شامگاه روز پنجشنبه ۲۴ تیر۱۴۰۰، خیابانهای برخی از شهرهای استان خوزستان، از جمله حمیدیه، اهواز، بستان، دشت آزادگان، ملاثانی، خرمشهر، سوسنگرد و شوش شلوغتر از همیشه بودند. شهروندانِ تشنه و جان به لب آمده از بیآبی و قطع مکرر برق در دمای بالای ۵۰ درجه که تالابهایشان خشک شدهاند و دامهایشان بر اثر بی آبی تلف میشوند، به خیابانها آمدند.
در مقابل، به گواه ویدیوها و تصاویر منتشر شده از خیابانهای خوزستان، جوی به شدت امنیتی در شهرها حاکم بود و نیروهای امنیتی و نظامی با شلیک گلوله و گاز اشکآور، سعی داشتند از تجمع شهروندان جلوگیری کنند.
در خوزستان چه میگذرد؟
***
این روزها در استان خوزستان که زمانی از پرآبترین استانهای ایران بود، مرگ دامهای زبان بسته در تالابهای خشک و باتلاقی بسیار دیده میشود. ویدیوهای بسیاری از گیر افتادن گاومیشهای شهروندان عرب در تالابهای خشکیده و بهویژه «هورالعظیم» در شبکههای اجتماعی منتشر شدهاند که علیرغم تلاشها برای نجات آنها، برخی جان دادهاند.
البته فاجعه به همینجا ختم نمیشود. بحران بیآبی در استان خوزستان معضلات زیادی ایجاد کرده است؛ از فقر و حاشیهنشینی گرفته تا مهاجرت اجباری و بحرانهای محیط زیستی خطرناکی مانند گردوغبار و...
بنا به گفته خود مقامات جمهوری اسلامی، از جمله استاندار خوزستان، در صورتی که تالاب هورالعظیم خشک شود، مردم این استان «بیچاره» میشوند و سلامت آنها به طور جدی بهخطر میافتد.
متعاقب همین بحرانها، شش روز پیش، یعنی شنبه ۱۹ تیر۱۴۰۰، خبرگزاری «مهر» خبری سربسته و کوتاه از اعتراض مردم به بی آبی و قطعی مکرر برق با حضور در مقابل استانداری خوزستان منتشر کرد و نوشت: «تعدادی از اهالی خوزستان، بهخصوص مردم شهرستانهای دشت آزادگان و هویزه که کشاورزی و دامداری آنها بیشترین ضرر و زیان را در روزهای اخیر به علت تنش آبی به خود دید، امروز با حضور در مقابل ساختمان استانداری خوزستان، اعتراض خود را به این وضع نشان دادند. در این اعتراض آرام، مردم با سر دادن شعارهایی، خواستار چارهاندیشی مسوولان برای برونرفت از این وضعیت بغرنج شدند.»
اما از دو هفته پیش و همزمان با اعتراضات شهروندان عرب اهوازی در نقاط مختلف استان خوزستان، برخی از شیخهای عرب نیز با اعتراض در سازمان آب شهر اهواز، به تامین نشدن حقآبه کشاورزان و دامداران عرب اهوازی اعتراض کردند؛ اعتراضی که روز به روز به دامنه و عمق آن افزوده شد تا در شامگاه پنجشنبه به اوج خود رسید.
با این وجود، در گیرودار این اعتراضات، «محمدنبی موسویفرد»، نماینده «علی خامنهای» در خوزستان، در جلسهای با برخی از شیخهای عرب، به آنها گفته بود اگر اعتراضی دارند، پس از نماز جمعه به مصلی بروند و حرف خود را بزنند.
او همچنین گفته بود: «مطالبهگری از طریق تجمع اعتراضی مقابل استانداری شایسته نیست.»
موسویفرد تاکید کرده بود که دلیل بحران آب در خوزستان، خشکسالی است.
او افزوده بود: «همه ما باید کمک کنیم تا از این بحران عبور کنیم.»
اما با وجود این تلاشها برای ایجاد آرامش از طریق جلب حمایت و همدلی شیخهای عرب، نه تنها اعتراضات به مدیریت نادرست و مرکزگرایانه آب خاموش نشدند بلکه خود شیخهای عرب نیز در صف اول اعتراضات ایستادند. گواه این موضوع، ویدیوهایی است که از اعتراض برخی سران طوایف عرب خوزستانی در مقابل مراکز دولتی و حکومتی دیده میشوند.
این قصه سر دراز دارد
«عقیل دغاغله»، فعال اجتماعی و استاد جامعه شناسی «دانشگاه راجرز» در «نیوبرانزویک» کانادا در صفحه اینستاگرام خود با انتشار تصویری سبز و آباد از خوزستان، به بخشی از خاطرات «اکبر هاشمی رفسنجانی» اشاره کرده است که در سال ۱۳۶۰ به خوزستان سفر کرده و گفته بود: «ظهر به دشتهای وسیع و هموار ولی بایر خوزستان رسیدیم. آب فراوان و هرز آن مایه حسرت شد.»
این فعال اجتماعی عرب در همین پست نوشته است: «آنچه چشمان هاشمی رفسنجانی را گرفته بود، آب فراوان بود که به تصور او، هرز میرود و سرزمینی که او آن را بایر میبیند. او از منطقهای کویری آمده بود و خود و مردمانش را مستحقتر به این آب میدید.»
گفتههای عقیل دغاغله را «یوسف السرخی»، فعال عرب اهوازی در تبعید نیز تایید میکند و میگوید: «ماجرا دقیقا از زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و سدسازیها و تلاش او برای انتقال آب از استان خوزستان به بخشهای مرکزی ایران آغاز شد.»
او ادامه میدهد: «دولتی که گفتمان غالب، آن را دولت سازندگی مینامد، با ساخت و بهرهبرداری از سد کرخه، حقآبه مناطق نزدیک کرخه را کمتر و کمتر کرد و این مناطق به مرور دچار ورشکستگی و مردم ناچار به حاشیهنشینی در اهواز شدند.»
السرخی معتقد است: «خشکسالی سالهای اخیر و بهخصوص امسال و بالا رفتن درجه هوا، این شرایط را وخیمتر کرده و همه اقشار جامعه را تحت تاثیر قرار داده است. همین دامنه اعتراضات مربوط به بحران آب در خوزستان را از سایر اعتراضات وسیعتر کرده است.»
اعتراض علیه مهاجرت اجباری
یوسف السرخی، فعال عرب با اشاره به این که اعتراضات روزهای اخیر در خوزستان رنگ و بوی قومیتی دارند، میگوید: «دو هفته پیش که یکی از شیوخ منطقه برای اعتراض به تامین نشدن حقآبه به سازمان آب منطقهای رفته و گفته بود ما این سرزمین را ترک نمیکنیم، شروع حرکتی بود که دیگر فقط اعتراض به تامین نشدن حقآبه نبود. او گفته بود شما با سیاستهای عمدی محیط زیستی خود باعث جاری شدن سیل شدید تا ما زمینهایمان را ترک کنیم. با سدسازی زمینهای ما را خشکاندهاید که ما از این جا برویم ولی ما نخواهیم رفت.»
اشاره السرخی به ویدیویی است که ۱۰ روز پیش در شبکههای اجتماعی منتشر شد و در آن مردی میانسال در اداره آب اهواز به اعتراض روی زمین مینشیند و به عربی میگوید که سرزمینش را ترک نخواهد کرد.
آنگونه که یوسف السرخی، شاعر و نویسنده عرب ساکن هلند میگوید، این عدم ترک سرزمین آبا و اجدادی فقط در بین شیوخ باقی نمانده است و در شعارهای مردم هم دیده میشود.
او در این باره میگوید: «مردم در حمیدیه شعار میدهند کلا، کلا، لتهجیر؛ یعنی نه، نه به مهاجرت اجباری. این یعنی ما ضد سیاستهایی هستیم که ما را مجبور به مهاجرت اجباری میکند. این نشان میدهد که اعتراض مردم در واقع به سیاست دولتی خشک کردن منطقه و مهاجرت دادن عربها است.»
او ادامه میدهد: «این اعتراض، اعتراضی بسیار بومی است و کاملا به مسایل بومی و قومیتی مرتبط است.»
به نام دین، ما را غارت کردند
یوسف السرخی، منتقد سیاسی و فرهنگی عرب که چندین سال است مجبور به ترک ایران شده، معتقد است اعتراضات اخیر در حمیدیه، اهواز، بستان، سوسنگرد، شوش و خرمشهر همگی به اعتراضات ماه اکتبر بغداد یا همان «انقلاب تشرین» شباهت دارد.
او در این باره میگوید: «اعتراضات اخیر مردم عرب در شهرهای مختلف خوزستان از دو جهت شبیه اعتراضات اکتبر عراق است؛ اول این که مسالمتآمیز است و دوم این که برخی شعارها عینا تکرار میشوند.»
او همچنین ادامه میدهد: «مردم در خیابانها شعار میدهند سلمیّة سلميّة؛ یعنی مسالمتآمیز، مسالمتآمیز. همینطور بین فعالان عرب هم تا به حال اجماع نظری وجود داشته است که این اعتراضات باید مسالمتآمیز بمانند تا حکومت نتواند مثل قبل از آن بهرهبرداری کند. این وجه مسالمتآمیز باعث میشود که این اعتراضات از اعتراضات آبان ۱۳۹۸ که به خشونت کشیده شده است، متفاوت باشد.»
السرخی به برخی شعارهای مشترک بین انقلاب تشرین عراق که در ماه اکتبر ۲۰۱۹ آغاز شد و تا ماههای اولیه ۲۰۲۰ نیز ادامه داشت، اشاره میکند و میگوید: «شعارهایی مانند به نام دین، ما را غارت کردند و استفاده از سرودهای اعتراضات اکتبر عراق بیش از هر چیز نشان میدهد که این اعتراضات، بومی و قومی بوده و معترضان خواهان پایان گرفتن بهرهکشی از منابع سرزمینی هستند.»
انقلاب تشرین یا همان اعتراضات اکتبر عراق، مجموعه اعتراضات مسالمتآمیزی بودند که توسط جوانان عراقی آغاز شدند. این حرکت که در ابتدا اعتراضی به ۱۶ سال فساد، بیکاری و خدمات عمومی نامناسب در شهرهای جنوبی عراق بود، بعد به سایر شهرهای بزرگ عراق هم کشیده شد. معترضان خواهان عدم مداخله ایران در عراق و پایان گماشته بودن و وابستگی سیاستمداران عراقی به جمهوری اسلامی بودند.
در این اعتراضات، شعارهایی مانند «بغداد حرة حرة، إیران، برة برة»، یعنی «بغداد آزاد شود و ایران بیرون برود» توسط معترضان سر داده میشد.
شیخها در صف اول اعتراضات اخیر
آنگونه که السرخی میگوید، در طی چهل و چند سال گذشته، جمهوری اسلامی مدام در پی تطمیع و امتیاز دادن به سران طوایف عرب خوزستان بوده است.
او با اشاره به این موضوع میگوید: «در تمام این سالها، جمهوری اسلامی با وعده و وعید، شیوخ را راضی کرده و به سمت خود کشیده است. اما این اعتراضات اخیر نشان میدهند که سیاست تطمیع شکست خورده است. اگر تا به حال برخی شیوخ توسط حکومت جذب شده بودند و به آنها امتیازاتی داده شده بود تا برای حکومت امنیت ایجاد کنند، امروز چنین نیست. به نظر میرسد که با این بحران بیآبی، این حلقه شکسته شود و امروز بعضی شیوخ در صف اول اعتراضات هستند و این ضربه بزرگی برای جمهوری اسلامی است.»
مطالب مرتبط:
تجمع شهروندان اهواز در اعتراض به خشکی رودخانهها و تالاب هورالعظیم
تجمع فعالان محیطزیست در خوزستان در پی خشک شدن تالاب هورالعظیم
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر