دانیال دایان؛ شهروندخبرنگار
در پی تسلط «طالبان» بر افغانستان، مرزها بسته شدند و آنهایی که ویزا داشتند یا از حمایت دولتهای دیگر برخوردار بودند، این کشور را ترک کردند. افغانستان از همان روز روی کار آمدن دوباره طالبان، با موج خروج کنشگران، اهالی فرهنگ، رسانه و هنرمندان مواجه شده است. در این میان، کسانی که حمایت یا ویزا ندارند، به خروج قاچاقی روی آوردهاند.
بازار قاچاق انسان روزهای پررونقی را در این کشور میگذراند و حتی قیمت کرایههای خودرو تا رسیدن به مرز هم بیشتر شده است. قاچاقبران در پی یافتن مسافر نیستند، هرکس منصرف شود، افراد دیگری هستند که قدم در این مسیر پر خطر بگذارند.
***
بیکاری، فقر، گرسنگی و وحشت از حکومت طالبان این روزهای افغانستان را رقم زده است. همانطور که پیشبینی میشد، زنان گروهی هستند که بیشترین هزینه را میپردازند. دیوارهای شهرها از تصاویر زنان خالی شدهاند و بسیاری از ادارهها و مشاغل خود محروم شدهاند. حتی اگر طالبان هم بگوید که مشکلی با فعالیت زنان ندارد، کارفرماها و خانوادهها بسیاری از زنان را از ادامه فعالیتهایشان منع میکنند. اگرچه نباید فراموش کرد که بسیاری از زنان و دیگر گروههای اجتماعی همچنان در افغانستان ماندهاند، قدم در خیابان میگذارند و فریاد تظلمخواهی خود را سر میدهند.
در این شرایط، مسیر قاچاق انسان در این کشور رونق گرفته است. بسیاری از افغانستانیها آینده را تیره و تار میبینند. موج جدید مهاجرت و پناهجویی افغانستانیها پس از روی کار آمدن طالبان مسالهای است که کشورهای اروپایی را هم به خود مشغول کرده است. از همان روزهای سقوط کابل، نهادهای حقوق بشری و دولتهای اروپایی در پی یافتن راهحلی برای موج تازه مهاجران بودهاند. البته به نظر میرسد راهحلی انسانی هنوز در پیش نیست؛ همانطور که تاکنون دنیای پناهجویی و مهاجرت غیرقانونی پر از خشونت بوده است و دولتهای غربی صرفا با تشدید قوانین ملی و بینالمللی سعی کردهاند هرچه بیشتر جلوی ورود آنها را بگیرند.
«فیروز» از اهالی رسانه است که خودش را با نام مستعار معرفی میکند. او در گفتوگو با «ایرانوایر» توضیح میدهد که با روی کار آمدن طالبان، بیکار شده، زیرا در رسانهای خصوصی فعالیت داشته که با تعدیل نیرو مواجه شده است.
فیروز در پی خروج از افغانستان است و با چند قاچاقبر صحبت کرده است: «قرار است به زودی از طریق مرز اسلامقلعه در شهر مرزی هرات خارج شوم و به ایران بروم. من بیش از ۱۰ سال در رسانههای مختلف هرات کار کردهام اما حالا بیکار هستم. قاچاقبر گفته است که باید صبر کنم تا مرز ایران خلوت شوم تا بتوانم به مقصد برسم.»
«زرنج»، مرکز استان مرزی «نیمروز» در جنوب غرب افغانستان، یکی از گذرگاههای اصلی قاچاق انسان به پاکستان و سپس ایران به حساب میآید. مهاجران غیرقانونی و پناهجویان باید خود را به زرنج برسانند و پس از یافتن قاچاقبر، دل به سفر غیرقانونی بزنند. به نظر میرسد حتی شمار قاچاقبران هم در زرنج بیشتر شده است.
«محمد رفیع» یکی از رانندگان خودروهای مسافربری است که به «ایرانوایر» می گوید کرایهها برای رساندن مسافران به مناطق مرزی افزایش یافتهاند: «تا پیش از سقوط افغانستان، کرایه هر نفر از کابل تا زرنج هزار و ۳۰۰ افغانی بود اما حالا این مبلغ به هزار و ۶۰۰ افغانی [معادل ۱۷ دلار امریکا] رسیده است. هر چه قدر مسافر برای سفر زیاد باشد، قیمتها هم بالاتر میروند. مردم به خاطر بیکاری و ترس از طالبان، قاچاقی به ایران میروند.»
«غلام فاروق» یکی از قاچاقبران انسان در هرات است که پنج سالی میشود از این طریق کسب درآمد میکند. خبرنگار «ایرانوایر» در تماس با او، خودش را متقاضی سفر غیرقانونی به ایران معرفی میکند و پاسخ میگیرد که در ازای پرداخت شش میلیون تومان، در مدت چهار تا ۱۰ روز به تهران خواهد رسید.
قاچاقبر توضیح میدهد: «هیچ تضمینی در سفر قاچاقی وجود ندارد و ممکن است کشته شوید. گرسنگی و تشنگی هم محتمل است. هیچکس راه قاچاق به ایران را تضمین نمیکند و من به هیچکس جزییاتی نمیدهم. اگر تصمیم سفرت قطعی شد، خبر بده. من وقت زیادی برای توضیح ندارم. تو هم اگر نیایی، دهها نفر دیگر منتظر هستند.»
مهر ۱۴۰۰، «احمد وحیدی»، وزیر کشور ایران از مهاجران افغانستانی خواست به مرز ایران مراجعه نکنند. بنا به هشدار او، امکان پذیرش مهاجران افغانستانی در ایران کم است و نیروهای مرزی جمهوری اسلامی مهاجران را از مرز به افغانستان باز میگردانند.
«مبین قادری»، ریيس امور مهاجران هرات نیز در گفتوگو با «ایرانوایر» تایید کرد که روزانه صدها شهروند افغانستان از مرز اسلامقلعه، از ایران به هرات رد مرز میشوند که در میان آنها زنان تنها، کودکان و نوجوانان بسیاری وجود دارد.
«رامز محمدی» یکی از شهروندانی است که به تازگی به افغانستان برگردانده شده است. او به «ایرانوایر» میگوید اگرچه مرزبانان ایرانی او را به کشورش بازگرداندهاند اما باز هم تلاش خواهد کرد تا به ایران برسد: «فقر و گرسنگی گسترده چارهای جز رفتن باقی نگذاشته است. باید به ایران بروم و کار کنم تا بتوانم شکم پنج عضو خانوادهام را سیر نگه دارم. البته سفر قاچاقی به ایران نسبت به قبل خطرناکتر شده است و نیروهای مرزی ایرانی گشتهای خود را در نوار مرزی افزایش دادهاند.»
آنچه از چشم جهان دور مانده، گستردگی فقر و گرسنگی است که روزافزون به نظر میرسد. بیکاری وجه دیگری از آسیب روی کار آمدن طالبان است. برای بسیاری از افغانستانیها، رسیدن به ایران و کارگری کردن با اندکی درآمد، تنها راه نجات خود و خانوادههایشان است؛ حتی اگر قرار باشد از مسیر پرخطر قاچاق بگذرند، به اسارت مرزبانان در آیند یا در بهترین حالت، به عنوان کارگر ارزان و غیرقانونی، زیر دست کارفرما کارگری کنند.
واقعیتی که در افغانستان جریان دارد، جدای از خشونت عریان، خشونتی پنهان است که مردمان این سرزمین را به جایی رسانده است که زندگی خود را در مسیر قاچاق، قمار کنند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر