سهیل گودرزی، شهروندخبرنگار، کرج
از درخت توت حیاط خانه بالا میروند. گاهی فوتبال بازی میکنند یا به فوتبالدستی داخل بالکن و پلیاستیشن پناه میبرند. گاهی آشپزی میکنند و دنبال باغبانی هستند، اما مثل خیلی از پسرهای نوجوان به زور درس میخوانند. اسم خانهشان «روز نو» است؛ یک مرکز شبهخانواده مردمنهاد که زیر نظر بهزیستی فعالیت میکند و میزبان پسران ۱۲ تا ۱۸ سالهای است که از سوی بهزیستی یا اورژانس اجتماعی معرفی میشوند.
موسسه خیریه روز نو فعالیتش را از بهمن سال ۱۳۹۵ با شعار «خانهای نو و امن ساختهایم برای کودکان بدسرپرست سرزمین مادریمان» آغاز کرده است و به عنوان اولین خانه توانمندسازی اجتماعی-روانی کودکان در سطح استان البرز معرفی شده است.
***
آقایی که از دستاندرکاران موسسه خیریه روز نو است در مورد شکلگیری این موسسه خیریه میگوید: «خب قطعا خیلیها میدانند که موسسات خیریهای که برای نگهداری از بچهها تاسیس و ثبت میشوند، زیر نظر بهزیستی هستند و پس از تایید کارشناسان سازمان بهزیستی با توجه به امکانات و شرایطشان میتوانند اقدام به پذیرش بچهها بکنند. تمام تلاش من و دوستانم این بود که بتوانیم مجوز بهزیستی را برای نگهداری نوجوانان ۱۲ تا ۱۸ سال انجام دهیم که خدا را شکر این اتفاق افتاد.»
او در ادامه صحبتهایش میگوید: «به نظر ما در بین بچههای بیسرپرست، نوجوانان پسر ۱۲ تا ۱۸ سال بیشتر قربانی وضعیت خانوادهشان میشوند، چون خیلی کوچک نیستند و شخصیتشان تا حدی شکل گرفته است، در سن بلوغ هستند و به خودی خود بحران این دوره همواره همراهشان است و تصویر و تصور کاملی از خانواده دارند.» او در پایان صحبتهایش میگوید: «خدا را شکر با مشارکت و اعتماد مردم خانه امن ما برای پسرها در هجدهم بهمن سال ۱۳۹۵ رسما خانه شد و به طور متوسط گنجایش برای پذیرش ۱۵ پسر داریم که گاهی تعداد بچههای خانه ما از این تعداد بیشتر میشود و گاهی هم که تعداد بچههای مستقل در یک بازه زمانی بیشتر میشود، تا زمانی که بهزیستی فرزند جدیدی را به خانه ما معرفی کند تعدادشان کمتر است.»
پسرهای خانه بعد از اتمام ۱۸ سالگی باید مستقل شوند. اما دستاندرکاران خانه نو برای آن روز هم فکر میکنند: «در این موسسه تلاش میشود تا بچهها قبل از این که مستقل شوند، با توجه به استعدادشان برای یک شغل و منبع درآمد آموزش ببینند. مثلا برای یکی ساز تهیه میشود و دنبال موسیقی میرود. یکی را که علاقمند به آشپزی است به کلاس باریستایی و هتلداری میفرستند تا همزمان با تحصیل در دانشگاه شغلی هم داشته باشند. هزینه تهیه منزل مستقل و وسایل هم معمولا با کمک خیرین تهیه میشود و روز نو هیچگاه ارتباطش را با پسرانش قطع نمیکند. همانطور که پسرانی که میروند هم اینجا را خانه خودشان میدانند و گاهی به خانه و دوستانشان سر میزنند.»
«مریم رفیعزاده»، مدیرعامل موسسه خیریه روز نو، در «پادکست چهرهها» میگوید در حال حاضر ده پرسنل داریم، شامل مسئول فنی یا مدیر داخلی، مددکار، روانشناس، آشپز و مربیهایی که به صورت شیفتی در کنار بچهها قرار میگیرند. این مربیها همگی متخصص هستند و در رشتههای روانشناسی، جامعهشناسی و امور تربیتی تحصیل کردهاند و اصول رفتار با نوجوانان آسیبپذیر را میدانند.
یکی از دستاندرکاران این موسسه میگوید: «ما در قلب خانهمان یک آشپزخانه داریم و خانمی که هر روز حتی در تعطیلات میآید و برای بچهها غذای سالم و خانگی میپزد.» او معتقد است آشپزخانه است که خانه را خانه میکند و به آن روح میدهد. پسرهای ما هم البته گاهی خودشان در آشپزی کمک میکنند و دسر و غذای مورد علاقهشان را درست میکنند: «بسیار مهربان و بامعرفت هستند. کافی است حس کنند که امروز زیاد سرحال نیستی، هر کاری انجام میدهند تا بخندی و روحیهات عوض شود. مثلا یکی از پسرهایم، آرش، که چند وقتی است مستقل شده است، اما هنوز به ما سر میزند، ورزشکار و دانشجو است و وقتهای بیکاریاش را در یک کافیشاپ کار میکند. قبلا که اینجا بود، خیلی وقتها عصرها صدای کاسه و بشقاب از آشپزخانه شنیده میشد و بعد از یک ساعت آرش همه را جمع میکرد و یک کیک خوشمزه و یک سینی چای آماده روی میز میگذاشت و واقعا خستگی از تن همه در میرفت. الآن هم گاهی با یک کیک قشنگ میآید سر میزند.»
مکثی میکند و میگوید: «بچههای دیگر هم به شکلهای مختلف حالم را خوب میکنند. مهرداد کیف درست میکند و به ما هدیه میدهد. یکی جوک میگوید، یکی ساز میزند. خلاصه که دنیای قشنگ این پسرها دنیای ما را هم زیبا میکند. خدا آخر و عاقبت همهشان را به خیر بگذراند.»
خیرین و حامیان زیادی کنار روز نو هستند که هر کدام در حد توانشان حمایتهای مالی و غیرمالی از موسسه میکنند و کمک و مشارکت مردم همواره یاور موسسه خیریه روز نو بوده است. معمولا در تامین نیازهای اولیه بچهها مثل خوراک و پوشاک مشکلی نیست، اما برای هزینههای جدیتر مثل جلسات مشاوره، مباحث آموزشی یا هزینههای درمانی نیازمند حمایت مالی مردم هستیم که تا اینجا با مهرشان همواره نور امید را در دل پسرهای ما زنده نگه داشتهاند.
یکی از نزدیکان موسسه روز نو در مورد حمایتهای مردم میگوید: «محبت مردم واقعا خود من را چند بار در این موسسه شگفتزده کرده است. موسسین این مرکز خیریه قبل از تاسیس حتما جوانب مختلف را بررسی کردهاند. اما اتفاقات غیر قابل پیشبینی همیشه شرایط را بحرانی میکنند و در این موارد حضور مردم بینظیر بوده و است.»
او در این باره به یک مورد اشاره میکند: «حدودا دو سال پیش پای چپ امیر سالار، یکی از پسران خانه، در طی یک حادثه آسیب جدی دید و بعد از دو بار عمل جراحی و مراقبتهای بیمارستانی دکتر اعلام کرد که پایش باید قطع شود. خلاصه بعد از کلی پیگیری و ویزیت دکترهای مختلف یک فوق تخصص ترمیم اعلام کرد که با سه عمل جراحی پیوند، آن هم در بیمارستان خصوصی، نگه داشتن پای امیر سالار ممکن است.» لحظهای مکث میکند و در ادامه میگوید: «به چشم خودم مشارکت و نگرانی مردم را از طریق صفحه مجازی موسسه برای جور شدن هزینههای سه عمل پای امیر سالار دیدم. اما با لطف و مهر این مردم بینظیر هزینههای درمان پای امیر سالار جور شد و امیر سالار دو عمل جراحی را با موفقیت پشت سر گذاشته است. ما واقعا یک خانواده حداقل پنجاه میلیونی هستیم.»
پسرهای خانه کلی سرگرمی گروهی دارند. گاهی قبل از کرونا با هم استخر یا سینما میرفتند. اکنون گاهی پلیاستیشن بازی میکنند و صدای هیجانشان تا سر کوچه میرود و گاهی هم در حیاط یا کوچه فوتبال بازی میکنند. البته بعضی از بچهها هم با توجه به علایقشان به صورت فردی نقاشی، موسیقی، ورزش و... انجام میدهند. ضمنا نظافت این روزها و ضدعفونیهای تمامنشدنی خانه هم از دیگر کارهای روزمره بچهها است که به نوبت بین خودشان تقسیم میکنند و انجام میدهند.
یک روانشناس ساکن تهران که با خانه روز نو هم آشنایی دارد، میگوید: «من سالهاست که با بچههای بیسرپرست و بدسرپرست جلسات روانشناسی برگزار میکنم. عمیقترین مشکلات در مورد پسران نوجوان است. با این که فریاد ندارند، اما گاهی زخمها در دلشان عمیق میشود و با توجه به این که این بچهها در کمتر از پنج سال با توجه به شرایطشان مستقل میشوند و به اجتماع راه پیدا میکنند، رسیدن به آرامش و حال خوب از بزرگترین دغدغههای موسساتی مثل روز نو است. کلید آرامش آنها هم عمدتا به مسئله توجه برمیگردد. همه انسانها نیاز به دیده شدن دارند و این بچهها بیشتر از همه.»
او در پایان صحبتهایش میگوید: «توصیه من به خیرین محترم این است که تلاش خود را برای ایجاد امکانات لازم جهت توانمندی بچهها در زمینه استعدادهایشان انجام دهند تا هر کدام صاحب مهارتی شوند. کسب مهارت اعتماد به نفس آنها را بیشتر میکند و با بالا رفتن سن و عبور از بحران بلوغ با درصد امنیت روانی بالاتری وارد اجتماع میشوند.»
مطالب مرتبط:
طلیعه مهر طاها؛ سرزمین رنگی ۱۵ دختر بیسرپرست
خانه عماد؛ خانه امید کودکانی با پیوند مغز استخوان
بانک گیسو؛ چرخه عشق برای آنها که سرطان موهایشان را میگیرد
خیریه حکیمی، قدیمیترین یتیمخانه مردمنهاد دختران در تهران
محام، یک خیریه غیردولتی: مردمی که خودشان هوای یکدیگر را دارند
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر