رویا شریفی، شهروندخبرنگار
آنچه که اغلب از زن خاورمیانهای از طریق رسانههای غربی به جهان معرفی میشود، زنی قربانی، ناتوان و تحت ستم است که قدرت تغییر شرایط خود را ندارد؛ اگرچه کسانی هستند که با این تعریف از زن خاورمیانهای مخالف هستند و معتقدند با وجود ظلم سیستماتیک در این کشورها علیه زنان، آنها به روش خود با شرایط موجود مبارزه میکنند. یکی از آنها، «سویتا اسحق» است؛ دختر افغانستانی که برای ادامه تحصیل به چین رفت، فوق لیسانس خود را در رشته روابط بینالملل دریافت کرد و تمام تجربههایی که از تحصیل در چین به دست آورد را در قالب پروژهای برای مبارزه با کلیشههایی که زنان افغان را ناتوان نشان میدهند، به کار برد.
تجربه زندگی و تحصیل در چین سبب شده است که سویتا پروژه «چادری» را برای از بین بردن کلیشههای ساخته شده از زنان افغان راه بیاندازد. میگوید: «وقتی در چین میفهمیدند که من از افغانستان آمدهام، تعجب میکردند. آنها فکر نمیکردند زن افغان میتواند درس بخواند، به کشور دیگر برود و فعال باشد.»
گفتوگو با او را در ادامه میخوانید:
چرا به فعالیت در حوزه زنان علاقهمند شدی؟
- شش ماهه بودم که همراه خانوادهام به تاجیکستان و بعد قزاقستان رفتیم. بسیاری از ما افغانها به خاطر جنگ در کشورمان، همیشه در حال مهاجرت هستیم. در سال ۲۰۰۹ دوباره به افغانستان برگشتیم. وقتی زنان فعال و موفق را آنجا دیدم، کمکم به حوزه زنان علاقهمند شدم. متوجه شدم زندگی زنان در افغانستان به علت شرایط غیرمعمولی که با آن روبهرو هستند، بسیار سختتر از کشورهای دیگری است که من در آنها زندگی کردهام؛ مثلا یکی از اقوامم، زنی است که شش فرزند دارد و همسرش معتاد است. همه هزینههای زندگی برعهده این زن است. تمام روز در نانوایی کار میکند تا بتواند معیشت خانه را تامین کند. این زن یکی از کسانی است که من دیدم و از شجاعتش لذت بردم. به همین دلیل تصمیم گرفتم فعالیتم را در حوزه زنان آغاز کنم. هدف من، قدرتمندسازی زنان است و تاکنون در پروژههای مختلفی فعالیت داشتهام.
در این مسیر از حمایت خانوادهات برخوردار هستی؟
- بله، خانوادهام خیلی من را تشویق میکنند. آنها مانع من نمیشوند چون میدانند که چهقدر در افغانستان فعالیت در حوزه زنان ضرورت دارد. آنها به من میگویند پیش بروم و برای قدرتمندسازی زنان تلاش کنم.
پروژه چادری را چهطور شروع کردی؟
- من بهخاطر ادامه تحصیل در مقطع ارشد به چین رفتم. بعد از سالها، از افغانستان دور شده بودم و با غیر افغانها دیدار داشتم. از همان لحظهای که وارد فرودگاه چین شدم، با سوالات بسیاری درباره شرایط افغانستان، زنان، کودک همسری، جنگ و طالبان روبهرو شدم. بسیاری از سوالهایی که میپرسیدند، همانهایی بودند که در رسانهها تصویر میشوند. من آن جا متوجه شدم فقط بخشی از مسایل افغانستان در رسانهها نشان داده میشود. اما افغانستان فقط در جنگ و طالبان خلاصه نمیشود. ما زنان فعال و شجاع بسیاری داریم. بیشتر آنها وقتی فهمیدند من از افغانستان آمدهام، تعجب میکردند. آنها فکر نمیکردند زن افغان میتواند درس بخواند، به کشور دیگر برود و فعال باشد. از همان بدو ورود و پس از اینکه با این حجم از تعجب روبهرو شدم، تصمیم گرفتم در مدتی که در چین هستم، تلاش کنم بخش دیگر داستان افغانستان، یعنی مقاومت زنان کشورم را به آنها نشان دهم. به کنفرانسهای بسیاری در سراسر چین رفتم و در مورد مردم افغانستان و به طور ویژه زنان صحبت کردم. بعد از یکسال متوجه شدم که چهقدر صحبتهایم تاثیرگذار بودهاند و توانستهام آنها را با چهره دیگر افغانستان آشنا کنم. وقتی تحصیلم در چین تمام شد، کرونا شروع شده بود. خانهنشینی و وقت نامحدود سبب شدند تصمیم بگیرم پروژهای را که خیلی برای انجامش اشتیاق دارم، آغاز کنم. چادری را تاسیس کردم که فرصتی است تا زنان افغان داستانهای خود را به گوش جهانیان برسانند.
چادری به چه معنا است و هدف این پروژه چیست؟
- چادری پوششی است که برخی از زنان افغان به تن میکنند که تبدیل به نماد زن افغان در رسانههای غربی شده است. قصد من این است که از طریق این پروژه به جهان نشان دهم زنان افغان تنها آنچه که در تلویزیون میبینند، نیستند. ما زنان فعال زیادی داریم؛ چه آنهایی که چادری میپوشند و چه آنها که نمیپوشند.
این پروژه از چه قسمتهایی تشکیل شده است؟
- چادری چندین بخش دارد که شروع آن با داستاننویسی بود. ما موضوعی را انتخاب میکنیم و از زنان میخواهیم داستانهای خود را منتشر کنند؛ مثلا در دوران کرونا از آنها خواستیم تجربههای خود را از مقابله با این بیماری بنویسند. از کسانی که از حملات انتحاری جان سالم به در بردهاند هم میخواهیم داستان خود را بگویند.
بخش دیگر، شعر است. برخی شعر را روشی برای ابراز احساس خود میدانند. وقتی در نوامبر ۲۰۲۰ در کابل عملیات انتحاری رخ داد، کسانی بودند که رنج خود را از طریق شعر بیان کردند. آن زمان بود که این بخش را فعال کردیم. ما در چادری به زنان افغان یاد میدهیم که سخنور شوند. این چیزی نیست که در مدرسه یاد بگیرند، به آنها کمک میکند جراتشان بیشتر شود و برای مصاحبههای پیشرو قدرتمند شوند.
در این پروژه، بین زنان افغان خارج از افغانستان و آنهایی که داخل کشور هستند، ارتباط ایجاد میکنیم تا از تجربههای هم بهرهمند شوند و از یکدیگر در حوزههای مختلف، مانند برابری جنسیتی، بیاموزند.
همچنین از زنان فعال دعوت میکنیم که قصه زندگی خود را به اشتراک بگذارند. در یکی از برنامهها، زنان افغان از چند کشور جهان سخنران بودند و داستان خود را گفتند که بسیار تاثیرگذار بود. وقتی با استقبال غیرافغانها روبهرو شدیم، دریافتیم باید بیشتر تجربههای خود را به اشتراک بگذاریم تا مردم بشنوند.
زنان افغان با چه مشکلاتی روبهرو هستند؟
- ما مشکلات زیادی داریم؛ شرایطی که در کشورهای دیگر طبیعی نیست ولی مردم در افغانستان در آن زندگی میکنند. وضعیت برق در افغانستان بسیار مشکلساز است. ما دیشب از طریق چادری برنامه داشتیم اما دخترانی که میخواستند داستان خود را به اشتراک بگذارند، برق نداشتند. همچنین سرعت اینترنت بسیار پایین است. اما آنها در تلاش بودند که در برنامه حضور داشته باشند. زن افغان وقتی از خواب بیدار میشود، با مشکلاتی روبهرو است که بسیاری از زنان در دنیا تصورش را هم نمیکنند؛ مثلا از خانه بیرون آمدن شجاعت میخواهد. زنی که در افغانستان از خانه بیرون میآید، نمیتواند به خودش تضمین دهد که به خانه بازمیگردد. اما این مخاطرات مانع بیرون آمدنش نمیشود. چون مردم میخواهند در صلح زندگی کنند و این به آنها انگیزه میدهد به مدرسه، دانشگاه، محل کار و... بروند.
جوانان افغانستان بسیار فعال هستند. بیشتر جمعیت افغانستان زیر ۲۵ سال سن دارند؛ کسانی که میخواهند در کشور جنگ نباشد و افغانستان رو به پیشرفت باشد. آنها تلاش میکنند و برای ایجاد تغییر، از خانواده خود شروع کردهاند.
زنان زیادی همسران خود را در جنگ از دست دادهاند و مسوولیت خانواده بر عهده آنها است. اینها بخشی از مشکلات این زنان هستند. اما من جرات و شجاعت این زنان را میبینم که در خانه و بیرون از خانه زندگی را رهبری میکنند.
در آخر میخواهم با مثالی از برنامههای چادری، به توصیف وضعیت زنان افغانستان بپردازم. در برنامهای که زنان به صورت مجازی داستانهای خود را به اشتراک میگذارند، «ظریفه غفاری»، شهردار «میدانشهر» مشغول سخنرانی بود که ناگهان برق رفت. صفحه «زوم» تاریک شد. او متوقف نشد و به گفتن داستان خود ادامه داد. ظریفه در تاریکی صحبت میکرد. این نماد زن افغان است که با مشکلاتی که دارد، باز هم میخواهد ادامه دهد، فعالیت میکند و به دنبال ایجاد تغییر است.
به نظر شما با توجه به شرایط فعلی افغانستان که نقاط زیادی از سوی طالبان تصرف شدهاند، چه تغییری در شرایط زنان ایجاد خواهد شد؟ تصور آنها از روی کار آمدن طالبان چیست؟
- با کمال تاسف باید بگویم ترس و ناامنی که مردم افغانستان در حال حاضر درگیر آن هستند، فرقی با ۲۰ سال پیش ندارد. آنها دوباره با خطرات و مشکلات ۲۰ سال پیش مواجه هستند؛ مسایلی که دستآوردهای این سالها را با خطر جدی روبهرو کردهاند. این که شرایط مردم بعد از خروج نیروهای امریکایی در سپتامبر چهگونه خواهد شد، به طور دقیق قابل پیشبینی نیست. این مساله حساسی است که دولت افغانستان و طالبان به یک صلح پایدار برسند. زنان افغان دیگر تحمل درد ۲۰ سال پیش را ندارند. آرزوی من به عنوان یک دختر افغان این است که کشورم از این بحران نجات پیدا کند و مردم در فضای آرام و صلحآمیز زندگی کنند.
مطالب مرتبط:
ضرب و شتم شدید چهار زن افغانستانی در اصفهان
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر