همین که وارد کتابفروشی میشود، یکراست سراغ قفسه جامعهشناسی را میگیرد و کتاب مورد نظر خود را در کمتر از چند دقیقه پیدا میکند؛ اما وقتی قیمت پشت جلد را میبیند، کتاب را سرجایش میگذارد.
«امید» از صندوقدار میپرسد: «آخر چه خبر است؟ ۶۰ هزار تومان برای یک کتاب کوچک ۲۰۰ صفحهای، آن هم با کاغذ کاهی دست دوم؟»
خرید کتاب این روزها درد دل بسیاری از شهروندان علاقهمند به کتاب و دانشگاهیان است. موضوعی که از یک طرف تعطیلی یکی پس از دیگریِ کتابفروشیها و انتشاراتیها را به همراه داشته و از طرف دیگر بازار کپی غیرمجاز، چاپهای نامعتبر و حتی خرید و فروش کتابهای دست دوم را تقویت کرده است.
دست اندرکاران بازار نشر و فروش کتاب، دلایل متعددی را برای این موضوع مطرح میکنند.
«سعید» که در کتاب فروشی پدرش در میدان انقلاب مشغول کار است، حال این روزهای کتاب را وخیم توصیف کرده و میگوید: «درست است که در سالهای اخیر بهویژه دوران همهگیری کرونا، گرایش مردم در همه جای دنیا به سمت کتابهای الکترونیکی و صوتی بیشتر شد، اما در سایر کشورها پس از یک وقفه حدودا دوساله اوضاع در حال بازگشت و رشد مجدد بازار کتابهای چاپی است. در حالیکه در ایران، در سایه گستردهتر شدن دلالی و فساد حاکم بر بازار کاغذ، اوضاع کتابفروشیها و انتشاراتیها روزبهروز در حال بدتر شدن و جمعیت کتابخوان رو به کاهش است.»
او به تعطیلی تعدادی از کتابفروشیها و انتشاراتیهای محدوده میدان انقلاب، به عنوان کانون اصلی بازار کتاب کشور در یکی دو سال اخیر اشاره کرده و میافزاید: «انتشارات طهوری، امیرکبیر(شماره دو)، دهخدا، دنیا و گلپونه، از جمله موسسات چاپ و نشر کتاب هستند که دیگر نتوانستند زیر بار افزایش قیمتها و کسادی بازار، کمر راست کنند و مجبور به تعطیلی شدند.»
او میگوید تا دو سال پیش قیمت هر بند کاغذ ۱۰۰ هزار تومان بود؛ اما امسال این رقم به ۷۰۰ هزار تومان رسیده است: «حالا حسابش را بکنید، قیمت هر جلد کتاب چهقدر باید باشد تا برای کتابفروش مقرون به صرفه شود؛ آنهم در شرایطی که قدرت خرید مردم هم به شدت پایین آمده و خرید کتاب شاید اولویت آخر آنها باشد.»
سعید یکی از کتابهای آموزشی را از داخل قفسه برداشته و میگوید: «قیمت این کتاب دو سال پیش، چهار هزار و ۵۰۰ تومان بوده، اما امسال قیمت به ۵۰ هزار تومان رسیده است. اوضاع در مورد اغلب کتابهای آموزشی به همین صورت است، یک کتاب روانشناسی مقطع کارشناسی ارشد کمتر از ۴۰۰ هزار تومان نیست. به همین دلیل، بسیاری از کتابفروشیها به خریدوفروش کتابهای دست دوم روی آوردهاند. بهعنوان مثال، نسخه دست دوم همین کتاب ۵۰ هزار تومانی، ۲۵ هزار تومان به فروش میرسد. خب معلوم است که بسیاری از دانشجویان ترجیح میدهند، جنس دست دوم را بخرند؛ هرچند که ممکن است در تجدید چاپ تغییراتی جزیی انجام شده باشد.»
چندی پیش بود که «سعید مقدم» صاحب کتابفروشی «رود» در صفحه اینستاگرام خود خبر از تعطیلی این کتابفروشی بعد از ۲۰ سال فعالیت داد. او در این پست، ضمن تشکر از حمایتهای ۲۰ ساله اهالی قلم و عاشقان کتاب، مشکلات مالی و حمایت نکردن نهادهای مربوط را دلیل این تعطیلی عنوان کرده بود.
«شهرکتاب»، به عنوان یکی از نمایشگاهها و فروشگاههای اصلی عرضه و فروش کتاب از سال ۱۳۷۴ در تهران و برخی شهرهای دیگر آغاز به کار کرد. خرید از این مراکز به دلیل اینکه معمولا با تخفیف همراه است، همیشه طرفداران زیادی داشته است. اما آشفتهبازارِ نشر کتاب و چندین برابر شدن قیمتها، این مراکز را نیز بینصیب نگذاشته است؛ بهطوریکه طی سالهای اخیر شاهد خاموش شدن چراغ، شماری از آنها بودهایم.
یکی از بزرگترین فروشگاههای شهر کتاب، «شعبه کاشانک» حوالی آجودانیه بود که این روزها به کافیشاپ تبدیل شده است، زیرا که ظاهرا بساط دورهمی و کافهنشینی از کتابفروشی پردرآمدتر است.
«کیوان» در یک کتابفروشی زبانهای خارجی کار میکند، او بازار این دسته از کتابها را از سایر موضوعات بهتر توصیف کرده و میگوید: «این روزها خیلی از مردم دنبال مهاجرت به خارج از کشور هستند، به همین دلیل بازار انواع کتابهای زبان، از انگلیسی و فرانسوی گرفته تا ترکی استانبولی و چینی، خوب است. اگرچه این بازار هم مشکلات خاص خودش را دارد و افزایش سرسامآور قیمت کاغذ، افزایش چند برابری قیمت کتابها را به همراه داشته است. اما به دلیل حجم زیاد تقاضاها، فروش کتابهای دست دوم و کپی شده از منابع اصلی و بیکیفیت، در این بازار از بقیه جاها داغتر است.»
او وضعیت حاکم بر بازار کاغذ را توام با دلالی توصیف کرده و میگوید: «وزارت ارشاد کاغذ سهمیهای را فقط به برخی از انتشاراتیها میدهد، اغلب آنها هم خودشان اقدام به چاپ کتاب نکرده، بلکه آن را به قیمت بازار آزاد به سایر ناشران میفروشند؛ زیرا که فروش چندبرابری کاغذ خام، سودش بیشتر از چاپ کتاب است.»
هرچند که «محمدمهدی اسماعیلی»، وزیر جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی وعده داده با این شیوه دلالی مبارزه خواهد کرد و براساس سهیمهای که به هر ناشر اختصاص دهد، از آنها کتاب منتشر شده با قیمت مصوب میخواهد؛ اما بعید است با این روش وضعیت بازار ساماندهی شود و قیمت کتاب به تعادل برسد.
آسیبِ وارد شده به صنعت نشر و بازار کتاب، تنها شامل کتابها نمیشود؛ بلکه کارکنان و دستاندرکاران این بازار هم این روزها به شدت شاکی هستند.
«نغمه» که در یکی از کتابفروشیها بهعنوان صندوقدار کار میکند، اوضاع را به شدت ناامیدکننده وصف کرده و میگوید: «ما کتاب دست دوم و کپی نداریم، فقط کتابهای اصلی در قفسهها موجود است. به همین دلیل با گران شدن کتاب طی چند سال اخیر، بهویژه امسال فروشمان به شدت کاهش یافته و حقوق کارکنان واقعا ناچیز شده است.»
او که شش روز هفته از ساعت ۹ صبح تا ۸ شب سرکار است، سه میلیون تومان حقوق دریافت میکند. سایر فروشندگان هم بدون داشتن حقوق ثابت و تنها در صورت فروش و دریافت پورسانت، مجبور به کار هستند.
فروردین امسال، بیش از یکصد کتابفروشی در نامهای به «سیدعباس صالحی»، وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی از تعطیلی اخیر کتابفروشیها به دنبال شیوع ویروس کرونا انتقاد کردند و خواستار حمایت این وزارتخانه از صنعت نحیف و بیجان نشر در کشور شدند؛ موضوعی که با گذشت شش ماه نه تنها مسکوت مانده است، بلکه ضعفهای نظارتی موجب وخیمتر شدن بازار دلالی کاغذ و کاهش شمار چاپ و فروش کتاب شد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر