با قدرت گرفتن طالبان برخی از مردم افغانستان تلاش میکنند خانه و کاشانه خود را رها کنند و به هر طریقی که میتوانند خود را به کشوری دیگر برسانند. در روزهای گذشته تصاویر فرودگاه کابل، آویزان شدن شهروندان از چرخهای هواپیما بسیاری را بهتزده کرده است.
در چهل سال گذشته یکی از مقاصد افغانستانیهایی که تصمیم به ترک خانه میگیرند، ایران بوده است. بیش از ۹۵ درصد اتباع خارجی در ایران را افغانستانیها تشکیل میدهند، با این حال نتایج چندین پژوهش رسمی دانشگاهی نشان میدهد که شهروندان ایرانی چندان دید مثبتی نسبت به افغانستانیهای مقیم ایران ندارند. این پژوهشها چه میگویند؟
***
نتایج چندین پژوهش دانشگاهی در ۲۰ سال اخیر میگوید که «نگرش» مردم ایران نسبت به مهاجرین خارجی و به خصوص مهاجرین افغان مثبت نیست.
«نگرش» در این پژوهشها به سه شاخص شناختی، عاطفی و رفتاری تقسیم شده و بر همین اساس مشخص کرده که جامعه ایران و مهاجرین افغان در بعُد نخست (که دو بخش دیگر نگرش را تعیین میکند) باهم مشکل دارند؛ یعنی جامعه میزبان هنوز شناخت و برداشت دقیق از فرهنگ و جامعهپذیری و شرایط زندگی مهاجرین ندارد.
پاسخگویانِ اکثر این پژوهشها به بیاطلاعی از فرهنگ و شرایط جامعهپذیری مهاجرین افغان و نیز از محدودیتها و حتی از نگرش منفی جامعه میزبان نسبت به مهاجرین سخن به میان آوردهاند.
بخش قابل توجهی از بدنه جامعه ایران از افغانها به عنوان کارگران یدی و بیسواد یاد میکند و در پارهای موارد هم آنها را «منحرف و حتی خطرناک» میداند.
تازهترین این پژوهشها که در شماره آخر دوفصلنامه «مطالعات جمعیتی» منتشر شده، به نقد و بررسی «سیاست فرهنگی و حقوق بشر مهاجران افغانستانی در ایران» پرداخته و توضیح داده که مقامهای جمهوری اسلامی در مواجهه با مهاجرین افغان چه سیاستی اتخاذ کردهاند.
نخستین سیاست «درهای باز» بود که منجر به شکلگیری موج نخست مهاجرت افغانها به ایران شد، اما پس از دور اول به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان این سیاست تغییر کرده و مهاجران با درهای نیمبسته مواجه شدند و در دور سوم نیز که مربوط به دو سال اخیر است، نگاه مقامهای جمهوری اسلامی به افغانها کمی تلطیف شد.
حضور افغانها در جنگ سوریه که مورد حمایت جمهوری اسلامی است، از مهمترین عوامل این سیاست اعلام شده است.
این سیاستگذاری متناقض در ۴۰ سال گذشته منشاء بسیاری از محرومیتها علیه افغانهای مهاجر شد به طوری که رسانههای وابسته به دولت نیز در شکلگیری فضای ضدافغان در این سالها نقشی زیرپوستی ایفا کردند.
نتایج یک تحقیق که درباره «نگرش شهروندان نسبت به مهاجرین خارجي مقیم مشهد» در سالهای گذشته صورت گرفته، نشان میدهد که اغلب مشهدیها از مهاجرین افغان به عنوان مهمترین عوامل گسترش «آسیبهای اجتماعی» در این شهر نام بردهاند.
آنها همچنین گفتهاند افغانهای مهاجر باعث گران شدن مسکن و افزایش اجاره خانه و تاثیر منفی بر متغییرهای آموزشی شدهاند.
افغانها در شهر مذهبی قم هم چندان وضعیت مناسبی در میان عموم مردم ندارند. هرچند شمار افغانها در این شهر بیشتر از بسیاری دیگر از شهرهای ایران است، اما نگاه مردم قم به آنها چندان تفاوتی با ساکنان سایر شهرها ندارد.
یک تحقیق فصلنامه «پلیس» قم که در آن بسیاری از درجهداران، فرماندهان پلیس و مدیران امنیتی مشارکت داشتهاند، نیز نشان میدهد که آنها هم نگاه چندان مثبتی به افغانهای مهاجر ندارند.
نیروهای پلیس و مدیران امنیتی شرکتکننده در این تحقیق گفتهاند مهاجران افغان در قم تاثیر منفی بر امنیت شغلی نیروهای بومی این شهر گذاشتهاند.
آنطور که در این تحقیق آمده حضور بیش از دو میلیون و ۳۵۰ هزار مهاجر افغان و تصاحب یک میلیون و ۶۰۰ هزار فرصت شغلی از سوی آنها منجر به کاهش امنیت شغلی ایرانیها شده است.
این تحقیق میگوید که ۹۱ درصد این افغانها فاقد تخصص در مقابل ۶۴ درصد جمعیت بیکار ایرانی فاقد تخصص هستند.
آنطور که در این تحقیق آمده افزایش بیکاری، پایین آمدن سطح زندگی، جایگزینی کارگران افغانی به جای بومیها، استفاده از یارانهها، افزایش جمعیت، خروج ارز از کشور، بروز بیکاری پنهان، و مشاغل کاذب و نپرداخت مالیات از طرف مهاجران افغان، همگی باعث میشود که «ضریب امنیت ملی کاهش یافته و دامنه تهدیدات» زیاد شود.
این تحقیق براساس دادههای پژوهشهای پیشین گفته که «خرید زمین و مسکن از سوی افغانها موجب کمبود مسکن و افزایش نرخ اجاره» شده است.
همچنین میگوید که مهاجرت اتباع بیگانه به خصوص افغانها بر امنیت اجتماعی شهروندان قم تاثیر گذاشته است.
نتایج یک پیمایش درباره نگرش ایرانیان نسبت به مهاجران افغانستان هم که سال ۱۳۹۹ منتشر شده نشان میدهد ۴۳ درصد مردم تهران گفتهاند با ممنوع شدن حضور اتباع این کشور در پایتخت ایران موافق هستند.
این تمایل به ممنوعیت در میان کسانی که تحصیلات کمتری داشته و یا ساکن «جنوب تهران» بودهاند، بیشتر نمایان بوده است.
همچنین ۴۴ درصد از تهرانیها با جداسازی محل زندگی اتباع افغان در «محلههای خاص» موافق بودهاند.
۴۰ درصد هم موافق تحصیل افغانها در مدارس ویژه و ۵۲ درصد هم مخالف آن بودهاند.
در زمینه اقتصادی و رقابت شغلی هم حدود ۴۰ درصد گفتهاند که افغانها را عامل بیکاری ایرانیها میدانند.
در ارتباط با مشابهت فرهنگی ایرانی و افغانها هم تنها ۲۳ درصد از پاسخدهندگان گفتهاند این شباهت فرهنگی «زیاد» است.
در زمینه بزه و جرایم اجتماعی هم ۵۳ درصد از پاسخدهندگان گفتهاند که افغانها را عامل «افزایش جرم و جنایت» نمیدانند.
خروجی تمام این پژوهشها و نظرسنجیها و تحقیقهای دولتی، مستقل یا دانشگاهی میگوید که موقعیت افغانهای مهاجر در ایران با وضعیت مطلوب فرسنگها فاصله دارد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر