«جواد کریمی قدوسی»، نماینده نماینده مشهد و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یازدهم ۱۰شهریور۱۴۰۰ در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا مدعی شد: «بعد از برجام سرمایهگذاری آمریکا در صنعت نفت تایید شد، خودشان نیامدند.» او در این گفتوگو اظهار داشت: «جمهوری اسلامی هیچوقت خط قرمزی برای کشورهای غربی قرار نداده است. همان اولی هم که آمریکاییها آمدند سرمایهگذاریشان در نفت مورد تایید قرار گرفت؛ اما نیامدند و با مکدونالد میخواستند وارد تهران شوند.»
آیا بعد از برجام جمهوری اسلامی ایران موافقت خود با ورود شرکتهای آمریکایی به صنایع نفتی ایران را اعلام و آمریکاییها استقبال نکردند؟ «ایرانوایر» در این گزارش میکوشد به این پرسش پاسخ دهد.
برجام و ورود شرکتهای آمریکایی به ایران
برنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام، سهشنبه ۲۳تیر۱۳۹۴ میان ایران و کشورهای پنج بهعلاوه یک به امضا رسید. با امضای برجام پای شرکتهای زیادی به ایران باز شد؛ در روز شنبه ۷آذر۱۳۹۴ یعنی حدود پنج ماه پس از امضای برجام، «بیژن نامدار زنگنه»، وزیر نفت ایران نیز با اعلام برنامه جذب ۲۵ میلیارد دلار سرمایه خارجی در صنعت نفت و گاز ایران اعلام کرد: «ایران مخالفت و مشکلی با حضور شرکتهای آمریکایی ندارد و فضا برای حضور این شرکتها در صنعت نفت ایران باز است.» یعنی همان ادعایی که امروز جواد کریمی قدوسی دارد، شش سال پیش نیز از سوی وزیر نفت دولت وقت ایران نیز اعلام شده بود؛ ولی آیا ایران مخالف حضور شرکتهای آمریکایی در ایران نبود؟
بررسیهای «ایرانوایر» نشان میدهد که برخلاف توافق حاصله میان ایران و آمریکا در برجام، اما تغییری در سیاستهای رهبر جمهوری اسلامی ایران در قبال آمریکا ایجاد نشد. آیتالله «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی از فردای امضای برجام با طرح ایده «نفوذ» نسبت به ورود و نفوذ آمریکا به ایران هشدارهای جدی داده و مانع هرگونه مذاکره و ورود شرکتهای آمریکایی به ایران شد.
روز ۲۷تیر۱۳۹۴ یعنی تنها سه روز پس از امضای توافقنامه برجام، علی خامنهای در سخنانی آمریکا را غیرقابل اعتماد خوانده و میگوید: «شما آمریکاییها، شما سیاستمداران آمریکا در نهایتِ بیانصافی حرف میزنید و قضاوت میکنید؛ [حتی در مورد] واقعیات واضح. انسان تعجب هم میکند؛ اینها چه رویی هم دارند! با دولتهایی که اجازه نمیدهند ملتهایشان اسم انتخابات به گوششان بخورد؛ که در بعضی از این کشورها اگر کسی در خیابان، اسم انتخابات را بیاورد، میگیرند میاندازند زندان و سرنوشتش معلوم نیست چه خواهد شد؛ رفیق، همکاسه، برادر، عقداخوتبسته، آنوقت نظام جمهوری اسلامی را که در طول ۳۶ سال، سیوچند انتخابات داشته، میگویند استبداد! اینها قابل اعتمادند؟ اینکه ما میگوییم به اینها نمیشود اعتماد کرد، این است.»
کمتر از یک ماه بعد در روز ۲۶ مرداد به دولت هشدار داد که مراقب «نفوذ آمریکا» باشند. او در این سخنرانی اظهار داشت: «نیت آنها این بود که از این مذاکرات و از این توافق (برجام)، وسیلهای پیدا کنند برای نفوذ در داخل کشور. ما این راه را بستیم و این راه را به طور قاطع خواهیم بست؛ نه نفوذ اقتصادی آمریکاییها را در کشورمان اجازه خواهیم داد، نه نفوذ سیاسی آنها را، نه حضور سیاسی آنها را، نه نفوذ فرهنگی آنها را؛ با همهی توان که این توان هم بحمدالله امروز توان زیادی است، مقابله خواهیم کرد؛ اجازه نخواهیم داد.» در واقع پیش از آنکه توافقنامه برجام عملی شود، او هرگونه ورود آمریکا اعم از اقتصادی، سیاسی یا فرهنگی را نفوذ خواند و رسما اعلام کرد که با چنین ورودی مقابله خواهد کرد.
او یک هفته بعد در روز ۴شهریور۱۳۹۴ دوباره مسئله ضرورت مقابله با نفوذ آمریکا را مطرح و اعلام کرد: «... این را مطلقا همه مسئولین مختلف، فقط مخصوص وزارت خارجه و آقای دکتر ظریف نیست؛ دستگاههای مختلف، دستگاههای اقتصادی، دستگاههای فرهنگی توجه داشته باشند که ما در داخل نقشه طراحی شده دشمن قرار نگیریم و بازی نکنیم؛ که فلان تصمیمی که ما میگیریم، چه در زمینه سیاست، چه در زمینه اقتصاد، چه در زمینه تجارت، چه در زمینه فرهنگ، کمک بکند به آن بسته تعیینشده دشمن که برای خودشان هست. ما از حرفهای اینها و از نوشتهجات اینها و از اظهارات گوناگونشان میتوانیم مقاصدشان را بفهمیم؛ یعنی اینکه بنده دارم میگویم دشمنی، نه اِخبار از غیب و نه خواب دیدن و نه تخیلات و توهمات است؛ نه، واقعیتهایی است که جلوی چشم ما است. من چند روز قبل از این، در صحبت گفتم که اینها در صدد نفوذند، در صدد رخنه کردناند؛ این رخنه از جاهای مختلفی ممکن است باشد؛ مواظب باشید.»
علی خامنهای دوباره یک هفته بعد در روز ۱۲ شهریور گفت: «میگویند برجام فرصتهایی را هم در داخل ایران و هم در بیرون از ایران و در منطقه در اختیار آمریکا قرار داده؛ این را آمریکاییها میگویند و جزو حرفهای آنها است. عرض من به دوستانمان در دولت و در مسئولیتهای گوناگون این است که اجازه این فرصتطلبی را در داخل مطلقا به آمریکا ندهید؛ در خارج هم تلاش کنید که این فرصتها در اختیار آمریکا قرار نگیرد.» او در این سخنان به صراحت هرگونه همکاری با شرکتهای آمریکایی را منع کرده و میگوید: «مطلقا نباید اجازه داده بشود که اینها در داخل کشور از فرصتهایی استفاده کنند. ما این را گفتهایم و اعلان کردهایم که در هیچ مسئلهای جز مسئله هستهای با آمریکاییها طرف صحبت نمیشویم؛ هم به مسئولین سیاست خارجیمان گفتهایم، هم به بقیه مسئولین گفتهایم که داخل نمیشویم.»
رهبر جمهوری اسلامی تا ماهها پس از امضای برجام در هر سخنرانی مسئله نفوذ را مطرح و به دولت گوشزد کرد که در هیچ موضوعی با آمریکاییها وارد صحبت نشوند. او روز ۲۵شهریور۱۳۹۴ میگوید: «در زمینههای اقتصادی، چشمهای بینای مسئولین اقتصادی بایستی باز باشد و مواظب باشند که [دشمنان] نفوذ اقتصادی پیدا نکنند؛ چون نفوذ دشمن پایه اقتصادِ محکم را متزلزل میکند.» او همین موضوع را دوباره در روز ۴آذر۱۳۹۴ تکرار کرد و گفت: «...منتها از این خطرناکتر، نفوذ جریانی است. نفوذ جریانی، یعنی شبکهسازی در داخل ملت؛ بهوسیله پول که نقش پول و نقش امور اقتصادی اینجا روشن میشود. عمدهترین وسیله دو چیز [است]؛ یکی پول، یکی هم جاذبههای جنسی.»
بازگرداندن خودروهای آمریکایی از گمرک ایران
از نگاه رهبر جمهوری اسلامی هرگونه همکاری دولت، شرکتها و دانشگاههای آمریکایی با طرفهای ایرانی جز با هدف نفوذ انجام نمیشود. او بر این باور بود که حتی برگزاری دورههای علمی و هنری با هدف نفوذ اجرا میشود و باید مراقب این نفوذ بود. بنابراین نه تنها ایران در عمل علاقهای به جذب سرمایهگذاری آمریکایی در صنعت نفت خود نداشت؛ بلکه در هیچ حوزه دیگری نیز علاقهمند به همکاری نبود؛ به طوریکه علی خامنهای حتی با دستوری خودروهای آمریکایی وارد شده را از گمرک ایران بازگرداند تا نشان دهد سر آشتی با آمریکا ندارد. او روز ۸اردیبهشت۱۳۹۵ در سخنانی اظهار داشت: «من نمیدانم این قضیه واردات خودروهای آمریکایی چیست که حالا سر زبانها افتاده و بعضیها میگویند. خودروهای آمریکایی را خود آمریکاییها مصرف نمیکردند؛ این در مطبوعات آمریکاییها منعکس شد و ما دیدیم؛ میگفتند مصرفش زیاد است، سنگین است. مثلا فرض کنید ما، از [محصول] فلان کارخانه خودروسازیِ رو به ورشکستگیِ آمریکا استفاده کنیم؛ آنهم آمریکا! جلوی اینها بایستی بهطور جدی ایستاد. چه کسی بِایستد؟ خود مسئولین، خود وزرای محترم. من میدانم که افرادی هستند، از پشت فشار میآورند، منفعت دارند، سود دارند، [لذا] فشار میآورند؛ جلوی این فشارها بِایستند، قبول نکنند.» او در ادامه با بیان اینکه ما آمریکاییها را از در بیرون کردهایم، اظهار داشت: «آنها میخواهند با پنجره برجام به کشور بازگردند.»
او روز ۳شهریور۱۳۹۵ و در حالی که ترامپ در کمپین انتخاباتی خود وعده خروج از برجام را سر میداد، حرف آخر را زد و گفت: «آنچه از آمریکاییها توانستیم بکَنیم در این قضیه (برجام)، کندیم.» یعنی از نگاه رهبر جمهوری اسلامی امضای برجام، رفع نصف و نیمه تحریمها، بازگشت دلارهای نفتی و بلوکه شده، تمام آن چیزی بود که ایران میتوانست در قبال برجام، از آمریکا بکند و کنده بود و نیاز به باز کردن راه ورود شرکتهای آمریکایی به ایران نبود.
رد ادعای کریمی قدوسی در نامه ظریف به مجلس
نگاهی به متن آخرین گزارش محمدجواد ظریف وزیر وقت امور خارجه به مجلس یازدهم در خصوص برجام نشان میدهد که ظریف معتقد به صحت ادعای کریمی قدوسی نیست، جایی که در گزارش ۱۲۳ صفحهای خود مینویسد: «اگر در مورد ضرورت کار متوازن با شرق و غرب به یک اجماع ملی رسیده بودیم، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود نرنجانده بودیم و به شعبات خارجی شرکتهای آمریکایی اجازه فعالیت اقتصادی در ایران داده میشد، فشار حداکثری با مانع جدی سردمداران جهانی، از جمله در داخل آمریکا، مواجه میشد.» یعنی به اعتبار گزارش رسمی وزیر امور خارجه وقت ایران، جمهوری اسلامی ایران نه تنها اجازه ورود شرکتهای آمریکایی به پروژههای توسعهای را نداد، بلکه به نمایندگیهای شرکتهای آمریکایی که خارج از آمریکا مستقر هستند نیز اجازه سرمایهگذاری در داخل ایران نداد. ظریف در ادامه این گزارش مینویسد: «اگر از ابتدا در پی استفاده حداکثری از هر میزان دستاورد برجام، حتی در بدترین نگرشها بودیم و مقدار بیشتری سرمایه خارجی جذب کرده و تعداد بیشتری از شرکتها از همه نقاط جهان را به کشور کشانده بودیم و به عوض مناقشه و مجادله بر سر اینکه برجام پیروزی قطعی بود و یا شکست کامل که حتما هیچ یک نبود، همگی کوشیده بودیم بیشترین منفعت را از برجام ببریم، چه بسا شرایط به گونهای دیگر رقم خورده بود.» سخنانی که توسط «مرتضی الویری»، رییس وقت شورای عالی استانها نیز تایید شد. الویری در گفتوگو با روزنامه وابسته دولت به نام «ایران» میگوید: «در شرایطی که نیاز بود با سرمایهگذاری شرکتهای متعلق به کشورهای طرف برجام این توافق بیمه شود، اعلام شد که شرکتهای آمریکایی حق حضور و سرمایهگذاری در ایران را ندارند.»
بنابراین آنچه روشن است اینکه جمهوری اسلامی ایران و یا به عبارت دقیقتر علی خامنهای، نه تنها اجازه نداد شرکتهای آمریکایی پس از امضای برجام در ایران فعالیت کنند؛ بلکه با بستن راه ورود آنها به ایران، در تصمیم ترامپ رییسجمهور وقت آمریکا مبنی بر خروج از برجام نیز تاثیرگذار بود. تصمیمی که به خروج حداقل ۵۰ شرکتی منجر شد که پس از برجام به ایران آمده بودند.
جمعبندی
جواد کریمی قدوسی، نماینده نماینده مشهد و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یازدهم مدعی است: «بعد از برجام سرمایهگذاری آمریکا در صنعت نفت تایید شد، خودشان نیامدند.» بررسیهای «ایرانوایر» نشان میدهد که این ادعا تطابقی با واقعیت ندارد. برخلاف ادعای این نماینده مجلس، بررسی سخنان علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی نشان میدهد که او از فردای امضای برجام با طرح «مساله نفوذ» بارها و بارها هم به دولت نسبت به نفوذ آمریکا به ایران هشدار داد و هم دولت را از هرگونه صحبت با طرفهای آمریکایی، جز مسئله هستهای، بر حذر داشت.
علی خامنهای حتی خودروهای آمریکایی وارد شده به ایران را از گمرک ایران بازگرداند و اجازه نداد خودروهای آمریکایی وارد ایران شود.
جواد ظریف وزیر وقت امور خارجه ایران نیز در گزارشی رسمی به مجلس شورای اسلامی یکی از دلایل شکست برجام را ممانعت ایران از ورود شرکتهای آمریکایی به ایران خواند.
بنابراین «ایرانوایر» ادعای جواد کریمی قدوسی نماینده مشهد و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یازدهم را مبنی بر اینکه: «بعد از برجام سرمایهگذاری آمریکا در صنعت نفت تایید شد، خودشان نیامدند»، خلاف واقع میداند و به آن نشان «حقیقت ندارد» میدهد.
حقیقت ندارد: اظهار دروغی درباره یک واقعه مشخص تازه یا چیزی است که قبلا عدم صحت آن اثبات نشده است، با استفاده از واقعیات و مدارک موجود.
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره روششناسی راستیآزمایی در ایرانوایر اینجا را کلیک کنید.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر