باقر ابراهیمی؛ شهروندخبرنگار
با گذشت سه ماه از روی کار آمدن «طالبان» در افغانستان، همچنان درهای دانشگاهها بر روی زنان بسته ماندهاند و انگار هیچکس صدای مطالبات آنها را نمیشنود. هنوز هیچ مقام رسمی از تصمیمات متفاوت طالبان صحبت نکرده است و زنان همچنان مهر ممنوعه بر پیشانی دارند.
اگرچه در این میان، بسیاری از جامعه مدنی افغانستان با حضور در خیابان و رایزنیهای مختلف، سعی دارند طالبان را متقاعد کنند که تحصیل زنان حق آنها است و حکومت فعلی باید سریعتر راه بازگشایی دانشگاهها را به روی زنان هموار سازد.
«سیما ساغر» یکی از زنان دانشجوی افغانستانی است که با عبور از مسیری سخت توانست مانع خانواده را از راه پیشرفت خود بردارد اما انگار یک روزه تمام آرزوهایش نقش بر آب شدند.
او در گفتوگو با «ایرانوایر»، از موانع تحصیل تا ممنوعیت تحصیلی خود را روایت میکند.
***
«سیما ساغر» دانشجوی سال دوم کامپیوتر در دانشگاه دولتی «پلیتکنیک» کابل بود که سالها برای ورود به دانشگاه تلاش کرد.
او از حمله انتحاری که در مدرسه رخ داد، جان سالم به در برد و مقابل ممانعتهای خانوادهاش با تحصیل خود مقاومت کرد اما به ناگهان، بعد از عبور از موانع بسیار، طالبان مقابل او و زنان افغانستان دوباره قد علم کردند تا آنها را از پیشرفت باز بدارند و خانهنشین کنند.
۱۵ آگوست ۲۰۱۸ بود که یکی از کلاسهای درسی مرکز آموزشی «موعود» در میدان «دشت برچی» در غرب کابل هدف حمله تروریستی قرار گرفت. سیما همانزمان در کلاس درس مشغول به گذراندن آموزشهای مربوط به کنکور دانشگاه بود. او از دود و باروت جان سالم به در برد. در آن حمله تروریستی، بیش از ۵۰ نفر از همکلاسیهایش کشته و دهها نفر هم زخمی شدند.
در پی همین حادثه، خانواده سیما مقابل ادامه تحصیل او ایستادند تا مبادا در این حملات کشته شود. او در گفتوگو با «ایرانوایر»، روایت خود را بیان میکند که چهگونه و در چه شرایطی تحصیل میکرد: «خانوادهام ممانعت میکردند که درس نخوانم اما من پافشاری میکردم و میگفتم که هر طور شده است، باید به دانشگاه بروم. در کلاسهای سردی که برق هم نداشتند، تحصیل میکردم تا بتوانم به آرزویم برسم. بالاخره در دانشگاه پلیتکنیک قبول شدم.»
سیما و دیگر همکلاسیهایش دو سال با اشتیاقی وصف نشدنی به تحصیل مشغول بودند و در خیال خود رویای موفقیت میپروراندند؛ آیندهای از جنس روشنایی و امید. اما به ناگهان تمام آن روزها و خیالها با خاک یکسان شدند: «فشار روحی و عصبیام بیش از حد است. در ۴۰ روز وضعیت بدی را تجربه کردم. ناگهان تمام آرزوهایم نابود شدند. تمام بدنم هر روز درد میکند و نمیتوانم از خانه هم بیرون بروم.»
او که رویای پرواز داشت، حالا به پرندهای میماند که در قفس حبس شده است.
سیما بالاخره توان خود را جمع کرد و در تظاهراتهای خیابانی برای بلند کردن صدای مطالباتش حاضر شد: «اعتراضهای ما تا الان بینتیجه ماندهاند. هنوز صدای زنان و دختران افغانستانی شنیده نمیشود و طالبان بدون توجه به خواستههای ما، مانع اعتراضات مدنیمان هم میشوند.»
او میگوید برخی از همکلاسیهایش همان روزهای نخست ورود طالبان به کابل، افغانستان را ترک کردند و به دیگر کشورها پناهنده شدند اما هنوز شماری از آنها در کابل به سر میبرند؛ هرچند که بیشترشان در تلاش هستند تا خود را از کشور برهانند: «فقط چند نفر محدود ماندهایم. بسیاری از آنهایی هم که ماندهاند، امیدی به زندگی در افغانستان ندارند و میخواهند خود را از این جهنم خلاص کنند.»
سیما به خاطرات و امیدهایش برمیگردد: «سال دوم دانشگاه بودم، درس میخواندم و در لیلیه [خوابگاه] زندگی میکردم. امیدوار بودم در آینده بتوانم به جامعه و مردم کشورم خدمت کنم. اما یک شبه به ۲۰ سال قبل برگشتیم و دوباره خانهنشین شدیم. حق ما نیست که در خانه باشیم. زنان در نظام طالبان هیچ جایی ندارند؛ نه در کابینه و نه در ادارهها. حتی حقوق اولیه ما را هم از ما گرفتهاند. امید ما به آینده قطع شده است.»
طالبها بارها ادعا کردهاند که زنان طبق قوانین شریعت میتوانند به تعلیم و تحصیل بپردازند. اما این وعدهها تاکنون عملی نشده و صرفا در سطح ادعا باقی ماندهاند. هرچه هم پیشتر میرویم، محدودیتهای بیشتری علیه زنان وضع میشود.
«عبدالباقی حقانی»، سرپرست وزارت تحصیلات عالی طالبان روز ۲۱ سپتامبر سال جاری اعلام کرده بود که طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاههای دولتی افغانستان اعمال میشود تا دختران و پسران به شکل مجزا تحصیل کنند. اما همین امر هم تاکنون محقق نشده است. در حالی که قرار بود دانشگاهها با سیاستهای جدید طالبان آغاز به کار کنند اما در عمل، زنان هستند که از تحصیل منع شدهاند.
به نظر میرسد در سطوح مختلف طالبان هم به توافق رسیدن دشوار شده است. آنها از یک طرف ادعاهایی را مطرح میکنند که نمیتوانند به آنها عمل کنند. معلوم نیست این رویکردهای دوگانه از انشقاق میان آنها خبر میدهد یا عوامفریبی میکنند. از سوی دیگر، به فکر فریب حکومتهای غربی هستند تا آنها را به رسمیت بشناسند.
طالبها در دوران نخست حکومت خویش، از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱، زنان و دختران را از همه حقوق خود محروم کرده بودند و با خشونت حداکثری با آنها برخورد میکردند؛ دورانی که زنان حق تحصیل و کار و حتی عبور و مرور بدون محرم خود نداشتند و به «روزگار سیاه» زنان افغانستان مشهور است. تصور بازگشت به آن دوران هم میتواند رعبآور باشد. البته آینده همچنان مبهم است. هر آنچه پیش آید اما بیانگر اعمال محدودیت علیه زنان خواهد بود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر