پیام ماسوری؛ شهروندخبرنگار- ترکیه
«شهرام سدیدی»، شاعری که در ایران به ۱۳ سال حبس محکوم شده بود و پس مدتی زندگی در ترکیه هنگام خروج از مرز این کشور همراه با «سمیرا مرادی» همسرش، بازداشت شد، در گفتوگو با «ایران وایر» شرح حال خود و همسرش را در مدت بازداشت بازگو کرد.
شهرام و همسرش که شهر خود را به مقصد استانبول ترک کرده بودند تا توسط قاچاقبر به سمت مرز و از آنجا به اروپا بروند، در همان ابتدای مسیر خودروشان توسط جنگلبانی شناسایی شد و توسط نیروهای پلیس ترکیه بازداشت و به کمپ فرستاده شدند.
آنها شش روز در بازداشتگاه کمپ «توزلا» نگهداری و پس از آن، به کمپ دیپورت «ادرنه» انتقال داده شدند و در نهایت بعد از گذشت ۳۰ ساعت بلاتکلیفی، به صورت مشروط و با نامه دادگاه آزاد شدند. طبق این نامه، آنها بایستی خود را به دادگستری شهری که در آن زندگی میکنند معرفی کنند تا پروندهشان بررسی شود.
***
شهرام سدیدی در ایران به خاطر فعالیتهایش در شبکههای مجازی به ۱۳ سال حبس محکوم شده است. برای ماهها است که به همراه همسرش در دنیای پناهجویان ترکیه زندگی میکند. او که به صورت قانونی از ایران خارج شده بود بعد از سه ماه توانست در دفتر سازمان ملل به عنوان پناهجو ثبت نام کند. اما شرایط سخت زندگی پناهجویان در ترکیه و محرومیت از حقوق ابتداییشان، بسیاری را به سمت خروج از این کشور میکشاند که ممکن است در بسیاری از موارد، شانس موفقیت نداشته باشند و کارشان به دادگاه و سیستم قضایی ترکیه برسد.
سختیهای دنیای پناهجویی برای شهرام سدیدی از همان مرحله ثبت درخواست پناهندگی در اداره پلیس آغاز شد: «این پروسه سه ماه طول کشید. با وجود آنکه هم مدارک زندان و قرار وثیقه را داشتم و هم به شکل فوری از ایران خارج شده بودم. پلیس اداره امنیت ترکیه اما همکاری نکرد و شروطی در نظر گرفت.»
در آن زمان هنوز «سمیرا مرادی» همسر شهرام سدیدی به او نپیوسته بود: «به من گفته بودند که باید حتما خانهای به اسم خودم اجاره کنم، اما من چون با عجله از ایران خارج شده بودم، پول کافی برای پرداخت اجار خانه نداشتم و مجبور بودم با دوستان دیگری همخانه شوم، اما یکی از شروط اداره مهاجرت اجاره خانه به اسم شخص پناهجو بود تا ثبتنام را انجام داده و بتوانند کارت شناسایی کیملیک دریافت کنند. به همین دلیل من در شرایط سختی قرار گرفته بودم. چون نه کار داشتم و نه زبان ترکی میدانستم. در نهایت با قرض گرفتن پول از دوستانم توانستم خانهای اجاره کنم تا روند ثبتنام را کامل کنم.»
او در ادامه یادآور شد که در ترکیه به پناهجویان اجازه کار داده نمیشود و آنها باید از طریق کارهای سیاه - غیرقانونی - به کسب درآمد مشغول شود. با توجه به اینکه زندگی در شهرهای کوچک محل اقامت پناهجویان امکانات محدودی دارد و مهمتر از آن شیوع ویروس کرونا هم به مصائب پناهجویان افزوده است. آنها نمیتوانند شغل یا کار مناسبی برای کسب درآمد به دست آورند و حتی همان کارهای سیاه را هم از دست دادهاند. این در حالی است که طی یک سال گذشته، بیمههای درمانی پناهجویان نیز در ترکیه قطع شده است.
تمام این دلایل و فشارهای ناشی از زندگی سخت پناهجویی، شهرام و سمیرا را بر این تصمیم راسختر کرد که بعد از گذشت چند ماه تحمل وضعیت سخت زندگی، ریسک غیرقانونی خارج شدن از ترکیه را به جان بخرند. برای همین شهرشان را ترک کردند و به استانبول رفتند و با هماهنگی قاچاقبر به همراه گروهی چند نفره، سوار بر کامیون شدند تا شاید بتوانند به کشوری امن برسند.
اما بخت با او و همسرش یار نبود و در همان ساعات اولیه حرکت، خودرو توسط جنگلبانی شناسایی و در نهایت توسط پلیس ترکیه بازداشت شدند: «بعد از بازداشت به کمپ موقت "توزلا" منتقل شدیم. در کمپ رفتار بسیار زنندهای با ما داشتند و در میان صحبتهایشان فحشهای رکیکی به ما میدادند. در ابتدا زنان و مردان را تفتیش بدنی میکردند، زوجها را از همسرانشان جدا کردند. به دلیل کمبود جا در کمپ توزلا، زنها را به کمپ دیگری منتقل کردند و قبل از آن و هرچه که همراه داشتیم جز چند تکه لباس، مابقی را دور ریختند. در تمام این مدت دو وعده به اصطلاح غذایی به ما میدادند که تنها یک عدد نان و یک بطری آب بود تا فقط زنده بمانیم.»
او شرایط کمپ موقت توزلا را بسیار ناگوار توصیف کرد، این در حالی بود که به گفته شهرام تعداد کسانی که در یک سلول کوچک قرار داشتند بیش از ۸ تا ۱۱ نفر بودند و به دلیل کمبود فضا بعضی نفرات دو نفره روی یک تخت میخوابیدند و فقط در طول روز ۱۰ دقیقه در سلولها را باز میکردند و اجازه هواخوری به آنها میدادند آنهم در گرمای اول تابستان: «در آن هوای گرم شرایط استحمام برای بازداشتیها وجود نداشت و هیچ ماده شویندهای در اختیار ما قرار نمیدادند. حتی تمام وسایل بهداشتی ما را هم گرفته و دور انداخته بودند. پنج روز در این وضعیت با همان وعده نان خالی و بطری آب ما را نگه داشتند و هیچ پاسخی در رابطه با اینکه چه بر سر ما خواهد آمد یا موقعیت همسرم چگونه است به من نمیدادند و با فحشهای رکیک ما را پس میزدند.»
شهرام در این مدت تنها توانست توسط یکی از بازداشتیها که تلفن همراه خود را مخفیانه به داخل سلول آورده بود با یکی از دوستانش ارتباط برقرار کند و با انتشار ویدئویی در شبکههای اجتماعی در مورد شرایط خود اطلاعرسانی کند.
به گفته شهرام در روز پنجم تمام پناهجویان مرد را با دستبند برای گرفتن تست کرونا به بیمارستان منتقل کرده بودند و در نهایت هم جواب تست را به آنها نداده بودند: «در روز ششم همه پناهجویان را به کمپ "ادرنه" منتقل کردند و بعد از شش روز توانستم همسرم را ببینم. در بدو ورود به این کمپ، هر آنچه که از وسایلمان باقی مانده بود مانند کمپ توزلا از ما گرفتند و چند تکه لباس به ما تحویل دادند تا در نهایت وارد کمپ ادرنه شدیم.»
شرایط کمپ ادرنه نیز همانند کمپ توزلا بود، با این تفاوت که در آنجا حتی جایی برای خوابیدن هم وجود نداشت: «در مدتی که در این کمپ بودیم تنها چیزی که برای خوردن به ما دادند همان تکه نان و آب بود و مقداری حلوا شکری. جایی برای خوابیدن وجود نداشت همه زنها و مردها شب را روی زمین خالی میخوابیدیم. در ادامه هم از ما اثر انگشت گرفتند و اطلاعات ما را ثبت کردند. بعد از گذشت ۳۰ ساعت با این پیش شرط ما را آزاد کردند که ظرف مدت ۱۵ روز خودمان را به شهرمان معرفی کنیم تا از آنجا به پلیس و در ادامه به دادگاه معرفی شویم و به روند پرونده رسیدگی کنند.»
شهرام سدیدی و همسرش سمیرا مرادی بعد از گذشت یک هفته بازداشت در دو کمپ توزلا و ادرنه، با نامهای برای دادگاه و تعیین تکلیف وضعیتشان آزاد و راهی استانبول شدند تا ظرف مدت ۱۵ روز خودشان را به دادگاه معرفی کنند و در پروسه بررسی و صدور حکم قرار بگیرند. شهرام میگوید با فکر کردن به این پروسه، باز هم به فکر خروج از ترکیه به سراغش میآید.
شاید روند فرسایشی دادگاه برای این زوج حکم ترک خاک یا تبعید را در پی داشته باشد؛ همان سرنوشت مشابهی که در طول سال گذشته برای بسیاری از پناهجویان و پناهندگان پیش آمد. پناهجویانی که گاه دل میبرند از تحمل مسیر طولانی و بیحاصل رسیدگی به پروندههایشان که انگار در ترکیه راکد مانده است. برای همین، بسیاری از آنها ریسک عبور غیرقانونی از مرز، بازداشت و دیپورت را به جان میخرند تا شاید از این شرایط ناگوار رها شوند و به مقصد برسند. اگرچه گاهی هم این تصمیم که به قمار میماند به قیمت جانشان تمام میشود.
مطالب مرتبط:
شهرام سدیدی، پناهجوی ایرانی در ترکیه بازداشت و به کمپ دیپورت منتقل شد
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر