وزیر نفت ایران به تازگی از تلاش دولت برای جذب ۱۴۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی در حوزه نفت و گاز خبر داده است.
«جواد اوجی» که حدود یک ماه پیش وزیر نفت شد، روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۰ در دیدار با رییس دفتر «ساینوپک» (شرکت نفت و گاز چینی) در تهران گفته بود: «برنامهریزی کردیم ظرف چهار تا هشت سال آینده ۱۴۵ میلیارد دلار در توسعه بخش بالادست و پاییندست صنعت نفت سرمایهگذاری کنیم.»
با این حساب، به نظر میرسد دولت «ابراهیم رئیسی» در حال برنامهریزی برای جذب ۱۸ تا ۳۶ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی در سال است. اما آیا چنین چیزی ممکن است؟
مقایسه ۱۴۵ میلیارد دلار با سابقه سرمایهگذاری خارجی در ایران
کافی است عدد ۱۴۵ میلیارد دلار را با سابقه سرمایهگذاری خارجی ایران مقایسه کنیم. این رقم تقریبا هشت برابر آمار کل سرمایهگذاری خارجی جذب شده در هشت سال گذشته است؛ دورانی که به جز دو سال ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶، همه آن با تحریم سپری شده است.
بر اساس گزارشی که وزارت اقتصاد و دارایی در خرداد ۱۴۰۰ منتشر کرد، دولت جمهوری اسلامی در سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۸ به طور متوسط کمتر از سه میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کرده است. این آمار در دوره ریاست جمهوری «حسن روحانی»، تنها ۱۸ میلیارد دلار بوده است. حتی در ماه عسل کوتاه توافق «برجام» هم حجم سرمایهگذاری خارجی جذب شده در ایران هرگز از پنج میلیارد دلار فراتر نرفته و بعد از خروج امریکا از برجام و بازگشت تحریمها، به نزدیک صفر رسیده است.
در چنین شرایطی، چه شده است که وزیر نفت دولت رئیسی از برنامهریزی برای جذب ۱۴۵ میلیارد دلار سرمایه خارجی، آن هم در دیدار با یک کارگزار اقتصادی چین صحبت به میان میآورد؟ آیا دولت رئیسی واقعا طرح و برنامهای برای تحول گسترده در سرمایهگذاری خارجی دارد؟
مقایسه ۱۴۵ میلیارد دلار با سابقه سرمایهگذاری خارجی چین
قاعدتا امیدی به سرمایهگذاری کشورهای غربی در ایران نیست. حتی بعید است دولت انقلابی هم روی جذب سرمایه از اروپا و امریکا حساب باز کرده باشد. چشمانداز روشنی از حل و فصل بحران هستهای -دستکم در آینده کوتاهمدت- دیده نمیشود. تازه اگر به فرض، دولت رئیسی با امریکا کنار بیاید، بعید است سرمایهگذاران غربی بعد از تجربه شکست خورده برجام دوباره ریسک کنند و به ایران بیایند. اما چین چهطور؟
احتمالا تصور عمومی این است که بعد از امضای برنامه ۲۵ ساله همکاری مشترک ایران و چین، قرار است چین میلیاردها دلار در ایران سرمایهگذاری کند؛ بهویژه که نشریه بریتانیایی «پترولیوم اکونومیست» دو سال پیش در گزارشی مدعی شده بود در قرارداد ۲۵ ساله، صحبت از سرمایهگذاری ۲۸۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلاری چین در ایران است. معلوم نیست منبع این گزارش چیست و آیا آن چه گفته شده، درست یا غلط است اما اگر فرض کنیم چنین باشد، صحبت از سرمایهگذاری ۱۱ تا ۱۶ میلیارد دلار در سال است. با این حساب، اگر ادعای این نشریه بریتانیایی درست باشد، دست بالا، دولت جمهوری اسلامی میتواند در پایان هشت سال، در نهایت ۱۲۸ میلیارد دلار سرمایه از چین جذب کند. اما این میزان سرمایه در مقایسه سابقه سرمایهگذاری خارجی چین چه ابعادی دارد؟
اگر این اتفاق بیفتد، باید گفت ایران در هشت سال آینده تبدیل به کشوری میشود که رکورد سرمایهگذاری خارجی چین در ۱۵ سال گذشته را شکسته است.
بر اساس گزارشهای «سایت ردیابی سرمایهگذاری خارجی چین»، در فاصله سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۰، چین و شرکتهای چینی حدود دو هزار میلیارد دلار در اقصی نقاط جهان سرمایهگذاری کردهاند.
بزرگترین مقصد سرمایهگذاران چینی تا الان، ایالات متحده امریکا بوده که طی ۱۵ سال گذشته، کمی بیش از ۱۹۱ میلیارد دلار سرمایهگذاری چینی در آن رصد شده است.
مقصد دوم سرمایهگذاران چینی در ۱۵ سال گذشته، استرالیا با حدود ۱۲۱ میلیارد دلار بوده است. حجم سرمایهگذاری ۱۵ ساله چینیها در بریتانیا، حدود ۱۰۰ میلیارد دلار و در برزیل حدود ۷۱ میلیارد دلار برآورد شده است.
در خاورمیانه نیز بیشترین سرمایهگذاری چین در ۱۵ سال گذشته در عربستان و امارات ثبت شده است. در این مدت، حدود ۴۳ میلیارد دلار سرمایه چینی در عربستان و ۳۶ میلیارد دلار در امارات متحده عربی سرمایهگذاری شده است. حجم سرمایهگذاری در ایران نیز در این ۱۵ سال حدود ۲۶ و نیم میلیارد دلار محاسبه شده که عمده آن مربوط به سرمایهگذاری چینیها در بخش نفت و گاز طی سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰ و پیش از تحریمها است.
در پاکستان که چین در یک قرارداد پر سر و صدا طرح توسعه بندر گوادر را در دست گرفته است، حجم سرمایهگذاری ۱۵ سال گذشته بیشتر از ۶۵ میلیارد دلار نیست.
با این حساب، اعداد و ارقامی نظیر ۱۰۰ یا ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی در بازههایی حتی در مقیاس چین هم رقمی غیرمعمول و بیشتر از حجم سرمایهگذاری کلان ۱۵ ساله این کشور در امریکا است.
ایران البته به دلیل منابع طبیعی و همین طور ارزش پایین پول ملی، لقمهای چرب و نرم برای سرمایهگذاران چینی است اما قطعا خوش خوراکترین لقمه سرمایهگذاری نیست. بیتردید، ریسک سرمایهگذاری در اقتصادهای بزرگ غربی کمتر از ایران است، به همین نسبت میتوان گفت بازدهی سرمایه در بسیاری از کشورهای در حال توسعه میتواند بیشتر از ایران باشد. بنابراین، بعید است بتوانیم تصور کنیم در آیندهای نزدیک، در حد دولت چهار یا هشت ساله ابراهیم رئیسی، ایران تبدیل به بزرگترین مرکز جذب سرمایه در منطقه و جهان شود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر