زیبا رضوی، شهروند خبرنگار، کرج
افزایش قیمت خانه و تاثیر آن بر اجاره بها، یکی از مهمترین اخبار اقتصادی این روزها به شمار میرود که به طور مستقیم زندگی مردم را تحت تاثیر قرار داده است. بسیاری از مردم به ناچار شهرها را ترک و به حاشیه شهرها مهاجرت میکنند. حاشیهنشینان نیز راهی شهرهای کوچک میشوند و این دور تسلسل ادامه مییابد.
آش آن قدر شور شده که دولت پا در میانی کرده است و با تعیین مالیات بر واحدهای خالی و سقف اجاره، سعی در کنترل قیمت اجارهها دارد. در میان همه این اخبار حال خراب کن اما خبرهای خوب کوچکی هم هستند که مثل مرهم روی زخمهای بزرگ میمانند و برای مدتی کوتاه موجب فراموشی خبرهای ناخوشایند میشوند.
گزارش زیر، روایت یکی از همین خبرها است.
***
آپارتمان نوساز است و سنگهای براق و سفید نمای آن در میان خانههای قدیمی کوچه بیشتر به چشم میآید. وقتی میخواهیم عکس بیاندازیم، «سعید» میگوید: «خواهش میکنم عکس نگیرید، قرار نیست اسم ما و نام محله بیاید. مادرم همیشه میگفت ثواب کار خیر به جار نزدنش است.»
این خانه، ارثیه مادرشان بوده که سال گذشته فوت کرده است. میگوید: «ما دوست داشتیم این جا را در زمان حیات مادرمان بفروشیم و یک آپارتمان کوچک برای او در نزدیکی خودمان بگیرم اما به ین محله عادت داشت و نیامد که نیامد. میگفت ۴۰ سال است اینجا زندگی کردهام و همه را میشناسم و با بالای شهر میانه خوبی ندارم.»
خانه در محله «نازیآباد» تهران قرار دارد و چند ماهی است که کار ساخت و ساز آن به پایان رسیده و حالا قرار است به طور رایگان در اختیار چند خانوادهای قرار بگیرد که امسال و با گران شدن اجارهها، از پس اجاره خانه بر نمیآیند: «من تنها فرزند پسر خانوادهام. ۵۰ سالهام و تقریبا زندگی خود را خودم ساختهام. دو خواهر دارم که هر دو خارج از کشور زندگی میکنند. خدا را شکر نیازی به این خانه نداشتیم و میخواستیم آن را اجاره بدهیم.»
او با خواهرانش صحبت میکند و به بنگاههای محله میسپارد اما یک اتفاق باعث میشود تصمیمشان عوض شود: «توی بنگاه منتظر مشتری بودم که قرارداد بنویسم، دیدم یک صاحبخانه و یک خانواده برای نوشتن اجارهنامه آمدند. آقای بنگاهی سلام و علیکی کرد و گفت حاجی! قرارداد آماده است. بعد قرارداد را بلند خواند، دیدم میگوید به مبلغ اجاره، ماهیانه یک صلوات و همه بنگاه صلوات فرستادند.»
او تحت تاثیر فضا قرار میگیرد و از بنگاه جریان را میپرسد: «آنجا با یک نفر به نام آقای محمدی آشنا شدم که گفتند چند خانه دارد و همه را به جوانانی که میخواهند خانه اجاره کنند، یکسال رایگان اجاره میدهد اما برای محکم کاری، قرارداد مینویسد. از دور حاجی را دیدم. خوشرو بود و به زوج جوانی که قرارداد را امضا کرده بودند، میگفت محکم بگیرید که انشاالله در این یکسال بتوانید بیشتر پول جمع کنید.»
سعید از اجاره خانه منصرف میشود و تصمیم میگیرد خانه حیاطدار مادری را بکوبد و جایش یک آپارتمان هشت واحدی بسازد: «من تنها تصمیم نگرفتم، خواهرهایم هم در این زمینه موافقت و کمک کردند.»
او اما تصمیم ندارد همه خانهها را به زوجهای جوان اجاره دهد. میگوید: «مادرم همیشه میگفت چراغی که به خانه روا است، به مسجد حرام است. بالاخره ما در بین فامیل، دوستان و آشنایان خود افرادی را داریم که با مشکل اجاره خانه دست و پنجه نرم میکنند؛ مثلا یکی از فامیلهای ما دو سال پیش عقد کرده است اما نمیتوانست خانه بگیرد. من اول به اطرافیانم پیشنهاد دادم از این واحدها استفاده کنند اما با همه آنها قرارداد مینویسم و مدت قرارداد را دو ساله میگذارم تا با این شرایط حداقل بتوانند پولی پسانداز کنند.»
مشتریهای خانه سعید حالا پیدا شدهاند و یکی یکی مشغول اسبابکشی هستند: «کاش آدمهایی مثل حاجی محمدی تکثیر میشدند.»
حرفهای سعید ما را درباره «حاج محمدی» کنجکاو میکند. به چند بنگاه محله سر میزنیم و درباره خانههای صلواتی او میپرسیم. یکی از بنگاههای قدیمی محله او را به خوبی میشناسد: «اسمش محمد حاجمحمدی است اما به حاجی محمدی معروف شده است. ۲۰ سالی میشود که خانههایش را مجانی میدهد به عروس و دامادها. قرارداد یک ساله مینویسد. اول دو طبقه بالای خانهاش ساخت و بعد آن را مجانی اجاره داد. بعد وضعش بهتر شد و این کار را ادامه داد. آپارتمانهای ۵۰ٰ، ۶۰ متری خرید و الان پنج شش دستگاه آپارتمان دارد که همه را مجانی اجاره میدهد.»
حاجی محمدی تا همین چند وقت پیش یک چلوکبابی در همین محله داشته است. آقای بنگاهی میگوید: «یک خانه هم در همین بنگاه برایش خریدیم. یک آپارتمان کوچک بود و صاحبخانه که فهمید حاجی برای اجاره رایگان میخرد، کلی تخفیف داد.»
تلاشهای ما برای مصاحبه با حاجی محمدی بینتیجه میماند. شماره تماس او را پیدا میکنیم اما حاجی حاضر نیست صحبت کند. فقط میگوید: «از قول من اگر میخواهی چیزی بنویسی، بنویس کاش کمپین واگذاری خانههای رایگان راه بیفتد. کاش هرکس خانه اضافه دارد، دلش بیاید و خانه را بدهد. من عروس و دامادهایی را میشناسم که چند سال در عقد میمانند و به خاطر این که از پس اجاره خانه برنمیآنید، طلاق میگیرند.»
بعد میگوید:«فقط یک جمله بنویس. بنویس بیایید به همدیگر رحم کنیم. این خودش یک کمپین است.»
مطالب مرتبط:
بار سهمگین تورم روی دوش مستاجر؛ بخش عمده درآمد در جیب صاحبخانه
«مستاجران در حال ترک تهران هستند»
چرا مالیات گرفتن از خانههای خالی باعث کاهش قیمت مسکن نمیشود؟
بحران مسکن در ایران؛ آیا تعیین سقف برای اجارهخانه کارساز است؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر