تهران، ستاره سامانی، شهروندخبرنگار
«سه پنج روزه که بوی گل نیامد، صدای چهچه بلبل نیامد...»
این قطعه را چنان غمانگیز با نی مینوازد که اشک از دیدگان همه آنهایی که رخت سیاه بر تن دارند و به تازگی عزیزشان را به خاک سرد سپردهاند، جاری میشود. اما دیگر ادامه نمیدهد. این بخش کوتاه تنها تبلیغ کارش است. کارت ویزیت را بین عزاداران پخش میکند تا برای برگزاری مراسم خود با او تماس بگیرند.
اینجا «بهشت زهرا» است؛ بزرگترین قبرستان پایتخت که حالا با ازدحامی بی سابقه روبهرو است؛ ازدحامی که باعث رونق کسبوکار در سرزمین اموات شده است.
***
با این که تصویر بنر بزرگ بهشت زهرا درباره ممنوعیت استفاده از ادوات موسیقی در روزهای اخیر در فضای مجازی پخش شده است اما هنوز هم نینوازان زیادی با نیها، قطعه به قطعه را طی میکنند و دنبال مشتری میگردند.
«آقا اگر بخواهیم برای مراسم ما روز دوشنبه بیایی ونی بزنی، چهقدر میگیری؟»
این را که میپرسم، مرد نیزن فوری لباسش را صاف میکند، کارتی از جیبش بیرون میآورد و میگوید: «هر یک ربع، ۴۰۰ هزار تومان. اگرخواستید، تماس بگیرید. این کارت ویزیت من است.»
نینوازها اما تنها افرادی نیستند که با گشتن در بین قبرها و میان عزاداران، مشتریهای خود را پیدا میکنند.
ازدیاد جمعیت اموات براثر بیماری کووید-۱۹ باعث رونق کسب و کار در قبرستانها، به ویژه در بهشتزهرا، بزرگترین قبرستان پایتخت شده است. غیر از دکههای متعدد گلفروشی که از چند کیلومتری در اصلی آرامستان، در گوشه گوشه مسیر به چشم میخورند، افرادی هم برسرمزارها با دستگاه پز، بیعانه وسفارش گل وگلدان بالای قبر را از بازماندگان متوفی میگیرند.
قرآن خوانها، مداحان و فلوت نوازان هم دور و اطراف قطعههای جدید میگردند و به صاحبان عزا پیشنهاد خواندن یک نوحه سوزناک، نواختن نی غریبانه و خواندن سورههای «یاسین» و «الرحمن» را میدهند. غیر از آنها، افرادی هم برای سفارش سنگ قبر میان خانوادههای متوفی میآیند و کارت ویزیت میدهند؛ افرادی که کارگاههایشان دورتر از بهشتزهرا است. با موبایل خود نمونه کار نشان میدهند و سفارش میگیرند، با دستگاه پز کوچکی که همراه دارند، بیعانه دریافت میکنند و بعد از نصب سنگ، برای سفارش دهنده عکس میفرستند و شماره کارت میگذارند که مابقی دستمزدشان را بگیرند.
«مینا» که به تازگی پدر بزرگش فوت کرده و در تکاپو برای تدارک مراسم شب چهلم است، میگوید: «شیوع ویروس کرونا شکل برگزاری مراسم را متفاوت کرده است. پیشتر کسی به مراسم بهشت زهرا اهمیت نمیداد. معمولا خودمانیها در روز چهلم به بهشت زهرا میرفتند و بعد مسجد یا تالاری برای میهمانها گرفته میشد. اما الان همه مراسم در همان قطعه برگزار میشود. به خاطر همین کاسبی در بهشتزهرا رونق گرفته است؛ یعنی هم سازمان بهشتزهرا میخورد و هم آدمهایی که به شکل دورهگردی، بین قطعات سفارش میگیرند.»
دکههای اجاره صندلی و سیستم اکو و فروش آب و سایبان و...را سازمان بهشتزهرا اجاره میدهد. یکی از کارمندان این سازمان میگوید: «اینها را سازمان بهشت زهرا به نورچشمیها اجاره میدهد چون سود خوبی دارد؛ به ویژه در این زمانه که اغلب صفر تا صد مراسم در کنار مزار متوفی برگزار میشود و خانوادهها مراسم دیگری ندارند.»
مینا هم با اشاره به برگزاری مراسم چهلم پدربزرگش سر مزارش میگوید: «چون مراسم ما به خاطر کرونا فقط سر قطعه در بهشت زهرا است، پدرم نمیخواست از مداحان معمولی بهشت زهرا دعوت کند. من در اینستاگرام، آدرس چند صفحه از مداحان خوش صدا را داشتم که به یکی از آنها زنگ زدم. او از شماره قطعه پرسید تا اگر از قطعههای قدیمی وگران است، بیاید واطمینان پیدا کند که از عهده پرداخت دستمزد سنگین او برمیآییم. بعد از اینکه مطمئن شد، گفت قیمت کارش یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان است و با فلوت ونی، یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان میشود. دومین نفر بعد از گرفتن شماره قطعه و اطلاعات گفت حق ویزیت من از سه میلیون تا شش میلیون تومان است اما اگر کسی بگوید این رقم برایش سنگین است، یک چیزی از آن کم میکند. تشکر کردم و با پدرم به نتیجه رسیدیم باید از مداحان ۳۰۰، ۴۰۰ هزار تومانی بهشت زهرا استقبال هم بکنیم.»
جوان ژندهپوشی که قرآنی به دست دارد، در قطعات تازه، بر سر مزارهای تازه درگذشتگان، کنار خانوادههای عزادار مینشیند و شروع به خواندن یاسین و الرحمن میکند. بعد با صدای بلند فاتحه میخواند و از خانوادههای داغدیده طلب روزی میکند. جالب این که اگر افراد خانواده هیچ کدام پول نقد همراهشان نباشد، دستگاه پز بیسیم را از جیب کت نیمدارش بیرون میآورد و میگوید: «کارت هم قبول میکنم، بفرمایید، خدا به شما برکت بدهد!»
«مصطفی» از نیروهای خدماتی سازمان بهشت زهرا و مسوول تمیز کردن قطعات است. میگوید: «حقوق ما کفاف هزینههای سنگین زندگی را نمیدهد. در قطعات گران قیمت خیلی از خانوادههای متمول که عزیزانشان را اینجا به خاک سپردهاند، ماهانه مبلغی به من میدهند که هر روز سنگ قبر امواتشان را بشویم و شاخه گلی روی آن پرپر کنم. من از چند نفر ماهانه میگیرم که بستگی به کَرَم خودشان دارد؛ از ۱۰۰ هزار تا ۵۰۰ هزار تومان میدهند ومن هم برای اینکه پولم حلال باشد، هرروز قبر امواتشان را میشورم و یک کیسه گل پرپر میگیرم روی هرکدام مشتی میریزم.»
برخی از کسبه بهشتزهرا اما باهوشترند و دنبال کاری میروند که در آن دست زیاد نباشد؛ مثل حکایتی که «سهراب» تعریف میکند.
او که پدرش را چند ماه پیش از دست داده است، میگوید: «چند روز پیش که همراه خانواده برسرمزار نشسته بودیم، پسر بچه ۱۵، ۱۶ سالهای آمد که کیسهای گندم خوراک پرندهها به دستش بود. تا به نزدیک مزار پدرم رسید، چند دانه گندم روی قبر ریخت ومنتظر ماند که ببیند کسی از او استقبال میکند؟ وقتی برادرم بلند شد یک اسکناس ۱۰ هزار تومانی در مشت او گذاشت، او هم مشت خود را پراز گندم کرد و روی قبر ریخت. من مطمئن هستم اینها روزی لااقل ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار تومان از این راه پول در میآورند.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر