«ارزش» بكارت و «هنجار» باكرگی كه به معنای نداشتن ارتباط جنسـی پـیش از ازدواج بـرای زنـان و مردان است، سابقهای طولانی در بسیاری فرهنگها، ادیان و سنن دارد که جامعه ایران هم جدا از آن نیست.
این هنجار، پیشتر تعیـین كننـده برخی بایدها و نبایدهایی بود كه كنترل كننده رفتار جنسی افراد تا پـیش ازدواج بودند. امـا معنـا و پیامدهای یكسانی را برای هر دو گروه جنسی در پی نـداشت به طوری که در مورد زنان، پیامدهای جبـران ناپـذیری داشت.
فصلنامه «زن در توسعه و سیاست» در تازهترین شماره خود، تحقیقی با عنوان «زنانگی و برساخت ایدهآلهای مردانه» منتشر کرده که بازتاب دهنده نگاه مردان متولد دهه ۷۰ ایران به موضوع بکارت دختران است.
***
بررسی و مطالعه باكرگی زنان در جامعه ایران هرچند سابقه طولانی ندارد و تحقیقات اندکی درباره آن انجام شده است اما میتواند برساخت اجتماعی جنسیت، باورهای جنسیتی، سلسله مراتب جنسیت و روابط قدرت بین دو جنس را آشكارتر كند که روحانیون حاکم بر ایران در پی پنهان نگه داشتن آن هستند.
باكرگی زنان اگر در گذشته موضوعی بود كه تجارب جنسی مردان و نگـاهی را كه به رابطه جنسی و زناشویی دارند تحتتأثیر قرار میداد اما حالا برخی تحقیقات میگویند که تاثیر آن روز به روز در جامعه ایران کمتر میشود.
این تغییر رفتاری درباره باكرگی، نشانهای از تغییرات ارزشی و هنجاری است كه در نتیجه تغییر در سبك زندگی جوانان در ایران به وجود آمده است.
اگر برای زنان نسل دهـه ۳۰ باكرگی به معنای عدم برقراری هرگونه ارتباط عاطفی یا جنسی بـا جـنس مخـالف تـا پـیش از ازدواج بود و برای متولدان دهه ۶۰ به معنای عدم ارتباط جنسی كامل تلقی میشد اما برای نسل دهه ۷۰ و ۸۰ در ایران، قصه به گونهای کاملا متفاوت دنبال میشود و باکرگی به نسبت نسلهای قبل به موضوعی حاشیهای در روابط دختر و پسر تبدیل شده است.
فصلنامه زن در توسعه و سیاست در تازهترین شماره خود تحقیقی با عنوان زنانگی و برساخت ایدهآلهای مردانه منتشر کرده که بازتاب دهنده نگاه مردان متولد دهه ۷۰ ایران به موضوع بکارت دختران است.
این تحقیق کمیاب تلاش کرده است نشان دهد باكرگی چه نقش و معنایی در بازتولید ایدهآلهای مردانه یا تولید اشكال جدیـد مردانگـی برای این نسل ایفا میکند.
این تحقیق ماحصل گفتوگو با گروهی از دانشجویان پسر است که دیدگاههای خود درباره بکارت دختران بیان کردهاند.
تحقیق فوق، دیدگاه دانشجویان پسر شرکت کننده را در سه بخش «مردانگی معـذب»، «مردانگی اخلاقمدار» و «مردانگی رها» تقسیمبندی کرده و به بررسی هر یک از این دیدگاهها پرداخته است.
مدافعان مردانگی معذب در تعریف این تحقیق بـه کسانی گفته میشود که به هنجـار باكرگی اهمیت میدهند اما احساس عذاب وجـدان دارند كـه در عمـل بـه ایـن هنجـار پایبنـد نبودهاند.
این تحقیق همچنین درباره مدافعان مردانگـی اخلاق مدار هم چنین توضیح داده است که آنها منتقد هنجار باكرگی هستند اما خود را مسوول و نگران آینده زن و جایگاه اجتمـاعی او میبینند که داشتن بکارت در این میان نقش مهمی را ایفا میکند.
در این تحقیق درباره مردانگی رها هم آمده که مدافعان چنین تفکری، منتقد هنجار باكرگی هستند.
این تحقیق پس از این تعاریف، تلاش کرده است باورهای این سه طیف را بازتاب داده و مورد بحث و بررسی قرار بدهد.
آنطور که از گفتههای پسران شرکت کننده در این تحقیق برداشت شده است، تصـور آنهـا از باكرگی و معنا و اهمیتی كه باكرگی برای آنها دارد، پیوسته در حـال تغییـر و تحـول اسـت.
این تحقیق همچنین نشان داده است: «بـا بالارفتن سن، در نتیجه تحصیلات یا زندگی در شهر بزرگ و گسـتردهتـر شـدن ارتباطـات، ایـن معانی یا ایدهآلهای ذهنی از ازدواج و الگوهای مردانگی و زنـانگی كـه در رابطـه بـا آن سـاخته میشوند، پیوسته تغییر میكنند.»
مردانگی رها
این گروه از جوانانی که در این تحقیق مشارکت داشتهاند، از اهمیت باكرگی زنان برای خانوادهها و حتی گروه همسـالان خـود باخبرنـد امـا با این حال یك خط تمایز میان خود و آنها کشیدهاند. آنها این تفاوت در نگاه و عقیـده را محصـول بالا رفتن سن، رشته تحصیلی، سبك زندگی یا نگاه برابری میدانند كه به تجربه و رابطه جنسـی پیدا كردهاند.
این نوع مردانگـی اهمیتی برای باكرگی قائل نیست و در روابط جنسی خود هم به آن فكر و توجه نمیكند.
تعدادی از پسرانی كه در این تقسیمبندی جای گرفتهاند، به صراحت گفتهاند مخالف هنجار بـاكرگی زنان بوده و حق برابـری را بـرای زنـان در رابطـه جنسی قائل هستند.
«سهیل» متولد ۱۳۷۰ و از خانوادهای غیرمذهبی و مرفـه اسـت كـه در تهـران بزرگ شده است. او در پاسخ به این پرسش که آیا باکرگی برایش مهم است، با قاطعیت سرش را به علامت نفی تکان داده و گفته است: «مگه من باكره هستم كه برام مهم باشه؟»
«پیمان» هم متولد ۱۳۷۴ است و مشغول فعالیتهای فرهنگی. او که تاكنون رابطه جنسی نداشـته، در این تحقیق گفته است باکرگی دختران برایش مهم نیست و موضوعیتی ندارد.
شمار این طیف از پسران در ایران براساس برخی شواهد و قرائن عینی، رو به گسترش است اما در این تحقیق اشاره دقیقی به میزان تسلط و شایع بودن گفتمان آنها در جامعه نشده است.
مردانگی معذب
پسرهایی كه از برقراری رابطـه جنسـی و از بـین بـردن باكرگی دخترها عذاب وجدان دارند و خود را در از دست دادن موقعیـت اجتمـاعی و كـاهش شانس ازدواج آنها مقصر میدانند، در این تحقیق در قالب مردانگـی معـذب تعریف شدهاند.
این شكل از مردانگی متفاوت از مردانگی هژمونیكی است كه حفظ باكرگی را مسوولیت و وظیفه زن میداند.
اهمیت «گذشته» روابط دخترها در میان این دسته از مردان، نقش مهمی را بازی میکند.
«حسین» كه متولد ۱۳۷۶ و دانشجوی دوره كارشناسی است، در مورد اهمیت باكرگی در زمان ازدواج به پرسشگران این تحقیق گفته است داشتن رابطه پیش از ازدواج دختر برایش مهـم نیسـت، اگـر خـود دختـر «پشیمان» شده باشد!
این دسته از پسران حتی از همسر آینده خود كه رابطه جنسی پیش از ازدواج داشته، انتظار دارند كه از گذشته خود ابراز پشیمانی كرده باشد.
«علی» هم مثل حسین، پسری است که برای تحصیل در دانشگاه به تهران آمده و همچون حسین، در مورد باكرگی مردد است. او گفته در حال حاضر باكرگی برایش مهم است چون خودش رابطه جنسی نداشته است.
دختر باكره برای حسین و علی یعنی دختری كه بدون گذشته است. باكرگی او تأییدی بر این موضوع است كه نه به لحاظ جسمی و نه عاطفی به مردی وابسته نبوده و همسرش اولـین مرد زندگی وی است.
مردانگی اخلاقمدار
براساس تعریف این تحقیق، مردانگی اخلاقمدار اخلاقاً خود را مسوول و نگران آینده زن و جایگاه اجتماعی او میبیند. جایگاه برتر تصمیمگیری و احساس مسوولیت پسرها در رابطه با دخترها به شكل دیگری در صحبتهای بعضی از پسرانی که در این دسته قرار گرفتهاند را میتوان به روشنی مشاهده کرد.
تعدادی از آنها گفتهاند: «به هیچوجه با دختری كه باكره باشد، دوست نمیمانند و رابطه جنسی برقـرار نمـیكننـد.»
«سهیل» پسری است که در این دسته قرار میگیرد. با آنكه میگوید باكرگی در زمان ازدواج برایش اهمیتی ندارد اما حاضر نیست بـا دختری كه باكره است، وارد رابطه دوستی شود.
توجیه و استدلال این پسرها با مردانگی هژمونیك شباهت زیادی دارد كـه زن را نـاموس خود میداند و مرد بودن را در غیرت نسبت به زن و حفاظت از او نشان میدهد.
براساس نتایج این تحقیق، این مردانگی متفاوت از مردانگی هژمونیك اسـت زیـرا حفـظ بـاكرگی را فقط وظیفه و مسوولیت زن نمیداند و صرفاً به فكر برآورده كردن نیازهای جنسی خود نیسـت.
این تحقیق همچنین میگوید: «این دسته از پسران نگران تأثیری هستند كه از دست دادن باكرگی میتواند بر جایگاه اجتماعی دختر در خـانواده و كاهش شانس ازدواج او داشته باشد و به همین دلیل خود را اخلاقاً در برابر آن مسوول میبینـند و نسبت به تصمیمی كه میگیرند، حساس و نگرانند.»
این تحقیق در پایان از نتیجهگیری روشن درباره تغییر دیدگاه پسران جوان درباره موضوع بکارت خودداری میکند و حاضر نمیشود با صراحت تایید کند نگاه مردان ایرانی به این موضوع دچار تغییرات بنیادین شده است و روز به روز هم از اهمیت آن در زندگی مرد ایرانی کاسته میشود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر