شادگان- هما ناصری، شهروندخبرنگار
نیمه شهریورماه که میشود، فصل برداشت خرماهای روی نخیل است. اما این روزها در جنوب ایران خبری از رونق نخلستانها نیست، چون نفس نخلداری در خوزستان و بوشهر به شماره افتاده است.
از پنج و نیم میلیون نفر نخلی که پیش از جنگ در حاشیه شهر آبادان ثمره میدادند، حالا فقط یک میلیون نفر نخل باقی مانده است؛ یک میلیون نخلی که این روزها رنگ و روی آنها رو به زردی رفته است.
بار خرمای «کبکاب»، «شکرپاره» و «شهابی» نخلهایی که سابق بر این نخیلداران منطقه با بستن تور مخصوص، مانع فروریختنشان میشدند و از بس سنگین میشدند، کمر درخت را خم میکردند، حالا تُنک شدهاند و به مرحله «رطب» شدن هم نمیرسند و فرو میریزند. همین خواب نخلدارها را در هراس مرگ درختانشان، آشفته کرده است.
«جابر آلبوحصار» هر صبح میرود سر فلکه روستا و انتظار میکشد، شاید یک کارفرما او را به عنوان کارگر روزمزد بخواهد. او یک کارگر فصلی ساکن روستای «عبودی»، از توابع «خنافره» شهرستان «شادگان» است که در نخلستانها کار میکند. اما حالا دیگر کسی کارگر روزمزد نمیخواهد.
به گفته جابر، چیزی بیش از شش سال است که نخلستانهای آن حوالی آب کافی دریافت نکردهاند. نخلها یا بیسر و یا بیثمر شدهاند: «خیال نکنید این موضوع فقط به روستای ما محدود میشود، روستاهای دیگر اطراف شادگان هم از رونق افتادهاند و نخل سرپا ندارند. نخلداران روستاهای خروسی، ناصری، شاولی، منگوشی، نهرگبین و خیلی روستاهای دیگر دست از این کار کشیده و شغلشان را عوض کردهاند.»
«مجید ناصرینژاد»، نماینده مردم شادگان در مجلس شورای اسلامی هفته گذشته گفته بود اوضاع شادگان روز به روز بدتر میشود. هرساله حداقل ۱۰ هزار نخل کاملا خشک و نابود میشوند اما مسوولان هیچگونه اقدام موثری انجام ندادهاند.
او در واکنش به اظهارات اخیر استاندار خوزستان که گفته بود شادگان مشکل کمآبی ندارد، گفته بود استاندار خوزستان و سایر مسوولین استان که غیر مطلع هستند، نمک روی زخم مردم نریزند و از روی بیاطلاعی اظهار نظر غیرواقعی نکنند.
جهاد کشاورزی خوزستان هم نابودی نخلها را تایید کرده است. «خدارحم امیریزاده»، رییس جهاد کشاورزی خوزستان به «جماران» گفته است پنج هزار هکتار از نخلهای شادگان خشک شدهاند اما خشک شدن نخلها یک فرآیند یک ساله نیست بلکه رسیدن به این مرحله، بعد از چند سال بیآبی مکرر رخ میدهد.
مردن نخلها در جنوب ایران، زندگی بسیاری را تحت تاثیر قرار میدهد. بعد از نخلدارها، کارگران روزمزدی که در دو ماه از سال به درآمد کار در نخلستانها دل بستهاند، بیش از همه تحت تاثیر این وضعیت هستند.
جابر پیش از خشکسالی سالهای اخیر، کار بریدن پیش نخلها، حفر راه آب، شاخهبری، گردهپاشی و برداشت محصول را انجام میداده است. اگر کارش در نخلستانهای حوالی شادگان زودتر تمام میشد یا رونقی نداشت، با ماشین خودش را به نخلستانهای «آبپخش» یا «سعدآباد» بوشهر میرساند که باغهای پر و پیمانی هم داشتند.
کار در نخلستان برای کارگر روزمزد، یک عمر دو ماهه دارد. خرماها که چیده شدند، باز هم فصل بیکاری شروع میشود. برای همین هم کارگرها در این دو ماه، به آب و آتش میزنند تا برای بقیه فصلهای بیکاری، مبلغی پسانداز کنند.
«حبیبالله» در روستای «حدبه»، در بخش خنافره شادگان یک نخلستان کوچک دارد با ۳۰۰ نخل.
او پیش از خشکسالی، نخلستانش را با کمک زنهای خانواده میگرداند. حبیبالله مراحل مختلف برداشت از نخلستان آن حوالی را شرح میدهد: «گاهی برداشت در مرحله خارک انجام میشود. خارک میوه نوبرانه خرما است و مصرف داخل استانی دارد. این مرحله اواخر تیرماه شروع میشود. مدت کوتاهی بعد از برداشت خارک، وقتی میوه کمی رسیدهتر شد که به آن رطب میگویند، برخی نخلدارها در این مرحله، محصول را برداشت میکنند که معمولا اواخر مرداد است، رطب هم چون بسیار لطیف و نازک است، معمولا مصرف داخلی دارد. اما یک عده از نخلدارها ترجیح میدهند تا خرمای کامل نشدهاند، محصول را از روی درخت بر ندارند و به جای مصرف داخل استانی، به استانها یا حتی بیرون از کشور صادر کنند. برداشت خرما در شهریور ماه است. اما این روزها با کمبود شدید آب و تشنگی نخلها، هم محصول خرما کم شده و هم به شدت کیفیت آن پایین آمده است. این روزها میوه به مرحله رسیدن نمیکشد. وقتی کال و نرسیده است، یا میریزد یا همان روی درخت گندیده میشود.»
سابق بر این بعضی نخلهای حبیبالله تا ۲۵۰ کیلو میوه میدادند ولی الان نخلهای باقیمانده حداکثر ۵۰ کیلو ثمره دارند.
به گفته این نخلدار قدیمی، وقتی گرمای هوا زیاد شود و نخلها برای مدتی طولانی آبیاری نشده باشند، خرماهای روی درختها خشکیده میشوند چون تنها راه مقاومت در مقابل خشکیدگی محصول، آبیاری درخت است.
مشکل نخلدارها علاوه بر کمآبی، آفت کرم چوبخوار خرما است:«گرما باعث افزایش آفت چوبخوار میشود. این آفت، درخت را از داخل میخشکاند. معمولا وقتی زیاد میشود که آبیاری به موقع انجام نشده و درخت به خوبی تغذیه نشده باشد.»
حبیبالله میگوید مشکلات آنها یکی دو تا نیست. در کنار بیآبی و آفت، گاهی هم میشود که دولت بخشی از طلبهای سال گذشته نخلدارها را نمیدهد: «میپرسیم چرا طلبمان را نمیدهید، میگویند هنوز ۱۰ هزار تن خرمایی که سال گذشته از شما خریدیم، در انبار اتحادیه خشکبار استان انبار شدهاند. دو دلیل دارد، اول این که توان خرید مردم کم شده است و از طرف دیگر، ارادهای برای بازاریابی یا بستهبندی خرماهای انبار نیست. خرماها ته انبار کرم میزنند.»
این روزها آن دسته اندکی از نخلداران خوزستانی که هنوز نخلی برایشان در نخلستان مانده، منتظر تصویب قیمت توافقی خرید خرما از سوی اتحادیه خشکبار استان هستند؛ رقمی که معمولا به ضرر نخلداران تمام میشود و سود چندانی برای آنها ندارد.
نخلداران استانهای خوزستان و بوشهر میگویند شورای ملی قیمتگذاری محصولات کشاورزی، تورم را هم در نظر بگیرد و یک قیمت خرید توافقی منطقی برای نخلداران مشخص کند.
آنها در ماهی که گذشت، بارها در مقابل ساختمان جهاد کشاورزی خوزستان تجمع و به بیآبی، سوء مدیریت آب و همچنین قیمتگذاریهای غیرمعقول از سوی شورای قیمتگذاری اعتراض کردهاند.
حبیبالله که پدر و پدربزرگش نخلدار بودهاند، میگوید شوری آب در مدتی طولانی، نخل را میخشکاند و محصول نخلی که آب کافی دریافت نکرده است، به شکل قابل توجهی بیکیفیت میشود و در نهایت، درخت به تدریج بیبر خواهد شد: «اطراف نخلهای ما پر از پوشش گیاهانی شدهاند که فقط در آب شور رشد میکنند. رشد این علفها نشان میدهد که نخلها در خطرند. نخل یک درخت بسیار مقاوم است که در بدترین شرایط هم سرپا میماند. در واقع، این درخت، آخرین محصولی بوده که اجدادمان به فکرشان رسیده است که روی آنها سرمایهگذاری کنند. اما الان حتی نخلها هم در این آب و هوا دوام نمیآورند.»
به گفته این نخلدار، بسیاری از همسایگانش نخلهایی را که زمانی جانشان به آنها بسته بوده، به قیمت هر نفر ۵۰ هزار تومان میفروشند.
«خمیس باوی» اهل روستای «طوبیه» در اطراف «حمیدیه» هم خیال دارد نخلداری را رها و به دزفول مهاجرت کند. او میگوید الان سالها است آب کافی به نخلهایش نرسیده است: «هر چند روز یک بار آب قطع میشود. با قطع شدن آب، نخلها تشنه میمانند. از زمانی که سدهای خوزستان را ساختهاند، مشکل بیآبی چند برابر شده است. وقتی آب به نخل نرسد، خرما به جای زرد شدن و رسیدن، گندیده میشود و از بالای نخل میریزد یا خشکیده میشود.»
به گفته خمیس، با این که درخت نخل در مقابل شوری آب مقاوم است اما مقاومت آن صد در صد یا همیشگی نیست و به تدریج شکسته میشود: «مشکل بیآبی، مشکل امروز و دیروز نیست. ما برای حقآبه هر هکتار زمین، به سازمان آب و برق خوزستان ماهانه پول پرداخت میکنیم. در سالهای گذشته حداکثر هر هکتار ۶۰ هزار تومان بود که این مبلغ امسال با یک رشد صد درصدی مواجه شده است؛ یعنی هر هکتار ۶۵۰ هزار تومان. اما همین مقدار را هم به ما نمیدهند.»
به گفته این نخلدار، آبی که راهی نخلستانها میشود، یا شور است یا از فاضلابها و پساب کارخانهها به پایین دست فرستاده شده است: «یک حوضچه مخصوص برای ورود آب نخیلات وجود دارد. دولت بر مبنای توافقی که انجام شده است، آب را به حوضچه وارد میکند و از این حوضچه، سهمیه هر نخلدار تعیین میشود. در تمام این سالها، معمولا حوضچه نخلدارها خالی و خشکیده است. برای همین است که بیشتر نخلدارهای این حوالی، نخلهایشان را فروخته و به حاشیه شهرها کوچ کردهاند. نخلها معمولا با یک ماه یا دو ماه کمآبی نمیمیرند. نخلها به دو دلیل میمیرند؛ یا پیر میشوند یا این که تحت تاثیر بیآبی میمیرند.»
روزگاری وقتی راهی بازارهای «کاوه» یا «نادری» اهواز میشدی، مابین هیاهوی دستفروشها و خنکی چپرها، لیست بلندبالایی از خارک «برهی»، «قندی»، «شیخالی»، «بریمی» و «حاج باقری» یا خرمای کبکاب، شهابی، شکرپاره، «استعمران»، «گنطار»، «دیری»، «حمراوی»، «حلاوی»، «خضراوی»، «عویدی» و «زهدی» میدیدی. اما حالا همه این اسمها به تاریخ بیآبی پیوستهاند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر