موضوع مهاجرت افغانها به ایران با تسلط تدریجی طالبان بر کشور افغانستان، بار دیگر در شبکههای اجتماعی و سخنرانیهای مقامهای جمهوری اسلامی به موضوعی داغ تبدیل شده است.
ایرانیها در شبکههای اجتماعی با اظهار تاسف از پیشروی طالبان در افغانستان که بیتردید این تسلط تدریجی با سکوت و حمایتهای پشت پرده مقامهای جمهوری اسلامی هم همراه بوده است، همدم رنجهای مردم این کشور شدهاند.
***
ایرانیها در کنار سوگواری برای قربانیان کرونا در ایران، برای مردم افغانستان هم به خاطر تسلط یکی از تندروترین گروههای اسلامی بر این کشور، غمگساری میکنند.
عموم مردم افغانستان هم شاید به ناچار تن به چنین وضعیت بغرنج و آینده تیره و تاری دادهاند و بخشی از آنها هم خانه و کاشانه خود را برای چندمینبار در سالهای گذشته رها کرده و راهی ایران و سایر کشورهای همسایه شدهاند.
آمارهای رسمی میگوید مهاجران افغان، غالب مهاجران را در ایران تشکیل میدهند و براساس یکی از این آمارها در حال حاضر حدود دو میلیون و ۵۰۰ هزار مهاجر افغان ساکن ایران هستند که یک میلیون نفر از آنها در قالب طرح آمایش بوده و اغلب در استانهای تهران و خراسان رضوی سکونت دارند.
این تعداد افغان از اواخر دهه ۷۰ میلادی در پنج موج مهاجرت راهی ایران شدهاند که موج اول پس از حمله شوروری، موج دوم پس از آغاز جنگهای داخلی، موج سوم پس از ظهور طالبان، موج چهارم پس از حمله آمریکا و موج پنج هم پس از ظهور داعش در مناطقی از افغانستان بود.
آنطور که مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵ اعلام کرده است، مجموع این پنج موج مهاجرت، منجر به سکونت قطعی یک میلیون و ۵۸۳ هزار افغان در شهرهای مختلف ایران شده است.
وزارت مهاجرین و عودتدهندگان افغانستان اما آمار افغانهای ساکن ایران را حدود دو میلیون نفر اعلام کرده که از این تعداد یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر «فاقد اسناد قانونی مهاجرت» هستند.
بررسیهای آماری میگوید ۳۹ درصد افغانهای نسل اول ساکن ایران را هزارهها تشکیل میدهند. هزارهها همچنین بیش از ۵۷ درصد جمعیت نسل دوم افغانهای ساکن ایران را تشکیل میدهند.
یک آمار جالب توجه مربوط به افغانهای ساکن ایران نشان میدهد حدود ۳۰ درصد افغانهایی که سن آنها بین ۱۵ تا ۲۹ سال است، «بیسواد» هستند و تنها دو درصد این جمعیت دارای سواد دانشگاهی هستند.
این افغانهای مهاجر به خصوص نسل اول آنها، فارغ از اینکه از چه قومی باشند و چه مدرک تحصیلی دارند، در بخش قابل توجهی از کارهای خدماتی به کار گرفته شدهاند.
گزارشها میگوید در حال حاضر اغلب کارگاههای صنعت تولید کیف و کفش تهران در اختیار کارگران افغان با دستمزدهای ناچیز است و در صورت خروج آنها از ایران، هزینههای تولید در این صنعت افزایش خواهد یافت.
این نیروهای کار به جهت ویژگیهای روحی و بدنی و نیز شرایط زندگی در ایران، افرادی بسیار سختکوش و اهل کار هستند؛ اما به نسبت نیروهای کار ایرانی، دستمزدهای پایینتری میگیرند.
انعطاف در برابر سختی کار، روحیه سختکوشی و تلاش بالا و خستگیناپذیری و قدرت بدنی بالا، امانتداری در برابر کارفرما، رعایت اصول اخلاقی و بالاخره دستمزد پایین و برخورداری از یک زندگی ساده و کمهزینه، موجب شده تا اغلب آنها در حوزه ساختمان و عمران و خدمات به کار گرفته شوند.
حضور افغانها در ایران سالهاست که با تبلیغات منفی و زیرپوستی نهادها و رسانههای رسمی روبهرو بوده است؛ اما در سالهای اخیر و اعزام گروهی از این افغانها به جنگ داخلی سوریه و عراق در قالب لشکر «فاطمیون»، آیتالله «علی خامنهای» دستور اعطای برخی امتیازها را به افغانهای ساکن ایران داده است.
این امتیازها که حق هر پناهنده و مهاجر در هر کجای جهان است، با شرط و شروط فراوان با گروهی از افغانها داده شده تا آنها را تشویق یا مجبور به حضور در مناطق جنگی مدنظر جمهوری اسلامی کند.
فصلنامه «پژوهشهای سیاسی جهان اسلام» از جمله مجلات وابسته به جمهوری اسلامی است که حضور نظامی افغانهای ساکن ایران در جنگ سوریه را تایید کرده، اما در عین حال با انتشار تحقیقی کاملا جهتدار تلاش کرده تا حضور افغانها در ایران را عامل خسارت به اقتصاد و جامعه و امنیتی ملی معرفی کند.
این مقاله با عنوان «سیاستگذاری مطلوب مهاجرت و حضور مهاجرین افغان در جمهوری اسلامی» به تازگی در این مجله منتشر شده است.
آنطور که در این تحقیق آمده «تعمیق مهاجرت جبری پناهندگان افغانستان به ایران، عدم زیرساختهای مناسب برای رفاه آنها، فقدان نهاد متولی سیاستگذار و فقر منابع مالی باعث شده فرصت مناسبی از قبل مهاجرین افغان در حوزههای سیاستگذاری مغفول» بماند.
در این تحقیق آمده است: «حضور افغانها در بازار کار ایران، به نفع کارفرمایان و به زیان کارگران غیرماهر ایرانی بوده است.»
در این تحقیق همچنین نوشته شده است: «ورود و خروج غیرقانونی مهاجران، سبب پایین آمدن ضریب امنیت در مرزها میشود و مشکلات امنیتی و سیاسی بسیاری برای کشور ایجاد میکند.»
در بخش دیگری از این تحقیق آمده «از جمله تبعات منفی حضور غیرقانونی افغانها در ایران، گسترش حاشیهنشینی در شهرهای مختلف است.»
این مقاله میگوید که «تبعات منفی حضور غیرقانونی افغانها تنها به حوزه داخلی محدود نمیشود بلکه در حوزه بینالمللی نیز پیامدهای منفی برای کشور به همراه داشته است.»
این تحقیق در ادامه مدعی شده که برخوردهای نژادپرستانه با افغانها در ایران «تبلیغ کشورهای غربی و نهادهای بینالملل حقوق بشری» است، در حالی که «مهاجران افغان در کنار مسلمانان ایران با حقوقی مطلوب زندگی میکنند.»
این ادعا در شرایطی در یک مجله علمی منتشر شده که افغانها در ایران سالهاست که با تبعیض و انواع و آزار و اذیت مواجه هستند.
نتایج بسیاری از تحقیقات و پژوهشهای علمی در ایران میگوید که افغانها در شهرهای مختلف با تبعیضهای شدیدی دست و پنجه نرم میکنند.
نتایج یک تحقیق که سالهای گذشته از گروهی از نوجوانان افغان ساکن ایران منتشر شده هم نشان میدهد که تعدادی بسیاری از این جوانان «در ارتباط با ایرانیها متوجه نوعی احساس برتری» در رفتار آنها شدهاند.
این نوجوانها همچنین در مورد تجربه حضور در جمعهای ایرانی گفتهاند که «احساس سربار بودن در جامعه، توهین، تبعیض، برچسب خوردن، طردشدگی، رفتار عادی، حمایت و حتی پذیرفته شدن» را تجربه کردهاند.
در صورت تسلط کامل طالبان در افغانستان، معلوم نیست که به شمار افغانهای مهاجر در جهان به چه میزانی افزوده خواهد شد، اما واقعیت این است که حضور آنها در کشورهایی همچون ایران با حاشیهها و تبعیضها و مخالفتها و موافقتهای بسیاری همراه خواهد بود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر