در روزهای گذشته، با وقوع دو حادثه در شهرستان گچساران در استان کهگیلویه و بویراحمد، بار دیگر زخم کهنه نبود امنیت و مصادره مراتع و زمینهای قشقاییها سر باز کرده است. روز جمعه هفته گذشته، در پی حمله چند تن از نیروهای انتظامی و لباس شخصی به یک خانواده عشایری در روستای «آبشیرین» گچساران، یک زن از ناحیه صورت زخمی شد و سه تن دیگر بازداشت شدند. همزمان، عشایر قشلاق «هلیگان» در جنوب شهرستان گچساران در اعتراض به تصرف زمین و چراگاههای خود توسط افراد مسلح، بار دیگر دست به برگزاری تجمع اعتراضی زدند.
این حوادث تنها بخشی از تجربه زیسته مردم قشقایی در سالهای اخیر هستند؛ حوادثی که دولت و نهادهای امنیتی و نظامی پای ثابت ایجاد آنها و حتی تهدید و تحقیر این شهروندان بودهاند. در آخرین مورد، بر اساس فایلی صوتی که به «ایرانوایر» رسیده است، یک مامور نیروی انتظامی در گچساران با بیاعتبار خواندن اسناد و پروانه چرای عشایر هلیگان، در پاسخ به اعتراض شهروند قشقایی درباره نبود امنیت و تصرف شدن مراتع آبا و اجدادی آنها توسط زمینخواران، میگوید: «تُرک نباید اینجا (هلیگان) بیاید.»
***
روز جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰، در پی ضربوشتم یک خانواده قشقایی توسط نیروی انتظامی، صورت یک زن زخمی شد و سه تن در این حادثه بازداشت شدند.
یکی از شهروندان ساکن گچساران در کنار ارسال ویدیوی این حادثه، در گفتوگو با «ایرانوایر» میگوید: «روز جمعه، دو نفر مامور لباس شخصی به همراه یک افسر پلیس برای باج گرفتن از خانوادهای قشقایی در روستای آبشیرین قوچ کوراوغلو (گچساران)، به خانه آنها رفتهاند. این خانواده سه نفره در مقابل باجخواهی این ماموران مقاومت کرده و حاضر به دادن گوسفند به آنها نشده است. یکی از ماموران با دیدن مقاومت خانواده، خود را مامور نیروی انتظامی معرفی کرده و با پوشیدن یونیفرم نظامی، خواستار تفتیش خانه این روستاییان شده است. این خانواده از ماموران حکم تفتیش منزل خواسته است و ماموران در مقابل این درخواست، اقدام به ضربوشتم آنها کردهاند. در این بین، یکی از ماموران لباس شخصی یک سیلی به صورت زن قشقایی زده که در نتیجه آن، زیر چشم این زن شکاف برداشته است.»
در پی انتشار خبر حمله نیروی انتظامی به این خانواده قشقایی در رسانههای محلی و شبکههای اجتماعی، فرمانده نیروی انتظامی گچساران به رسانهها گفته است: «ماموران برای رسیدگی به گزارش نگهداری مواد مخدر، به محل اعزام شده بودند که توسط ساکنین محل مورد ضربوشتم قرار گرفتهاند.»
این مقام نظامی همچنین ادعا کرده است: «آسیب وارده به چشم یکی از زنان عشایر ناشی از تلاش ساکنین برای شکستن حقه وافور بوده است.»
شهروند گچسارانی که با «ایرانوایر» گفتوگو کرده است، با تکذیب گفتههای سرهنگ «سیدمحمد موسوی»، میگوید: «نگهداری مواد مخدر توسط این خانواده، اتهامی دروغ و زخمی شدن صورت یکی از اعضای خانواده هنگام شکستن بافور، خندهدار است. فرمانده نیروی انتظامی با این اتهام، قصد فشار بر این خانواده را دارد. همچنین در شب حادثه، نیرویهای انتظامی هر سه عضو خانواده قشقایی را دستگیر و به مدت ۲۴ ساعت در بازداشت نگه داشتهاند. اکنون خانواده قشقایی تحت فشار نیروی انتظامی برای بازپسگیری شکایت خود هستند و به آنها گفته شده است در صورت عدم رضایت، برای آنها مشکل ایجاد خواهند کرد.»
در جریان این حادثه، یکی از اعضای خانواده قشقایی فیلم حمله نیرویهای انتظامی به آنها را ضبط کرده است. در این ویدیوی یک دقیقهای، دو تن از ماموران با لباس شخصی حضور دارند و یکی از آنها با سلاح «کلاشنیکف» دیده میشود. نفر سوم نیز در میانه درگیری، درجه نظامی خود را بر روی لباس فرمش میچسباند.
در این ویدیو، اعضای خانواده قشقایی بارها خواسته خود مبنی بر نشان دادن حکم تفتیش توسط ماموران را تکرار میکنند. در ویدیو هیچ کدام از طرفین حرفی از مواد مخدر بر زبان نمیآورند. در ثانیه ۱۶ از این ویدیو نیز مشخصا شخص فیلمبردار میگوید: «دروغ میگی من گوسفند میخرم.»
این جمله، روایت خانواده قشقایی از این حادثه را تقویت میکند و نشان میدهد اتهام فرمانده نیروی انتظامی درباره تفتیش خانه به دلیل نگهداری مواد مخدر، اتهامی بیاساس است.
تداوم تصرف مراتع عشایر قشقایی
باجخواهی و عدم تامین امنیت عشایر توسط نیروی انتظامی رویهای است که در سالهای اخیر زمینخوران با کمک عوامل خود برای فشار بیشتر بر عشایر قشقایی اعمال میکنند تا آنها را مجبور به کوچ دایمی از سرزمین خود کنند.
چند کیلومتر دورتر از حادثه درگیری خانواده قشقایی با نیروی انتظامی، عشایر منطقه هلیگان نیز به تصرف مراتع و چراگاههای خود توسط زمینخواران معترض هستند. شکایت این عشایر قشقایی نیز بیش از یک سال است از سوی نهادهای قضایی بیپاسخ مانده است.
هلیگان، قشلاق تیرههای ۲۴ گانه «چهاربونیچه نرهای»، از طایفههای قشقایی است. این منطقه در جنوب استان کهگیلویه و بویراحمد و در حد فاصل گچساران، دیلم و گناوه واقع شده است؛ منطقهای بکر، نیمه مشجر و زیستگاه گونههای متعدد جانوری.
مساحت هلیگان ۱۲۰ هزار هکتار است که ۳۰ هزار هکتار آن اراضی قابل زراعت است و رودخانه «زهره» از وسط این منطقه میگذرد. هلیگان همچنین دارای منابع بزرگ نفت و گاز است.
بیش از یک سال است که قشلاق هلیگان به تصرف زمینخواران درآمده است و افراد مسلح مانع از ورود عشایر قشقایی به این منطقه میشوند. عشایر در این مدت بارها با برگزاری تجمع اعتراضی، خواستار تامین امنیت خود و بازگشت به مراتع و زمینهای خود شدهاند.
در چند روز اخیر نیز عشایر در جادهای در نزدیکی هلیگان تجمع اعتراضی برپا کردهاند. با این وجود، تاکنون مسوولان دولتی اقدامی در جهت رفع مشکل آنها نکردهاند.
به گفته عشایر این منطقه، سال گذشته آنها در بازگشت به قشلاق هلیگان، مورد حمله افراد مسلح قرار گرفتهاند. در این درگیری، خسارات گستردهای به اموال عشایر وارد و چندین نفر نیز زخمی شدهاند.
یکی از عشایر هلیگان در گفتوگو با «ایرانوایر»، درباره حادثه درگیری عشایر با زمینخواران میگوید: «آذر ۱۳۹۹، پس از بازگشت درهشوریها از ییلاق به قشلاق هلیگان، زمینخوران با همراهی حدود ۱۰۰ نفر از روستاییان منطقه با تفنگ ساچمهای و سلاح سرد به چند خانوادهای که پیش از همه رسیده بودند، حمله کردند اما پاسگاه منطقه بیش از یک هفته از اعزام نیرو به منطقه خودداری کرد. درهشوریها برای آن که سند معتبر داشتند، از درگیری پرهیز کردند و منتظر اقدام مسوولان محلی استان کهگیلویه و بویراحمد شدند اما مسوولان یک سال است که اقدام موثری نکردهاند. پرونده هنوز در جریان است و قشقاییها از سرزمین خود آواره شدهاند.»
در این مدت، عشایر قشقایی در دیدار با مسوولان شهرستان گچساران و مقامهای استان کهگیلویه و بویراحمد، خواستار تامین امنیت و بازپسگیری مراتع هلیگان شدهاند.
آبان ۱۴۰۰، تنها چند روز پس از تجمع عشایر قشقایی در مقابل فرمانداری گچساران، استاندار کهگیلویه و بویراحمد در دیدار با تعدادی از عشایر، قول پیگیری و حل مشکل آنها را داد. بر اساس ویدیویی که از این دیدار به «ایرانوایر» رسیده است، عشایر در کنار انتقاد از تصرف مراتع خود توسط برخی از زمینخوران، از نبود امنیت در این منطقه نیز گلایهمند هستند.
شهروند قشقایی که با «ایرانوایر» گفتوگو کرده است، درباره اسناد و پروانه چرای دام عشایر هلیگان میگوید: «هلیگان از مهمترین قشلاقهای تُرکهای قشقایی است. این خاک علاوه بر نفت و گاز بیپایان، دارای پستی و بلندیهای خوشگردش و پیشبهار است. هلیگان قشلاق بیش از هفت نسلِ یکی از تیرههای درهشوری قشقایی است. اسناد مالکیت قشقاییها از این خاک به قبل از سال ۱۳۱۶ باز میگردد. عشایر قشقایی سند مالکیت صادر شده از سوی دولت پهلوی دوم و همچنین بعد از انقلاب ۱۳۵۷ را نیز در اختیار دارند. بیش از ۴۰۰ پروانه چرای دام و سند مالکیت طرح مرتعداری هلیگان در دست مالکان قشقایی است. اما در این منطقه، نوعی ستیز بیمنطق با تُرکان قشقایی در جریان است، بهطوری که ماموران رده پایین نیروی انتظامی از بازگو کردن این ضدیت اِبا ندارند.»
بر پایه دو فایل صوتی که به «ایرانوایر» رسیده است، یک افسر نیروی انتظامی در گفتوگو با عشایر قشقایی، اسناد مالکیت و پروانه چرای صادر شده از سوی سازمان منابع طبیعی برای هلیگان را بیاعتبار توصیف میکند. این مقام نظامی در پاسخ به اعتراض یکی از عشایر قشقایی درباره عدم تامین امنیت آنها توسط نیروی انتظامی نیز میگوید: «تُرک نباید اینجا (هلیگان) بیاید.»
دولت و زمینخوران علیه عشایر
یکی از فعالان مدنی قشقایی ساکن شیراز که حادثه تصرف مراتع هلیگان را پیگیری کرده، معتقد است، تقلیل این حادثه به درگیری بین روستاییان و عشایر، دروغی است که مافیای زمینخواری منطقه تبلیغ میکند.
او میگوید: «زمینخواران طرحی را در دست دارند که بر اساس آن، میخواهند هلیگان را تبدیل به منطقه گردشگری کنند. این طرح با وجود عشایر قشقایی که دارای اسناد و مدارک مالکیت این مراتع هستند، ممکن نیست. آنها روستاییان منطقه را سپر خود کردهاند چون روستاییان بهتر میدانند که امکان تملک دایمی این مراتع را ندارند. حذف سیستماتیک قشقاییها از ساختار قدرت سیاسی در ایران و نفوذ مافیای زمینخواری در قوهقضاییه و نیروی انتظامی هم باعث شده است نهادهای مسوول این پرونده را پیگیری نکنند. زمینخواران به خوبی از گسلهای قومیتی منطقه آگاه هستند. آنها با کمک عوامل خود در نهادهای نظامی و دولت، میخواهند یک درگیری خونین در منطقه به راه بیاندازند و سپس با کوچ دادن دایمی عشایر، هلیگان را تماما تصرف کنند. عشایر قشقایی به همین دلیل به توصیه ریشسفیدان خود تا به امروز تلاش کردهاند از درگیری پرهیز کنند اما با تداوم روند کنونی، هلیگان هم به سرنوشت سایر زمینها و مراتع قشقاییها در استانهای فارس، بوشهر، اصفهان، چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد دچار خواهد شد.»
عشایر میراثدار شیوه زندگی هزاران سالانه بشریت هستند. در ایران این شهروندان در کنار تولید صنایع دستی متنوع، نزدیک به ۲۰ درصد از محصولات دامی و ۳۵ درصد از گوشت قرمز از دام سبک کشور را تولید میکنند. با این وجود، به دلیل افزایش فعالیت معادن و آسیبهای گسترده آنها به محیط زیست، تصرف زمینها و مراتع عشایر توسط زمینخواران، تغییر کاربری ایلراهها به باغات، جادهها و مناطق مسکونی و صنعتی، خشکسالیهای پی در پی، افزایش بیماریهای دام، کمبود امکانات آموزشی و بهداشتی و عدم حمایت کافی از سوی دولت، جمعیت عشایری ایران به سرعت در حال کاهش است.
راهحل جمهوری اسلامی برای حل مشکلات این شهروندان در دههای گذشته نیز عمدتا بر یکجانشین کردن عشایر بنا شده است؛ راهحلی که به حاشیهنشینی در شهرها دامن زده و فشار مضاعفی را به محیط زیست به دلیل استفاده بیرویه از مراتع توسط عشایر یکجانشین وارد کرده است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر