close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
استان گیلان

دختر رکوردار گل زنی در تاریخ فوتبال باشگاهی ایران: من راست پا هستم ولی با پای چپ هم گل می‌زنم

۲۴ اسفند ۱۳۹۴
خواندن در ۱۳ دقیقه
دختر رکوردار گل زنی در تاریخ فوتبال باشگاهی ایران: من راست پا هستم ولی با پای چپ هم گل می‌زنم
دختر رکوردار گل زنی در تاریخ فوتبال باشگاهی ایران: من راست پا هستم ولی با پای چپ هم گل می‌زنم

استان وایر-  دختری است با حدود یک متر و نیم قد که در 149 بازی باشگاهی، ۲۷۷ گل وارد دروازه تیم‌های لیگ بر‌تر بانوان کرده و در ۳۰ بازی هم با پیراهن تیم ملی فوتبال زنان ایران، ۲۰ گل به نامش ثبت کرده است. او وقتی از سختی‌های فوتبال زنان در ایران حرف می‌زند، مشخص می‌شود نه با پا‌هایش که با قلبش فوتبال بازی می‌کند. دختری که شبیه خودش است و با کنترل توپ از زمین‌های باتلاقی لیگ بانوان ایران امسال هم ۲۴ گل به ثمر رساند تا برای پنجمین سال پیاپی «خانم گل» این مسابقات شود و رکوردی دست نیافتنی به نامش ثبت کند؛ رکوردی که با گذشت بیش از نیم قرن از آغاز رقابت‌های باشگاهی در ایران، فوتبالیست‌های مرد هنوز نتوانسته‌اند به آن دست پیدا کنند.

«سارا قمی» افتخار دارد نه تنها در استان بیش از دو میلیون نفری گیلان که در کشور ۷۸ میلیونی ایران شبیه خودش باشد و در دنیا هم کم تر کسی را همتایش ببیند. اما او حسرت فصلی که گذشت را می‌خورد و می‌گوید اگر مدیران باشگاه ملوان یک گام برای کمک به تیم بر می‌داشتند، جام را آن‌ها بالای سر برده بودند.

«فاطمه صابری»، خبرنگار سایت محلی گیل نگاه می نویسد:«سارا قمی، دختر ۲۸ ساله‌‌ای است که عاشقانه فوتبال را دوست دارد. او از آغاز فوتبالش و نقش خانواده‌اش در موفقیت‌های ورزشی‌اش گفت و گفت که با وضعیت حاکم بر ملوان، از انزلی به تیم دیگری می‌پیوندد؛ شهری که باشگاهی محبوب دارد و عاشقانی چون سارا. اما در میان تمامیت خواهی و بی‌تدبیری مدیرانش، هنوز نه مردان فوتبالیستش آرامش خاطر دارند و نه دختران پرافتخارش.»
 گفت‌و‌گوی گیل نگاه با خانم گل فوتبال ایران را بخوانید:

قمی که نیستید؟

  • خیر؛ من گیلانی و اصالتا خمامی هستم.

 چند سال است که فوتبال بازی می‌کنید؟

  • از کودکی فوتبال بازی می‌کنم اما به طور حرفه‌ای، 10 سال.

 از ابتدا فوتبال بازی می‌کردید یا مانند بسیاری از بازیکنان فوتبال زنان، از فوتسال آغاز کردید؟

  • من علاقه شدیدی به فوتبال داشتم اما در سال ۷۹ هنوز فوتبال به شکل فعلی در ایران نبود و من به ناچار ابتدا به بازی فوتسال پرداختم تا سال ۸۳ که فوتبال زنان وارد ایران شد و بعد تیم بانوان ملوان تشکیل شد و استارت فوتبالم را از انزلی زدم. حدود چهار سال فوتسال بازی کردم؛ سه سال در داخل استان در بخش خمام و یک سال هم با تیم ملوان جوان رشت در لیگ بر‌تر حضور داشتم. برای تیم هیات فوتسال خمام هم بازی کرده‌ام که همیشه مدعی قهرمانی بودیم.

در آن سال‌ها جو منفی نسبت به فوتبال خانم ها کم تر شده بود.

  • استان گیلان همیشه به ورزش زنان بهای خوبی داده است. هر چند ممکن است روی ورزش بانوان سرمایه گذاری لازم انجام نشده باشد.

یعنی از نظر فرهنگی جو مساعدی وجود داشته و دارد؟

  • بله از این نظر عالی است. پیش می‌آمد که می‌گفتند بانوان را چه به فوتبال. اصلا بعضی‌ها نمی‌دانستند فوتبال زنان در گیلان یا ایران فعال است. جا افتادن این موضع سخت بود اما به مرور زمان بهتر شد. حتی اگر در جمعی یک مرد چنین جمله ای را می‌گفت، حتما نفر دوم آن جمع به سرعت از فوتبال بانوان دفاع می‌کرد. بعد از آن که حضور خانم‌ها با کسب افتخار همراه شد، حمایت‌ها هم گسترده‌تر شد.

خانواده تان چه گونه با بازی شما روبه رو شدند؟

  • من یک خواهر و یک برادر دارم. پدرم قبلا فوتبال بازی می‌کرد. از آن جایی که تفاوت سنی من با برادرم کم بود، در کوچه با هم فوتبال بازی می‌کردیم. یکی از دلایلی که باعث شد تا فوتبال را خوب یاد بگیرم، پدرم و برادرم بودند. چون برادرم یک سال از من بزرگ‌تر بود و همیشه با هم بازی می‌کردیم. خانواده در دوران مدرسه اول بر درس خواندن تاکید داشتند و می‌گفتند اول درس و بعد فوتبال. کمی محدودیت داشتم. اما بعد که وارد فوتبال شدم، با تمام وجود حمایتم کرده‌اند. گاهی اگر به تمرین نمی‌رفتم، اصرار می‌کردند که حتما از هدفم دور نشوم.

فوتبال اجازه داد که ادامه تحصیل بدهید؟

  • بله خوش بختانه. در حال حاضر فارغ التحصیل کار‌شناسی تربیت بدنی هستم. پدرم اصرار داشت که در کنار فوتبال ادامه تحصیل بدهم اما خودم اعتقاد دارم که زود است و زمانی دوست دارم ادامه تحصیل بدهم که با هدف باسواد شدن یک رشته را انتخاب کنم نه فقط گرفتن مدرک.

شما حدود ۱۰ سال است که در ملوان حضور دارید.

  • از سال ۸۴ تا الان در تیم ملوان بازی کرده‌ام چون علاقه خاصی به این تیم دارم.

امسال ملوان مشکلات مالی زیادی داشت که چند باری هم شاهد رسانه‌ای شدن موضوع بودیم.

  • امسال یکی از بد‌ترین سال‌هایی بود که در تیم ملوان داشتیم. قبل از شروع لیگ، رفتنم از تیم ملوان صددرصد شده بود و احتمال ماندنم کم بود. پیشنهاد خوبی از تیم شهرداری بم داشتم اما در دقایق آخر با وعده و وعید، من را در تیم نگه داشتند. گفتم امسال هم می‌مانم و یک تجربه دیگر کسب می‌کنم اما متاسفانه بازی‌ها تمام شد و فقط ۲۰ درصد ازپول قرارداد‌هایمان را بعد از بار‌ها رفت و آمد و اعتراض گرفته‌ایم. در سال‌های قبل مبلغ قرارداد کم تر بود ولی تصفیه می‌کردند و از تیم حمایت‌ می شد. به نظرم یکی از دلایلی که باعث شد امسال ملوان قهرمان لیگ بر‌تر بانوان نشود، عدم حمایت باشگاه بود. سال‌های قبل دو سه ماه قبل از آن که لیگ شروع شود، تیم بسته می‌شد اما امسال 10 روز مانده به اولین بازی لیگ مشخص شد که من در تیم می‌مانم و مجبور شدیم بازیکن‌های غیر بومی هم جذب کنیم.

رقم‌های دریافتی بانوان فوتبالیست چه گونه است؟

  • کل هزینه تیم بانوان ملوان برای این فصل ۴۰۰ میلیون تومان درنظر گرفته شده بود.

یعنی اندازه قرارداد یک بازیکن متوسط لیگ بر‌تر فوتبال مردان؟

  • بله متاسفانه. از این مبلغ هم فقط ۲۰ درصد به کل تیم پرداخت شده؛ یعنی ۸۰ میلیون تومان.

قرارداد شما به عنوان کسی که پیش از لیگ امسال، چهار دوره خانم گل لیگ بوده است، چه مبلغی بود؟

  • سال اول قراردادم با ملوان، در تفاهم نامه ذکر شد که باشگاه تعهد مالی دارد چون سال های قبل در قرارداد‌هایمان ذکر می‌شد که تعهد مالی ندارد و در صورت قهرمانی یا کسب مقام درخور، ممکن بود پاداشی به تیم تعلق بگیرد. اولین سالی که باشگاه نسبت به من تعهد مالی داشت، قرارداد من چهار میلیون تومان ثبت شده بود که پرداخت شد. سال دوم هم قراردادم هفت میلیون تومان بود که باشگاه تصفیه کرد. سال بعد از این به عنوان مربی بازیکن، قراردادم ۱۵ میلیون تومان بود که با گذشت بیش از ۵/۱ سال از پایان فصل مورد اشاره، هنوز ۳۰ درصد آن پرداخته نشده است و باشگاه چک یک میلیون تومانی هم که به دست ما داده، پاس نکرده است. برای فصلی که به تازگی هم تمام شده، قرارداد من ۳۵ میلیون تومان بود که فقط ۲۰ درصد آن پرداخت شده است و کسی هم پاسخ گوی ما نیست و بچه‌های تیم از پرداخت حق‌شان ناامید شده‌اند. این در حالی بود که من از سال اول حداقل دو برابر این رقم‌ها از تیم‌های دیگر پیشنهاد داشتم. اما من به دلیل علاقه‌ای که به زنده یاد «سیروس قایقران» که شماره‌اش را در بانوان ملوان به تن دارم، دوست داشتم در ملوان به کارم ادامه دهم.

برنامه شما برای فصل آینده چه گونه است؟

  • من به عنوان کمک مربی و به عبارتی، دست راست خانم ایراندوست در فصل قبل و کاپیتان بانوان ملوان در همین فصل با شرایط فعلی مطمئنا در ملوان بازی نخواهم کرد چون ۲۸ ساله هستم و ۱۰ سال برای این باشگاه زحمت کشیدم اما هیچ پس اندازی ندارم در حالی که اگر در باشگاه های دیگر که موقعیتش فراهم بود بازی می‌کردم، حداقل ۲۰۰ میلیون تومان از فوتبالم پس انداز داشتم. ولی متاسفانه بازی کردن من و بقیه بچه‌ها برای ملوان برای ما ضرر مالی به همراه داشته است. در حال حاضر شرایط ملوان هم به دلیل بدهی‌های انباشته شده امسال و سال گذشته بد‌تر از قبل شده است.

 وضعیت زمین های بازی بانوان چه گونه است؟

  • بسیار نامناسب. یکی از عکس‌هایی که در همین ارتباط در رسانه‌های مختلف باعث حرف و حدیث و هم‎دردی بسیار شد، تصویری از من در زمین بازی اصفهان بود که وقتی برای کنترل یک توپ شیرجه زدم و زمین خوردم، صورت و دست‌هایم تا آرنج در گل فرو رفت. زمین‌های تمرینات ما هم بد‌تر است در حالی که می‌توان از چمن مصنوعی برای حل این مشکل استفاده کرد.

 وضعیت زمین بازی شما در انزلی چه گونه بود؟

  • متاسفانه بانوان ملوان از ۱۰ بازی، فقط یک بار توانستند در زمین انزلی بازی کنند و بازی‌های دیگر را در رشت انجام دادند. یعنی وقتی ما میزبان هم بودیم، باز هم میهمان بودیم و همه بازی‌هایمان را در ورزشگاه «سردار جنگل» انجام دادیم. انتخاب ساعت بازی‌ها هم واقعا تعجب آور است. بازی با بم به خاطر بارندگی به روز شنبه موکول شده بود ولی بقیه بازی‌هایمان ۱۰ صبح بود که روز جمعه برگزار شد. واقعا در کجای دنیا مسابقه رسمی را ۱۰ صبح برگزار می‌کنند؟ باز هم به نسبت سال اول لیگ، زمان بازی‌های بانوان دو ساعت به جلو کشیده شده است. اوایل، ساعت بازی هشت صبح هم داشتیم امابه دلیل علاقه‌ای که داریم، این برنامه ریزی‌ها را تحمل می‌کنیم.

دلیل انتخاب این ساعت برای بازی بانوان، خالی بودن استادیوم و استفاده از زمان خلوتی آمد و شد است؟

  • بخشی به همین دلیل است. البته دو سال پیش کم کم زمان بازی‌ها در حال بهبود بود اما ایجاد یک حاشیه در انزلی در روز جمعه‌ای که نماز جمعه هم برگزار می‌شد، به نوعی باعث تنبیه تیم شد. در آن بازی، تماشاگران زن زیادی به ورزشگاه انزلی برای تشویق ما آمده بودند. بعد از بازی، خانم‌ها در خیابان هم به تشویق ملوان پرداختند و این موضوع هم‌زمان شد با خروج نمازگزاران از محل برگزاری نماز. این تداخل با حاشیه‌هایی همراه شد. بعد از آن حدود یک سال ملوان از داشتن تماشاگر محروم بود و ساعت بازی‌ها هم به ۱۰ صبح موکول شد. سال بعد از آن هم باز هم به نوعی برای ما تنبیه در نظر گرفته بودند؛ یعنی وقتی بلیت ورزشگاهای لیگ بر‌تر دو هزارتومان بود، نرخ بلیت بازی‌ها برای بانوان پنج هزار تومان تعیین شده بود که یعنی کسی برای دین بازی‌ها مراجعه نکند.

سطح داوری‌ها در لیگ بانوان هم دغدغه بعضی از تیم‌های لیگ است.

  • با  وجود داشتن داوران بین المللی خوب، سطح داوری‌ها ضعیف است. داوران وسط توجه زیادی به کمک‌هایشان ندارند اما دو داور خوب مثل خانم «سلما رضوی» که در سطح بالایی سوت می‌زند و هم چنین «سلطنت نوروزی» حضور دارند که واقعا بدون نقص سوت می‌زنند. اما به صورت کلی، چون از بازی‌ها فیلم برداری نمی شود، داوران بی‌واهمه به زن سوت‌های اشتباه خودشان ادامه می‌دهند؛ مثلا در بازی ملوان و شهرداری بم که بازی با نتیجه ۱-۱ در جریان بود و روی من خیلی واضح خطای منجر به پنالتی اتفاق افتاد، داور از کنار این موضوع گذشت. مشابه صحنه‌ای که در برنامه ۹۰ هم به تصویر درآمد که منجر به از دست دادن کلیه‌های یک بازیکن شد، برای من در بازی با تیم سیرجان اتفاق افتاد که منجر به بی‌هوشی و انتقال من به بیمارستان شد. اما جالب است که بدانید داور من را به عنوان بازیکن خطاکار اعلام کرده بود در حالی که من در بیمارستان بودم.

شکایت به کمیته داوران بردن مثمر ثمر نیست؟

  • متاسفانه به جز مشکل رسیدگی، کیفیت تصویربرداری‌های بازی‌های لیگ بانوان هم آن قدر پایین است که نمی‌توان به تصاویری که با یک یا نهایتا دو دوربین گرفته شده، استناد کرد.

شما پیشنهاد بازی در خارج از کشور هم داشته اید؟

  • سال ۸۸ که برای مسابقات فوتبال دانشجویان جهان در اسپانیا حضور پیدا کرده بودم، مربی تیم ایتالیا به من پیشنهاد داد که به کشورش بروم. من در آن جا با 13 گل، خانم گل مسابقات دانشجویان جهان شده بودم اما حضور دایمی برای من در ایتالیا امکان پذیر نبود. به جز این، یک تیم اماراتی هم از طریق خانم ایراندوست، مربی ما، پیشنهاد بازی من را در لیگ این کشور مطرح کرده بود.

فرصتی پیش بیاید علاقه‌مند به بازی در لیگ‌های خارجی هستید؟

  • من با سن فعلی‌ام ترجیح می‌دهم در لیگ ایران بازی کنم چون فکر می‌کنم این جا مفید‌تر باشم.

در این مدت دچار مصدومیت‌های طولانی مدت هم شده‌اید؟

  • قبل از آغاز بازی‌ها، تجربه مصدومیت در حد شکستن پا را داشتم اما به لیگ رسیده‌ام. در حین بازی‌ها هم چند بار مصدومیت در حد شکستن سر و دماغ و کتف را داشته‌ام. در یکی از بازی‌های امسال هم بینی‌ام هم در رفته بود و هم شکسته شده بود که من بعد از مدت کوتاهی با آتل بستن دماغ، خود را به بازی‌های حساس رساندم.

برای باقی ماندن در سطح اول و خانم گل شدن چند دوره لیگ بانوان چه شرایطی برای خود فراهم کرده‌اید؟

  • البته خانم گل شدن من نتیجه و به ثمر رساندن زحمات هم تیمی‌هایم است. خوش بختانه خانواده‌ام با تمام وجود حمایتم کرده‌اند.بارهابه خاطر شرایط نامناسب، ناامید شده‌ام اما آن‌ها مرا به جلو هل داده‌اند.یکی از دلایل موفقیت من، پدر و مادرم هستند و من مدیون آن‌ها هستم. یکی از انگیزه‌هایم برای بازی‌های بهتر، دیدن چهره خوشحال آن ها است. مادرم برای دیدن تمام بازی‌های من به ورزشگاه می‌آید و بعد از بازی هم در خانه، ما «برنامه ۹۰» داریم و آنالیز بازی‌هایم و نقطه نظرات مادرم و اظهار نظرات پدرم همیشه وجود دارد که گاهی به رویه بازی من انتقاد دارد.

تمرینات جداگانه از تیم هم انجام می‌دهید؟

  • در فصل مسابقات فقط با تیم تمرین می‌کنم و در فصل غیر آماده سازی با پدرم در حیاط منزل سالن و یا زمین چمن ویشگاهی.

امسال ۲۴ گل به نام شما ثبت شده است. این تعداد گل را چه گونه به ثمر رسانده‌اید؟

  • من راست پا هستم ولی با پای چپ هم گل می‌زنم. اما به دلیل قد کوتاهم، معمولا هد نمی‌زنم و کلا هم به هد زنی علاقه‌ای ندارم و بیش تر گل‌هایم را با پای راست وارد دروازه‌ها کرده‌ام.

الگوی فنی شما در فوتبال کیست؟

  • من از کودکی عاشق بازی «خدادادعزیزی» بودم. وقتی خداداد به استرالیا گل زد، من کلاس پنجم ابتدایی بودم و در خاطرم است که چه قدر خوشحال بودم. بعد از آقای عزیزی، بازی‌های «علی کریمی» را دنبال می‌کردم و در حال حاضر هم بازی‌های «مهدی طارمی» را با دقت بیشتری نگاه می‌کنم. در سطح بین المللی هم عاشق بازی «لیونل مسی هستم».

لیگ فوتبال زنان در کشورهای دیگر را دنبال می‌کنید؟

  • شرایط پخش بازی‌های لیگ فوتبال بانوان مانند مردان به صورت منظم و یا حداقل با فراگیری آنان نیست و من هم به خاطر محدودیت‌ها و هم چنین تفاوت ساعتی که وجود دارد، گاهی فقط تعدادی از گل‌های این لیگ‌ها را می‌بینم.

شما هم مدرسه آموزش فوتبال دارید؟

  • بله من در خمام مدرسه آموزش فوتبال دارم و سه چهار سال است که به عنوان استعداد یاب هم فعالیت می‌کنم. یکی از مشکلات ما در سال‌های گذشته این بود مربیانی که در تیم ملی حضور داشتند، از نظر تئوری قوی بودند اما از زدن یک بغل پا به توپ عاجز بودند. از جایی که دختران آموزش پایه فوتبال ندیده بودند، شرایط سخت‌تر بود اما در حال حاضر دختران با سن پایین در کمپ‌های ملی هم آموزش فوتبال را به صورت اصولی می‌بینند.

هنوز برای بسیاری از کسانی که فوتبالیست‌های محجبه را مشاهده می‌کنند، این سوال وجود دارد که چه گونه می‌توان با این پوشش ۹۰ دقیقه در زمین دوید؟

  • ما به این شرایط عادت کرده‌ایم و جزیی از ما شده است. در حال حاضر هم نسبت به گذشته وضعیت بهتر شده است. چند سال قبل شلوارها بلند بود ولی الان ساق می‌پوشیم و روی ساق شورت ورزشی. کلا هم از نظر من حجاب مانع فوتبالیست های زن ایرانی نیست.

رویای ورزشی شما چیست؟

  • در حال حاضرهدف اصلی من این است که بعد از در اختیار گرفتن رکورد خانم گلی در ایران، این رکورد را در جهان هم ثبت کنم. البته فکر می‌کنم رکورد پنج دوره خانم گلی را می‌توان به کل فوتبال ایران مربوط دانست چون فکر نمی‌کنم در لیگ مردان فردی پنج دوره پی درپی آقای گل شده باشد. رکورددار بیش ترین دفعات آقای‌گلی تاریخ لیگ ایران سه بار غیرپوسته و مربوط به «غلامحسین مظلومی» و «غلامرضا عنایتی» بوده است.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان تهران

یک پرسپولیسی با حکم مقام قضایی روانه زندان شد

۲۴ اسفند ۱۳۹۴
خواندن در ۱ دقیقه
یک پرسپولیسی با حکم مقام قضایی روانه زندان شد