روزبه شادمانی
«محمد مخبر»، معاون اول «ابراهیم رئیسی» روز پنجشنبه ۳۰دی۱۴۰۰ به بازار تهران رفت تا از نزدیک درباره مسایل و مشکلات اقتصادی با بازاریان گفتوگو کند. یک شهروندخبرنگار روز شنبه به بازار تهران رفته و از بازاریان درباره حضور معاون اول رییسجمهور و صحبتهای رد و بدل شده، سوال کرده است. روایت بازاریان از حضور مخبر در بازار تهران را در گزارش زیر میخوانید.
***
«محمد» از فروشندگان بازار زرگرها است و روز پنجشنبه وقتی شنیده مخبر به بازار آمده، خودش را به او و همراهانش رسانده است: «من خیلی اخبار میخوانم. چند باری دیدم که نوشتهاند معاون اول رییسجمهور سر زده به خوابگاه دانشجویان رفته یا در دیداری غیرمنتظره به بازار لوازم خانگی رفته است تا شنیدم به بازار آمده، خودم را به او رساندم. نزدیکی سبزه میدان بود، با یک تیم همراه و دوربین و فیلمبردار، دو تا خبرنگار هم بودند که هم از شبکه خبر با دوربین آمده بودند و هم از صداوسیما. راستش سر زده زمانی معنا دارد که او به صورت ناگهانی و ناشناس به میان مردم بیاید و مشکلاتشان را بپرسد نه این که با کلی خدم و حشم.» او میگوید بسیاری از بازاریان در این مواقع تشریفاتی حرف میزنند و احتمالا حرف دلشان میماند.
«علی» همکارِ محمد اما حرف او را قبول ندارد، میگوید مردم آنقدر دلشان پر است که دیگر رعایت تشریفات را نمیکنند و روز پنجشنبه بسیاری از کسبه اعتراض کردند: «یکی از کسبه گفت تورم و گرانی آنقدر زیاد است که وقتی میفروشیم، گاهی نمیتوانیم اصل سرمایهمان را هم سر جایش بگذاریم. دیگری گفت آقای رییسجمهور مردم دیگر بازار نمیآیند، اگر میآمدند پنجشنبه صبح باید چشمتان از جمعیت سیاهی میرفت. یکی دیگر گفت ما تا کی باید چشم انتظار مذاکرات وین باشیم، هر روز که بیدار میشویم، سرمایهمان آب رفته است.»
«سبحان» که در یک خشکبارفروشی سرِ بازار کار میکند، میگوید: «همسایه بغلیمان دخلش را باز کرد و نشان داد. گفت صبح پنجشنبه فقط ۲۰۰ هزار تومان در بازار تهران دشت کردهام.»
با این حال، همه آنها میگویند مخبر چند جمله مشابه را در جواب بازاریها به کار میبرده است. علی میگوید: «میگفت دولت هم تازه کار را شروع کرده، ما در چند بخش تمرکز کردیم. اول این که باید فراوانی ایجاد کنیم که در این زمینه تا حدودی موفق بودیم. بعد هم باید قیمتها را کنترل کنیم که ثبات قیمت داشته باشیم و بعد هم باید کنترل و ارزانی را داشته باشیم. حرفهای تکراری، وعدههای توخالی.»
«مرتضی» که در بازار تهران کریستال میفروشد، میگوید: «در بحث فراوانی فقط اجناس داخلی زیاد شدهاند وگرنه بحث واردات واقعا با مشکل روبهرو است. البته اجناس تقلبی هم به وفور یافت میشود. او میگوید قبلا ما مدلهای کریستال بوهمیا را به راحتی وارد می کردیم و میفروختیم. الان هم واردات سخت است و هم فروش. چون دیگر همه نمیتوانند بابت یک سرویس ۵ پارچه بوهمیا بیست سی میلیون تومان بپردازند.» او کمی مکث میکند و میگوید: «باید ببینیم منظور آقای مخبر از فراوانی چیست؟ اما به نظر من اصلا موقعیت بازار مثل سال ۹۲ و بعد از برجام نیست. جنس کم شده مخصوصا اجناس خارجی. این به نفع تولیدکننده داخلی هم نیست؛ چون مواد برای تولید هم نیست.»
آقای «میرزایی» که طلافروش است، میگوید: «بازار را که نمیتوانند کنترل کنند، قیمت ارز و دلار هم در این چند وقت با زندگی ما بازی کرد. بسیاری از همصنفیهای من جنس را فروختند و نتوانستند جایگزین کنند. باورتان میشود چند نفر در صنف طلافروشها بر اثر استرس کار سکته کردند.» او میگوید آمدن معاون رییسجمهور و مقامات فقط یک شو برای خودشان است؛ وگرنه آنها هم در همین مملکت زندگی میکنند و میدانند چه خبر است. اگر بخواهند کاری کنند انجام میدهند و لازم نیست به بازار بیایند.»
محمد چند عکس از مخبر در حالی که با بازاریان در حال گفتوگو است، گرفته است، میگوید: «آقای مخبر میگفت ما تازه آمدهایم سر کار، من گفتم آقا چشم روی هم بگذارید، چهار سال شما هم تمام میشود.» عکس را نشان میدهد و میخندد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر