«هوشمند علیپور»، زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی سنندج از ۲۵آبان۱۴٠٠ در اعتراض به مخالفت شعبه چهارم اجرای احکام کیفری شهرستان سنندج با درخواست مرخصی موقت، اعتصاب غذا کرده است.
«هژار علیپور»، برادر هوشمند علیپور که در حال حاضر در کشور کانادا اقامت دارد، درباره دلیل اعتصاب غذای برادرش به «ایرانوایر» میگوید: «هوشمند پس از مرگ برادرمان ژیان علیپور در مهرماه سال جاری، برای حضور در مراسم تشییع پیکر او بلافاصله درخواست مرخصی موقت کرده بود اما با مخالفت قاضی پرونده روبهرو شد.»
***
«ژیان علیپور»، برادر هوشمند علیپور که در مرزهای شهرستان سردشت از توابع آذربایجان غربی کولبری میکرد، ٢٢مهر۱۴٠٠ در حالی که برای کولبری راهی اقلیم کردستان عراق بود، در خاک ایران هدف شلیک مستقیم نیروهای نظامی هنگ مرزی این شهر قرار گرفت و جانباخت. مرگ ژیان علیپور، پرسشهای جدی را به دنبال داشته است.
گفتنی است که غیر از دو خواهر هوشمند علیپور که در سردشت زندگی میکنند، بقیه اعضای خانواده از جمله پدر و مادر و دیگر اعضای خانوادهاش به دلیل احضارها، بازادشتها و فشارهای اداره اطلاعات سردشت از سال ١٣٨٨ مجبور به ترک کشور شدهاند.
به گفته هژار علیپور، هوشمند ١١ روز است که اعتصاب غذا کرده است: «امروز [۶آذر١۴٠٠] پنج روز است که هوشمند به سلول انفرادی زندان مرکزی سنندج منتقل شده و هیچ اطلاعی از وضعیت سلامت و جسمی او در دست نیست. هوشمند تا قبل از این که به سلول انفرادی منتقل شود با برخی از اعضای خانواده ارتباط تلفنی داشت؛ اما در حال حاضر این ارتباط قطع شده و از وضعیت سلامت او هیچ اطلاعی نداریم.»
او اضافه کرد: «البته هوشمند چند روز پیش از آغاز اعتصاب غذای خود به ما گفته بود که رییس و قاضی ناظر زندان با درخواست مرخصی او مخالفتی ندارند؛ اما به صراحت گفتهاند که نه آنها بلکه اداره اطلاعات سنندج با مرخصی او مخالف است.»
برادر این زندانی سیاسی با اشاره به رد درخواستهای مکرر هوشمند علیپور برای دریافت مرخصی موقت، مخالفت اداره اطلاعات سنندج و دخالت و اعمال نفوذ این نهاد امنیتی در دستگاه قضایی استان کردستان را عامل اصلی رد درخواست مرخصی برادرش میداند: «هوشمند در طول ٣ سال و نیمی که از دوران محکومیت هشت سالهاش میگذرد، دستکم ٩ بار برای دریافت مرخصی موقت اقدام کرده اما قاضی پرونده هربار با درخواستهای مکرر او مخالف کرده و به نظر میرسد قاضی پرونده استقلال کافی برای صدور رای خود ندارد.»
هوشمند علیپور، ٢٨ ساله و اهل شهرستان سردشت از توابع آذربایجان غربی است.
این زندانی سیاسی، شامگاه جمعه ١٢مرداد١٣٩٧ به همراه «محمد استاد قادر»، اهل شهرستان سقز از توابع استان کردستان که از اقلیم کردستان عراق به ایران بازگشته بودند، توسط نیروهای امنیتی همین شهر در مسیر سقز به بانه بازداشت شد.
هوشمند علیپور و محمد استاد قادر، در پروندهای مشترک به اتهام «بغی (قیام مسلحانه) از طریق عضویت در حزب پاک» (حزب آزادی کردستان) توسط شعبه یکم دادگاه عمومی و انقلاب سنندج به ریاست قاضی «سعیدی» ابتدا به اعدام محکوم شدند.
حکم اعدام این دو زندانی سیاسی در دیوان عالی کشور نقض شد و پس از ارجاع پرونده آنها به دادگاه همارز در شهریور ماه ١٣٩٩، هوشمند علیپور به ٨ سال و محمد استاد قادر نیز به ۵ سال حبس در زندان مرکزی سنندج محکوم شدند.
محمد استاد قادر، ٣٠اردیبهشت١٣٩٩ با عفو مشروط از زندان آزاد شد.
این دو زندانی سیاسی، ۴ روز پس از بازداشت توسط نیروهای امنیتی استان کردستان، ویدیویی از اعترافات آنها به عضویت در حزب پاک و حمله با نارنجک به حیاط اداره آگاهی شهرستان سقز از شبکه استانی کردستان و شبکه دوم سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد؛ با این وجود بیش از ۱۰۶ روز در بازداشتگاه اداره اطلاعات تحت بازجویی بودند.
آقای علیپور پیشتر درباره پخش اعترافات برادرش هوشمند در رسانههای جمهوری اسلامی به ایرانوایر گفته بود: «هوشمند را بیش از ٣ ماه در انفرادی نگه داشتهاند، او را شکنجه کرده و آزارش دادهاند تا به کاری اعتراف کند که نکرده است و چیزهایی را بگوید که بازجویان از او خواستهاند و بعد هم به او حکم اعدام دادهاند.»
آقای علیپور مخالفت جدی اداره اطلاعات سنندج با درخواست مرخصی موقت هوشمند را روشی برای اعمال فشار بیشتر بر این زندانی سیاسی میداند و معتقد است که این نهاد امنیتی بر اساس سابقه کیفری با هوشمند برخورد میکند: «هوشمند شب چهارشنبه سوری سال ١٣٧٨ یعنی چند روز پیش از نوروز ١٣٨٨، در حالی که تنها ۱۵ سال سن داشت، بازداشت شد. وقتی ماموران امنیتی و انتظامی به مراسم چهارشنبه سوری در شهر سردشت حمله کردند و با گاز اشکآور و باتوم مردم را هدف گرفتند، هوشمند که از برخورد گاز اشکآور به یکی از دوستانش عصبانی میشود، چوبدستی برمیدارد و به اتومبیل حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی حمله میکند و کاپوت و شیشههای آن را میشکند.»
هژار علیپور میگوید هوشمند زمانی که در جریان این درگیری بازداشت شد فقط ۱۵ سال سن داشت. هوشمند پس از انتقال به بازداشتگاه اطلاعات سردشت و شکنجه بسیار بیآنکه بداند، چند برگه را امضا میکند: «چند هفته بعد هوشمند را دادگاهی کردند و به بچهای ۱۵ ساله در واقع به خاطر شکستن کاپوت ماشین پلیس و اتهاماتی که با امضا کردن آن کاغذها پذیرفته بود، ۴ سال زندان دادند که ٣ سال از آن را به خاطر زیر سن بودن در کانون اصلاح و تربیت ارومیه گذراند.»
آقای علیپور همچنین در ادامه گفتوگو غیر از اشاره به فشار اداره اطلاعات سردشت علیه خانواده خود در سالهای گذشته، خصومت نهادهای امنیتی کردستان علیه هوشمند را «سیستماتیک و جهتدار» میداند. او میگوید: «در سال ٨٨ ژیان، من و پدرم از سوی اداره اطلاعات سردشت به اتهام همکاری با کومله، سازمان کردستان حزب کمونیست ایران، بازداشت شدیم. از زمان به بعد فشار نهادهای امنیتی بر روی اعضای خانواده ما به قدری شدت یافت که بسیاری از اعضای خانواده مجبور شدیم برای همیشه کشور را ترک کنیم و به کانادا پناه ببریم؛ پدر و مادر و دیگر اعضای خانوادهام پس از سالها آوارگی در ترکیه، سپتامبر ٢٠٢١ به ما ملحق شدند.»
هژار علیپور، در حالی که هنوز دو ماه از مرگ برادرش ژیان نمیگذرد، وضعیت دردناک خانواده خود را اینگونه روایت میکند: «پدر و مادر و برادران و خواهرانم هنوز در سوگ مرگ ژیان هستند. جمهوری اسلامی ژیان را از ما و دو فرزند خردسال ۴ و ٩ ساله او را گرفت. حالا هم جان هوشمند در خطر است و هیچ کدام از ما نمیدانیم قرار است چه بلایی سر او بیاورند.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر