میدانید یعنی چه؛ یعنی اینکه پا روی دیدگاه خودش بگذارد، پا روی هوای نفسش بگذارد و در چارچوبی که باید کار کند. عالی و باکیفیت کار کند.»
رضاییان با ابراز امیدواری نسبت به اینکه داستانها و اشعار منتشرنشده رضا رستمی منتشر شود، گفت: «رستمی بهترین قلم را داشت. من بهعنوان سردبیر او شهادت میدهم که گزارشها و مصاحبههای او کم تر از شعرها و داستانهایش نبود. تصویرگرایی در قلم او عالی بود.»
این روزنامهنگار با بیان اینکه گزارشنویس خوب کم داریم، تصریح کرد: «رضا یکی از بهترینها بود.»
در پایان این مراسم، «الهه خسروی یگانه»، خبرنگار و همسر محمدرضا رستمی از «پاره تن» خود گفت: «او را به این جا برگرداندم چون این جا را دوست داشت. محمدرضا رستمی بزرگ ترین آدمی بود که دیدم. غصه فرهنگ را خورد، غم همه مردم را داشت و به خاطر خونی که در جگرش شد، حرمت این خاک را نگه داشت.»
او با بیان این که همسرش عاشق سعدی بود، این شعر را برای آرامش روح عشق خود قرائت کرد: «ای یار جفا کرده پیوند بریده/ این بود وفاداری و عهد تو ندیده».
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر