محیط دانشگاههای ایران هم مثل بسیاری دیگر از محیطهای اجتماعی، پر از روابط پیچیده قدرت است. این شکل روابط بالادستی و پاییندستی، در دانشگاه بین استاد و دانشجو ظهور میکند. روابطی که بخشی از آن رنگ و بوی فساد به خود گرفته، حالت «تابو» پیدا کرده است و کمتر کسی علاقه دارد در مورد آن حرف بزند. «استثمار آکادمیک» یکی از جنبههای این رابطه استاد-شاگردی است.
***
تا به حال با مقالات پژوهشی زیادی روبهرو شدهایم که نام یک استاد دانشگاه در صدر اسامی نویسندگان آن، و نام تعدادی از دانشجویان نویسنده، بعد از آن قرار گرفته است. با دیدن این ترتیب اسامی نویسندگان، احتمالا فکر کردید که آن استاد دانشگاه نویسنده اصلی مقاله بوده و دانشجویان تنها در بخشی از فعالیتهای این پژوهش به او کمک کردهاند.
در بسیاری از موارد، واقعیت درست عکس چیزی است که ما فکر میکنیم و بخش اصلی کار ایدهپردازی مقاله و تهیه محتوای آن را دانشجویان انجام داده و استاد دانشگاه که نام او در صدر فهرست قرار گرفته، تنها در نقش «راهنما» فعالیت کرده است.
این کار یکی از جنبههای پدیدهای است که به آن «استثمار آکادمیک» هم گفته میشود. این پدیده را بسیاری از کارشناسان حوزه آموزش و پژوهش، مصداقی از «فساد» در ساختار دانشگاهی ایران میدانند؛ فسادی که البته به امری طبیعی تبدیل شده، تا جایی که کمتر کسی از آن دستکم در فضای رسمی انتقاد میکند.
«سعید پیوندی»، پژوهشگر اجتماعی و متخصص امور آموزشی در فرانسه، در مورد زمینه اصلی رواج گسترده مقالهنویسی پژوهشی دانشجویان به نام اساتید، به «ایرانوایر» میگوید، این کار یکی از جنبههای مهم فساد آکادمیک در ایران است: «این فساد در ایران جنبههای زیادی دارد. مثلا فردی را که لیاقت علمی آن را دارد، از ترفیع رتبه علمی، محروم میکنیم و به جای او فردی را که از لیاقت کمتری برخوردار است، ترفیع رتبه میدهیم. یا این که مقالات دیگران را عدهای به نام خود منتشر میکنند و برخی دیگر هم بخشهایی از پژوهشها را در متون خود بدون ذکر منبع وارد میکنند.»
محروم کردن بخشی از اساتید از امتیازات لازم برای عضویت در هیات علمی دانشگاهها و دادن کرسی آنها به عده دیگری که همراهی بیشتری نسبت به ایدئولوژی حکومت نشان دادهاند، بارها مورد انتقاد قرار گرفته است.
در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، نهادی به نام «مرکز جذب هیات علمی» کار «گزینش» داوطلبان ورود به هیات علمی دانشگاهها را انجام میدهد.
اخیرا هم«محمدعلی زلفی گل»، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری «محمد خلج امیرحسینی»، از اساتید تندرو دانشگاه علم و صنعت را به عنوان رییس جدید مرکز جذب اعضای هیات علمی معرفی کرد.
سعید پیوندی، جامعه شناس نبودِ استقلال علمی در دانشگاههای ایران را زمینه اصلی پدیده استثمار آکادمیک میداند: «دانشگاههای ایران، به همان شیوه کشورهای مدرن اداره نمیشود. در ایران ساختاری خارج از دانشگاه، ضوابط مختلف مسائلی از جمله تعریف علم، تولید علم، رشتههای درسی، انتخاب اساتید و .... بر عهده دارد و در واقع قدرتی فراتر از دانشگاه است که تعیین میکند، فساد چیست و چطور با آن برخورد کند.»
در این روند، به گفته سعید پیوندی، کارشناس امور آموزشی، اساتید با پیروی از همان قدرت فراتر از دانشگاه، به استثمار دانشجویان و انتشار مقالات نوشته دانشجویان به نام خود روی میآورند.
در تعریف استثمار آکادمیک گفته شده است: «استثمار آکادمیک وضعیتی است که در آن صاحبان قدرت ساختاری در دانشگاه به طور عمده اساتید، سعی میکنند دانشجویان را که فاقد این نوع از قدرت هستند، به فراهم آوردن شرایط ارتقاء جایگاه سازمانی آنها از طریق نوشتن و انتشار مقاله و کتاب روی میآورند.»
به همین دلیل است که سعید پیوندی، جامعه شناس میگوید: «پدیده مقالهنویسی دانشجویان و انتشار آنها به نام اساتید، محدود به هیچ طیف خاصی از اساتید نیست و حتی اساتید منتقد وضع موجود را هم شامل میشود.»
سعید پیوندی همچنین با ذکر نمونه مقامات جمهوری اسلامی که بدون هیچگونه تلاشی، سوابق پژوهشی بلندبالا برای خود تولید میکنند، آن را عالیترین سطح استفاده از قدرت در استثمار آکادمیک معرفی میکند: «در کارنامه حرفهای بسیاری از مسئولان جمهوری اسلامی میبینیم که فهرست بلند بالایی از همین دست مقالات پژوهشی آمده است. اغلب این مقالات هم در دوره مسئولیت سیاسی آنها نوشته شده و این کار جز از طریق بهرهکشی از دانشجویان امکانپذیر نیست.»
«علیرضا زالی»، فرمانده ستاد مقابله با کرونای استان تهران و عضو هیات علمی دانشگاه «شهید بهشتی» تهران، یکی از همین مدیران است که تعداد مقالات علمی او درست همزمان با به دست گرفتن این مقام چندین برابر شد.
استثمار آکادمیک، همراه با سوءاستفاده عاطفی
تجربه استثمار آکادمیک وقتی برای دانشجویان تلختر میشود که با سوءاستفاده جنسی و جنسیتی همراه باشد.
«فریبا»، نام مستعار یکی از فارغالتحصیلان دوره دکتری روانشناسی دانشگاه تهران است که تجربه تلخ خود در این مورد را با «ایرانوایر» به اشتراک گذاشته است.
او میگوید در دوره کارشناسی ارشد همین رشته در دانشگاه تهران، با فشار یکی از اساتید که به سوءاستفاده عاطفی از دانشجویان زن خود در همان دانشگاه «معروف» است، قرار شد یک مقاله پژوهشی تهیه کند.
فریبا روایت خود را اینطور آغاز میکند: «درست از روز بعد از اینکه به طور ناخواسته قرار شد با این استاد مقاله بنویسم، نه تنها هیچگونه تعامل علمی میان ما برقرار نشد، که برعکس این مساله به یکی از بحرانهای دوران دانشجویی من تبدیل شد. او دقیقا هر روز صبح اول وقت، با تلفن من تماس میگرفت و با لحن بسیاری بدی از من میپرسید چرا برای پیگیری کار خود به دانشگاه نمیآیی؟ باور نکردنی بود که حتی در روزهای تعطیل دانشگاه هم او تلاش میکرد که من را به اتاق خود در دانشگاه بکشاند. در راهروی دانشکده بارها من را دید با فریاد و توهین باز میپرسید چرا پیگیر کار خودت نیستی؟ بعد از این هم که به اتاق او میرفتم، به جای صحبت در مورد مقاله، کاملا در مورد مسائل حاشیهای صحبت میکرد. هر وقت من تلاش میکردم بحث را تمام کرده و از اتاق خارج شوم، فورا حالت قهر به خود میگرفت.»
این روند برای این دانشجوی روانشناسی تا ماهها طول کشید و او هر گاه کوچکترین انتقاد یا کمتوجهی به رفتار استاد راهنمای خود میکرد، با توهینهای او همراه میشد: «به هیچ کدام از سوالات من در مورد خود تحقیق پاسخگو نبود و به جای آن هر وقت سوال میکردم، با پاسخ های تحقیرآمیزی مثل این که مثلا چطور دانشجویی هستی که این را نمیدانی، روبهرو میشدم. مدام تلاش میکرد با الفاظی مثل بچه شهرستانی، من را تحقیر کند. تا این که من موضوع را با مسئول آموزش دانشکده در میان گذاشتم. مسئول آموزش هم گفت ما کاری نمیتوانیم بکنیم و سعی کن خودت موضوع را حل کنی. در آخر کار هم وقتی قرار شد پای مقاله امضای خود را ثبت کند، به زور وارد کردن عدهای دیگر را که اصلا در این مقاله کاری نکرده بودند، به من تحمیل کرد.»
آزار روحی فریبا، دانشجوی وقت کارشناسی ارشد روانشناسی از سوی این استاد راهنما به همینجا ختم نشد. ماهها بعد از این که مقاله برای شرکت در یک کنفرانس ثبت شد، استاد راهنما با فشار و تهدید از او خواست که مقاله را برای بار دوم، در یک نشریه علمی، پژوهشی دیگر منتشر کند. انتشار مجدد یک مقاله علمی از نظر قوانین وزارت علوم، غیرقانونی است، اما فریبا بعد از تهدیدهای زیاد استاد راهنمای خود مجبور به این کار شد.
قانونی که پشتیبان طرف قدرتمند است
غیر از قوانین داخلی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، آیا در قوانین عمومی جمهوری اسلامی، ثبت اسامی استاد راهنما به عنوان اولین نویسنده مقالات، غیرقانونی است؟
این پرسش را با «موسی برزین خلیفهلو»، حقوقدان و کارشناس حقوقی ایران وایر در میان گذاشتیم.
او معتقد است این روند چون به هر حال با «توافق» دانشجویان نویسنده مقاله انجام میشود، از نظر حقوقی قابل پیگیری نیست: «به نظر میرسد این نوعی خلا قانونی است. چون در هیچ قانونی از جمله مثلا کپی رایت، یا حقوق مولفان هیچ پیشبینی در این مورد نشده است. از سوی دیگر هم دانشجویان نویسنده مقالات معمولا حتی به صورت ناخواسته با ثبت اسامی اساتید در رده اول نویسندگان موافقت میکنند. در قانون هم وقتی چنین توافقی صورت میگیرد، جایی برای شکایت از آن استاد باقی نمیماند. این موضوع در دانشگاههای ما به یک عرف تبدیل شده که یا کسی به آن اعتراض ندارد، یا این که اگر معترض باشد، دستش به جایی بند نیست.»
درست در همین روند است که وقتی ما از دانشجویانی که تجربه ثبت اسامی اساتید در مقالات خود به عنوان نویسنده اول را داشتند، خواستیم که تجربه خود را با ما در میان بگذارند، آنها از ترس «پیگرد قانونی» خود از سوی اساتید به اتهام «تهمت و افتراء» درخواست ما را رد کردند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر