«موش و گربه» عبید زاکانی، شاعر قرن هشتم هجری به روایت «توکا نیستانی»، کارتونیست، با تیراژ هزار نسخه، روز یکشنبه هفتم آذر ۱۴۰۰ رونمایی شد.
این کتاب با همکاری مشترک نشر «ناکجا» در پاریس و «ایرانوایر» منتشر شده است؛ روایتی از آن چه شاعری در قرنها پیش، از رابطه قدرت بیان کرد و در طرحهای توکا نیستانی، میان هاشورهای بیقرارش به ثبت رسید؛ طرحهایی راوی رابطه قدرت و مبارزه طراح با خودسانسوری، در انتشاراتی که علیه سانسور فعالیت میکند.
فروش نسخه چاپی این کتاب از هماکنون در سایت انتشارات ناکجا در دسترس است و به زودی در ایران هم در اختیار علاقهمندان قرار خواهد گرفت.
***
«لشکر گربه چون مهیا شد/ داد فرمان به سوی میدانا
لشکر موشها ز راه کویر/ لشکر گربه از کهستانا
در بیابان فارس هر دو سپاه/ رزم دادند چون دلیرانا
جنگ مغلوبه شد در آن وادی/ هر طرف رستمانه جنگانا»
«موش» و «گربه» روایتهای بسیار دارند؛ از طنازیهای موش و دلبریهایش تا شیطنتهای گربه و دویدنهایی که گاه میان راز و نیازها، غوطه میخورند.
«موش و گربه» «عبید زاکانی»، شاعر، نویسنده و طنزنویس ایرانی اما روایتی مملو از چالش است؛ چه در آغاز که میسراید «بخوانم از برایت داستانی/ که در معنای آن حیران بمانی» و چه وقتی بعد از روایت مبارزهای نابرابر، به پایان میرسد که «جان من پند گیر از این قصه/ که شوی در زمانه شادانا».
در موش و گربه عبید زاکانی، موشی که از شراب مست شده است و برای گربه رجز میخواند، توسط گربه بلعیده میشود. گربه توبه و زاری میکند، موشی دیگر او را میبیند و خیال میکند میتواند از سر آشتی با گربه درآید. پس دیگریها را خبر میکند و باز هم گربه آنها را میبلعد تا لشکرکشی از دو طرف به راه میافتد. نهایتش را اما عبید زاکانی به خوبی روایت میکند که هر دو لشکر کشتهها دادند و در نهایت پادشاه گربهها که در چنگ پادشاه موشان اسیر شده بود، ناگهان بنا به حس تحقیر، «همچو شیری نشست بر زانو/ کند آن ریسمان به دندانا/ موشکان را گرفت و زد به زمین/ که شدندی به خاک یکسانا».
حالا این «موش و گربه» قرار است روایتی دیگرگونه داشته باشد به قلم طراح، توکا نیستانی؛ کارتونیستی که در زمان انقلاب ۱۳۵۷، ۱۸ ساله بود و مبارزه را در طرحهایش جست؛ از همانوقت که به خاطر ممنوعیت کشیدن انگشتهای لخت پای زن، زنانگی در طرحهایش رنگ باخت و برای کشیدن ریش، بازداشت شد تا در نهایت ایران را ترک کرد. اما پس از تبعید هم از قدرت نابرابر جمهوری اسلامی در امان نماند و نامزد پسرش را به خاطر موشکهایی که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به هواپیمای اوکراینی شلیک کرد، از دست داد.
او در سیر روایی موش و گربه، همانطور که هر دو حیوان را در قامتی انسانگونه به تصویر میکشد، انگار تجربه زیستهاش را در تقابل با قدرت روایت میکند. جنگی در میان است و صلحی در کار نیست. فریب است و دلخوشی. خون است و مرگ.
«احمد کریمی حکاک»، نویسنده و پژوهشگر ادبی در پیشگفتار این کتاب، پس از روایت شعر عبید زاکانی مینویسد: «کارتونهای نیستانی با تاکید مصرانه بر شیشههای شراب و عینیت بخشیدن به گربگی گربه و موشسان بودن موشان و نیز با گوشهچشمی به نرینگی گربگان و مادینگی موشان، دو خصلت ناگزیر قدرت و قوت گربه را در برابر جلوههای زیبا و حالتهای دلربای موشان قرار داده است و با این کار، اثر جنگی حکایت را آشکارا تخفیف میدهد و انگشت تاکید بر نوع دیگری از رابطه که شاید در نهایت نمایشگر نیازی دو سویه میان موشان و گربگان باشد، میگذارد.»
توکا نیستانی هم در مصاحبه با «مازیار بهاری» به این موضوع اشاره میکند و میگوید: «به تدریج همینطوری که توی طراحی جلو رفتم، گربههام شبیه یک مرد شدند و موشهام شبیه یک زن.»
توکا نیستانی بیشتر موشها را با پستانهایی برآمده رسم کرده و بیشتر گربهها را با آلتی مردانه و جنگی به تصویر کشیده است که ناگزیر رابطه قدرت است. اگرچه میتوان جنسیتی به این مساله نگریست اما روایت سیاسی اجتماعی آنچه از شعر تا طرحهای این کارتونیست از دیرباز تا هنوز جریان دارد، مسند پادشاهان قدرت است که ضعیفکشی میکنند.
اما آیا این رابطه قدرت و ستمگری، چه سیاسی و اجتماعی و چه جنسیتی، فقط مختص به ایران و حاکمیت مسلمان ایدئولوژیک است یا فارسیزبانان جهان را در برمیگیرد؟
«تینوش نظمجو»، ناشر این کتاب با عنوان انتشارات ناکجا، تمامی محتوای کتاب را، اعم از شعر، مقدمه و مصاحبه، با مشورت «ایرانوایر»، به چهار زبان منتشر کرده است؛ فارسی، انگلیسی، فرانسوی و آلمانی. طرحهای توکا نیستانی در این کتاب، به ترتیب، روایت شعر عبید زاکانی نیست بلکه او خود راوی دیگری از موش و گربه آن طنزنویس قرن هشتم شده است.
نظمجو در گفتوگو با «ایرانوایر» توضیح میدهد که هنر قرار نیست به چرایی و چگونگی بپردازد بلکه هر انسانی باید در مواجهه با آن، چیزی را در درون خودش بیابد؛ اگرچه تقابل شعر عبید زاکانی با توکا نیستانی، شوک میان یک هنرمند امروز است با شاعری که در قرن هشتم شعر میگفته است: «اما محتوای آن برای من به شدت امروزی است. هرچند هر دوی آنها هم به نوعی در زمانه خود با سانسور حکومتی مواجه شدند که قدرت به آنها تحمیل کرد.»
ناشر «موش و گربه» توکا نیستانی در صحبتهایش تاکید میکند که این کتاب میتواند برای خوانندههای فرانسوی، آلمانی و انگلیسی زبان، داشتههای تازهای به همراه داشته باشد.
او حتی میگوید به عنوان مترجم این کتاب به زبان فرانسوی، از تقابل شعر عبید زاکانی و طرحهای توکا نیستانی تاثیر گرفته و مسالهای نوین خلق کرده است: «ترکیب شعری از قرن هشتم با طرحهای یک کارتونیست معاصر، وضعیت نه فقط ایران بلکه جهان را نشان میدهد. این شعر، داستان ایران نیست فقط، سوژه هم ایران نیست بلکه رابطه قدرت است که از نظر سیاسی در همهجا حاکم است و از نظر اجتماعی و جنسیتی نیز هنوز در جهان جریان دارد؛ حتی در روابط میانفردی ما.»
حالا این کتاب، تقابل شاعر طنزنویس قرنها پیش با کارتونیست امروز، در خود تینوش نظمجو چه برداشتی ایجاد کرده است؟
- طرحهای توکا، هاشورهایی آشفته و به هم خوردگیهای ویژهای دارند که میتوانند از تجربه زیسته او در جدال با قدرت سیاسی برآیند. این آشفتگی را میتوان در رابطه گنگی که ما با جنسیت داریم نیز مشاهده کرد. ما با زنانگی و مردانگی، مثل همه جای دنیا، هرچند بیشتر، مساله داریم. البته همین رابطه قدرت که از آن صحبت میکنیم و حتی فراتر از رابطه سیاسی و اجتماعی، در تجربه من از تئاتر و نویسندههای بسیاری که روی آثار آنها کار کردهام، وجود داشته است. نمایشنامهنویس فرانسوی به نام «برنار ماری کلتس» در نمایشنامه «در خلوت مزارع پنبه»، تقابل یک قاچاقچی و مشتری را در کوچهای خلوت بیان میکند. قاچاقچی میخواهد چیزی را به مشتری بفروشد که نه ما و نه مشتری ماهیت آن را نمیدانیم. در نهایت، رابطه آنها به آنجا میرسد که مشتری مدام ناز میکند و میخواهد بخرد و قاچاقچی جلوتر میرود؛ یعنی یک رابطه نزدیک دشمنی و دوستی. خود نویسنده درباره این رابطه قدرت، مثال موش و گربه را میزند که هیچوقت نمیفهمیم چرا با هم دشمن هستند. انگار قرار است گربه دنبال موش بدود و موش در برود و یکی ناز کند و دیگری بازی و ناگهان قدرت برتر حاکم شود. برای همین، ایده جنسیت در این طرحها و توجه به آن مساله مهمی است که دنیا هم در همین مواجهه به سر میبرد.
در گفتوگوی مازیار بهاری با توکا نیستانی، طراح به «خودسانسوری» و «برهنگی» اشاره میکند که سالها با آن دست به گریبان بوده است و میگوید: «به محض این که یه طراحی میکنی که یه کمی برهنگی هم توشه، هزار و یک جور انگ و برچسب هم بهت میزنن. یکی از آرزوهای قدیمی من این بود که به عنوان طراح، بتونم بدن لخت بکشم.» به گنگی مساله جنسیت اشاره کردید، آیا این گنگی را در دیگر نویسندهها و اهل ادب مشاهده میکنید؟
- برخی از نویسندگان فکر میکنند بدون سانسور بودن، یعنی نوشتن درباره برهنگی زن و رابطه جنسی. در حالی که من اتفاقا فکر میکنم پرداختن به موضوع برهنگی و جنسیت و همینطور روابط جنسی، یعنی مبارزه با خودسانسوری؛ مثلا وقتی من روبهروی بازیگر زن یا مردی هستم که هیچ رابطه درستی با بدن نداشته است، برای کمک، روی تن و مساله جنسیت او کار میکنم تا از خودسانسوری خارج شود. به باور من، ما از برهنگی بدن میتوانیم به برهنگی روح برسیم. برهنگی لزوما جنسیتزده یا جنسی نیست بلکه راهی است برای رسیدن به خود. مساله دیگر این است که خود توکا در مصاحبهاش میگوید این کتاب و مجموعه طرحهایش از یک مسیر و روند میآیند و نه آن که میخواسته است برای پیامی مشخص، طرح بکشد؛ یعنی این طرحها از درون او بیرون آمدهاند و همانطور که میگوید، با آنها همراه شده است. به نظر من، موش و گربه توکا نیستانی یک سیر مبارزه با خودسانسوری است؛ یعنی او جلوی خودسانسوری خودش ایستاده است.
تینوش نظمجو در ادامه صحبتهایش، به بحثهای روز جامعه ایران و البته جهان حول مسایل جنسیتی و فرودست بودن زنان میپردازد که از نظر او، به درست یا غلط، انگشتنما شده است: «تبعیض جنسیتی و در اقلیت قدرت بودن زنان، مسالهای جهانی است و نه فقط مربوط به ایران. امروز جریانهای فمینیستی و در کنار آن، مساله پولیتیکال کارکتنسی (Political Correctness) که حاکم است و تاکید چشمگیر آن بر اقلیتهای ستمدیده، در مخلوط کردن ژانرها و جنسیتها بین موشها و گربهها که کدامها بیشتر زن هستند و کدامها مرد، در کار توکا نمایان است. شاید مبارزه میان آنها از سویی دیگر، سمبل مبارزهای باشد که امروز در جهان جریان دارد. این مساله یکی از بحثهای مهمی است که در آینده بیشتر با آن مواجه خواهیم شد. اینها حسهایی هستند که طرحهای توکا به من دادهاند.»
توکا نیستانی در مصاحبه با مازیار بهاری، وقتی به روزهای انقلاب و وارد شدنش به عرصه طراحی اشاره میکند، میگوید: «میدونی، من احساس کردم که میشه با طراحی، یک صدای بلند داشته باشی. آدمی که، یعنی منی که اهل خیابون رفتن و اعتراض کردن و اینها نبودم، به این نتیجه رسیدم که میشه با طراحی کردن هم اعتراض کرد.»
طرحهای این کارتونیست از موش و گربه عبید زاکانی میتواند صدایی بلند از «اعتراض» باشد؛ اگرچه اینجا به روابط قدرت، چه قدرت سیاسی حاکمان جهان و چه روابط جنسیتی قدرت بیشتر پرداخته شده است. اما هر آن کس که طرحهای توکا نیستانی را دنبال کند، متوجه میشود در تمامی طرحهای او که پس از شلیک به هواپیمای اوکراینی و قتلعام ۱۷۶ انسان در آسمان توسط سپاه پاسداران کشیده شدهاند، هواپیمایی در حال سقوط است. او در هر طرحش، در کنار اعتراض به روابط قدرت سیاسی و اجتماعی، به آن کشتاری معترض است که قدرت سیاسی به او، خانوادهاش و تمامی ایرانیان تحمیل کرد.
فیلم مستند «موش، گربه، خامنهای، سقوط»؛ گفتوگوی «مازیار بهاری» با «توکا نیستانی»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر