مطالعه بر روی ۵۶ پژوهش نشان میدهد که طلاق توافقی در ایران رو به گسترش است. این پژوهش نشان میدهد که در دوره ۱۰ ساله بین ۱۳۸۸ و ۱۳۹۸ زنان بیش از مردان خواستار جدایی توافقی بودهاند.
***
پدیده طلاق دیگر مثل گذشته در بین مردم مایه آبروریزی و سرافکندگی خانواده نیست؛ هرچند که روحانیون حاکم بر ایران از آن به عنوان یکی از مصادیق «آسیبهای اجتماعی» نام میبرند و آن را خلاف توصیههای اسلام میدانند.
در ایران زوجها خیلی راحتتر از چیزی که فکر میکنید با توافق از یکدیگر جدا میشوند و حتی گزارشهایی نیز مبنی بر برگزاری جشن طلاق در برخی کلانشهرها منتشر شده که با بهت برخی جامعهشناسان نیز همراه شده است.
طلاق به تدریج در جامعه ایران همچون سایر جوامع توسعه یافته به روشی پذیرفته و نهادینه شده برای پایان یک زندگی مشترک تبدیل شده است و ازدواج دیگر به مفهوم صرف کردن تمام زندگی با یک شخص نیست.
از همه مهمتر آنکه ۶۰ درصد کسانی را که خواستار جدایی توافقی در ایران هستند، زنان تشکیل میدهند، گروهی که پیشتر هیچ اراده و نقشی نه در ازدواج داشت و نه در طلاق و این پدر، برادر و همسر بودند که سرنوشت آنها را در قالب خانواده پدری یا شوهری تعیین میکردند.
حالا پس از سپری شدن این سالهای بیاختیاری، آمارهای رسمی میگوید زنان پرچمدار طلاق توافقی شدهاند و در ۱۰ سال گذشته نیز سهم این نوع طلاق با ۸۲ درصد، بیشتر از سایر طلاقها در ایران بوده است.
در تعریف طلاق توافقی گفته شده که اگر زن و شوهر قصد جدایی از یکدیگر را داشته باشند و در خصوص همه موارد اعم از مهریه، نفقه، حضانت و سایر امور مربوط به زوجیت هم توافق کرده باشند، در این صورت گواهی عدم سازش صادر شده که به این نوع از طلاق، در بین عموم طلاق توافقی میگویند.
آمارها میگوید اکثر متقاضیان اجرای حکم طلاق توافقی در ایران زنان هستند، به طوری که در پارهای موارد هم زن اقدام به بذل مالی کرده و از گرفتن مهریه خود سرباز زدهاند.
یک تحقیق کتابخانهای که بر روی ۱۹۶ پژوهش در زمینه طلاق که بین سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۸ صورت گرفته، تلاش کرده ریشههای بسط و توسعه طلاق توافقی در ایران را تبیین و تشریح کند.
فصلنامه علمی-پژوهشی «زن و جامعه» نتایج این مطالعه را با عنوان «مرور نظاممند عوامل زمینهساز طلاق توافقی زوجین دهه اخیر در ایران» در تازهترین شماره خود منتشر کرده است.
این مطالعه میگوید مطالعه بر روی ۵۶ پژوهشی که از میان ۱۹۶ مورد انتخاب شده، نشان میدهد که گسترش طلاق توافقی در ایران به سه زیر شاخه کلان «فردی»، «بین فردی» و «فرافردی» تقسیم میشود.
ابعاد فردی
نتایج بررسی این ۵۶ پژوهش مهمترین عوامل فردی گسترش طلاق توافقی در ایران را بیماریهای روانی، چشموهمچشمی، ضربوشتم، دروغگویی، سوءظن و بدبینی، خیانت، عدم صبر و گذشت، اعتیاد، روابط جنسی، اعتقادات مذهبی و سطح تحصیلات اعلام کرده است.
این مطالعه میگوید عوامل شخصیتی و روانی با ۲۹ بار تکرار در پژوهشهای بررسی شده، بیشترین سهم را در طلاق توافقی داشته و پس از آن به ترتیب اعتیاد با ۱۲ بار تکرار و روابط جنسی ۱۱ بار و اعتقادی ۱۰ و تحصیلات با ۹ بار تکرار و فاکتور سن با هفت بار تکرار تاثیرگذار بودند.
ابعاد بین فردی
مهمترین شاخصهای این بخش که زمینهساز طلاق در ایران هستند؛ ضعف در مهارتهای ارتباطی، عوامل خانوادگی، دخالت اطرافیان و روابط قبل از ازدواج اعلام شده است.
در ابعاد بین فردی نیز عامل ضعف در مهارت ای ارتباطی با ۲۶ بار تکرار و پس از آن به ترتیب عوامل خانوادگی با ۲۰ بار تکرار و دخالت اطرافیان با ۱۴ بار تکرار و روابط قبل از ازدواج با چهار بار تکرار از تاثیرگذارترین عوامل بودهاند.
ابعاد فرافردی
عوامل مربوط به (فرهنگ) مثل «ناآشنایی و شناخت شتابزده، نبودن آموزشهای مناسب قبل از ازدواج، اختلاف فرهنگی و طبقاتی، ازدواج اجباری، چندهمسری، (عوامل اقتصادی) همچون بیکاری، درآمد کم، اشتغال ناپایدار، کسب درآمد از راههای نادرست، نداشتن مسکن و بدهکاری، (عوامل اجتماعی) مثل فقدان مهارتهای اجتماعی، نگرش منفی جامعه نسبت به خانهداری زنان و روابط عاطفی و احساسی با جنس مخالف و سبک زندگی نوین (صنعتی شدن و شهرنشینی) از مهمترین عوامل گسترش طلاق توافقی در این بخش اعلام شده است.
در بین عوامل فرافردی نیز، به ترتیب عوامل مربوط به فرهنگ با ۲۱ بار تکرار، عوامل اقتصادی با ۱۶ بار تکرار، شبکههای اجتماعی و مجازی با هفت بار تکرار، عوامل اجتماعی با ۹ بار تکرار و شهرنشینی با چهار بار تکرار در بروز طلاق توافقی در ایران نقش اصلی را داشتهاند.
بنمایه اصلی بسیاری از این طلاقهای توافقی در ایران، ناشی از تغییر سبک زندگی بخش اعظمی از مردم است که در این سبک، دیگر ارزشها و مناسبات مذهبی و سنتی حرف نخست را در روابط خانوادگی، اجتماعی و میانفردی نمیزنند.
این پدیده یکی از مهمترین ویژگی جوامع در حال گذاری همچون ایران است که نشان از بالا بودن سرعت تحولات اجتماعی و نظام ارزشی آنهاست.
ورود ارزشهای گفتمان مدرنیته و فناوریهای گسترده، آنهم با شتابی بسیار چشمگیر به ایجاد تغییر در ساختارهای اجتماعی و فرهنگی جوامعی همچون ایران منجر شده است.
جامعه ایران هم در سالهای اخیر شاهد این تحولات اجتماعی گسترده و پرشتاب بوده است؛ تحولات جمعیتی، تغییرات ارزشی بیننسلی، رشد شهرنشینی و تغییرات بنیادین در سبک زندگی افراد، بخشی از این تحولات پرشتاب در دهههای اخیر است.
این تحولات حتی به سختترین لایههای سنت و مذهب نیز رسیده و به طوری که منجر به افزایش طلاق توافقی در بین اعراب ساکن خوزستان نیز شده است. استانی که مناسبات پدر و مردسالارانه تعیین کننده سرنوشت دختران است و روزگاری هم زمینه قتلهای ناموسی در رده نخست قرار داشت.
تحقیقات مرتبط با گسترش پدیده طلاق توافقی در میان اعراب خوزستان نشان میدهد، عواملی همچون ازدواج اجباری در سنین پایین، تحمیل کارهای دشوار به زن، روابط فرازناشویی، اعمال خشونت زوج نسبت به زن، حمایت شیوخ و بزرگان عشیره و باور به ترجیح جنسی تاثیر مثبتی بر گسترش این پدیده نوظهور اجتماعی داشته است.
این تحقیقات همچنین میگوید تعصبات قومی، رفع مصلحتآمیز برخی از ناهنجاریها، انحرافات خانوادگی، جلوگیری از وقوع انتقامگیری، قتل و خونریزی از دیگر عوامل گسترش طلاق توافقی در خوزستان است.
با وجود همه این تغییرات محسوس و همهگیر در جامعه ایران، اما روحانیون حاکم بر این کشور همچنان مقابل این واقعیت اجتماعی مقاومت کرده و با صرف هزینههای سنگین و اجرای برنامههای ناکارآمد، تلاش میکنند تا آمار طلاق را کاهش داده و در درجه دوم موضوع طلاق توافقی را یک ناهنجاری معرفی کنند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر