دانیال دایان؛ شهروندخبرنگار
یافتههای «ایرانوایر» بیانگر افزایش کارگری جنسی میان اقشار مختلف جامعه افغانستان، پس از به قدرت رسیدن طالبان است. بالا رفتن فقر، بیکاری و گرسنگی در افغانستان، از یکسو به فروش کودکان رسیده است و از سوی دیگر، کارگری جنسی را رواج بیشتری داده است. آنهم در شرایطی که بنا به هشدارهای سازمان ملل، نزدیک به ۹۷ درصد مردم افغانستان در معرض فقری مهلک هستند.
افزایش کارگری جنسی در عین آنکه آسیبی اجتماعی توصیف میشود و بیشترین قربانیان آن زنان و کودکان هستند، از سوی طالبان مجازات سنگینی در پی دارد. به طوری که «مولوی شیراحمد عمار»، معاون فرماندار طالبان در «هرات» در گفتوگو با ایرانوایر تصریح کرد که این گروه حاکم بر افغانستان، با کارگران جنسی یا به تعبیر ایشان «فحشا» به طور جدی برخورد خواهند کرد.
***
برخورد با افزایش کارگری جنسی البته نه فقر را از بین میبرد و نه حتی پدیده اجتماعی را، بلکه صرفا زیرزمینیتر شدن و به پیروی از آن، خشونتهای دنیای کارگری جنسی را افزایش خواهد داد. خصوصا که حالا این مساله در افغانستان کودکان را هم به میان آورده است.
«مولوی شیراحمد عمار» به «ایرانوایر» گفت که «همگی باید دست از ترویج فحشا بکشند.»
اما آنچه کارگری جنسی را گسترش داده است، تبلیغات نیست بلکه فقر و گرسنگی روزافزون است که دست به گریبان جامعه افغانستان شده است.
«مریم جامی» از فعالان حقوق زنان در افغانستان است که با تایید بالا رفتن شمار کارگران جنسی به دلیل فقر و بیکاری، در گفتوگو با ایرانوایر تصریح کرد که ترس از طالبها باعث شده است که هیچکس صدایی در اعتراض بلند نکند. به باور او افزایش فقر و بیکاری میان جوانها باعث روی آوردن آنها به کارگری جنسی شده است.
این فعال حقوق زنان گفت: «تداوم حکومت طالبان زمینهساز بحران بیشتر مالی میشود. آنها زندگی مردم را تباه میکنند. هر زن و مردی که پول ندارد به تنفروشی [کارگری جنسی] روی آورده است یا به آن فکر میکند. این ظلم بزرگی در حق مردم ما است. من از طالبان میپرسم که آیا کشیدن شدن جوانان به فحشا [کارگری جنسی] کار درستی است؟»
اگرچه کارگری جنسی پیشتر هم در افغانستان وجود داشت، اما حالا با گسترش فاجعهبار گرسنگی و فقر و بیکاری، شمار بیشتری را به خود جذب کرده است.
«مریم» نام مستعار یکی از دانشجویان دانشگاه «کابل» است که با خواهرش در منطقه «پل سوخته» زندگی میکند. او که حالا برای تامین معیشت خود و خانوادهاش کارگری جنسی میکند، حاضر شد به شرط مخفی ماندن هویتش با ایرانوایر گفتوگو کند: «طالبان در برخورد با سکس و تنفروشی [کارگری جنسی] خشن هستند. زندگی ما بسیار سخت شده است و بسیاری از دخترها مثل من به خاطر فقر مجبور به این کار شدهاند. شاید یک روز من هم از این شرایط نجات پیدا کنم و بتوانم تحصیل خود را به پایان ببرم و کار پیدا کنم تا مجبور نباشم به خاطر نیاز مالی با هرکس سکس داشته باشم.»
ممنوعیت ادامه اشتغال زنان، مقابله با تحصیل آنها و ممنوعیت ورودشان به مدارس میتواند چشمانداز گسترش کارگری جنسی را در افغانستان بیان کند. زنان و کودکان که همیشه در همهجای جهان بیشترین آسیب را از فقر و بیکاری و گرسنگی متحمل خواهند شد، حالا در افغانستان ممکن است در پدیده کارگری جنسی، خشونتهای مضاعفی را متحمل شوند. از سوی دیگر، حکومت طالبان بر اساس شریعت اسلام تدوین شده است، در نتیجه کارگری جنسی در آن جرم محسوب میشود و مجازات به همراه خواهد داشت.
شمار بسیاری از خانههایی که در آن کارگری جنسی انجام میشد، در استانهای کابل و هرات بسته شدهاند. تا پیش از روی کار آمدن طالبان، چندین کافه در «شهر نو» و «پل سرخ» کابل شرایط کارگری جنسی را فراهم میساختند که حالا آنها هم از ترس طالبان، دروازههای [درها] خود را بستهاند.
هزینههای ادامه فعالیتهای این کافهها سرسامآور بود. مالکان مجبور بودند که به نیروهای پلیس و اطلاعاتی بابت عدم ممانعت، رشوه بپردازند و کرایه این کافهها هم هر ماه بین هزار تا پنجهزار دلار برآورد میشد. بیشتر مشتریان این کافهها مقامهای حکومتی، سرمایهداران و فرزندانشان بودند که در قبال پرداخت هزینههای هنگفت، از خدمات کارگری جنسی بهرهمند میشدند. بعد از طالبان، خبری از آن مقامهای حکومتی و حتی سرمایهداران هم نیست. برای همین به نظر میرسد که کارگری جنسی گسترش بیشتری میان طبقات پایین جامعه پیدا کند.
«لیلا» یکی دیگر از کارگران جنسی است که در هرات زندگی میکند. او ۲۸ ساله و ساکن شهرک «جبرئیل» این استان است و معیشت، مساله اصلی او برای روی آوردن به کارگری جنسی محسوب میشود.
او نیز به شرط محفوظ ماندن هویت خود حاضر به گفتوگو با ایرانوایر شد: «من از کاری که میکنم خجالت میکشم؛ اما هیچ کار دیگری وجود ندارد. اگر جایی پیدا شود که ماهیانه حتی شش هزار افغانی [معادل ۷۰ دلار] بپردازد، هیچوقت تنم را نمیفروشم. بیشتر دخترانی که حالا به تنفروشی [کارگری جنسی] روی آوردهاند، مشکلات اقتصادی دلیلشان است.»
پس از روی کار آمدن طالبها، امید به آیندهای موفق هم میان شهروندان و خصوصا زنان رنگ باخت. حالا زندگی در چنین فضای سیاسی و اجتماعی میتواند کورسوهای امید را هم روی زنان کارگر جنسی ببندد. همانطور که لیلا میگوید: «از طالبان خیلی میترسم. آنها برخورد خوبی با زنان ندارند. اگر من را پیدا کنند، احتمالا به قتل میرسانند. زندگیام در خطر است و برای همین من به خانه مشتریان میروم.»
چهارم اردیبهشت ماه سال جاری، دو مرد و یک زن در میدان «کمرکلاغ» شمال شهر «هرات» توسط افرادی مسلح به قتل رسیدند. یک مقام محلی در استان «هرات» به خبرنگار ایرانوایر گفته بود که این اقدام توسط جنگجویان طالبان رخ داده است و اتهام مقتولان هم «برقراری رابطه نامشروع» بوده است. البته معلوم نیست که آیا منظور کارگری جنسی بوده است یا صرفا رابطه جنسی یا حتی عاطفی میان آنها که از نظر این مقام حکومتی «نامشروع» توصیف شده بود.
کودکان گروه دیگری هستند که قربانی فقر، بیکاری، گرسنگی و در پی آن افزایش کارگری جنسی در افغانستان هستند. خبرنگار ایرانوایر در گفتوگو با چندین کودککار دریافت که برخی از آنها قربانی این پدیده اجتماعی هستند یا به ایشان پیشنهاد داده شده است.
مثل «الیاس» که ۱۳ ساله است و خانوادهاش دو سال پیش پس از فرار بابت جنگهای شهرستان «مقر» استان «بادغیس» در هرات آواره شدهاند. او با رنگ کردن کفش، روزانه کمتر از یک دلار درآمد دارد و با همین پول، بخشی از مصرف خانواده پنج نفریاش را تامین میکند.
او در گفتوگو با ایرانوایر زندگیاش را روایت کرد: «موترها [خودروهای] خود را ایستاد میکنند [میایستند] و به ما میگویند که با آنها برویم. ما از رانندگان فرار میکنیم. یک روز یکی از بچهها را با موتر خود بردند و با او کارهای بد [تعرض جنسی] کردند. بهترین کار همین است که از این آدمها فرار کنیم.»
مردان هم البته گروهی هستند که با افزایش فقر، بیکاری و گرسنگی به کارگری جنسی روی آوردهاند. «صبور» یکی از آنها است که در هرات زندگی میکند و تامین معیشت عامل روی آوردن او به کارگری جنسی است. او نیز مثل سایر افرادی که در این گزارش حاضر به گفتوگو شدند، به شرط محفوظ ماندن نامش، با ایرانوایر صحبت کرد: «من مجرد هستم. از من تقاضای جنسی میشود و اگر پاسخ رد بدهم، من را لتوکوب [ضرب و شتم] میکنند. چند روز پیش در مسیر بودم که چند مرد من را با خود به باغ بردند. زندگی کردن در افغانستان برای افراد فقیر سخت است.»
در کنار آسیبهای اجتماعی که به عنوان زمینههای گسترش کارگری جنسی شده است، عامل دیگری را هم میتوان نام برد. یعنی افزایش اعتیاد که مثل دیگر پدیدههای اجتماعی، نخستین قربانی آن زنان هستند. افزایش اعتیاد هم میتواند عامل دیگری در گسترش بیشتر کارگری جنسی باشد، تامین هزینه مواد مخدر در بستری چنین فقر، پول لازم دارد.
«ضیاگل» بیش از پنج سال است که هروئین مصرف میکند و در مخروبههای هرات زندگی میکند. او به ایرانوایر گفت که هیچ اشتغالی برای زنان معتاد وجود ندارد و آنها جز کارگری جنسی، راهی برای پول درآوردن ندارند: «تصور میکنند ما معتادان دزد هستیم. همه از ما بد میگویند و به ما کار نمیدهند. ما هم مجبور میشویم تنفروشی [کارگری جنسی] کنیم. از این کار نفرت دارم. اما مجبورم. کاش زنان دیگر به اعتیاد روی نیاورند که مجبور به این کار نشوند.»
هرکدام از این کارگران جنسی، نمونهای از شهروندان افغانستان هستند که حالا زیر حکومت طالبان، بر تعدادشان افزوده میشود. اقتصاد افغانستان با حاکمیت طالبان بیش از پیش شکننده شده است و پیدا کردن لقمهای نان خشک این روزها برای بسیاری از افغانستانیها، به آرزو میماند. در این میان، آنچه پنهانی گسترش بیشتری یافته است، کارگری جنسی است و معلوم نیست کودکانی که حاضر از این پدیده اجتماعی باشند، چه بر سرشان خواهد آمد. آنهم زیر حکومت طالبان که میتواند خشنترین مجازاتها را علیه کارگران جنسی، اعمال کند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر