اقوام و اقلیتها در صداوسیمای ایران سهم اندکی دارند. حتی در شبکههای استانی هم به خاطر سلطه مرکز، خبر چندانی از آنها نیست. آنچه پررنگتر از هر چیزی دیده میشود، بازتولید گفتمان سیاسی، امنیتی و عقیدتی نظام دینی و عقیدتی شیعه است.
یک فصلنامه وابسته به سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی در اقدامی کمسابقه، سراغ شش شبکه سراسری تلویزیون ملی در ایران رفته و تلاش کرده است نشان دهد سهم اقلیتها در این شبکهها چه قدر است.
***
اقلیتها در ایران صدا و خواستههای خود را بیشتر از طریق شبکههای اجتماعی و مجاری غیر رسمی دنبال میکنند و مدتها است که از صداوسیما و سایر نهادهای رسانهای برای طرح مطالبات خود دست شستهاند.
براساس یک پژوهش سازمان صداوسیما، در حال حاضر در ایـران ۱۶ طبقـه قومـی رسـمی با هشت گونه زبانی زندگی میکنند که ۸۱.۳۶ درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند.
۱۸.۶۴ درصد جمعیت ایران را هم اقوامی تشکیل دادهاند که زبان آنها «غیر ایرانی» است.
اقـوام سـاکن در ایـران را کُردهـا، فارسها، لرهـا، بلوچها، آذریهـا و اعـراب تشکیل میدهند که جدول زیر، جمعیت هر یک از آنها را نشان میدهد.
هر یک از این اقوام و اقلیتها در منطقه خاصی در ایران زندگی میکنند که شبکههای استانی با هدف تامین بخشی از خواستههای آنها راهاندازی شده و فعال هستند اما با گذشته سالها فعالیت، چندان موفقیتی کسب نکردهاند.
فصلنامه «پژوهشهاي ارتباطي» وابسته به سازمان صداوسیما در اقدامی کمسابقه، سراغ شش شبکه سراسری تلویزیون در ایران رفته و تلاش کرده نشان دهد سهم اقلیتها در این شبکهها چه قدر است.
عنوان این پژوهش، «ارزیابی عدالت رسانهای در جدول پخش سیمای رسانه ملی بر اساس تنوع جمعیتی ـ فرهنگی ایران» است که در تازهترین شماره این فصلنامه منتشر شده است.
این پژوهش، اطلاعات مربوط بـه هزار و ۹۵ برنامـه تلویزیونـی تولیـدی شـبکههای سراسـری (شـبکه۱، ۲، ۳، ۴، آمـوزش و قـرآن) را به استثنای برنامههـای بازپخشـی، اذان و اخبـار مورد بحث و بررسی قرار داده و چنین نتیجه گرفته است که اقوام و اقلیتها در این شبکهها سهم اندک و ناچیزی دارند.
در این پژوهش چنین ادعا شده که سهم شیعیان در ایران از برنامههای این شش شبکه، ۱۹.۳۳ درصد و سایر ادیان، ۸۰.۶۷ درصد است که ادعایی بزرگ و قابل راستیآزمایی است.
عدالت رسانهای برای اقوام
نتایج این پژوهش نشان میدهند که تمامی ۳۰۰ برنامه جـدول پخش سـیمای سراسـری بـرای تمام اقـوام ایرانـی قابل اسـتفاده بودهاند و هیـچ برنامـهای از سـیمای سراسـری مخصـوص قومیت خاصـی پخـش نشـده اسـت.
این پژوهش سپس نتیجه گرفته که عدالت رسـانهای بـرای اقـوام گوناگـون ایرانـی رعایـت شـده، هرچنـد ایـن عدالـت کمتریـن حـد قابل قبـول اسـت: «زیرا مدیریت سـیما تنها بـا پخش برنامهها به زبان رسـمی کشـور سـعی کـرده است محتوای ارایه شـده قابـل بهرهبرداری بـرای تمام اقوام ایران باشـد.»
عدالت رسانهای برای جنسیتها
یافتههـای این تحقیق همچنین نشـان میدهنـد کـه از ۳۶ هزار دقیقـه برنامه سـیمای سراسـری در هفتـه، ۳.۶۸ درصـد برنامههـای تولیدی مخصـوص مـردان و ۰.۵۶ درصد مخصـوص زنـان بودهاند.
این پژوهش میگوید: «عدالت رسـانهای برای جنسـیتهای گوناگـون رعایـت نمیشـود و سـهم برنامههـای مخصوص مردان بیشـتر اسـت.»
عدالت رسانهای برای سنین مختلف
براسـاس یافتههـا از ۳۶ هزار دقیقـه برنامـه سـیمای سراسـری در هفتـه، ۱۹.۵۸ درصـد از برنامههـای تولیـدی مخصـوص گـروه سـنی تـا ۱۴ سـال هسـتند کـه ۲۴.۰۶ درصـد از جمعیـت ایـران را تشـکیل میدهنـد.
۶۵.۴۲ درصـد برنامهها هم به گـروه سـنی ۱۵ تـا ۶۴ سـال اختصاص دارند کـه ۷۰.۹۴ درصـد از جمعیـت ایران را تشـکیل میدهند.
این پژوهش براساس آمار فوق نتیجه گرفته است: «عدالـت رسـانهای بـرای گروههـای سـنی گوناگـون رعایـت نمیشـود و سـهم سـرانه برنامههـای مخصوص سـالمندان بیشـتر اسـت.»
عدالت رسانهای برای سطح توسعهیافتگی
یافتههـای این پژوهش همچنین نشان میدهند که ۴.۰۶ درصـد از برنامههـای تولیـدی مخصـوص جوامـع شـهری و ۹۵.۹۴ درصـد باقیمانـده، بـه صـورت عمومـی قابل اسـتفاده بـرای هـر دو جامعـه شـهری و روسـتایی هسـتند.
بـر اسـاس آمارهـای جمعیتشـناختی، ۲۵.۹۵ درصـد از مردم ایران روسـتایی هسـتند اما سـیمای رسـمی محتوایـی را مخصوص این گـروه جمعیتـی- فرهنگـی تولیـد نمیکنـد.
به این ترتیـب، میتوان نتیجـه گرفت که عدالـت رسـانهای بـرای روسـتاییان ایرانـی رعایت نمیشـود.
عدالت رسانهای برای ساکنان استانها
این تحقیق همچنین نشان داده که تمامی برنامههای کنداکتور سـیمای سراسـری بـرای سـاکنان کل اسـتانها قابل اسـتفاده بـوده و هیـچ برنامهای از سـیمای سراسـری مخصـوص اسـتان خاصی پخش نشـده اسـت.
این پژوهش در پایان چنین نوشته است: «محتـوای برنامههای سـیمای سراسـری فقط به زبان رسـمی تولید و پخش میشود و برنامـهای کـه بـرای قـوم خاصـی تهیـه شـده باشـد، از ایـن شـبکهها پخش نمیشود.»
در جمعبندی پایانی این پژوهش هم چنین آمده در سـیمای سراسـری، «روحیه مردسالارانه» حاکم است که نوعـی بیعدالتـی رسـانهای بـرای زنـان محسـوب میشود.
سایر تحقیقاتی که پیشتر در این زمینه انجام شدهاند هم تایید میکنند که بازنمایی زنـان در برنامههای صداوسـیما بسیار کمتر از مردان است.
این پژوهش در نهایت نتیجه گرفته است که عدالت رسـانهای در جدول پخش سـیمای سراسـری رعایت نمیشـود و جریان برنامهسـازی و پخـش در این شبکهها دارای سـوگیری مخاطبـی بوده و نتوانسته است عدالت را در سیاستهای کلان خود رعایت کند.
سال ۱۳۹۸ هم فصلنامه «امنیت ملی» تحقیقی درباره «عدالت رسانهای» در ایران منتشر کرده و نوشته بود صداوسیما در این زمینه با چهار چالش «بازنمایی» «عدالت رسانهای»، «شناخت و آگاهی» و «تک صدایی» مواجه است.
این فصلنامه نوشته بود صداوسیما در بازنمایی اقوام در برنامههای خود ناموفق است و عدالت در مورد آنها را به اجرا نمیگذارد.
آنطور که در این تحقیق آمده است، صداوسیما از آنجا که شناخت مناسبی از اقوام در ایران ندارد، بنابراین در ساخت برنامه برای اقوام موفق نبوده و نیست.
فصلنامه امنیت ملی همچنین نوشته است برنامههای صداوسیما در انحصار فارسها هستند و دیگر اقوام سهم چندانی در آن ندارند و همین مساله منجر به تکصدایی شدن برنامههای رادیو و تلویزیونی این سازمان شده است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر