هفدهم خرداد ۱۳۶۰، جنگندههای اسرائیلی که در بین آنها یک خلبان ایرانیتبار با نام «دان حالوتس» هم حضور داشت، در عملیات «اپرا»، نیروگاه اتمی عراق موسوم به «اوسیراک» یا «تموز» را در جنوب بغداد بمباران کردند و مهمترین تاسیسات هستهای «صدام حسین» را از بین بردند.
چند ماه پیش از آن، نیروهای هوایی ایران در هفته اول مهر۱۳۵۹ چند روز پس از آغاز حمله گسترده عراق که به جنگی هشت ساله منجر شد، در یک عملیات هوایی پیچیده با نام «شمشیر سوزان»، تاسیسات نیروگاه اتمی عراق را که ۴۰۰ نفر در آن مشغول به کار بودند، به صورت محدود بمباران کردند و توسعه آن که توسط فرانسه انجام میشد را عقب انداختند. جمهوری اسلامی به شکلی عجیب این حمله را کم اهمیت جلوه میدهد و در اسناد مربوط به جنگ اشارهای به آن نمیکند.
***
گفته شده حمله ایران به اوسیراک به دلیل اینکه ارزیابی دقیقی از اثرات تشعشعات هستهای پس از آن وجود نداشت، به تاسیسات اطراف راکتور و ساختمانهای جانبی که در آن با مواد رادیواکتیو کار نمیشد، رخ داد که همین حمله البته باعث شد راکتور توان غنیسازی اورانیوم را از دست بدهد. اما به طور کامل آن را غیرعملیاتی نکرد.
متخصصان فرانسوی پس از عملیات هوایی ایران، شروع به بازسازی خرابیهای به بار آمده کردند اما حمله هوایی اسرائیل این راکتور هستهای عراق را به طور کامل ویران و عملیات شمشیر سوزان ایران را تکمیل کرد. ایالات متحده در حمله زمستان ۱۳۶۹، باقی مانده این راکتور را هم بمباران کرد و از بین برد.
حمله ایران، اسرائیل و سپس امریکا به راکتور اوسیراک با هدف جلوگیری از دستیابی صدام حسین به سلاح اتمی بود اما صدام در زمانی که حتی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی در عراق حضور داشتند، شروع به یک برنامه اتمی پنهانی برای ساخت سلاح کرد که در نهایت با حمله امریکا و نیروهای ائتلاف، به سقوط صدام انجامید.
هرچند که عملیات ۴۰ سال پیش اسرائیل بزرگترین خسارات را به تاسیسات اتمی عراق وارد کرد و عملیات اصلی بود اما رسانههای امریکایی بر اساس سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) گفتهاند نیروهای ایرانی همکاری قابل توجهی با اسرائیل برای عملیات بابل انجام دادند و جزییات تجربههای خود را از بمباران اوسیراک در اختیار اسرائیل گذاشتند.
عملیات شمشیر سوزان ایران شاید اولین عملیات گسترده هوایی این کشور پس از شروع جنگ بود. بر اساس اسناد سازمان سیا، چهار فروند «اف-۴» ایرانی در روز هشتم مهر ۱۳۵۹، درست قبل از مرز عراق در هوا سوخت گرفتند و پس از ورود به آسمان آن کشور، در ارتفاعی به پرواز درآمدند تا مسیرشان توسط رادارها به عنوان یک اقدام فریبنده قابل تشخیص باشد.
لحظاتی بعد، دو فروند از فانتومها برای جلوگیری از شناسایی رادار در ارتفاع وارد حریم هوایی عراق شدند و با پرواز به سمت جنوب شرقی بغداد، تاسیسات اوسیراک را بمباران کردند. اولین هدف حمله ایران، مرکز تحقیقات هستهای عراق بود. اسناد سیا میگویند ایران عکسهای هوایی شناسایی این مرز را بعدا با اسرائیل به اشتراک گذاشت.
نیروی هوایی دو ماه پس از انجام عملیات شمشیر سوزان، هواپیماهای شناسایی خود را برای عکسبرداری از راکتور اوسیراک و ارزیابی از میزان خسارات وارد شده به آن دوباره بر آسمان بغداد به پرواز درآورد. رسانههای امریکایی میگویند ایران تصاویر هوایی اوسیراک را در اختیار اسرائیل قرار داد که در موفقیت عملیات اپرا بسیار موثر بود. در برخی از نوشتارهای تحلیلی اشاره شده است که ایران حتی به اسرائیل اجازه داده بود که در صورت ناموفقیت در اجرای عملیات، جنگندههای آن کشور به صورت اضطراری در تبریز فرود بیایند.
به دلیل این که اسناد این عملیات از سوی جمهوری اسلامی منتشر نشدهاند و اصولا مقامهای ایران منکر هرگونه ارتباط با افراد دولتی اسرائیل میشوند، ارزیابی دقیق این اظهارات با اطلاعات موجود ناممکن است. اما همین مقدار اطلاعات منتشر شده و مستندات در دسترس نشان میدهند که ایران برای موفقیت اسرائیل در حمله به راکتور اتمی اوسیراک و ضربه به توان جنگی صدام حسین کمک کرده بود.
اسرائیل در سالهای بعد تجربه حمله و نابود کردن تاسیسات اتمی سوریه را هم به کارنامه خود اضافه کرد در حالی که در ۱۵ سال اخیر به طور مرتب از ضرورت برچیدن «خطر اتمی ایران» میگوید. دو کشور که ۴۰ سال پیش در یک همکاری مشترک، نیروگاه اتمی عراق را از بین بردند، حالا بیشتر از هر زمان دیگری در ارتباط با برنامه اتمی ایران روی در روی یکدیگر قرار گرفتهاند.
در یک سال اخیر مرکز مونتاژ ماشینهای غنیسازی اورانیوم ایران دو بار هدف حملاتی قرار گرفته که به انفجار سالن آن انجامیده است. پس از انفجار تابستان ۱۳۹۹، جمهوری اسلامی این مرکز را در زیرزمینی در نزدیکی تاسیسات نطنز موقتا بازسازی کرد اما یک روز بعد این مرکز هم دچار انفجار شد به شکلی که بر اساس اظهارات مقامهای ایرانی، توان غنیسازی اورانیوم ایران را کاهش داد.
جمهوری اسلامی در واکنش به این انفجار، شروع به غنیسازی ۶۰ درصدی اورانیوم کرد که به گفته «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، فقط در کشورهایی انجام میشود که بمب تولید میکنند. در فاصله این دو انفجار، «محسن فخریزاده»، از مدیران پشت پرده برنامه اتمی جمهوری اسلامی که اسرائیل وی را سالها بود از افراد کلیدی این برنامه میخواند، ترور شد. مقامهای ایرانی اسرائیل را مسوول این ترور معرفی کردند.
۴۰ سال پس از حمله اسرائیل به راکتور اوسیراک، در یک همکاری دستکم غیرمستقیم ایران و اسرائیل، دور از ذهن به نظر میرسد که اسرائیل دست به حمله به برنامه اتمی سومین کشور منطقه پس از عراق و سوریه، یعنی ایران بزند. چرا که به نوعی این عملیات بدون درگیری مستقیم انجام شده و جمهوری اسلامی ایران هم عنوان کرده که برای جلوگیری از تکرار آن در صدد تاسیس یک واحد ویژه حفاظت از تاسیسات اتمی آن است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر