سهشنبه، ۱۸ آبانماه، جمعی از کشاورزان اصفهانی، در اعتراض به مشکل کمآبی، درست در بستر زایندهرودِ خشک چادر زدند؛ حرکتی نمادین که نمونه آن در سالهای اخیر بارها انجام شده است.
کشاورزان علاوه بر این حرکت، در امتداد زایندهرودِ خشک با شعارهایی مثل «کشاورز میمیرد، ذلت نمیپذیرد» به راهپیمایی هم پرداختند. بخشی از شعارهای آنها در اعتراض به مدیریت آب منطقهای استان اصفهان و همچنین نماینده شهرستان یزد در مجلس شورای اسلامی بود.
«محمد صالح جوکار»، نماینده یزد در مجلس، اخیرا درباره طرحهای انتقال آب به اصفهان گفته بود: «در کشور ما خوزستانیها با اصفهانیها درگیرند، چهارمحالیها با اصفهانیها درگیرند، ولی هیچ وقت مردم این دو استان با ما (مردم یزد) درگیر نبودند.»
اشاره این نماینده به اعتراض هر از چندگاه مردم اصفهان به انتقال آب رودخانه زایندهرود به یزد بود که اعتراض دوباره مردم اصفهان را در پی داشت. غیر از انتقال بخشی از آب زایندهرود به یزد که بخشی از آن صرف مصارف صنعتی میشود، کشاورزان اصفهانی برای تامین آب خود سالها است با مشکل روبهرو هستند.
اما کشاورزان اصفهانی که هر چند وقت یکبار با حرکات مختلف اعتراض خود را به گوش مسوولان میرسانند، دقیقا چه میخواهند؟
به گفته یک کارشناس مسائل آب در اصفهان، عمده اعتراضات کشاورزان شهرستان اصفهان مربوط به روستاهایی میشود که از شرق تا غرب رودخانه زایندهرود، به منطقهای با وسعت ۲۵۰ کیلومتر کشیده شدهاند؛ منطقهای که از صدها سال پیش، با سندی توافقی به نام «طومار اصفهان» نظام تقسیم حقآبه آن مشخص شده است.
طومار اصفهان در سالهای اخیر، با طرحهایی مثل احداث باغات در بالادست زایندهرود و برداشت از این حوضه برای مصارف کشاورزی در استان کهگیلویه و بویراحمد و در نهایت خشکسالی شدید سالهای اخیر در هم پیچیده شده و برای همین اعتراض کشاورزان اصفهانی این منطقه را در پی داشته است.
این کارشناس مسائل آب در اصفهان میگوید: «بیشترین آسیبی که کشاورزان در سالهای اخیر دیدهاند، در شرق شهر اصفهان بوده است. مشکل تامین آب این منطقه از دو جا ناشی میشود. اولین مساله این که چهار رودخانه اصلی تامینکننده آب پشت سد این حوضه آبی در استان چهارمحال و بختیاری و یزد قرار گرفتهاند. از دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد دستور داده شد با تاسیس آبِ منطقهایِ مستقل برای چهارمحال و بختیاری و یزد، بخشی از آبی که پشت سدهای طومار اصفهان قرار میگیرند، به این دو استان تعلق بگیرند. در حالی که تا پیش از این، مدیریت آب منطقهای این حوضه به طور مشترک انجام میشد. از همان زمان، در چهارمحال و بختیاری با احداث زمینهای کشاورزی، بخش زیادی از آب را به مصرف کشاورزی رساندند. در استان یزد هم با تاسیس صنایع آببَری مثل کارخانه فولاد، به مصرف این آب در حوزه صنعتی پرداختند.»
با این روند، بخش زیادی از ورودی سدهای حوضه آبی زایندهرود، کاهش پیدا کرد. بخش دوم مشکل کشاورزان شرق و غرب رودخانه زایندهرود، به وقتی که آب از پشت سدها به داخل این نواحی جاری میشود، مربوط است: «در همه مسیرهایی که آب سدها جاری است، این معمول است که در ابتدای مسیر جاری شدن آب، سرسبز است و در میانه و انتهای آن با مشکل بیشتری آب به دست میآید. بنابراین در ابتدای مسیر جاری شدن آب میتوان احداث باغات و دیگر مصارف آب بر را داشت، اما در میانه و انتهای آن باید به زراعت پرداخت. اتفاقی که در مسیر جاری شدن آب زایندهرود رخ داد، این بود که از ابتدا تا تقریبا انتهای مسیر، به شکلی بیرویه، برای مصارف آببَر مثل پرورش ماهی، احداث باغ و نظایر اینها به نهادهای مختلف مثل سپاه پاسداران، استانداری و بسیاری نهادهای دیگر مجوز داده شد؛ به گونهای که تقریبا همه منابع آب طول مسیر جاری شدن آن در زایندهرود مصرف شد. این بحران در دو دهه گذشته همیشه وجود داشته، اما صدای اعتراض کشاورزان انتهای این مسیر طومار اصفهان در شرق زاینده رود، زمانی بلند شد که خشکسالی مفرط در سالهای اخیر شدت گرفت و دیگر هیچ سهمی برای مصرف کشاورزی روستاهای انتهای مسیر طومار اصفهان باقی نماند. اعتراضات اخیر این کشاورزان هم برای این است که به دولت برای باز کردن دریچه سدهای ابتدای مسیر زایندهرود فشار بیاورند تا آنها بتوانند کشت پاییزی خود را انجام دهند. در حالی که اگر دولت این کار را انجام دهد، برای آب شرب مصرفی ما مشکل ایجاد میشود. بنابراین راهی جز عملی کردن طرحهای غیرکارشناسی مثل انتقال آب از حوضههای دیگر مثل خلیج فارس باقی نمیماند.»
انتقال آب؛ راه حلی که بخشی از مشکل است
اما از آن سو، چرا برای حل بحران بیآبی در مناطقی مثل اصفهان، طرحهای انتقال آب از مناطق دیگر زودتر عملی نمیشود؟ این پرسش را با «ناصر کرمی»، اقلیمشناس مطرح کردیم.
ناصر کرمی ابتدا به مدیریت ناکارآمد منابع آب زایندهرود در سالهای اخیر و تاثیر شدید آن بر تنش زیستمحیطی اشاره میکند: «دو حوضه مصرفی آب زایندهرود مثل سایر حوضههای آبی استان در سالهای اخیر به دلیل رانت و سوءمدیریت بخش اعظم منابع را در خود بلعیده است. صنایع فولاد با استفاده از رانت دولتی در استانهای اصفهان و یزد و کشاورزی به خاطر عدم دوراندیشی مدیران دولتی این دو حوزه هستند. با مصرف بخش بزرگ منابع زایندهرود در این دو راه، منطقه اکولوژیک تالاب گاوخونی با تنش بالایی روبهرو شده است. در کنار تنش اکولوژیک، خشکی زایندهرود، جاذبه توریستی استان را با چالش روبهرو کرده که همین از نظر معیشتی هم برای مردم بحرانساز بوده است. امروز اصفهان علاوه بر مشکلات معیشتی کشاورزان، مسائل زیستمحیطی و معیشتی، با افسردگی به خاطر خشک بودن زایندهرود روبهرو است.»
افسردگی اصفهان، از دید این کارشناس محیط زیست به خاطر خشکی رودخانه زایندهرود رخ داده است که به گفته او بخش مهمی از هویت شهر را تشکیل میدهد: «بخش مهم جاذبه توریستی و هویت شهر اصفهان از زایندهرود است. با خشک شدن آن در سالهای اخیر، روحیه مردم در کنار وضعیت معیشت با بحران روبهرو شده است. بحران معیشتی فقط در عرصه کشاورزی قابل مشاهده نیست. صنعت توریسم این استان هم با مشکل جدی روبهرو شده که خود همین هم باز بحران معیشتی مردم را تشدید کرده است. بنابراین ما با یک کلاف سر در گمی روبهرو هستیم که بخش عمده آن را تصمیمات غیرکارشناسی مدیران در مورد انتقال آب و البته خشکسالی رقم زده است.
به گفته کرمی، طرحهای انتقال آب از مناطق دوردست مثل خلیج فارس، علاوه بر گرانی بسیار زیاد، تنش زیستمحیطی را دو چندان خواهد کرد: «ما برای جلوگیری از وخیمتر شدن این بحران، راهی جز پذیرش مسوولیت معیشت این کشاورزان از سوی دولت نداریم. دولت باید بپذیرد که برای جلوگیری از عمیقتر شدن این بحران باید مشاغل جایگزین برای این کشاورزان ایجاد کند تا مجبور نباشد آبی را که باید به محیط زیست، شرب و صنایع اختصاص دهد، صرف کشاورزی کند. تا امروز متاسفانه دولت جمهوری اسلامی چنین مسوولیتی را نپذیرفته و برای همین مدام به طرحهای انتقال آب ادامه میدهد.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر