یعقوب صدقی، شهروند خبرنگار، تهران
در یک سوی عمارت پنجرههای بلند با قابهای نیمدایره رو به حیاط باز میشود و در سوی دیگر قابهای نیمدایرهای به طاقچههایی ختم میشود که تاریخ یهودیان در محله عودلاجان را در قالب قاب عکسهای فراوانی به آغوش کشیده است. اینجا یکی از قدیمیترین کنیسههای باقیمانده یهودیان در تهران است؛ کنیسه «عزرا یعقوب».
***
یکی از مهمترین جاذبههای گردشگری محله عودلاجان که از معماری اصیل ایرانی برخوردار است، کنیسه صد ساله «عزرا یعقوب» است که در خیابان سیروس، کوچه سنگی و کوی حکیم واقع شده است. این کنیسه از جایگاه ویژهای در بین کلیمیان برخوردار است.
این مکان مذهبی که از نظر موقعیت جغرافیایی در نزدیکی مراکز مهمی مانند «موزه دکتر چمران» و بیمارستانِ حالا تعطیل شده «دکتر سپیر»، «بازار بزرگ رضا» و همچنین «سفرهخانه سنتی عودلاجان» قرار گرفته است.
گفته میشود «عزرا یعقوب»، تاجر یهودی در زمان قاجار اولین کسی بوده که در تجارت و مبادلات بازرگانی با منچستر رابطه برقرار میکند. او در زمستان ۱۲۷۳ بیمار شد و از دنیا رفته است. اما این کنیسه بنا به وصیت او در همان سال توسط همسرش، «صنوبر حق نظر» که طبیب مخصوص «مهد علیا» مادر ناصرالدین شاه بود، بنا شده و تا دهه ۱۳۴۰ خورشیدی یکی از مراکز مهم تجمع یهودیان در محله سرچال بوده است.
امکان دیدار از کنیسه «عزرا یعقوب» در روزهای هفته و با هماهنگی تورهای گردشگری تهران میسر است. راهنمای تور بازدید از کنیسه میگوید:
«البته همسر عزرا یعقوب که قسمت اعظم ثروت او را صرف امور خیر کرد علاوه بر احداث این کنیسه یک مکتبخانه و یک آبانبار در محله عودلاجان ساخت که نیاز شش ماه آب محله را تامین میکرد و همچنین علاوه بر این همان زمان بودجه لازم برای ساختن یک کنیسه در بیمارستانی در اورشلیم را هم پرداخته بود.»
به گفته راهنمای تور این کنیسه البته که از قدیمیترین کنیسههای یهودیان محله عودلاجان است؛ اما نخستین کنیسه نیست. اولین کنیسه این محله که در زمان «فتحعلی شاه» و توسط «حاجی برخوردار» ساخته شد و به نام او بود و تمام آیین و مراسم یهودیان تهران همانجا برگزار میشد؛ ولی امروزه دیگر هیچ رد و نشانی از آن کنیسه در عودلاجان به چشم نمیخورد. حتی تورات قدیمی وقف حاجی برخوردار هم امروز در کنیسه عزرا یعقوب نگهداری میشود.
آقا «اسحاق» از کلیمیانی است که کودکیاش در محله عودلاجان گذشته و این کنیسه را به خوبی به یاد دارد. او از زبان پدر بزرگش میگوید: «در آن سالها که ما جوان بودیم، عده زیادی یهودی بخارایی و سمرقندی که از طریق افغانستان و مشهد به تهران کوچ کرده بودند، در این کنیسه ساکن شدند و بعد با کمک افراد کنیسه به اسراییل مهاجرت کردند و در جنگ جهانی دوم هم مهاجرین یهودی لهستانی در این کنیسه پناه گرفتند؛ ولی بعد از اینکه در سالهای بعد از آن زمان بیشتر یهودیان محله عودلاجان به شمال تهران رفتند و انقلاب شد و خیلی از یهودیان از کشور خارج شدند، اوضاع جور دیگری شد.» آقا اسحاق در ادامه صحبتهای خود اینطور میگوید: «این مکان زیبا، متاسفانه تنها و غریب ماند تا اینکه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و انجمن حمایت از کلیمیان تهران به جهت داشتن ویژگی معماری خاص اینجا را در ردیف آثار ملی ایران به ثبت رساندند. البته با وجود اینکه به واسطه گذشت زمان، بخشهایی از بنا رنگ کهنگی و فرسودگی به خود گرفته است؛ اما همچنان برای علاقهمندانش جذاب است.»
او در پایان صحبتهای خود میگوید: «تهران با همین بناها و تفاوتهایش اصالتش را تا به امروز حفظ کرده است؛ ولی متاسفانه محدودیتها و گرفتاریها باعث شده است تا خیلی از ساکنان تهران هنوز هم با محله اصیلی مثل عودلاجان که نشانههای تاریخ کشورمان در هر دورهای را دارد، کمتر آشنا باشند. مخصوصا جوانترها، بسیاری از جوانان یهودی ساکن تهران هم این کنیسه را به خوبی نمیشناسند و از تاریخچه آن آگاهی ندارند.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر