زنان سرپرست خانوار یکی از گروههای اقلیت زنان هستند که با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم میکنند که نتایج تازهترین آمارها میگوید، جمعیت این دسته از زنان در ایران رو به افزایش است و وضعیت آنها با شدت یافتن وخامت اقتصادی در ایران همچون سایر خانوارها بدتر شده است.
فصلنامه «زن و جامعه» در تازهترین شماره خود تحقیقی با عنوان «تحلیل وضعیت خانوارهای زن سرپرست در ایران» منتشر کرده و به تشریح جمعیت کنونی این خانوارها، پراکندگی جغرافیایی و وضعیت عمومی آنها پرداخته است. در این گزارش وضعیت زنان سرپرست خانوار در ایران را با استفاده از این تحقیق و پژوهشهای رسمی دیگر بررسی کردهایم.
***
زنان سرپرست خانوار به چه افرادی اطلاق میشود؟
زنان سرپرست خانوار به کسانی گفته میشود که مسئولیت تامین هزینههای زندگی را بر عهده دارد. زنان سرپرست خانوار به چهار دسته تقسیم میشوند؛ زنانی که همسرشان فوت کردهاند، زنانی که از همسرشان جدا شدهاند، زنانی که همسرشان به هر دلیلی (بیماری، از کارافتادگی، زندان و...) قادر به تامین هزینههای زندگی نباشند و دختران مجردی که به سن تجرد قطعی رسیدهاند.
این گروه از زنان در جوامعی مثل ایران به طور معمول از جمله گروههای آسیبپذیر به شمار میروند که عواملی مانند طلاق، فوت، اعتیاد همسر و از کارافتادگی میتواند منجر به وخیمتر شدن وضعیت آنها شود.
رشد روزافزون خانوارهای زنسرپرست در ایران یکی از تحولات چشمگیر نهاد خانواده در جامعه تلقی میشود که به استناد آمارهای رسمی، همه ساله رو به گسترش است.
افزایش تعداد این خانوارها را میتوان یکی از مسائل نوظهور جمعیتی در کنار سایر مسائل نوظهور از قبیل کاهش نرخ باروری، تغییر ساختار سنی جمعیت و الگوهای جدید مهاجرت دانست که از طرفی تحت تاثیر تغییرات اقتصادی-اجتماعی کلان است و از طرف دیگر تا حدودی قابلیت تاثیرگذاری بر روند توسعه را نیز دارد.
فصلنامه «زن و جامعه» در تازهترین شماره خود تحقیقی با عنوان «تحلیل وضعیت خانوارهای زن سرپرست در ایران» منتشر کرده و به تشریح جمعیت کنونی این خانوارها، پراکندگی جغرافیایی و وضعیت عمومی آنها پرداخته است.
درباره جامعه آماری زنان سرپرست خانوار چه میدانیم؟
نتایج این تحقیق میگوید که از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۵ میزان سرپرستی خانوارها توسط مردان رو به کاهش و برای زنان رو به افزایش است؛ به طوری که تعداد خانوارهای با سرپرست زن که سال ۱۳۷۵ حدود ۸.۴ درصد کل خانوارهای ایران بود، در سال ۱۳۹۵ به ۱۲.۷ درصد افزایش یافته است.
طی این سالها همچنین درصد خانوارهای تکنفره زنسرپرست نسبت به کل خانوارهای تکنفره از ۶۳.۸ درصد در سال ۱۳۷۵ به ۶۶.۴ درصد در سال ۱۳۹۵ رسیده است که این امر نشان از آن دارد که خانوارهای تکنفره زنسرپرست رو به رشد است.
بررسی مقایسهای این تحقیق بین مردان و زنان سرپرست خانوار هم نشان میدهد، نسبت خانوارهای دارای سرپرست زن با افزایش سن سرپرست، افزایش مییابد؛ در صورتی که برای مردان این نسبت کاهشی است.
یافتههای این تحقیق میگوید، ۴۸ درصد زنان سرپرست خانوار در کشور در گروههای سنی ۶۰ ساله و بالاتر قرار دارند و همین نسبت برای مردان چیزی حدود ۱۷ درصد است.
کدام استانها بیشترین درصد زنان سرپرست خانوار را دارند؟
این تحقیق همچنین میگوید که بالاترین درصد زنان سرپرست خانوار متعلق به استان سیستان و بلوچستان با ۱۸.۱ درصد، تهران با ۱۳.۸ درصد، زنجان با ۱۳.۷ درصد و کرمان با ۱۳.۶ درصد است.
در کدام استانها درصد زنان سرپرست خانوار کمتر است؟
استانهای کردستان هم با ۱۰.۱ درصد و آذربایجان غربی با ۱۰.۲ درصد در مقایسه با سایر استانهای کشور دارای پایینترین نسبت خانوارهای زن سرپرست هستند.
استانهای خراسان جنوبی، یزد و سمنان هم به ترتیب با ۵۷.۵ ،۵۵.۷ و ۵۴.۳ درصد دارای بالاترین جمعیت خانوارهای زنسرپرست تکنفره در ایران هستند.
استانهای کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان و ایلام هم به ترتیب با ۳۲.۲ ،۳۳.۱ و ۳۴.۵ دارای کمترین خانوارهای زنسرپرست تکنفره هستند.
نتایج این تحقیق در عین حال میگوید، در سال ۱۳۹۵ بیش از ۴۴ درصد کل خانوارهای زنسرپرست را خانوارهای تکنفره تشکیل داده است.
وضعیت سواد در زنان سرپرست خانوار چگونه است؟
بخش دیگری از این تحقیق نشان میدهد، بیش از ۲۷ درصد خانوارهای زنسرپرست هیچ فرد باسوادی در خانوار خود ندارند. این در حالی است که این میزان برای خانوارهای مردسرپرست ۴.۵ درصد بوده است.
استانهای خراسان شمالی ۴۳.۸ درصد و خراسان جنوبی ۳۹ درصد و دارای بالاترین درصد خانوارهای زنسرپرست بدون فرد باسواد هستند.
مقایسه خانوارهای دارای سرپرست مرد با خانوارهای دارای سرپرست زن در سال ۱۳۹۵ نشان میدهد، شکاف گستردهای به لحاظ وضعیت اشتغال و بیکاری سرپرستان خانوار بین این دو دسته از خانوارها وجود دارد.
حدود ۷۶ درصد از مردان سرپرست خانوار شاغل هستند، در حالی که درصد مشابه برای زنان سرپرست خانوار حدود ۱۵ است.
استانهای آذربایجان غربی، کرمان، خوزستان و فارس دارای بیشترین درصد خانوارهای مرد سرپرست شاغل در کشور هستند و استانهای کرمانشاه، ایلام، سیستان و بلوچستان و تهران نیز به ترتیب خانوار درصد کمترین درصد خانوارهای مرد سرپرست شاغل در کشور هستند.
همه این زنان خواسته یا ناخواسته در جامعهای مسئولیت اداره خانه را برعهده دارند که مردسالاری برآمده از سنت و فرهنگ و مذهب، همچنان به عنوان الگوی مسلط یک خانواده ایدهآل در جامعه معرفی میشود.
در چنین شرایطی وضعیت زنان سرپرست خانوار به منظور اداره خانواده به مراتب از سایر زنانی میشود که فاقد چنین مسئولیتی هستند.
این دسته از زنان در جامعه ایران به پنج دسته تقسیم میشوند که نتایج یک تحقیق در ژورنال مطالعات اجتماعی زنان که بهار سال ۱۴۰۰ منتشر شده، به توصیف آنها پرداخته است.
براساس این تحقیق، گروه نخست زنان سرپرست خانوار را زنان «آسیبدیده و مطرود اجتماعی» تشکیل میدهند که ویژگی آنها فقر شدید خانواده، ازدواج در سن پایین و به صورت اجباری، تحصیلات پایین، ناآگاهی و نداشتن مهارت در مسائل زناشویی است.
آنها در دوران تحت سرپرستی بودن نیز با مسائلی همچون اعتیاد همسر، فقر مالی و بیثباتی شغلی همسر، فقدان حمایت از سوی خانواده، رنج و فشار نقشی مضاعف و در دوران سرپرستی با فقدان تخصص و مهارت برای ورود به بازار کار، فقدان انگیزه و افسردگی دستوپنجه نرم میکنند.
گروه دوم، «زنانی با انگیزه مضاعف برای بهبود و تغییر شرایط» هستند که «با وجود فقر مالی در خانواده، ازدواج ناموفق، تحصیلات پایین، فقدان تخصص و مهارت برای ورود به بازار کار، انگیزه برای بهبود شرایط دارند و تلاش مضاعفی برای یادگیری، افزایش تحصیلات و توانمندسازی خویش صرف میکنند.»
گروه سوم را نیز زنان «دارای حمایت نسبی خانواده» تشکیل میدهند که براساس اعلام این تحقیق «با سطح تحصیلی پایین و علیرغم ازدواج با میل و اراده خود، پس از طلاق و سرپرستی خانوار، با دریافت حمایت نسبی مالی و و عاطفی از سوی خانواده خویش، در مشاغل سطح پایین اشتغال دارند.»
گروه چهارم را هم «زنان پرستار همسر و فرزندان در خانواده» تشکیل میدهند که «به دلیل بیماری و از کار افتادگی همسر و پرستاری از وی در دوران زناشویی، در شرایط بسیار سخت زندگی کردهاند، به دنبال افزایش سن و فوت همسر با بیماری و ناتوانی، کمبودها و آسیبهای عاطفی-روانی و فقدان حمایت از سوی خانواده مواجه» هستند.
گروه پنجم را هم زنان تشکیل میدهند که از حمایت فرزندان خود بهرهمند هستند و فرزندان از آنها حمایتهای مالی و عاطفی و اجتماعی میکنند.
در سال ۱۳۹۷ هم معاونت امور زنان و خانواده نهاد ریاستجمهوری تحقیقی از ۱۱۰ پژوهش در حوزه زنان سرپرست خانوار در ایران منتشر کرد که جمعبندی و تشریح خروجی مشترک تمام این پژوهشهای صورت گرفته از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۸ را در بر میگیرد.
این تحقیق نشان میدهد که خروجی مجموعه ۱۱۰ پژوهش درباره زنان سرپرست خانواده گویای این واقعیت است که نداشتن امنیت اقتصادی، وضعیت نامطلوب اشتغال، تحصیلات کم، فشار نقشهای شغلی و خانوادگی، وضعیت نامطلوب سلامت جسمانی و روانی و طرد اجتماعی موجب کاهش مطلوبیت وضعیت زندگی این دسته از زنان شده است.
مطالب مرتبط:
کرونا و بیکاری زنان سرپرست خانوار؛ بیمه نداریم، وام دو میلیونی هم نمیخواهیم
افزایش اعتیاد و طلاق در میان زنان؛رشد 20 درصدی اعتبار حمایت از زنان سرپرست خانوار
آمار زنان سرپرست خانوار در خراسان شمالی؛ بالاتر از میانگین کشوری
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر