زنان، هنر، جوانان و شبکههای اجتماعی چهار مظنون همیشگی در ایران از نظر بسیاری از نهادهایی هستند که تحت کنترل روحانیون حاکم بر کشور اداره میشوند.
اصل این بدگمانیها هم ریشه در سنت و مذهبی دارد که به زنان و جوانان و هنر (موسیقی) و این آخری یعنی شبکههای اجتماعی، نگاهی خصمانه و غیرواقعبینانه دارد.
تحقیقاتی که اخیرا منتشر شده، بازتاب نوع نگاه نظام جمهوری اسلامی به فعالیت گروههای موسیقی زیرزمینی در ایران است.
***
تحولات آرام و عمیق و گسترده جامعه ایران به واسطه گسترش شبکههای اجتماعی، ناکارآمدی و غیرانسانی بودن این نگاه خصمانه را بیشتر از گذشته نمایان و عریانتر کرده و خالی بودن دست روحانیون شیعه در برابر انقلاب عمیق زنان و جوانان علیه سنت و مذهب را به نمایش گذاشته است.
روحانیون با داشتن ۴۰ سال سابقه حکمرانی و صرف صدها میلیارد تومان در ایران به منظور بسط و گسترش مذهب شیعه و قوانین آن و البته ضایع کردن سبکی از زندگی مدرن که نسبتی با این باورهای مذهبی ندارد، تلاش کردند تا همچنان زنان و جوانان و فرهنگ و جامعه را تحت سلطه خود داشته باشند که این آرزو از اواسط دهه هفتاد شمسی و گسترش استفاده مردم ایران از اینترنت و ماهواره و سایر وسایل ارتباط جمعی روز به روز رنگ میبازد.
مجموعه قوانین تنبیهی و تهدیدی که علیه سبک نوین زندگی در ایران وضع شده و بیشتر از همه زنان و جوانان را هدف قرار داده است، نشان میدهد که ناکارآمد بوده و با واقعیتهای موجود جامعه ایران فاصله زیادی دارد و در عین حال نتیجه معکوسی به ضرر حاکمیت دینی و تمام ارکان آن داشته که دوری جامعه از سبک زندگی دینی از مهمترین نتایج آن است.
با وجود شکست علنی و قطعی این سیاستها، اما روحانیون و تمام ارکان تحت اختیار آنها از جمله پلیس و قوه قضاییه همچنان به این سیاستهای خصمانه ادامه میدهند و از آخرین تلاشها برای مقابله با تغییرات بنیادین در جامعه ایران دست نمیکشند.
جوانان و هنر به خصوص آندسته از جوانانی که در گروههای موسیقی زیرزمینی فعال هستند، از جمله گروههای مورد توجه روحانیون هستند که سالهاست با آزار و اذیتهای حاکمیت به فعالیت خود ادامه داده و بالاخره توانستهاند راه خود را در جامعه ایران باز کنند.
پلیس پس از سالها برخورد خصمانه با چنین گروههایی، حالا اعتراف کرده که «موسیقیهای زیرزمینی در حال حاضر به عنوان یکی از جریانهای مهـم جامعـه کنـونی، پدیـدهای تاثیرگذار در برخی عرصههای اجتماعی-فرهنگی است.»
آنطور که در گزارش پلیس آمده است: «ایـن بخـش از موسیقی مردمپسند، حجم قابلتوجهی از جریان موسیقی ایران را تشکیل داده و این مساله نشاندهنده گسترش و اقبال موسیقی مردمپسند غیررسمی در ایـران اسـت.»
این اعتراف صریح در تحقیقی با عنوان «شناسایی چالشهای اخلاقی و امنیتی موسیقیهای زیرزمینی» که در تازهترین شماره فصلنامه «انتظام اجتماعی» وابسته به پلیس منتشر شده، دیده میشود.
در این تحقیق که ۳۲ نفر از قضات، پلیس و فعالان موسیقی زیرزمینی بازداشت شده شرکت داشتهاند، نشان داده شده که قوه قهریه نظام شیعی درباره فعالیت گروههای موسیقی زیرزمینی در ایران چگونه میاندیشد.
این تحقیق میگوید که ۵۹ درصد قضات و ۵۴ درصد پلیسهای درگیر با پرونده گروههای موسیقی زیرزمینی معتقدند، «از خود بیخودکنندگی موسیقیهای زیرزمینی و شکلگیری جرائم اخلاقی و امنیتی» از مهمترین چالشهای چنین گروههایی در جامعه ایران است.
۶۳ درصد این قضات و ۶۱ درصد نیروهای پلیس هم از «زیرزمینی و غیرقابل نظارت بودن موسیقیهای زیرزمینی» به عنوان دومین چالش جامعه ایران نام بردهاند.
۶۹ درصد قضات و ۷۱ درصد نیروهای پلیس هم گفتهاند که «روابط غیرمعمول اعضای موسیقیهای زیرزمینی» را از دیگر چالشهای این گروهها برای جامعه میدانند.
نیمی از قضات و پلیسها همچنین گفتهاند که «آواز خواندن همزمان و در کنار هم قرار گرفتن طولانی مدت اعضای این گروهها میتواند سبب صمیمیت و نزدیکی بیش از اندازه شده و امکان وقوع رفتارهای ناهنجار را افزایش» دهد.
بیش از ۹۴ درصد قضات و پلیس هم گفتهاند که «زیرزمینی بودن و خارج از کنتـرل، مراقبت و نظارت بودن، میتواند بهخودیخود خطرناک و انحرافآفرین باشد.»
قضات و پلیسهای شرکتکننده در این تحقیق گفتهاند، اشعاری که گروههای موسیقی زیرزمینی در آهنگهای خود از آن استفاده میکنند، بـه توصـیف روابـط عاشـق و معشـوق میپردازد (بیش از ۷۳ درصد)، حاوی جاذبههـای جنسی است (۷۴ درصد) و وقتی با ریتم تند (۹۰.۴۴ درصد) همراه میشود، میتواند خود منبع رفتار «منحرفانه» شود.
به باور آنها این اشعار «محتوای ناامیدکننده و گاه امیدوارانه»، «هجو و ابتذال»، «سرگرمی و اتلاف وقـت و گـاه تبلیـغ گـرایش بـه پـوچی» را ترویج کرده و میتواند مقدمـه گـرایش بـه «ناهنجاریها» باشند.
به اعتقاد آنها اشعار این گروهها «بهطور عینی به ترویج و تبلیغ بیحیـایی»، «بیغیرتی» و «زیر همه چیز زدن» میپردازند.
این تحقیق همچنین نشان داده که قضات و پلیس در ایران فکر میکنند که شکلگیری گروههای سه یا چهار نفری در قالب یک گـروه موسـیقی (۶۸.۳۴ درصد)، برقراری روابط صمیمی و دوستانه بین اعضای گـروههـا (نزدیک بـه ۸۰ درصد)، رفتوآمد و ارتباطات متوالی و مستمر بین اعضای گـروه بـه سبب انجـام کـار (نزدیک به ۸۱ درصد)، قرار گرفتن افراد گروههای موسیقی زیرزمینی در ساعات مختلف شبانهروز در کنار همدیگر (۸۷ درصد)، الگو قرار دادن طرز پوشش خوانندگان خارجی و یا خوانندگان ایرانی خارج از کشور (۹۱ درصد)، الگو قرار دادن رفتار و سبک زنـدگی خوانندگان خارجی و یا خوانندگان ایرانی خارج از کشور (۸۷ درصـد) از جملـه مـواردی است که زمینهساز «وقوع جرایم اخلاقی» در جامعه ایران میشود.
این تحقیق براساس این یافتهها چنین نتیجه گرفته است که «شکلگیـری جـرایم اخلاقی در گـروههـای موسیقی زیرزمینی با توجه به مولفههایی مانند تاثیر از خودبیخودکنندگی، غیرقابـل نظـارت بودن، محتواهای اشعار و روابط غیر معمول اعضای موسیقیهای زیرزمینی امکانپذیر است.»
این فصلنامه در کنار بازنمایی نگاه منفی قضات و پلیس به فعالیت زیرزمینی جوانان در حوزه موسیقی و تلاش برای سیاهنمایی علیه آن، تحقیقی دیگری علیه جوانان ایران با عنوان «تدوین مدل ساختاری رفتارهای پرخطر جوانان» منتشر کرده است.
این تحقیق در ابتدای بحث خود ادعا کرده که رفتارهـای پرخطـر شـناخته شـده در بین جوانان ایرانی، مجموعهای از رفتارهایی است شامل خشونت، خودکشی، بیملاحظگی در رانندگی، مصرف دخانیات، الکل و مواد مخدر، رفتارهای پرخطر جنسی که هر یک از آنها میتواند عواقبی در پی داشته باشد.
پلیس در پایان این تحقیق نوشته که «در کشور ما بخش بزرگی از جوانان در حال تحصیل در دانشگاهها هستند؛ بر این مبنا اگـر مهارت مدیریت خشم به آنها آموخته شـود، جامعه آینده جامعه کمخطر یا تـابآورتـری» میتواند باشد.
«تاثیر شبکههای اجتماعی مجازی بر انحرافات اجتماعی زنان» از دیگر تحقیقات منتشر شده در تازهترین شماره «انتظام اجتماعی» است که در این تحقیق هم تلاش شده که چنین القا شود که شبکههای اجتماعی در به «انحراف کشاندن» زنان در ایران موثر هستند.
در این تحقیق به صراحت آمده که «شبکههای اجتماعی نظام ارزشی و اخلاقی ما را در عرصههای مختلف اجتماعی و خانوادگی با چالش جدی مواجه کرده است.»
این تحقیق افزوده فضای گمنام، غریبگی، آزاد و بدون محدودیت شبکههای اجتماعی امکان «تخطی» زنان از هنجارهای اجتماعی را افزایش داده است.
این تحقیق برای اثبات ادعای خود سراغ گروهی از زنان جهرم رفته که از سوی پلیس به خاطر فعالیت در شبکههای اجتماعی بازداشت شدهاند.
براساس جدول زیر، این زنان دقیق گفتهاند با چه انگیزهای وارد شبکههای اجتماعی شدهاند، اما پلیس به طور تلویحی انگیزههای آنها را برنتابیده است.
این زنان که ۹۰ درصد آنها برای نخستینبار محکوم شده و مجازات ۹۸ درصد ایشان هم تحمل کمتر از یک سال زندان بوده است، همگی متهم به ارتکاب «جرایم غیرسنگین» بودهاند.
در این تحقیق از علت بازداشت و زندانی شدن این زنان خبری نیست و هر چه هست، بیان انگیزههای پیوستن آنها به شبکههای اجتماعی است که در تمام دنیا امری عادی و حق هر انسانی تلقی میشود؛ اما پلیس تلاش کرده است تا این انگیزهها را مقدمه «انحراف زنان» در ایران معرفی کند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر