«ناخن پای پدرم در اثر شلاقهای کف پا و افتادنشان هرگز در نیامد! در زندان دچار عفونت استخوان پا شده بود که او را به بیمارستان نبردند تا سالها دچار مسئله بود، دیابت هم داشت و در نهایت پایش را بریدند و بعد هم ...»
این تنها یکی از صدها روایتی است که کاربران شبکه اجتماعی توییتر از شرح شکنجه زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندانهای جمهوری اسلامی نوشتند؛ طوفان توییتری که روز جمعه ٢٦ آذر ماه با هشتگ «#شکنجه_شدم» و در پاسخ به ادعای «کاظم غریبآبادی»، رییس ستاد حقوق بشر قوه قضاییه برگزار شد.
***
غریبآبادی در واکنش به قطعنامه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در محکومیت نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی، شکنجه در جمهوری اسلامی را «دروغ» خواند و گفت هرکس چنین ادعایی دارد، به ما مراجعه کند.
این چندمین بار در همین سالهای اخیر است که کاربران توییتر در واکنش به انکار شکنجه روحی و جسمی در زندان های جمهوری اسلامی از سوی مقامات آن به روایت شکنجه زندانیان در طول این چهار دهه میپردازند.
بار قبل سال ١٣٩٧ بعد از افشای شکنجه روحی و جسمی «اسماعیل بخشی»، فعال کارگری شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه در زندان اوین و انکار آن از سوی مقامات بود که باز هم کاربران شبکههای اجتماعی روایتهای خود از شکنجه در زندانهای دهههای مختلف عمر جمهوری اسلامی را فاش کردند.
از آن سو مقامات جمهوری اسلامی معمولا در نهادهای بینالمللی بر «ممنوعیت قانونی» شکنجه در قوانین این حکومت سخن گفتهاند.
این بار کاربران به دعوت توییتری سازمان حقوق بشر ایران هشتگ «شکنجه شدم» را به کار گرفتند. در طوفان توییتری با هشتگ شکنجه شدم، کاربران این شبکه اجتماعی یاد شکنجه زندانیان سیاسی دهههای مختلف عمر جمهوری اسلامی را زنده کردند.
کاربری به نام «فردای ما» در اعتراض به انکار شکنجه در زندانهای مختلف جمهوری اسلامی از سوی معاون حقوق بشر قوه قضاییه به استمرار همین امر در طول دهههای مختلف پرداخت :«از دهه ٦٠ و شکنجههای اختراعی لاجوردی و حاج داوود که بگذریم از دهه ٧٠ و شکنجه بازداشتیها که بگذریم، زیر سایه ولایت فقیه کسی نیست که نگه #شکنجه شدم! این نظام یعنی شکنجه! دادخواهی تا آزادی».
کاربر دیگری به نام «خوشه های خشم» با یادآوری شکنجهگران زندانیان دهه ١٣٦٠ خطاب به معاون حقوق بشر قوه قضاییه نوشت: «به غریبآبادی بگویید از داوود رحمانی و اسدالله لاجوردی خونآشام بپرسید در واحدهای مسکونی و قبر و قفس با زنان مجاهد چه کردند که کمتر کسی از آن بیرون آمد!»
دهه ٧٠، دوران اصلاحات و شکنجه اهالی مطبوعات و فعالان سیاسی و دانشجویی با دستور مستقیم«سعید مرتضوی»، دادستان وقت تهران از دورانهایی است که هیچگاه از یاد این فعالان نمیرود.
«رضا یونسی»، از فعالان دانشجویی همین دوران در دانشگاه پلی تکنیک در توییت خود به شرح شکنجه همکلاسیهای خود در همین دوره پرداخت. او با نقل قولی از مرتضوی در انکار شکنجه زندانیان سیاسی به ذکر نمونههایی از این شکنجهها پرداخت: «مواردی که دانشجویان پلی تکنیک تجربه کرده بودند، شکنجه به حساب نمیآمد. مواردی همچون ضرب و شتم، انفرادی، پخش صداهای آزاردهنده در سلول، تهدید به آزار رساندن به اعضای خانواده، ندادن غذا به مدت ۴۸ ساعت، اذیت و آزار دانشجویان توسط تیم هفت نفره بازجویی از جمله فشارها» بر این زندانیان بودند.
قاضی «سعید مرتضوی»، کسی بود که نه تنها در صدور دستور برای شکنجه زندانیان سیاسی نقش داشت، بلکه به قتل مستقیم برخی از آنان، از جمله «زهرا کاظمی» عکاس ایرانی، کانادایی هم متهم شده است؛ اتهاماتی که البته جمهوری اسلامی هیچگاه به آن رسیدگی نکرد.
دهه ٨٠ شمسی و دوره ریاستجمهوری «محمود احمدینژاد» با شکنجه زندانیان طرفدار جنبش سبز شناخته میشود. جایی که نه تنها هیچگاه به اتهامات مسببان شکنجه معترضان در بازداشتگاه «کهریزک» رسیدگی جدی نشد بلکه حتی اندک شاهدان این شکنجهها از جمله دکتر «رامین پوراندرجانی» پزشک این بازداشتگاه که حاضر شد درباره این شکنجهها شهادت دهد نیز به طرز مشکوکی جان خود را از دست داد.
دهه ٩٠ شمسی و دوران ریاستجمهوری «حسن روحانی» با اعتراضات خیابانی دی ماه سال ١٣٩٦ و آبان ماه سال ۱۳۹۸ و دراویش گنابادی شناخته میشود. مرگ «کاووس سیدامامی» فعال محیط زیست و استاد دانشگاه امام صادق در زندان اوین و شکنجه دیگر فعالان محیط زیستی از جمله آزار جنسی «نیلوفر بیانی» که به همراه او در دی ماه ١٣٩٦ بازداشت شدند نیز از جمله شهادتهای توییتری کاربران برای اثبات شکنجه در جمهوری اسلامی در این طوفان توییتری به ثبت رسید.
درست در همین روزها که معاون حقوق بشر قوه قضاییه شکنجه زندانیان سیاسی در جمهوری اسلامی را انکار میکند، « حمید نوری»، از شکنجهگران زندانیان سیاسی دهه ١٣٦٠ در جمهوری اسلامی در دادگاهی در سوئد در حال محاکمه است و بارها به کارنامه خود در این دوران ابراز «افتخار» کرده است.
لیلا کجاست؛ واکنش به ده روز بیخبری از یک فعال دانشجویی
روز جمعه ٢٦ آذر ماه علاوه بر طوفان توییتری در اعتراض به ادعای معاون حقوق بشر قوه قضاییه، کاربران توییتری به حدود دو هفته بیخبری از « لیلا حسینزاده»، فعال دانشجویی دانشگاه تهران اعتراض کردند.
لیلا حسینزاده، سهشنبه ۱۶ آذر ماه در شیراز از سوی ده مامور مسلح اداره اطلاعات این شهر بازداشت و به بازداشتگاه «پلاک ١٠٠» این شهر منتقل شد. کاربران توئیتری در این طوفان توئیتری با هشتگ « لیلا کجاست » با ابراز نگرانی نسبت به بیخبری از وضعیت این فعال دانشجویی خواهان آزادی هر چه سریع تر او شدند.
«سلطانعلی رفیعی»، پدر پریسا رفیعی که او هم از فعالان دانشجویی سابق دانشگاه تهران است که پیشتر مورد آزار و اذیت ماموران وزارت اطلاعات قرار گرفته در توییتی نوشت: «بازداشت و زندانی کردن نخبگانی چون لیلا حسینزاده که بنا به حقوق و مسئولیت شهروندی در قبال رخدادهای جامعه بیتفاوت نبوده و در جهت دفاع از حقوق مردم و مطالبات صنفی دانشجویان کنشگری کرده، نه تنها گرهی از مشکلات کشور نمیگشاید بلکه بر تعداد آنها میافزاید.»
پریسا رفیعی، دانشجوی عکاسی دانشگاه تهران بعد از اعتراضات دانشگاهی دی ماه ١٣٩٦ در این دانشگاه از سوی «سازمان اطلاعات سپاه انقلاب اسلامی» بازداشت و در بازداشتگاه غیرقانونی این نهاد مورد آزار و اذیت روانی و جسمی قرار گرفت.
«اسماعیل سلمانپور»، فعال دانشجویی سابق دانشگاه امیرکبیر تهران هم در توییتی به فشار روانی ناشی از بیخبری از زندانیان سیاسی اشاره کرد: «بیخبری از زندانی، ابزار مهمی برای اعمال شکنجه و فشار جسمی و روحی است. برادران افکاری در بیخبری شکنجه و وادار به اعتراف اجباری شدند. برای ستادن جان عزیز نوید، و امروز دوباره در شیراز، دانشجویی را در بیخبری به گروگان گرفتهاند. #لیلا-کجاست»
«اسماعیل بخشی»، فعال کارگری شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه هم که خود قبلاً مورد شکنجه وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی قرار گرفته بود، در توئیتی به شرایط سخت زندگی لیلا حسینزاده فعال دانشجویی پرداخت و خواهان آزادی او شد: «دانشجویی کارگرزاده که با کارگری زندگیاش را میگذراند. زن مقاومی که خودش را در کنار درد و رنج مردم معنا کرد اما جوانی و البته سلامتش را با بازداشتهای مکرر و زندان از او گرفتند. ده روز است از او بیخبریم. امشب با هشتگ #لیلا-کجاست به ستمی که بر او روا شده اعتراض میکنیم.»
«ضیاء نبوی»، فعال دانشجویی و زندانی سیاسی سابق هم با اشاره به انکار شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی از سوی معاون حقوق بشر قوه قضاییه ده روز بیخبری از لیلا حسینزاده را مصداق شکنجه دانست.
«رضا اکوانیان» هم در توییتی از مراجعه پدر لیلا حسینزاده، به دادگاه انقلاب اسلامی شیراز خبر داد. به گفته این فعال حقوق بشر مقامات دادگستری به آقای حسینزاده گفتهاند لیلا را به زندان اوین منتقل کردهاند، اما برای تحقیقات بیشتر به شیراز بازگردانده خواهد شد.
«محمد کریم آسایش» هم در توئیتی به توصیف مبارزه خستگیناپذیر لیلا حسینزاده، فعال دانشجویی برای برقراری عدالت در کشور پرداخت : «چهره جدیدی از مبارزان متولد شده است، چهره مبارزانی شاد و شورمند، مبارزانی که شور زندگیشان را زندان خاموش نمیکند، مبارزانی که آواز خواندن، شعر خواندن و جشن تولد گرفتنشان هم مبارزه است، مبارزانی چون نرگس محمدی و لیلا حسینزاده.»
«مریم وحیدیان»، روزنامهنگار مستقل هم از پروندهسازی خبرگزاری فارس و مهر همزمان با بازداشت لیلا حسینزاده ابراز نگرانی کرد.
دو خبرگزاری فارس و مهر، همزمان با بازداشت این فعال دانشجویی در اخباری که عینا شبیه هم بودند، به پروندهسازی اخلاقی برای او پرداختند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر