یکشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۰، رسانههای محلی در ارومیه گزارش دادند راننده یک خودروی «پرشیا» در خیابان «کاشانی» ارومیه پس از این که به دو زن تذکر حجاب داد و با بیتوجهی مواجه شد، آن دو را زیر گرفت.
بنا بر این گزارش، راننده و سرنشین این خودروی پرشیا پس از زیر گرفتن دو زن عابر، به دو خودرو و یک موتورسوار نیز آسیب زده و از محل متواری شده بودند.
برخی شاهدان از وخامت حال یکی از زنان جوانی که زیر گرفته شده بود، خبر دادند و گفتند که او توسط نیروهای اورژانس به بیمارستان اعزام شده است.
یک روز بعد دادستان عمومی و انقلاب ارومیه از دستگیری راننده پرشیا خبر داد و بدون اعلام جزییات بیشتر گفت: «به اتهام فرد خاطی رسیدگی میشود و مورد مجازات قرار خواهد گرفت.»
سخنان معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری ایران اما بسیار واکنشبرانگیز بود. «معصومه ابتکار» در گفتوگو با خبرگزاری «ایلنا»، زیر گرفته شدن این زنان را «اقدامی هیجانی» خواند و گفت: «برخی فکر میکنند با این رفتارها، تکالیف خودشان را انجام میدهند و میخواهند هیجانات خودشان را به یک شکلی نشان دهند که قطعا این کار مردود است. امیدوارم بررسی قانونی صورت گرفته باشد و اگر برخورد قانونی صورت گرفته است، من تشکر میکنم.»
او در عین حال بر این که «امر به معروف و نهی از منکر» یک امر دینی است، تاکید کرد اما گفت فردی که چنین اقدامی انجام میدهد، باید حائز شرایط باشد.
این گزارش به بررسی دو نمونه از اقدامات هیجانی که در برخورد با زنان در ایران رخ داده است، میپردازد و به این پرسش پاسخ میدهد که سرنوشت متهمان در چنین پروندههایی به کجا خواهد رسید؟
***
واکنشها به زیر گرفته شدن دو زن جوان در ارومیه در گرماگرم کشتاری که ویروس کرونا در ایران به راهانداخته است، اندک بود اما ترسی که خواندن این خبر در دل زنان و دختران جوان ایران انداخت را نمیشود نادیده گرفت.
«دیانا»، دختر جوان ۲۴ ساله ساکن اهواز به «ایرانوایر» میگوید: «من وقتی خبر را خواندم، فکر کردم که این اتفاق به راحتی میتوانست برای من یا دوستانم بیفتد. ما هر بار که بیرون میرویم، باید مثل بید بلرزیم که یک وقت گیر گشت ارشاد نیفتیم. آنها هم که نباشند، همه جا آدمهایی که میخواهند ما را به زور به بهشت بفرستند، هستند. طرف زده به دو تا موجود زنده، فقط چون حجابشان آنطوری که میپسندیده، نبوده و بعد هم فرار کرده است. شما باور میکنید بازداشت شده باشد؟ من که باورم نمیشود. اگر برعکس بود، اگر یکی شبیه من به یک آدم مذهبی گفته بود بالای چشمانت ابرو است و بازداشت میشد، باور میکردم اما در این مملکت، کسی با اینها که اسید میپاشند، چاقو میکشند و کتک میزنند، کاری ندارد.»
«رویا» که ساکن گوهردشت کرج است، میگوید: «من حتی برای مسیرهای کوتاه داخل گوهردشت هم پیاده در خیابان راه نمیروم. اگر ماشین نداشته باشم، ترجیح میدهم هزینه آژانس بپردازم اما درد اینجا است که در این صورت هم آسایش نداریم. بخش زیادی از رانندههای تاکسیهای تلفنی هم جزو همین کسانی هستند که میخواهند ما زنان را بپیچند توی گونی. بارها شده راننده به خاطر نوع پوشش من به خودش اجازه داده است بدترین توهینها را به من بکند و من یا مجبور به تحمل آزار کلامی شدهام یا ناچار شدهام به بدترین شکل، با حال بد و اعصاب خراب پیاده بشوم. پشتیبانیها هم که اصلا بحثش را باز نکنیم. فقط بگویم که هیچ مسوولیتی نمیپذیرند.»
آیا زیر گرفتن دو زن، اقدامی هیجانی است؟
«موسی برزین خلیفهلو»، حقوقدان و مشاور «ایرانوایر» در امور حقوقی، اظهار نظر معصومه ابتکار در خصوص هیجانی بودن این حادثه را رد میکند و میگوید: «ما در قانون چیزی به نام اقدام هیجانی نداریم. یا یک نفر قصد انجام کاری را دارد که در آن صورت، اقدامش عمدی است یا با قصد و نیت قبلی نیست اما با اراده و تحت شرایطی انجام میشود که شبه عمد است. در اغلب درگیریها و نزاعهایی که اتفاق میافتد هم افراد با قصد و نیت قبلی و برنامهریزی و در شرایط خونسرد مرتکب جنایت نمیشوند اما قانون آن را صرفا به حساب هیجانی شدن افراد نمیگذارد.»
این حقوقدان اظهارنظر معصومه ابتکار را فاقد وجاهت حقوقی توصیف میکند و میگوید: «این نوع نظرها عموما با هدف عادیسازی این نوع رفتارها و از بین بردن قبح عمل انجام شده گفته میشوند.»
مجازات ضاربان
موسی برزین خلیفهلو با اشاره به ماده ۶۱۴ «قانون مجازات اسلامی» میگوید: «مطابق این قانون، اگر کسی عمدا به دیگری آسیبی وارد کند که موجب نقص عضو یا ایجاد مشکلات جسمی شود یا اقدامی که موجب اخلال در نظم عمومی و امنیت جامعه شود و یا هراس تکرار آن برای شهروندان به وجود بیاید، به دو تا پنج سال زندان محکوم میشود. در این میان، جرایح، نواقص و آسیبهای جسمی وارد شده به قربانیان هم باید بررسی شود و اگر قربانی شکایت کیفری کند، برای آن هم دیه در نظر گرفته میشود. البته این قانون در سال ۱۳۹۹ مشمول یک تخفیف در مجازات هم شد و میزان محکومیت به شش ماه تا دو سال حبس کاهش پیدا کرد.»
پروندههای قبلی اقدامات هیجانی به کجا رسیدند؟
پاییز ۱۳۹۳، پس از این که برخی از چهرههای مذهبی در شهر اصفهان خواستار برخورد با «بدحجابان» شدند، چند موتورسوار در سطح شهر اقدام به اسیدپاشی روی صورت دختران و زنان کردند. از آن زمان، مسوولان قضایی و امنیتی مدام از پیگیری این پرونده و تلاش برای دستگیری متهمان آن صحبت کردهاند. ولی تیر ۱۳۹۷، «عباس علیزاده»، وکیل مدافع قربانیان اسیدپاشیهای اصفهان اعلام کرد که این پرونده بدون پیدا کردن متهم یا متهمان، مختومه و گفت دیه قربانیان این حادثه از صندوق دیه بیتالمال با حکم دادگاه پرداخت شده است.
او با اشاره به این که این نتیجه بر خلاف انتظارش بوده است، گفت: «متاسفانه در این پرونده بر خلاف آن چه ما و مردم منتظرش بودیم، متهم یا متهمان شناسایی نشدند و چند نفری هم که دستگیر شدند، بعد از تحقیقات و بررسیها، مشخص شد که نقشی نداشتهاند.»
برخی از قربانیان اسیدپاشیهای اصفهان و شمار زیادی از فعالان حقوق زنان بر این باورند که اشخاصی با نیت امر به معروف و نهی از منکر به روی زنانی که از نگاه آنها، حجابشان مناسب نیست، اسید پاشیده بودند. این فرضیه البته به اشکال مختلف از سوی مقامات رد شده است.
آبان ۱۳۹۳، «عبدالله محمودزاده»، مسوول دفتر جانشینی فرمانده کل قوا در نیروی انتظامی اعلام کرد که عوامل اسیدپاشی در اصفهان شناسایی شدهاند و هیچ ارتباطی میان آنها و مساله مبارزه با بیحجابی وجود نداشته است.
در همان روزها، تجمعات اعتراضی در اصفهان شکل گرفتند و برخی از معترضان به اسیدپاشی بازداشت شدند.
«حسین حسینزاده»، جانشین فرمانده نیروی انتظامی اصفهان در جمع خبرنگاران، بازداشت شدگان را از اعضای «منافقین»، «سلطنتطلبها» و «ضدانقلاب» معرفی کرد؛ سناریویی که همچنان در تجمعات اعتراضی و مطالبه حقوق شهروندی برای معترضان نوشته میشود.
سال ۱۳۹۷، در رسانههای اجتماعی ویدیویی از چند دختر جوان منتشر شد که خشونتهای کلامی چند مامور زن و مرد گشت ارشاد را پاسخ میدادند. این بگو مگو به دعوای لفظی کشیده شد و ناگهان یکی از ماموران زن شروع کرد به کتک زدن یکی از دخترها و بقیه تلاش میکردند دختر را از دست مامور خشن نجات بدهند.
در این مورد هم اتفاقا معصومه ابتکار که آن زمان معاون «حسن روحانی»، رییس جمهوری ایران بود، در حساب کاربری خود نوشت: «دایره عمل یک مامور حتی در صورت اهانت به وی، تا کجا است؟ به شدت این برخورد را محکوم و پیگیری میکنم. این رفتارهای خشن و غیردینی در شان هیچ انسانی نیست.»
«عبدالرضا رحمانی فضلی»، وزیر کشور دستور بررسی جامع و ارایه گزارش این برخورد را صادر کرده و گفته بود: «در مورد افرادی که کشف حجاب میکنند، باید به طور مناسب این موارد تخلف به آنها تفهیم و طبق قانون برخورد شود.»
سخنگوی ناجا هم با تاکید بر این که پلیس چنین رفتارهایی را تایید نمیکند، گفته بود: «ویدیو، تقطیع شده و چیزی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده، بخشی از کل اتفاق است.»
او وعده بررسی موضوع و اعلام نتیجه برای افکار عمومی را داده بود.
موسی برزین خلیفهلو در مورد پیگیری چنین پروندههایی میگوید: «در ایننوع پروندهها که یک سمت ماجرا به مساله حجاب باز میگردد و با توجه به حساسیتهای نظام حاکم بر ایران در مورد مساله حجاب اجباری و مبارزههای زنان، معمولا در اتفاقاتی شبیه به حادثه ارومیه با توجه به این که ضارب نه مامور بوده، نه عضو گشت ارشاد و یک فرد عادی است، امکان پیگیری و شکایت هست. اما عموما تلاش میشود رضایت قربانیان را جلب کنند. روش جلب رضایت هم گاهی تهدید است و ترساندن تا بتوانند پرونده را ببندند. گاهی هم مثل اسیدپاشیهای اصفهان، آنقدر پیگیری پرونده، فرسایشی، طولانی و زمانبر میشود و هزینههای مالی و روانی به شاکیان تحمیل میکند که در نهایت از صرافت پیگیری میافتند و به اصطلاح، پرونده ماستمالی میشود.»
کسی امروز نمیداند دختران جوانی که روزی ویدیوی ضرب و شتم آنها توسط چند مامور گشت ارشاد در رسانههای اجتماعی منتشر شد، الان کجا هستند و چه سرنوشتی پیدا کردند اما صدای یکی از آنها در خاطر بسیاری مانده است. دختر جوانِ ترسیده و کتکخورده، نگران به دوستش که پیش از او به دست ماموران کتک خورده و روی زمین افتاده بود، نگاه میگرد و با صدایی لرزان از خشم میگفت: «قلبم درد میکنه.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر