عصر ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰، پناهجوی ایرانی به نام «بهزاد محمودی» که او را «محمد» میخوانند، مقابل دفتر رسیدگی به امور پناهندگی سازمان ملل متحد در اربیل، خودسوزی کرد. اعتراض او به فقدان توجه این سازمان به مسائلی مثل معیشت و بیکاری پناهجویان و نبود کمکهای مالی و همچنین بیتوجهی به مطالبات آنها است. بهزاد هنوز زنده است و حالا در بیمارستان بستری است؛ اما ویدیوی خودسوزی او و تصاویر بدن سوختهاش، خشم جامعه مدنی و پناهجویان را در اقلیم کردستان عراق برانگیخته است.
پناهجویان ایرانی در اقلیم کردستان عراق در ادامه واکنشها به این مساله، در حال تدارک و سازماندهی یک گردهمایی اعتراضی نسبت به آنچه «اجحافهای دفتر سازمان ملل» علیه پناهجویان ایرانی میدانند، هستند. رسیدگی به امور پناهجویان ایرانی در دفاتر امور پناهجویی سازمان ملل، در اولویت رسیدگی قرار ندارد و همین مساله باعث شده است که آنها در کشورهای مختلف، سالهای متمادی بدون داشتن چشماندازی روشن، منتظر بمانند و در عینحال، فشارهای اقتصادی را متحمل شوند.
«سعدی سقزی»، دوست «بهزاد محمودی» در گفتوگو با «ایران وایر» شرایطی را بازگو میکند که منجر به خودسوزی این پناهجوی ایرانی شد.
***
«ما اهل روژهَلات (کردستان ایران) هستیم و اینطور آواره شدهایم. چرا باید به این شکل زندگی کنیم؟ آیا زندگی یک پناهجوی سیاسی باید اینگونه باشد؟ چهار سال است اینجا هستیم. آیا این است ثمره مبارزه و انقلابیگری؟ مثل سگ پاسوخته شدهایم. اگر برگردیم، اعدام میشویم. اینجا هم دیگر کم مانده توی کپر، پارکها و مسجدها بخوابیم...»
بهزاد محمودی ۲۵ ساله و اهل شهرستان «بوکان» از توابع استان آذربایجان غربی است که در مقابل دوربینهای خبرنگاران برخی رسانههای محلی اقلیم کردستان عراق، در اعتراض به وضعیت پناهجویان و بیتفاوتی مسئولان «کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان» جملات بالا را گفت و خود را به آتش کشید.
انتشار گسترده تصاویر دردناک و ضجههای او پس از خودسوزی در رسانههای اقلیم و و بازنشر آن از سوی کاربران شبکههای اجتماعی، علاوه بر برانگیختن خشم جامعه مدنی اقلیم کردستان عراق، قلب بسیاری از ایرانیها را هم به درد آورده است.
از سوی دیگر، «وزارت فرهنگ اقلیم کردستان» چند ساعت پس از پخش ویدیوها و تصاویر خودسوزی بهزاد محمودی، با اشاره به عدم دخالت و ممانعت خبرنگاران از خودسوزی این پناهجوی ایرانی، طی اطلاعیهای خواستار برخورد قانونی با این رسانهها در چارچوب «نشر و تحریک خشونت، قتل و خودکشی» شده است.
با این حال، بسیاری از پناهجویان ایرانی در اقلیم کردستان، با اشاره به «رویه غیرانسانی» دفتر سازمان ملل در اربیل، در شبکههای مجازی در تدارک برگزاری یک گردهمایی وسیع در مقابل دفتر این سازمان در روزهای آتی هستند.
«سعدی سقزی»، دوست نزدیک بهزاد محمودی که او را در بیمارستان همراهی میکند، به «ایران وایر» خبر داد که اگرچه این پناهجو تحت مراقبت پزشکی بخش رسیدگیهای فوری بیمارستان اربیل است؛ اما پزشکهای متخصص سطح و شدت سوختگی او را «بیش از٩٠درصد» اعلام کرده و گفتهاند: «مگر معجزهای روی دهد؛ وگرنه بیش از چند روز دیگر زنده نخواهد ماند.»
در ویدیوهای منتشر شده، اثری از نیروهای سازمان ملل نیست. در حالیکه به گفته سعدی سقزی، این پناهجوی ایرانی به همراه دوست دیگرش به نام «فریدون»، پیش از خودسوزی به کارمندان و مسئولان سازمان ملل اطلاع داده بودند که بهزاد قصد چنین اقدامی دارد. بهزاد دلیل اقدام خود را هم به مسئولان سازمان ملل گفته بود؛ یعنی «تداوم بیتوجهی به مطالبات خود.» اما انگار مسئولان تهدید او را نسبت به خودسوزی جدی نگرفتند و طبق ویدیوی منتشر شده حتی زمانی که بهزاد در آتش میسوخت، میدوید و فریاد میکشید، برای کمک به او هم اقدامی نکردند. ۲۰ دقیقه از سوختن بهزاد گذشته بود تا کادر درمان و آمبولانس سازمان ملل برای انتقال او به بیمارستان، اقدام کردند.
به گفته سعدی، پس از آنکه بهزاد و فریدون مطالبات خود را به کارمندان سازمان گفته و اطلاع داده بودند که این پناهجوی ایرانی میخواهد خودسوزی کند، پاسخ شنیدند: «کمی آن طرفتر خودتان را آتش بزنید، مبادا شرش دامن ما را بگیرد!»
به گفته سعدی سقزی دو ماه قبل هم دستکم ١٠٠ نفر از پناهجویان ایرانی در اعتراض به بیتفاوتی مسئولان سازمان ملل در قبال وضعیت معیشتی پناهجویان ایرانی، در مقابل همین سازمان در اربیل تجمع اعتراضی برپا کردند؛ اما مطالباتشان همچنان بیجواب ماند.
او گفت که بهزاد هم از همین پناهجویان معترضی است که در نهایت طاقت نیاورد و خود را به آتش کشید.
بهزاد محمودی، پیشتر عضو «سازمان خبات کردستان ایران» بود؛ اما حدود ١ سال و نیم است از سازمان جدا شده و برای ساختن آینده و سرنوشت خود به کار و کارگری در اربیل روی آورده است. سازمان خبات از احزاب مخالف جمهوری اسلامی است که همچون بسیاری از احزاب دیگر کردستان ایران در خاک اقلیم کردستان عراق مستقر است.
سعدی سقزی که مسئول اعضا و هواداران سازمان و همچنین نماینده رسیدگی به امور هوادارن حزب در دفتر سازمان ملل اربیل است، عدم رسیدگی و بیتوجهی این نهاد در قبال پناهجویان ایرانی را مسبوق به سابقه میداند.
او میگوید: «سال گذشته بهزاد برای دریافت کارت پناهجویی به این سازمان مراجعه کرد؛ اما فرم ثبت نام را به او ندادند. نهایتا، کار به شکایت ما از این سازمان کشید و بالاخره با تلاش فراوان موفق شدیم کارت پناهجویی، که برای پناهجویان ایرانی به جز دریافت کارت اقامت سیاسی از سوی وزارت داخله اقلیم کردستان استفاده دیگری ندارد، دریافت کنیم.»
به گفته او، بهزاد حدود یک ماه پیش با سعدی سقزی تماس گرفت و در اوج ناامیدی و درماندگی گفت: «دیگر جایی برای ماندن ندارد.» او به دلیل شیوع ویروس کرونا و بیکاری وسیع بسیاری از کارگران پناهجو حتی قادر به پرداخت پول هتل فرسودهای هم نیست که قبلا شب را در آن به روز میرساند. سعدی سقزی اضافه کرد: «به قدری به او فشار آمده بود که گفت: اگر یو اِن [سازمان ملل] فکری به حال معیشت و سرپناه ما نکند، خودم را به آتش خواهم کشید.»
سعدی میگوید او و دیگر دوستان بهزاد سعی کردند این پناهجو را از تصمیم خود منصرف کنند و برای همین همراهش به سازمان ملل مراجعه کردند تا درخواست دریافت کمک مالی کنند؛ اما این سازمان «در نهایت سردی و بیاعتنایی، عذر ما را خواست و با انگشت اشاره راه خروج از در را به ما نشان دادند.»
به گفته این فعال سیاسی، درخواست بهزاد محمدی از سازمان ملل برای مشخص شدن مقصد و انتقالش به کشور سوم نبود که البته حق طبیعی او است؛ بلکه درخواست او صرفا دریافت کمک مالی به دلیل بیکاری، بیسرپناهی و وضعیت وخیم معیشتی بوده است؛ آنهم در شرایطی که شیوع ویروس کرونا علاوه بر نابود ساختن بسیاری از کسبوکارها، بیش از پیش پناهجویان را با بحران ویرانکننده معیشت و ادامه زندگی روبهرو کرده است.
سعدی سقزی معتقد است که وضعیت پناهجویان ایرانی در مقایسه با پناهجویان سوری «بسیار بد و تقریبا فاجعهبار» است و سیاستهای دفتر سازمان ملل در اربیل در قبال وضعیت معیشتی، و نه حتی امنیتی پناهجویان ایرانی «بهغایت سنگدلانه و سختگیرانه» است.
به گفته این فعال سیاسی، تاکنون بسیاری از پناهجویان ایرانی که وضعیتی مشابه وضعیت بهزاد محمودی داشتهاند، بارها قصد خودکشی یا خودسوزی داشتهاند که با پادرمیانی فعالان مدنی، حقوق بشری و سیاسی منصرف شدهاند: «بسیاری از آنها بیکار شدهاند و حتی جا و مکانی برای خواب، ماندن و زندگی ندارند و مجبورند یا در پارکها بمانند یا در مساجد و خانههای نیمهکاره. در حالیکه پناهجویان سوری علاوه بر دریافت منظم حقوق ماهیانه، از کلیه تسهیلات پزشکی، درمانی، خوراکی و آموزشی نیز بهرهمند هستند.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر