چشمانداز تجاری و اقتصادی صنایع نظامی جمهوری اسلامی برخلاف تبلیغات گستردهای که در سالهای اخیر در دستور کار مقامها و رسانههای این نظام ایدئولوژیک قرار گرفته، تیره و تار است.
از سال ۱۳۸۰ قرار شد تا صنایع نظامی ایران همکاری مطالعاتی و میدانی مشترکی با هدف توسعه کسبوکار با دانشگاهها و سایر مراکز علمی و پژوهشی داشته باشند. با گذشت حدود ۲۰ سال از آن زمان، نتیجه تحقیقات و مطالعات فراوان نشان میدهد، این همکاری در حد مطلوبی نبوده و آینده کسبوکار شرکتهای مرتبط با صنایع نظامی در ایران چندان خوب نیست.
***
صنایع نظامی قرار بود با تهیه یک «رهنگاشت»، با اقتصاد پیوندی محکم خورده و در امر توسعه با توجه به امکانات و ظرفیتهایی که دارند، یار و همراه نظام سیاسی باشند و از ماموریتهای مطلق نظامی و دفاعی به تدریج دور شده و ماموریتهای همزمان دفاعی-اقتصادی داشته باشند.
این تغییر فاز اساسی در ماموریتهای اصلی صنایع نظامی در ایران نیاز به تهیه یک «رهنگاشت» جامع و کارآمد و واقعبینانه دارد که تحقیقات میگوید چنین سندی تاکنون تهیه و ابلاغ نشده است.
«رهنگاشت» به معنای برنامهریزی عملیاتی است که برای حرکت از وضع موجود به نقطه مطلوب در تطابق با استطاعتهای دستیافتنی ممتاز مالی، فنی و نیروی انسانی در بازه زمانی قابل قبول تعریف شده است.
تحقیقات میگوید ستاد کل نیروهای مسلح به عنوان رکنی اساسی در زمینه سیاستگذاری به منظور توسعه کسبوکار صنایع نظامی در ایران، کمترین توجه به این «رهنگاشت» را داشته و مدیران آن چندان توجهی به اسناد مربوط در این زمینه ندارند.
این تحقیقات از «گذشتهگرایی فرماندهان»، «کمبود خبرگان»، «چابک نبودن بخش دفاعی»، «عدم اطمینان به بخش خصوصی» و «ادراک نادرست از فنآوری» به عنوان مهمترین عوامل چنین بیاعتنایی در ردههای بالای نظامی به موضوع تهیه و عملیاتی کردن «رهنگاشت» نام بردهاند.
فصلنامه «دانش راهبردی»، وابسته به دانشگاه دفاع ملی هم در تازهترین شماره خود تحقیقی با عنوان «ارائه الگوی شناخت چالشهای تهیه رهنگاشت در حوزه کسبوکار دفاعی» منتشر و تلاش کرده استا تا ریشههای این بیاعتنایی را شناسایی کند.
تحلیل نتایج نشان میدهد کارآمدی اسناد تهیه «رهنگاشت صنایع دفاعی» کمتر از حد میانگین است؛ یعنی امتیاز ۲.۵ از نمره ۵ میگیرد که این عدد به خوبی نمایانگر وخیم بودن وضعیت چنین اسنادی در نیروهای مسلح است.
این تحقیق نشان میدهد چالشهای تهیه «رهنگاشت» در صنایع دفاعی به ترتیب در ابعاد مدیریت (با وزن ۶۶ درصد)، ذینفعان (با وزن ۱۸درصد)، اطلاعات (با وزن ۱۰ درصد)، و کارکنان (با وزن شش درصد) است.
در این تحقیق همچنین ضعف در سیاستگذاری (با وزن ۱۳ درصد) را مهمترین چالش تهیه «رهنگاشت» در صنایع دفاعی اعلام کرده است.
این تحقیق از «چالش در حمایتهای اجرایی»، «ضعف در استخراج راهبرد»، «ضعف در تعیین مقصد»، «عدم انسجام ذینفعان» و «ضعف در برنامهریزی» را از دیگر چالشهای تهیه «رهنگاشت» برای صنایع نظامی در جمهوری اسلامی اعلام کرده است.
این تحقیق در ادامه سهم هر یک از عوامل اصلی در بروز چنین چالشی را با گروهی از خبرگان نظامی در میان گذاشته که ماحصل آن جدول زیر است:
این جدول میگوید در بروز چالش مذکور چهار بازیگر «اطلاعات»، «ذینفعان»، «کارکنان» و «مدیران» مهمترین نقش و تاثیر را دارند.
بیشترین عامل تاثیرگذار در بروز چالش تهیه «رهنگاشت» از نظر خبرگان نظامی، همانطور که در جدول دیده میشود، عامل «ضعف در سیاستگذاری» و «چالشهای مالی» تعیین شده است.
بخش دیگری از این تحقیق به مقایسه چالشهای موجود در سال ۱۳۸۷ با چالشهای موجود در سال ۱۳۹۷ در زمینه تهیه «رهنگاشت» برای صنایع نظامی پرداخته و چنین نتیجه گرفته که بخش قابل توجهی از این عوامل همچنان به قوت خود باقی مانده است.
آنطور که جدول بالا نشان میدهد علاوه بر پابرجا ماندن برخی عوامل چالشزا، در سال ۱۳۹۷ چند عامل نوپای دیگر همچون «ابهام در ماموریت»، «شفاف نبودن نقش ذینفعان»، «وجود فعالیتهای موازی» و «چالش در حمایتهای اجرایی» به این عوامل اضافه شده است.
این تحقیق در پایان مجموعه عوامل موثر در بروز چالش به منظور تهیه «رهنگاشت» برای صنایع دفاعی را چنین ترسیم کرده است.
این جمعبندی در شرایطی در این تحقیق ارائه شده که پیشتر سایر تحقیقات و پژوهشهای نظامی از ناکام بودن شرکتهای فعال در حوزه نظامی و دفاعی خبر داده بودند.
فصلنامه «راهبرد دفاعی» از دیگر نشریات وابسته به دانشگاه دفاع ملی است که در شماره تازه خود تحقیقی همسو با این مساله و با عنوان «شناسایی و رتبهبندی عوامل موثر بر سرریز فناوریهای دفاعی به کسبوکارهای تجاری» منتشر کرده است.
این تحقیق نیز همچون سایر پژوهشها از «سیاستها و مقررات»، «ارتباط بین بخشهای نظامی و تجاری» و «محیط بیرونی» به عنوان سه عامل اصلی بر سرریز فناوریهای دفاعی به کسبوکارهای تجاری نام برده است.
تابستان سال گذشته نیز فصلنامه «مطالعات دفاعی استراتژیک» از دیگر نشریات دانشگاه دفاع ملی تحقیقی با عنوان «تاثیر قابلیتهای پویای دوسو توان بر تجاری سازی در سازمانی دفاعی» منتشر کرده و نشان داده بود که توانایی صنایع نظامی در تجاریسازی بخشی از ظرفیتها و توانمندیهای آن چهقدر است.
«دو سو توانی سازمانی» به توانایی در اكتشاف و بهرهبرداری همزمان اطلاق میشود و و در اصطلاح به معنی «بهترین روش استفاده از دو دست بهصورت برابر» است.
این تحقیق دو هزار و ۵۰۰ فنآوری را شناسایی کرده که قابلیت تجاریسازی در سطح بازارهای غیرنظامی را دارند، اما استفاده از این قابلیتها هنوز مغفول مانده است.
هدف استفاده از این قابلیتها، کاهش هزینه صنایع نظامی در پی کسب درآمد از بخشی از توانمندیهای دارند که میتوانند در تولید محصولات غیرنظامی به کار گرفته و آنها را در بازارهای غیرنظامی بفروشند.
اما نتایج این تحقیق هم میگوید در حال حاضر مدل یکپارچهای كه بهصورت خاص و با در نظر گرفتن ملاحظات مربوط به این نوع سازمانها، به بررسی قابلیتهای پویا بر «دو سو توانی» سازمانی ( و تجاری سازی) بپردازد، وجود ندارد.
این تحقیق همچنین نوشته که در سطح فرماندهان ارشد نظامی، درک درستی از تجاریسازی برخی از ظرفیتهای نظامی وجود ندارد و همین مساله نیز یکی از موانع مهم محسوب میشود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر