هنگام انتشار این گزارش، «ریچارد راتکلیف» همسر بریتانیایی «نازنین زاغری» شهروند دو تابعیتی ایرانی-بریتانیایی ۱۷ روز است که بیرون از دفتر وزارت امور خارجه بریتانیا در اعتصاب غذای تر به سر میبرد. واکنشهای بدن او مدتی است که آغاز شده و خانوادهاش را نگران کرده است. اما هنوز هیچ واکنشی از سوی مقامات بریتانیا و جمهوری اسلامی در قبال مطالبه او، یعنی آزادی نازنین زاغری صورت نگرفته است.
نازنین زاغری کارمند «بنیاد تامسون»، متعلق به رویترز در فروردین ۱۳۹۵ وقتی قصد بازگشت از ایران را داشت، در فرودگاه بازداشت و زندانی شد و پرونده پشت پرونده، برایش نوشتند تا او را بیشتر در ایران نگه دارند. به گفته خانواده او، فعالان حقوق بشری و اسناد موجود نازنین زاغری «گروگان» در اختیار جمهوری اسلامی مقابل ۴۰۰میلیون پوند بدهی بریتانیا به ایران است. این بدهی مربوط به قراردادی است که در زمان «محمدرضا شاه» بین ایران و بریتانیا منعقد شده است.
***
به تایید خانواده، ریچارد راتکلیف در این هفده روز فقط آب، چای و قهوه بدون شکر و شیر نوشیده است. او لب بر غذا بسته است تا توجه جهانیان را به گروگانگیری جمهوری اسلامی جلب کند؛ بلکه همسر و مادر فرزندش را جمهوری اسلامی آزاد کند یا مقامات بریتانیایی در معاملهای که حاکمان ایران تعیین کردهاند، او را رها سازند.
بنا به اظهارات خانواده ریچارد در گفتوگو با «ایرانوایر» در حال حاضر بدن او ضعیف شده و بیشتر اوقات روی صندلی نشسته است. او ناچار است چندین لباس روی هم بر تن کند؛ چون خصوصا در سرمای کنونی، بدن او توانایی گرم نگهداشتن را مثل انسانهای دیگر ندارد. راه رفتن ریچارد کند شده است و هرکس به دیدارش میآید، به اطرافیانش توصیه میکند که وقتی ریچارد میخواهد راه برود، حتما یک نفر همراهیاش کند. او حالا، بیشتر مواقع هنگام راه رفتن، تلوتلو میخورد.
هیچ آمبولانسی در محل وجود ندارد. خواهر ریچارد پزشک است و طی دو هفته گذشته از برادرش مراقبت میکرد. در هفته جاری، شوهر خواهر ریچارد که او نیز پزشک است، کنار اوست. او بیماری زمینهای ندارد؛ اما واکنشهای او به محیط، کند شده است.
تنها ملاقات مقامات وزارت خارجه با ریچارد راتکلیف، همان هفته اول توسط «لیز تراس»، وزیر امور خارجه بریتانیا اتفاق افتاد و دیگر هیچ.
با بررسی شرایط عمومی اعتصاب غذا میتوان شرایط جسمانی ریچارد را تخمین زد و متوجه خطری شد که او را تهدید میکند. اگرچه او وقتی اعتصاب غذای خود را آغاز کرد، به رسانهها گفت با علم به اینکه ممکن است کارش به بیمارستان برسد، تصمیم به این اقدام گرفته است. حالا عکسهای او در حالیکه گودی چشمانش مدام عمیقتر میشود و صورتش زخم برمیدارد، در شبکههای اجتماعی و به زبانهای مختلف دست به دست میشود تا بلکه سیاسیون دست از چشمان و گوشهای بسته خود بردارند و در راستای آزادی نازنین زاغری و رهایی خانوادهاش از این شکنجه و زجر، قدمی برداند.
اعتصاب غذا سابقهای به عمر روم باستان دارد و روشی برای بیان اعتراض و مطالبه است. کسی که اعتصاب غذا میکند، انگار راه دیگری ندارد و تصمیم میگیرد سلامت جسمی و روانی خود را در معرض آسیبهای دائمی و حتی مرگ قرار دهد تا بلکه اتفاقی بیفتد. لب بستن بر غذا هرچه طولانیتر شود، ارگانها و سیستمهای بیشتری را در بدن به خطر میاندازد که گاه برخی آسیبها برای همیشه انسان را همراهی خواهند کرد.
به طور تخمینی افرادی که پیش از اعتصاب غذا سالم هستند و بیماری زمینهای ندارند و اعتصاب غذایشان تر است، بعد از شش تا هشت هفته در خطر مرگ ناشی از سوءتغذیه قرار میگیرند. اعتصاب غذای تر، یعنی اعتصابکننده مایعات را دریافت میکند. اما در اعتصاب غذای خشک، معترض لب بر غذا و آب میبندد و به طور تخمینی بعد از بین یک تا دو هفته مرگ آنان امکانپذیر است.
«کریستینا فولتینوا» در گزارش رادیو اروپای آزاد که برگرفته از تحقیقات انجام شده توسط رسانههای مختلف است، با استناد به معترضانی که در روسیه اعتصاب غذا کردهاند، توضیح داده است که طی روزها و هفتههای مختلف چه اتفاقی برای اعتصابکننده رخ میدهد و چطور ارگانهای بدنش نسبت به غذا نخوردن، واکنش نشان میدهند. این موارد در منابع دیگر علمی و توسط پزشکان تایید شده است.
اعتصاب غذای تر؛
سیستم عصبی بعد از ۲ - ۳ هفته: افسردگی، بیحسی
سیستم ایمنی بعد از ۲ - ۳ روز: کاهش مقاومت مقابل عفونتها
سیستم قلبی عروقی بعد از ۲ هفته: کاهش ذخیره قلبی
سیستم تنفسی بعد از یک ماه: اخلال در تهویه به خاطر از دست دادن عضلات
نارسایی ارگانها بعد از یک ماه
کاهش قدرت عضلات بعد از ۲ - ۳ روز
افت دمای بدن بعد از دو هفته
اخلال در ترمیم زخم بعد از ۲ - ۳ روز
اگر روزانه بخواهیم این تغییرات را بررسی کنیم، یعنی؛
۲-۳ روز: بدن شروع به از دست دادن چربی و عضلات میکند و مقاومتش مقابل عفونتها کاهش مییابد.
۷ روز: ریسک مرگ در صورتیکه مایعات نوشیده نشود.
۱۴ روز: سرگیجه، ضعف، مشکل ایستادن، پایین آمدن ضربان قلب، لرز.
۲۱ روز: مشکلات عصبی و از دست دادن مهارتهای حرکتی (خصوصا به دلیل پایین آمدن ویتامین B1) و خطر مرگ برای کسانیکه بیماری زمینهای دارند.
۳۰ روزیا از دست دادن ۱۸ کیلوگرم وزن: مشکل نوشیدن آب، از دست دادن شنوایی و بینایی، آغاز از کار افتادن ارگانهای بدن.
۴۲ روز: بالا رفتن ریسک مرگ
۴۵ روز: خطر عفونتهای شدید و ایست قلبی.
البته اعتصابکنندگان ممکن است با توجه به شرایط بدن خود برخی از دیگر علائم را هم تجربه کرده باشند. اگرچه انسانها میتوانند تا چندین هفته بدون غذا تحت شرایط خاصی زنده بمانند، اما آسیبهای جسمی و روانی میتواند در عرض دو تا سه روز آغاز شود. کمبود کربوهیدرات باعث میشود بدن به ذخایر چربی و پروتئین روی بیاورد و آن را منبع اصلی تامین انرژی قرار دهد. همین مساله منجر به از دست دادن چربی و عضلات و ایجاد تغییر در فرآیندهای سیستمهای مختلف در بدن میشود.
همانطور که در شروع مقاله ذکر شد، هنگام انتشار این مطلب، ریچارد ۱۷ روز است که اعتصاب غذا کرده؛ یعنی بیش از دو هفته، به طوریکه او در آستانه پایان هفته سوم قرار دارد.
طبق این علائم، مقاومت سیستم ایمنی بدن او مقابل عفونتها روزهاست که کاهش یافته است؛ آنهم در فصل سرما و همهگیری ویروسهایی مثل گریپ، آنفولانزا و البته کوویدـ۱۹. از سوی دیگر، قدرت عضلانی او و همچنین توانایی ترمیم زخم در بدنش کاهش یافته است. میتوان به شهادت اعضای خانوادهاش از جمله تلوتلو خوردن و مشکلات حرکتی ریچارد اشاره کرد. افت دما علامت دیگری است که به شهادت خانواده، بدن ریچارد نشان داده است. شاید به چشم نیاید و قابل اندازهگیری نباشد، اما او در معرض افسردگی قرار دارد و ممکن است ذخیره قلبیاش رو به کاهش باشد.
اما همچنان هیچ خبری از مقامات سیاسی نیست.
«صلیب سرخ» در گزارشی مفصل به اعتصاب غذا پرداخته است؛ خصوصا در کشورهایی که حقوق زندانیان رعایت نمیشود، اعتصاب غذا میتواند «آخرین راهحل» برای زندانیانی باشد که میخواهند اعتراض کنند.
نازنین اما در ایران است و همسرش حالا در خیابانی در بریتانیا، لب بر غذا بسته است. او پیشتر به «ایرانوایر» گفته بود وقتی وکیل نازنین به خانواده او اطلاع دادند که درخواست تجدیدنظر حکم جدید او که یک سال زندان است، بدون برگزاری جلسه دادگاه و شنیدن دفاعیات رد شده است و دوباره تماسهایی برای احضار به زندان انجام شده بود، ریچارد با لیز تراس مساله را در میان گذاشت و وزیر خارجه بریتانیا گفته بود که مسئله را با مقامات ایران پیگیری خواهد کرد؛ اما در نهایت، واکنشهای رد و بدل شده میان بریتانیا و جمهوری اسلامی ابتدا او را شوکه کرد، بعد عصبانی شد و سپس به غم و اندوه نشست. در نهایت او تصمیم گرفت که خودش وارد عمل شود.
انگار برای ریچارد، اعتصاب غذایی که حالا هفده روزه شده «آخرین راهحل» است.
صلیب سرخ، هدف اصلی اعتصاب غذا را «شرمانگاری» برای اقتداری توصیف میکند که چشم و گوش روی خواستههای معترضان میبندد. آنهم در شرایطی که زندانیان یا معترضانی که اعتصاب غذا میکنند، ممکن است راههای دیگری را مثل اعتراض به حکمها و تصمیمات قضایی، نامههای سرگشاده امتحان کرده باشند و ناامید از هر نتیجهای، از بدن خود برای اعتراض استفاده برند.
دکتر «مهبد ابراهیمی»، پیشتر در مقالهای توضیح داده بود که بدن انسان از همان ساعتهای اولیه نسبت به عدم دریافت غذا واکنش نشان میدهد. یعنی در چند ساعت اول، بدن از ذخیره قند کبد (گلیکوژن) استفاده میکند و اگر این ذخیره پایان یابد، قند و چربی پلاسمای خون به مصرف بدن میرسد. به گفته او «با گذشت زمان ممکن است قند خون به تدریج پایین بیاید و شاید فرد احساس، ضعف و بیحالی و سرگیجه کند. با این حال فرد بزرگسال سالم با تغذیه مناسب قاعدتا ۴۸ تا ۷۲ ساعت را میتواند به راحتی فقط با آب سر کند.»
او تاکید کرده است که از نظر طبی، اعتصاب غذای تر کامل یعنی بدون افزودن قند به مایعات، همان چیزی که ریچارد انجام میدهد، بین ۴۶ تا ۷۳ روز بیشتر نمیتواند طول بکشد. یعنی همانطور که پیشتر ذکر شد، از روز ۴۵ام خطر مرگ اعتصابکننده را به مرگ نزدیک میکند.
نام افراد و گروههای بسیاری در تاریخ بشر ثبت شده است که اعتصاب غذا کردهاند. میتوان نام آنها را با ملیتهای مختلف کنار هم قرار داد و به زوایای مختلفی از اعتصاب غذا پرداخت، اعتصاب غذا را میتوان از نظر اخلاقی مورد بررسی قرار داد یا به نقش پزشکان اشاره کرد، اقتدار یا همان قدرتهای حاکم هم مقابلههای بسیار داشتهاند، از نادیده گرفتن تا خوراندن اجباری غذا به معترضان اعتصابکننده. میتوان به روم باستان رفت و پیش آمد و کشورهای مختلف را زیر نظر قرار داد که بیتوجهی قدرت چه فاجعههای انسانی را پیش آورده است.
اما شاید بهترین وصف را «ویلیام باتلر ییتس»، در نمایشنامه «درگاه شاه» داشت که در مقاله «صلیب سرخ» هم به آن اشاره شده است. همان وقت که شاه گفت: «او با نخوردن غذا و آب، مرگ را برگزیده است، که ممکن است سبب فضیحت من شود، چون رسمی است؛ رسمی دیرین و نابخردانه که اگر به مردی ظلم شود یا خیال کند که به او ظلم شده، و بر درگاه خانه ظالم گرسنگی بکشد تا بمیرد، مردم تا ابد، بر آن درگاه فریادی سهمگین سرخواهند داد، حتی اگر آن درگاه، درگاه شاه باشد.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر