close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

سماجت وقلدری روحانی از خاتمی بیشتراست

۱۶ مرداد ۱۳۹۲
مصاحبه امید معماریان با اکبراعلمی، نماینده دوره ششم و هفتممجلس شور
خواندن در ۱۷ دقیقه
سماجت وقلدری روحانی از خاتمی بیشتراست
سماجت وقلدری روحانی از خاتمی بیشتراست

«اکبر اعلمی»، نماینده مجلس ششم و هفتم مجلس شورای اسلامی‌ در گفت وگو با ایران وایر می‌گوید افزون برحق انرژی هسته‌ای، «ملت ایران حقوق مهم‌تر دیگری هم دارند که غرور ملی، عزت و کرامت انسانی آنها، بلکه حیات و زندگی‌شان نیز به آن بستگی ‌دارد و با به مخاطره‌ افتادن آن مسلما از حقوق هسته‌ای ‌کاری بر‌نمی‌آید.»

اعلمی ‌که کاندیدای ردصلاحیت شده‌ انتخابات ریاست جمهوری امسال است در این گفت وگو به موضوع‌های مختلفی از جمله حصرمیرحسین موسوی، مهدی ‌کروبی و زهرا رهنورد، خطرات پیش روی حسن روحانی، مسایل اقوام ایرانی، تحریم‌ها و احتمال خطر حمله نظامی، وضعیت دسترسی به ‌اطلاعات در کشور، جایگاه شورای نگهبان و هم‌چنین وضعیت حقوق و آزادی‌های سیاسی و مدنی پرداخته ‌است. وب‌سایت این نماینده سابق مجلس در ایران فیلتراست و محدودیت‌هایی برای فعالیت‌های رسانه‌ای او وجود دارد.

سماجت وقلدری روحانی از خاتمی بیشتراست

این نماینده دو دوره پیشین مجلس، امسال با شعار«احیای منشورنوفل لوشاتو» در یازدهمین دوره ‌انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد. به گفته ‌او این منشور حاوی چهارده بند از شعارها و وعده‌های فراموش شده آیت‌الله خمینی ‌در نوفل لوشاتوی پاریس است.

اکبراعلمی تحصیل کرده رشته حقوق و علوم اقتصادی با گرایش بانکی، اقتصاد بین‌الملل و اقتصادی انرژی است و هشت سال عضو کمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجی مجالس ششم و هفتم بوده ‌است. او هم‌چنین رییس شورای نظارت بر سازمان صداوسیما در دوره ششم مجلس و چهارسال رییس گروه‌های‌ دوستی پارلمانی ایران و انگلستان و چهارسال نیز رییس گروه‌های ‌دوستی پارلمانی ایران –آلمان و اسلونی بوده‌ است.

درمناطق آذری‌نشین استان‌های غربی‌کشورمحبوبیت زیادی‌دارد و همواره سخنرانی‌های او با استقبال و گاه جنجال روبه‌رو بوده ‌است. او می‌گوید که در یک سال گذشته مسوولان دانشگاه‌ها- طبق دستور- با دعوت شدن وی از سوی تشکل‌های ‌دانشجویی برای سخنرانی و یا مناظره در دانشگاه‌ها مخالفت کرده‌اند. در سال 78 وی به‌عنوان نماینده‌ اول تبریز و درهمان دور اول به مجلس شورای اسلامی‌راه یافت. اما در دوره هشتم به دلیل مواضع خود در مجلس، از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد.

اکبراعلمی هم به رهبرایران نامه نوشته و او را مسوول قانون شکنی‌های نهادهای انتصابی خوانده، هم نماینده‌ای است که درمجلس ششم برای احضار سیدمحمد خاتمی،‌ رییس جمهور وقت به مجلس، بیش از 120 امضا جمع کرد. او در مجلس هفتم هم برای سوال از احمدی‌نژاد پنجاه امضا جمع کرد که به دلیل به حد نصاب نرسیدن، سوالی از او نشد.

مشروح این مصاحبه را در زیر می خوانید:

  • آیا ترکیب نیروهای سیاسی‌ در داخل کشور با انتخاب آقای روحانی شاهد تغییرات عمده خواهد بود؟ به شکل مشخص، بازگشت نسبی اصلاح‌طلبان و به‌ویژه کارگزاران به بدنه ‌اجرایی و به حاشیه رفتن محافظه‌کاران؟

با انتخاب آقای روحانی فعلا امید به‌ آینده و باز شدن فضای سیاسی‌ کشور برای فعالیت اصلاح‌طلبان نسبت به گذشته‌ افزایش یافته‌ است. ‌البته ‌ایجاد بخشی از این فضا ناشی از ناکارآمدی، بی‌انگیزگی، ضعیف شدن و به حاشیه رفتن جریان افراطی و سرکوب‌گر است که‌ این خود نتیجه ناامید شدن آنان از حضور در ساختارقدرت اجرایی‌ در چهار سال پیش روست. با گشایش نسبی فضای سیاسی ‌چهارسال آینده، اشخاص وابسته به‌ اردوگاه‌ اصلاح‌طلبان از انزوا خارج و از فرصت و موقعیت بیش‌تر و بهتری برای بازسازی خود و ایجاد انسجام و تشکیلات برخوردار خواهند شد.آن‌ها برخلاف هشت سال گذشته، در عرصه سیاست و فرهنگ حضور بیش‌تر و فعال‌تری خواهند داشت.

تا جایی ‌که حساسیت‌های منفی طیف افراطی و تندروی جریان موسوم به ‌اصول‌گرا و نهادهای موثر قدرت قابل مهار و تحمل باشند، شخصیت‌های نزدیک به‌هاشمی، خاتمی و ناطق نوری ‌که برخی از اعضای ‌کارگزاران هم جزو آن‌ها هستند، همراه با شخصیت‌های معتدل اصول‌گرا که گروه خونی آن‌ها با آقای روحانی و افرادی مانند آقای نوبخت در حزب توسعه و اعتدال یکی است، وارد بدنه ‌اجرایی خواهند شد. به‌طورحتم قشر تندرو و افراطی جریان موسوم به‌اصول‌گرا دست‌کم در 4 سال آینده در انزوا به‌سر خواهند برد و در خوشبینانه‌ترین حالت برای برخی از آن‌ها در نهادهای انتصابی شغل مناسبی‌ در نظر گرفته خواهد شد.

وانگهی طبق معمول، طبقه جدیدی از فرصت‌طلبان که همواره در مقام شکار قدرت بوده و هستند و مواضع آن‌ها متناسب با ساختار قدرت تغییر می‌کند، با عناوینی مانند اصلاحات با گفتمان اعتدال، اصول‌گرایی با گفتمان اعتدال و یا اصلاحات با عطر اعتدال، خود را به آاقای روحانی نزدیک خواهند کرد تا سهمی از قدرت اجرایی را از آن خود کنند.

  • خود شما چه شناختی از آقای روحانی ‌دارید و فکر می‌کنید چه ویژگی‌های شخصی و هم‌چنین وابستگی‌های سیاسی می‌تواند در حل مشکلاتی‌ که کشور با آن روبه‌روست به وی کمک کند؟

بنده در دوران نمایندگی مجلس با برخی مواضع آقای روحانی ‌در شورای عالی امنیت ملی زاویه داشتم و آشکارا هم اعتراض خود را بیان می‌کردم. با این همه، آشنایی با فرهنگ و ادبیات دیپلماسی، تعامل معتدل و منطقی با غرب، رویکرد معتدل و غیرپرخاش‌گرانه نسبت به حقوق هسته‌ای ایران، دانش آموخته حقوق بودن، هشت سالعضویت در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و آشنایی با ساختار قدرت، روابط نزدیک با هردو طیف سیاسی اصلاح‌طلب و اصول‌گرا از جمله‌امتیازاتی است که می‌تواند به آاقای روحانی ‌در پیشبرد اهدافش کمک کند.

به‌بیانی دیگر، آقای روحانی می‌تواند همان مسیری را که‌ آقای خاتمی طی ‌کرد بپیماید با این تفاوت که سماجت و قلدری آقای روحانی برای پیشبرد برنامه‌هایش به مراتب بیش‌تر از آقای خاتمی است در حالی‌که دافعه‌اش در میان نهادهای انتصابی، نهاد رهبری و حوزه علمیه قم به مراتب کم‌تر است. بنابراین تنش‌های میان قوا در دوره ریاست جمهوری آقای روحانی ‌در مقایسه با دوران آقای خاتمی بسیار کم‌تر خواهد شد و همین امر می‌تواند به موفقیت بیش‌تر وی منجر شود.

  • شما میراث آقای احمدی‌نژاد را از نگاه اقتصادی چه می‌دانید و آقای روحانی ‌کشور را در چه وضعیتی از ایشان تحویل می‌گیرد؟

اگر کسی اندکی هم با اقتصاد، سیاست و اصول مدیریت و کارهای اجرایی آشنا باشد، در پاسخ به ‌این پرسش شما خواهد گفت که روحانی‌ کشوری را از احمدی‌نژاد تحویل می‌گیرد که‌ اقتصاد آن ورشکسته‌ است و سیستم در بیش‌ترحوزه‌ها، چه در سیاست خارجی و چه داخلی وهم‌چنین در حوزه فرهنگ، جای خود را به هرج و مرج داده‌ است.

سماجت وقلدری روحانی از خاتمی بیشتراست

  • شما خودتان کاندیدای ریاست جمهوری بودید اما رد صلاحیت شدید. به چه دلیلی یکی از چهره‌های سیاسی با سابقه چند دوره نمایندگی مجلس رد صلاحیت شد؟‌ چون نه سن شما زیاد بود و نه ‌از شرایط مطرح شده کاندیداها بی‌بهره بودید؟

این پرسش در زمان و مکانی موضوعیت پیدا می‌کند که در آن قانون حرف اول را بزند و یا دست‌کم نهادی مانند شورای نگهبان در چارچوب قانون اساسی تصمیم بگیرد؟ اما در جایی ‌که شورای نگهبان برخلاف مشروح مذاکرات قانون اساسی و همه ‌اصول حقوقی پذیرفته شده، نظارت یاد شده در اصل 99 قانون اساسی را نظارت عام و استصوابی تفسیر کرده و خود را فعال مایشایی می‌داند که «هرکار کند کس نخواهد خواستن از آن حساب»، در این صورت پاسخی برای پرسش شما نمی‌توان یافت. به همین سبب مشاهده می‌کنید که با رویکرد همین شورای نگهبان، رجال نظامی و انتظامی و افراد گمنامی مانند احمدی‌نژاد انتخابات نهم و یا شخص کم‌تجربه‌ای مانند آقای جلیلی به‌عنوان رجل سیاسی و مذهبی تایید صلاحیت می‌شوند اما افراد استخوان‌دار دیگری ‌که از نظرشهرت، تعهد، تخصص، تجربه، مدیریت و سواد یک سر و گردن از سایر تایید صلاحیت شده‌ها بالاترند، بی‌دلیل رد صلاحیت می‌شوند و آب از آب تکان نمی‌خورد.

درواقع می توان گفت که‌ این تایید و رد صلاحیت شدن‌ها افزون بر میزان تقید و التزام عملی افراد به برخی مقامات، تابع دستوراتی است که‌ از سوی همان مقامات صادر می‌شود. به‌همین سبب کافی‌است به یکی برچسب «عدم اعتقاد و التزام عملی به ‌اسلام و نظام» و یا «عدم ابراز وفاداری به ولایت فقیه و قانون اساسی» بزنند تا وی از دور رقابت‌های انتخاباتی خارج شود و به دلیل قانونی هم نیازمند نیست، زیرا مسوول توزین و تشخیص این امر برعهده کسانی است که صلاحیت خود آن‌ها هنوز به تایید ملت نرسیده ‌است.

تظاهر، تملق و ریاکاری، ابراز سرسپردگی و چرب‌زبانی برای برخی نهادهای قدرت و دوری کردن از هرگونه نقد برخی از اشخاص حقیقی و حقوقی ‌که هرگونه زاویه فکری با آن‌ها نوعی ساختارشکنی به حساب می‌آید، از مهم‌ترین ملاک‌های تایید صلاحیت افراد است. افزون براین که گاهی هم تایید و رد صلاحیت افراد کاملا مدیریت شده است و ممکن است برای افزایش و یا کاهش شانس پیروزی یکی از کاندیداها در رقابت‌ها، حتی برخی از کاندیداهایی ‌که دارای همین ویژگی‌ها هم هستند از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شوند.

  • از درخواست‌های عمده‌ای ‌که از آقای روحانی ‌در جریان مبارزات انتخاباتی مطرح می‌شد، رسیدگی به حقوق مدنی- سیاسی، آزادی زندانیان سیاسی و حصر خانگی آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد بود. به نظر شما آیا اراده و یا امکانات لازم برای تغییراتی ‌در این حوزه فراهم است؟

ابتدا این که ساختار قدرت در ایران به‌گونه‌ای نیست که رییس جمهور در آن همه کاره و از اختیارات گسترده‌ای برخوردار باشد و بتواند در همه حوزه‌ها ورود کرده و خواسته‌های ملی را تامین کند. اتفاقا نقض حقوق سیاسی و مدنی هم گاهی از سوی‌ کسانی انجام می‌شود که نه تنها خود را تابع رییس جمهور و قوه مجریه نمی‌دانند بلکه ‌از قوه قضاییه هم تبعیت و تمکین نمی‌کنند و تابع تصمیات و دستوراتی فراتر از این دو قوه هستند.

دوم این که حصر خانگی آقایان موسوی و کروبی و پیش از آن، شخصیت‌هایی هم‌چون آیت‌الله منتظری، آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری، آیت‌‌الله سیدحسن قمی، آیت‌الله سیدمحمد روحانی و آیت‌الله سیدصادق روحانی ‌که همگی به رحمت ایزدی پیوسته‌اند، هیچ‌یک با رعایت سازوکارهای قانونی و یا دستور و اراده مستقیم مقامات اجرایی و یا حتی قضایی انچام نشده و رسمی است که‌ از دیرباز در جمهوری اسلامی ایرانی بنیان گذاشته شده ‌و آغاز و پایان تابع نظر کسانی است که ‌اراده‌شان غالب بر اراده قانون است.

بر این اساس، در ابتدا ممکن است چنین به‌نظربرسد که رسیدگی به حقوق مدنی به شیوه مناسب و ایده‌ال از جمله رفع حصرخانگی ازآقایان کروبی و موسوی ‌در حوزه ‌اختیارات رییس جمهور نیست اما من معتقدم رییس جمهوری ‌که قسم خورده مجری و پاسدار قانون اساسی باشد اگر نتواند از حقوق اساسی، حقوق شهروندی و مدنی ملت ایران دفاع و پاسداری ‌کند درواقع سه اصل شاخص سوم، 113 و 121 قانون اساسی و سوگند خود در مراسم تحلیف به‌شرح مندرج در اصل 121 این قانون را زیرپا نهاده‌است و شرایط و صلاحیت رییس جمهور شدن و رییس جمهور ماندن را ندارد. افزون براین که ریاست شورای عالی امنیت ملی هم با رییس جمهوراست و براساس اصل 176 قانون اساسی، وظیفه‌اش تأمین «منافع ملی» و پاسداری از انقلاب اسلامی، تمامیت ارضی و «حاکمیت ملی» است.

  • اهمیت تحریم‌ها را روی اقتصاد ایران تا چه‌اندازه پراهمیت می‌دانید؟ اگر تحریم‌ها هم‌چنان ادامه پیدا کند و پیشرفتی ‌در مذاکرات هسته‌ای به وجود نیاید، کشورتا چه زمان توان تحمل عواقب تحریم‌ها را خواهد داشت؟

یکی از آثار تحریم‌ها، کاهش ارزش پول ملی ‌کشور در برابر ارزهای خارجی و در نتیجه تورم فزاینده و لجام گسیخته ‌است که افزون برقشرهای کم‌درآمد، کمر قشر متوسط جامعه را هم شکسته ‌است.

سماجت وقلدری روحانی از خاتمی بیشتراست

دفاع از منافع ملی از جمله حقوق هسته‌ای ایران در چارچوب قوانین بین‌المللی امری ضروری و وظیفه‌ای ملی است و چنان که می‌دانید شخصا اولین نماینده‌ای بودم که در این مورد تلاش فراوانی‌کردم. بارها وزرای‌دفاع و خارجه را به مجلس فراخواندم و حتی ستاد دفاع از منافع ملی و حقوق هسته‌ای را تشکیل دادم. در همین رابطه با استناد به قوانین و هنجارهای بین‌المللی، نامه بلندبالایی در دفاع از حقوق و فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای به آقای ‌»کوفی عنان»، دبیرکل وقت سازمان ملل نوشتم که بیش از صد و ده  نماینده مجلس ششم هم طی نامه‌ای از آن حمایت کردند.

اما ملت ایران حقوق مهم‌تر دیگری هم دارند که نه تنها غرور ملی، عزت و کرامت انسانی آن‌ها، بلکه حیات و زندگی‌شان نیز به آن بستگی‌دارد و با به مخاطره‌افتادن آن، مسلما از حقوق هسته‌ای‌ کاری بر نمی‌آید. ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که سرنوشت همه مردم در هم تنیده ‌است و باید به‌گونه رفتار کرد که دیگران از وجود ما احساس خطر نکنند و امنیت خود را در گرو امنیت ما بدانند. بنابراین، اگر در دفاع از حقوق هسته‌ای ادبیات و رفتارهای پرخاش‌گرانه داخلی و خارجی و نحوه تعامل ما با دنیا و به‌ویژه مردم خود دستخوش تغییرات اساسی شود، هم می‌توان از دام تحریم‌ها نجات یافت و هم به حقوق کامل خود رسید. درغیر این صورت روز به روز بر مشکلات مردم افزوده‌تر خواهد شد تا جایی ‌که به نقطه ‌انفجار برسد.

نجات از دام تحریم‌ها زمانی تحقق خواهد یافت که در ارزیابی منافع ملی و دیپلماسی خود اولویت‌بندی‌ کرده و اگر لازم شد در ازای گرفتن امتیازات ارزشمند، به طرف‌های مقابل هم امتیازات مناسب دهیم به‌گونه‌ای ‌که سرانجام مذاکرات و دیپلماسی‌ کشور منجر به حفظ منافع ملی طرفین شود و این یکی از خواسته‌های مهم مردم از آقای روحانی است.

  • چقدرموضوع خطر حمله نظامی به‌ ایران در صورت بی‌نتیجه بودن مذاکرات هسته‌ای جدی گرفته می‌شود؟ آيا چنین گزینه‌ای ‌در محاسبه‌های مسوولان وتصمیم‌گیری‌ها وجود دارد؟ خود شما چقدر این مساله را جدی می‌دانید؟

از محاسبه‌های مسوولان اطلاعی ندارم، اما به گمان من تا زمانی ‌که ‌ (باراک) اوباما، رئیسجمهور آمریکا بر سر قدرت است، استفاده ‌از گزینه حمله نظامی به ‌ایران دست‌کم در سال اول ریاست جمهوری آقای روحانی بسیار ضعیف و نامحتمل است. مشارکت گسترده مردم در انتخابات اخیر که حاکی ازبرخورداری رییس جمهور منتخب از پشتوانه مردمی است، استفاده ‌از این گزینه را بسیار ضعیف کرده‌ است. به همین سبب در یکی از مصاحبه‌های اخیرم تاکید کردم که نتیجه‌ این انتخابات بیش از همه نصیب رهبری و نظام شد. با این همه نباید فراموش کرد که کشورهای ‌دنیا نیزمانند ما بر پایه منافع ملی خود می‌اندیشند و تصمیم می‌گیرند. گاهی منافع ملی آن‌ها با ملازماتی روبه‌رو می‌شود که می‌تواند همه محاسبه‌ها را برهم زند. یکی از وظایف اصلی سیاستمداران کشورما باید پیش‌بینی صحیح این قبیل ملازمات و تصمیمات پیش‌بینی نشده کشورهای قدرتمند باشد.

  • خیلی از مقام‌های ایرانی می‌گویند که ‌امریکا برای نشان دادن حسن نیت باید بخشی از تحریم‌ها را بردارد. اما آمریکایی‌ها در همین حد جلو می‌روند که پس از روی‌ کار آمدن آقای روحانی، از تصویب تحریم‌های ‌دیگر جلوگیری ‌کنند. به نظر شما چگونه با وجود چنین نگاهی، مذاکرات جلو می‌رود؟

این سخن محدود به مقامه‌های ایرانی نیست بلکه زبان حال بسیاری از مردم کشورمان نیز هست و ای کاش مقام‌های کشورمان پیش از این که تحریم‌ها اعمال، و برطرف شدن آن‌ها نیارمند طی فرایند پیچیده‌ای شود، تصمیم‌های عاقلانه‌تری می‌گرفتند و به نصیحت‌ها و توصیه‌های ‌دلسوزان کشور توجه می‌کردند. با این همه، جلوی ضرر را هر وقت بگیریم به سود‌مان است و امیدوارم که ‌این بارغرب دچارهمان اشتباه دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی نشود و از فرصت پیش آمده در دوران آقای روحانی برای حل مسالمت‌آمیز مشکلات خود با جمهوری اسلامی ایران بیش‌ترین استفاده را ببرد. این امر نیازمند آن است که حسن نیت خود را نشان داده و امتیازات بیش‌تری به دولت روحانی ‌داده شود که برچیدن تحریم‌ها اولین گام در این مسیر است.

  • موضوع اقوام و حقوق اقلیت‌های قومی‌ یکی از محورهای عمده در جریان انتخابات بود. چه نوع مطالباتی، به‌ویژه در آذربایجان، کردستان، خوزستان و سیستان و بلوچستان ‌در این زمینه ضرورت توجه فوری‌ دارند ؟

البته کاندیداها در دوره انتخابات وعده‌های فراوانی می‌دهند که پس از پایان انتخابات بسیاری از آن‌ها به وادی فراموشی سپرده می‌شوند. یکی از آن‌ها همین وعده‌های مربوط به تامین حقوق همه جانبه‌ اقوام ایرانی است که به‌ابزاری برای جمع کردن رای بیش‌تر تبدیل شده ‌است. بخشی زیادی از حقوق اقوام و اقلیت‌های قومی با حقوق سایر هم‌وطنان‌مان در ایران مشترک است و نقض آن در سراسر کشور به‌شکل اپیدمی‌ درآمده ‌است و مختص یک منطقه یا یک قشر خاص نیست. این بخش همان حقوقی است که در فصل مربوط به حقوق ملت در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بیان شده‌ است. اما با توجه به تنوع فرهنگی و زبانی نقاط مختلف کشورمان، به ویژه نقاطی ‌که شما برشمردید، مطالبات دیگری نیز در این مناطق وجود دارد که در سایرنقاط ایران، یا دراساس موضوعیت ندارد مانند استفاده ‌از زبان‌های محلی و قومی ‌در مطبوعات و رسانه‏های گروهی و تدریس ادبیات آن‌ها در مدرسه‌ها در کنار زبان فارسی، یا این که ‌از شدت کم‌تری برخورداراست مانند رفع تبعیض‌ها و محرومیت‌هایی‌ که در برخی مناطق قومی ‌ریشه تاریخی‌دارند، و یا رفع تبعیض در بهره‏برداری از منابع طبیعی و استفاده‌ از درآمدهای ملی ‌در سطح استان‌ها، توزیع فعالیت‌های اقتصادی میان استان‌ها و مناطق مختلف کشور و دسترسی هر منطقه به فراخور نیازها و استعداد رشد خود به سرمایه و امکانات، و هم‌چنین برابری قومی مردم ایران و برخورداری آن‌ها ازهمه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به‌شکل مساوی از جمله مشارکت در ساختار قدرت.

اما در بیش‌ترمناطق مورد اشاره شما، مطالباتی ‌که بیش ازهمه تبلیغ می‌شود و در مورد آن حساسیت وجود دارد و توجه فوری ‌به آن ضروری است، ناظر به مطالبات نوع اول در کنار رفع تبعیض‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است که در اصول 15، 18 و 19 قانون اساسی هم مورد تاکید واقع شده ‌است.

  • وب‌سایت خود شما فیلتر و از دسترس خارج شد. با توجه به چنین محدودیت‌هایی، سیاست‌های ‌کلی ‌کشور در مورد رویارویی با اینترنت، اطلاع رسانی آزاد و دسترسی به ‌اطلاعات را چگونه می‌بینید؟‌ با توجه به واقعیت‌های‌دنیای امروز، چه تغییراتی باید در آن رخ دهد؟

درحال حاضر درکشور ما اطلاع‌رسانی آزاد و دسترسی آزاد به ‌اطلاعات یک شوخی یا آرزو بیش نیست. هم‌اکنون ده‌ها شبکه رادیویی و تلویزیونی، صدها نشریه و مطبوعات، هزاران وبلاگ و وب‌سایت در فضای مجازی، پیامک‌های تلفن همراه، تریبون‌های نماز جمعه و ده‌ها هزار مسجد، مدرسه و دانشگاه در سراسر کشور تریبون‌های زیرنظر فرهنگ و ارشاد و سازمان تبلیغات اسلامی ‌در اختیار حکومت و مبلغان حکومتی قرار دارند. حاکمیت پیوسته مایل است که با مردم رابطه یک‌سویه برقرار کند و ملت همیشه شنونده و نصیحت شونده باشد. حتی وبلاگی‌ که نوشته‌هایش کمی منتقدانه ‌است و تعداد بازدید‌های روزانه‌اش از ده تا پانزده نفرهم تجاوز نمی‌کند، تحمل نشده و بی‌درنگ فیلترمی‌شود، به‌گونه‌ای که گفته می‌شود سایت «پیوندها» یکی از پربازدیدترین سایت‌های ‌دنیاست! روشن است چنین سیاستی نه تنها با اصول مختلف قانون اساسی از جمله‌ اصول 3، 8، 9، 20، 22،23، 24، 25، 36 و 37 کاملا ناسازگار است بلکه سودی هم به جز ضرر و خدشه زدن به ‌اعتبار و حیثیث حکومت ندارد و دست‌اندرکاران کشور را نیز از نصایح مشفقانه دلسوزان کشور محروم می‌سازد.

از سوی دیگر،همان‌گونه که در پاسخ به یکی از پرسش‌های پیشین هم اشاره کردم، گرچه براساس قانون اساسی، رییس جمهور به‌جز چند مورد محدود، ریاست قوه مجریه را برعهده دارد و مجری و پاسدار قانون اساسی است اما در عمل دستگاه‌ها و نیروهایی هم وجود دارند که خود را مستقل از دولت دانسته و با سوء استفاده ‌از قوانین و مقررات جدید و یا تفسیرهای نادرست از آن، کارهایی انجام می‌دهند که نتیجه آن چیزی جز نارضایتی مردم نیست. بخشی از فیلترینگ نتیجه عملکرد همین نیروهای خودسر است. با این وجود، آقای روحانی براساس سوگندنامه‌ای ‌که در مراسم تحلیف ایراد ‌کرد باید همه تلاش خود را برای دفاع از آزادی‌های مشروع و قانونی تصریح شده در قانون اساسی به کار گیرد و در صورت لزوم، با تهیه لایحه‌های مورد نیاز، قوانین موجود را اصلاح و خلاء‌های قانونی را برای اطلاع‌رسانی آزاد و دسترسی آزاد به ‌اطلاعات برطرف کند.

  • چه خطراتی‌ در مسیر راه‌ آقای روحانی وجود دارد؟ از به‌کارگیری افراد یا جریان‌های سیاسی تا نداشتن درک درست ازتحولات روز دنیا و به‌ویژه موضوع پرونده هسته‌ای، تحریم و خطر احتمالی حمله نظامی ‌که مقام‌های اسراییلی ‌در مورد آن ادعا می‌کنند؟

به نظر من پنج خطر بزرگ در کمین آقای روحانی نشسته‌است:

 اولین و بزرگ‌ترین خطری‌ که وی را مانند سایر صاحبان قدرت تهدید می‌کند، کوتوله‌ها، فرصت طلبان، بادمجان دورقابچین‌ها و مدیحه سرایانی هستند که  برگرد قدرت و قدرت‌مداران جمع می‌شوند و با اقدامات و مشورت دادن‌های اشتباه، آن‌ها را به ورطه سقوط می‌کشانند.

دوری از مردم و تنها حشر و نشر با خواص و صاحبان زر و زور و تزویر و مشورت گرفتن از آن‌ها دومین خطری است که‌او را تهدید می‌کند.

سومین خطر، تشکیل کابینه‌ای مرکب از افرادی است که با گفتمان غالب مردم بی‌گانه‌اند و یا سهمی از سهام‌داران سیاسی محسوب می‌شوند.

چهارمین خطر، نفوذ افراد فاسد و مساله‌دار و ضعیف و ناتوان در کابینه ‌است.

و پنجمین خطر، که آن هم یکی از بزرگ‌ترین خطرات پیش روی آقای روحانی است و می‌تواند ناشی از اجتماع خطرات اشاره شده باشد، نبود درک درست از شرایط داخلی و خارجی ‌کشور، غفلت از شعارهای انتخاباتی و بی‌توجهی به خواسته‌های مردم، نداشتن شناخت دقیق از مناسبات قدرت در سطح بین‌الملل، مرعوب شدن در برابر فشارها و تهدیدات نیروهای خودسر در داخل و افراط و تفریط در برابر قدرت‌های خارجی، در نتیجه واکنش نامناسب نسبت به همه آن‌هاست.

  • با چه کارهایی می‌توانند بر این خطرات غلبه کنند؟

تنها راه رهایی از این خطرات، مانند هر خطردیگری، دوری از آن‌هاست.

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

كابينه مردانه‌اى كه به همسايه لبخند مى‌زند و در خانه اخموست

۱۶ مرداد ۱۳۹۲
آسیه امینی
خواندن در ۱۴ دقیقه
كابينه مردانه‌اى كه به همسايه لبخند مى‌زند و در خانه اخموست